گردن درد یکی از بیماری های شایع (بالغ بر 67 %) بویژه در کشورهای صنعتی می باشد که اکثر گروه -های سنی حتی افراد جوان را شامل می شود (صالح پور و همکاران 2011). شیوع این عارضه به صورت نگران کننده ای، باپیشرفت جوامع، در حال گسترش است. مدت ابتلا به این عارضه در اغلب موارد طولانی شده (حداقل تا 12 هفته ) و بیش از 12 هفته وارد مرحله مزمن می شود که در چنین مواردی به عنوان گردن درد مزمن به تشخیص می رسد (اکبری و همکاران 1388). در 70 درصد از بیماران گردن دردی تشخیص تعریف شده ای بر اساس ساختار درگیر وجود ندارد و علت پاتولوژیک
خاصی برای گردن درد این بیماران یافت نمی شود، در چنین مواردی به عنوان گردن درد غیر اختصاصی شناخته می شود (سلیمی و همکاران 1392).
گردن درد غیراختصاصی مزمن شایع ترین گردن دردی است که بیماران در اثر آن به کلینیک ها مراجعه می کنند، که بدون علت پاتولوژی مشخص مثل فتق دیسک، فشار روی ریشه عصب و تغییرات تخریبی استخوان تعریف می شود. تغییرات عملکرد حسی-حرکتی در این نوع گردن درد شامل: درد و التهاب، افزایش واسطه های التهابی، خستگی، تغییر الگوهای حرکت واختلال در عملکرد عضلات است که باعث تغییر در کمیت و کیفیت اطلاعات حس عمقی این ناحیه و بی تعادلی می شود (سعادت و همکاران 2012).
سیستم کنترل وضعیت وتعادل یک مکانیزم مرکب و پیچیده است، که هماهنگی سه سیستم تعادلی شامل سیستم بینایی، سیستم دهلیزی و سیستم حسی پیکری در آن نقش بسزایی دارد. همکاری این سیستم ها با یکدیگر منجر به کنترل قامت و تعادل می شود (صادقی و همکاران 2009). مرور مقالات نشان می دهد که به دنبال ناراحتی های گردنی، اختلال در حفظ قامت و کنترل تعادل بوجود می آید (صالح پور و همکاران 2011). گردن شامل مکانیسم هایی است که مستقیما در کنترل تعادل دخالت دارند و اتصالات خاصی بین گیرنده های گردن، سیستم بینایی، دهلیزی و سیستم عصبی سمپاتیک وجود دارد. از این رو سیستم حس عمقی گردن نقش مهمی در حفظ تعادل بدن ایفا می کند (کرنیل 2002).
حس عمقی متشکل از حس وضعیت، حس حرکت وحس اعمال نیرو است که به درک آگاهانه ازوضعیت اندام در فضا اطلاق می شود (فیل پیج 2006). گیرنده های حس عمقی همراه با پیامهای حس بینایی و دهلیزی در تعامل با هم از طریق رفلکسهای گردنی- چشمی، سری-گردنی، تونیک گردنی و دهلیزی- نخاعی، باعث هماهنگی بین سر و چشم و ثبات وضعیتی فرد می شوند (سعادت 2012، تریلیون 2008) و شامل گیرنده های مکانیکی موجود در مفاصل بین مهره های گردن،گیرنده های مکانیکی موجود در عضلات گردن، دوک های واقع در عضلات می باشد (توانای 2013) .
عضلات ناحیه گردن بیشترین میزان دوک عضلانی در بدن ( ۲۰۰ دوک در هر گرم) درمقایسه با تعداد دوک عضلانی ناحیه کف دست( ۱۶ دوک در هرگرم) را دارا هستند. از طرفی طرز قرارگیری دوک -ها درعضلات گردن متفاوت از دیگر عضلات بدن است. دوک ها در عضلات به صورت موازی یا در امتداد هم قرار می گیرند، دوک ها در ناحیه گردن اکثرا در امتداد هم قرار می گیرند. عقیده بر این است که این نوع دوک ها برای افزایش اطلاعات ایستا از این عضلات هستند، بنابراین تراکم بالا و شکل خاص دوکهای عضلانی گردن، اهمیت اطلاعات حس عمقی و نقش کلیدی این ناحیه را در وضعیت سر، تعادل بدن و کنترل حرکت چشم آشکار می سازد (تریلیون 2008).
مطالعات انجام شده نشان داده اند که، شیوع گردن درد در خانم ها بیشتر از آقایان است. 15درصد جمعیت زنان و 10درصد مردان در مقطعی از زندگی خود به گردن درد مزمن مبتلا می شوند(جوانشیر 1389). علیرغم مساوی بودن وزن سر زنان و مردان، قدرت عضلات گردن زنان حدودا نصف مردان است که احتمالاً عضلات نسبتا ضعیف زنان، منجر به بروز سندرم خستگی عضلانی و در نتیجه شیوع بالاتر گردن درد می گردد (معروفی و همکاران 1390). بطوریکه در ناحیه گردن، تقریباً % 20 وزن سر توسط ساختمان استخوانی–لیگامانی کنترل می شود و بقیه آن، یعنی قسمت اعظم وزن سر توسط عضلات پارااسپاینال تحمل می گردد. بدیهی است باضعف این عضلات، ثبات ستون فقرات گردن مختل و باعث درد می شود (چا 2010). دردهای عضلانی می توانند اثرمهاری بر عضلات کنترل کننده ثبات داشته باشند و چون عضلات گردن در ارتباط با سیستم وستیبولار و چشم نقش عمده ای در حفظ و نگهداری راستای عمودی بدن دارند، دچار مشکل شده و این امر بر روی عضلات ضدجاذبه به ویژه عضلات ساق پاو نیز در استراتژیهای کنترلی(استراتژی مچ پا) سرایت میکند (صالح پور 2011 ). در حضور درد، کنترل و ثبات ستون فقرات گردنی به خطر می افتد (سلیمی و همکاران 1392).
بنابراین از آنجایی که عضلات ثبات دهنده گردن در ایجاد وضعیت مناسب در سرو گردن اهمیت دارند، بدیهی است که این عضلات در ایجاد ثبات در طی یک فعالیت دینامیک نیز تاثیر داشته باشند. در صورت وجود درد این عضلات آتروفی شده وکارایی مناسب را ندارند. از طرف دیگر ، سندی مبنی بر وجود نگرش درمانی استاندارد برای درمان بیماری وجود ندارد، هیچ کدام ازنگرش های محافظه کارانه فعال و غیرفعال ، اگرچه به صورت گسترده ای تجویز می شوند؛ موثر نبوده اند اخیراً محققان نشان داده اند که روش های چندعاملی (روش های اصلاح وضعیتی ، درمان های دستی ، روانشناسی ، روش های آرام سازی) نسبت به روش های قدیمی (امواج ماورای صوت و تحریک الکتریکی ) در بیماران با درد مزمن گردن باعث کاهش بیشتر درد و برگشت سریع به کارمی شود (اکبری و همکاران 1388). با توجه به اینکه تمرین درمانی بعنوان روشی موثر همواره مورد توجه محققین بوده است روش تمرین درمانی ثباتی در مورد اختلالات ستون فقرات موضوع بسیاری از مطالعات جدید در زمینه درمان عوارض اسکلتی-عضلانی این ناحیه بوده است و تمرین ثبات دهنده گردن روشی است که برای بهبود مکانیسم های درونی ستون فقرات طراحی شده است و سبب ثبات فقرات گردن و آسیب ناپذیری آن می گردد (اکبری 1388). بنابراین از آنجایی که تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته و زنان بیشتر از مردان در معرض مبتلا به گردن درد هستند، هدف از تحقیق حاضر تاثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دختران مبتلا به گردن درد غیراختصاصی دانشگاه شهید باهنر کرمان خواهد بود.
1-2 تعریف مسئله و بیان سؤالهای اصلی تحقیق
گردن درد یکی از شایع ترین و دردناک ترین شرایط اسکلتی عضلانی است. محدوده شیوع آن در طول عمر از 14درصد تا 71 درصد می رسد (تساکیدزیدیس 2013). گردن درد می تواند حاد، تحت حاد یا مزمن باشد. درد یا ناتوانی تا 4 هفته حاد، 12-4 هفته تحت حاد و بیشتر از 12 هفته مزمن نامیده می شود (پالمگرین و همکاران 2009).
در مطالعات نشان داده شده که 30% از مردان و 43% از زنان گردن درد را یکبار در طول زندگیشان تجربه می کنند. یکی ازعلل افزایش شیوع گردن درد در زنان ممکن است بعلت قدرت کمتر عضلات در زنان نسبت به مردان باشد (احسانی 1390).
در مطالعه هاکالا و همکاران در سال 2005 بر روی ارتباط استفاده از کامپیوتر و افزایش درد گردن و شانه، بیان شده که استفاده بیش از دو ساعت در روز از کامپیوتر به عنوان حد آستانه برای بروز گردن درد می باشد. (افتخار سادات 2013)
همچنین برای اکثر گردن دردها، یک بیماری زمینه ای و یا ساختار غیر طبیعی وجود ندارد این نوع گردن درد،گردن درد غیر اختصاصی نامیده می شود (تساکیدزیدس 2013). ساختارهای متعدد گردن و مناطق اطراف مثل عضلات، ساختارهای مفصل، لیگامنت، رباط ها و ساختار عصبی ممکن است منبع گردن درد غیراختصاصی باشند (اکبری و همکاران 1388). دلیل گردن درد غیراختصاصی همچنان نامشخص است در حالیکه اغلب خود محدود شونده است ولی به شدت می تواند عملکرد روزانه را محدودکند و در طولانی مدت باعث درد، مرخصی استعلاجی و ناتوانی قابل توجهی شود (تساکیدزیدیس 2013). کاهش دوره های استراحت نسبی عضلات باعث تغییرات گردش خون، اختلال در هدایت اکسیژن ، دفع مواد زائد و درد عضله می شود. اکثر این تغییرات در فیبرهای نوع یک وعضلات تونیک اتفاق می افتد که به طور مداوم فعالند (لیدرمان 2010).
در مطالعه ای شیوع درد گردن در افراد در حال تحصیل 46% بوده است ، از آنجا که استفاده از لپ تاپ در بین دانشجویان افزایش یافته است ، سبب خم شدن بیشتر گردن به جلو و درد گردن می شود ( افتخار سادات 2013).
بعد از درد، بی ثباتی و مشکلات قامت در میان شایع ترین نشانه های مواجه بیماران با گردن درد مزمن است.کنترل قامت و تعادل شامل حس عمقی، وستیبولار و سیستم بینایی است (لافوند2008). مکانیسم هایی که قامت را کنترل می کنند بسیار پیچیده هستند و شامل طیف گسترده ای از ساختارها،آوران محیطی(یعنی حس عمقی، محرک خارجی و آوران بصری)، سیستم عصبی مرکزی و عضلات موثر هستند. تغییرات در هریک از این مولفه ها، (مثل حس عمقی گردن)، می تواند باعث اختلال در تعادل شود. تخریب حس عمقی گردن اغلب با گردن درد مزمن ارتباط دارد. چندین مطالعه نشان دادند که اختلال در حس عمقی گردن باعث مختل شدن پایداری و کنترل قامت در بیماران مبتلا به گردن درد مزمن می شود(یاهیا 2009).
حس عمقی گردن نقش مهمی را در کنترل قامت بوسیله فراهم کردن اطلاعات مربوط به موقعیت سر و جابجایی نسبی تنه فراهم می کند. بعبارت دیگر دیده شده است که بین گیرنده های حس عمقی ریشه خلفی نخاع گردن و هسته های دهلیزی، ارتباط وجود دارد این رابطه در هماهنگی چشم و دست، درک تعادل و تنظیم وضعیت بدن نقش ایفا می کند(لافوند 2008).
شکایت های مربوط به عدم تعادل بیماران گردن دردی به صورت بی ثباتی، عدم امنیت و سبکی سر است. این افراد بجز موارد شدید که سرگیجه را تجربه می کنند، از اختلال در تعادل ایستای خود، آگاه نیستند. دلیل احتمالی اختلال در تعادل در مطالعات، نقص اطلاعات حسی در این ناحیه و پدیده عدم انطباق حسی در تعامل باسیستم بینایی ودهلیزی بیان شده است(کریستجانسون 2009).
با توجه به مطالعات موجود بنظر منطقی می رسد که وقتی عملکرد گردن به هر دلیلی مختل شود،کنترل وضعیت بدن نیز متاثر شده و علائمی مثل سرگیجه و عدم تعادل بوجود آید (توانای 2013). بطوریکه عملکرد ثباتی عضلات ضدجاذبه گردن در افراد با درد گردن متاثر می شود. فیبرهای تونیک این عضلات نقش حمایتی پاسچرال ضدجاذبه دارند. این فیبرها تحت تأثیر عدم استفاده و مهار رفلکسی و درد قرار می گیرند، ماهیت این اختلال عملکرد در تعیین نوع تمرین برای بازگرداندن ثبات یا نقش حمایتی مهم است. یکی از این تمرینات، تمرینات اختصاصی ثبات دهنده گردن است، تمرین های ثبات دهنده با تقویت ایزومتریک عضلات مالتی فیدوس، روتاتورها وفلکسورهای عمقی سبب استحکام ستون فقرات گردنی می شوند و سبب تقویت عضلات موضعی اطراف گردن می شوند، این تمرین ها مشابه تمرینات ثبات دهنده کمر برای بهبود مکانیسم های ذاتی ستون فقرات طراحی شده اند، از نقطه نظر زمان و تجهیزات تمرین های ساده ای هستند ولی از لحاظ فیزیولوژیک پیچیده می باشند. (اکبری و همکاران1388).
در مطالعه اکبری و همکاران که به مقایسه اثربخشی تمرینات ثبات دهنده و دینامیک در بهبود ناتوانی و درد مزمن گردن پرداخته بود، اثربخشی بیشتر تمرینات ثبات دهنده در مقایسه با تمرینات دینامیک را در بهبود درد و ناتوانی افراد گردن دردی مطرح کرد(اکبری و همکاران 1388).
بنابراین از آنجایی که هرگونه برنامه ریزی به منظور پیشگیری، درمان یا توانبخشی گردن درد در افراد مستلزم آگاهی از علل آن به همراه معرفی تمریناتی برای بهبود گردن درد می باشد، محقق در صدد پاسخ دادن به این سوال است که تاثیر 8 هفته تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دختران مبتلا به گردن درد غیراختصاصی مزمن دانشگاه باهنر چگونه بود؟
1-3 اهمیت و ضرورت اجرای تحقیق
گردن درد، دومین ناتوانی شایع عضلانی- اسکلتی بعد ازکمر درد است که در سال های اخیر به دلیل پیشرفت تکنولوژی و کار با رایانه میزان آن رو به افزایش است. (سعادت 2012)، که علاوه بر ناراحتی های جسمی و ذهنی، باعث غیبت از کار می شود (تیمیلا 2000). لذا این درد تاثیر ویژه ای بر فعالیت های زندگی، اشتغال و تفریح دارد و باعث کاهش کیفیت زندگی می شود و هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، هزینه های قابل توجه بهداشتی و درمانی را دربردارد. (فیلیپ راو 2008). گردن درد منجر به بروز اختلال در خواب و فعالیت های داخل و خارج از منزل می شود. در افراد گردن دردی انجام بسیاری از فعالیت ها از جمله رانندگی و کار با کامپیوتر مشکل داشته و اغلب مشارکت های اجتماعی و ورزشی در این افراد کاهش می یابد و اختلال در این فعالیت ها در نتیجه گردن درد، روابط شخصی،
خانوادگی، سیستم سلامت و اقتصاد را به میزان قابل ملاحظه ای متاثر می سازد. (احسانی 1390) بطوریکه بخش بزرگی از مراقبت های سلامتی به مراقبت از مشکلات گردن اختصاص داده شده و سالانه میلیون ها دلار صرف درمان می شود و خسارت جبران ناپذیری را به بار می آورد. (برانفورت 2001)
در مطالعه ماکلا و همکاران بر روی 8000 نفر از جمعیت عمومی5/13% زنان و 5 /9% مردان درد گردن را ذکر کردند. (افتخار سادات 2013) که احتمالاً زنان بار اسکلتی عضلانی بیشتری در مقایسه با مردان برای انجام فعالیت های خود بکار می گیرند و علائم بالینی خود را بیشتر از مردان گزارش می- کنند، به همین دلیل بررسی و درمان ضایعات گردنی در خانم ها ضروری تر به نظر می رسد . (احسانی 1390)
بنابراین با توجه به مطالب ذکر شده ضرورت انجام یک تحقیق برای مشخص نمودن تاثیر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت افراد گردن درد وجود دارد.
1- 4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی: هدف کلی تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد، تعادل و حس وضعیت گردن در دانشجویان دخترمبتلا به گردن درد غیر اختصاصی دانشگاه شهید باهنرکرمان بود.
1-4-2 اهداف اختصاصی:
- تعیین اثر تمرینات ثبات دهنده بر میزان تعادل در دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیر اختصاصی.
- تعیین اثر تمرینات ثبات دهنده بر میزان حس وضعیت در دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیراختصاصی .
- تعیین اثر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد در دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیر اختصاصی.
- مقایسه اثر تمرینات ثبات دهنده بر تعادل در بین گروه کنترل و تجربی در دانشجویان دختر.
- مقایسه اثر تمرینات ثبات دهنده بر حس وضعیت در بین گروه کنترل و تجربی در دانشجویان دختر .
- مقایسه اثر تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد در بین گروه کنترل و تجربی در دانشجویان دختر.
1- 5 فرضیه های تحقیق:
- تمرینات ثبات دهنده بر میزان تعادل دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیراختصاصی تاثیر معناداری دارد.
- تمرینات ثبات دهنده بر میزان حس وضعیت دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیراختصاصی تاثیر معناداری دارد.
- تمرینات ثبات دهنده بر میزان درد دانشجویان دختر مبتلا به گردن درد غیراختصاصی تاثیر معناداری دارد.
- بین میزان تعادل دانشجویان دختر دارای گردن درد غیراختصاصی بعد از اعمال تمرینات ثبات دهنده و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.
- بین میزان حس وضعیت دانشجویان دختر دارای گردن درد غیراختصاصی بعد از اعمال تمرینات ثبات دهنده و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد .
- بین میزان درد دانشجویان دختر دارای گردن درد غیراختصاصی بعد از اعمال تمرینات ثبات دهنده و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد .
1-6 پیش فرض های تحقیق:
1- شرکت کنندگان انگیزه کافی برای جواب دادن به پرسشنامه را داشته اند.
2-آزمودنی ها، حداکثر تلاش خود را در انجام آزمون ها و اجرای برنامه بکار برده اند.
3-آزمودنی ها از هیچ دارویی برای تسکین درد استفاده نکرده اند.
4-اندازه گیری از آزمودنی ها به طور یکسان و هماهنگ انجام شده است.
1-7 قلمرو تحقیق (محدوده تحقیق):
1- افراد شرکت کننده در تحقیق از دانشجویان خوابگاهی دانشگاه باهنر بودند.
2- دامنه سنی دانشجویان بین28- 18 سال در نظر گرفته شد.
3-وجود هر کدام از موارد عنوان شده در زیر، با تشخیص پزشک، باعث حذف نمونه از شرکت در مراحل اجرای آزمون گردید.
- سابقه سربه جلو، آسیب دیدگی ناحیه ستون فقرات، سر و کمربند شانه ای (اسکیپاتی 2003).
- سابقه جراحی در ناحیه سر، گردن، کل ستون فقرات و کمربند شانه ای (کورتالس2003).
- وجود ناهنجاری های بدنی (معروفی 1390).
- سابقه تصادف و ضربه به گردن (اکبری1388، تینگ 2007).
- نیاز های دارویی طولانی مدت (کورتالس2003).
- سابقه بیماری های قلبی و تنفسی در 5 سال گذشته.
- وجود اختلالات و ناهنجاری های مادرزادی (آرامی1390).
- درگیری سیستم عصبی، دیابت، آرتریت روماتویید و آسیب سیستم دهلیزی(تینگ2007، لی 2007).
- وجود فتق دیسک، پاراستزی،گزگز، بی حسی و درد انتشاری(اکبری1388، پینسالت2008).
1-8 محدودیت های تحقیق
– کنترل شرایط روحی روانی و میزان دقت شرکت کنندگان هنگام پاسخ به پرسشنامه.
– آزمون گیری از تمام شرکت کننده ها در یک روز.
– عدم کنترل عواملی نظیر ترس از درد، میزان انگیزش و سایر عوامل روانی.
_ عدم کنترل تفاوت های فردی بین شرکت کننده ها.
-عدم درک یکسان مفهوم درد.
. Corneil
. Phil Page
. Treleaven.
. Chae
- 1. Tsakitzidis
2 . Palmgren
1 . Tsakitzidis
. Lederman
. Lafond
. Yahia
. Kristjansson
1 . Taimela
2 . Philip Rowe
3 . Bronfort
- 2. Makala
[16] . Schieppati
[17]. Korthals
[18]. Teng
[19] . Lee
[20] . Pinsault