:
در فرهنگ بشری زیبائی جزء مفاهیم مثبت محسوب می شود. زیبایی و زیباسازی بدن یا خودآرایی، ظاهر آرایی و مفاهیم مجاور آن ، مثل : مد ، لباس و … از دیرباز در تمام تمدن ها و فرهنگ ها در مرکز تجربه انسانی قرارداشته است در گذشته نگاه ویژه ای به زیبائی نمی شد و بیشتر به عنوان صفتی برای مسائل ماوراءالطبیعه و همچنین طبیعت استفاده می شد.این بدان معنی نیست که در گذشته زیبائی برای انسان ها مهم نبوده است بلکه بدین معنی است که زیبائی در گذشته برای زنان و مردان دغدغه نبوده است و توجه زیادی به این مسئله نمی شد. اما این مفاهیم در سه دهه اخیر توجه خاص جامعه شناسان، محققان مطالعات فرهنگی و اقتصاددانان به خاطر توجه روزافزون افراد به خصوص جوانان به مسئله زیبائی را به خود جلب نموده است.
زیبائی برای فرد کارکرد های روانی – اجتماعی دارد شاید بتوان با اهمیت ترین کارکرد زیبایی را تسریع و تسهیل برقراری یک رابطه اجتماعی خوب و مناسب دانست.از آنجایی که در عصر کنونی روابط میان افراد به روابطی سرد و مقطعی،سطحی و زودگذر تبدیل شده است ومانند گذشته روابط عاطفی،عمیق و گرم نیست لذا ظاهر افراد می تواند به عنوان مهمترین ملاک برای ارزیابی طرف مقابل باشد و این گواهی بر این مدعاست که بدن ما خواه ناخواه تاثیرات زیادی در روابط اجتماعی دارد.در جامعه در حال تغییر امروزی همبستگی اجتماعی افراد بر اساس تفاوت و گروه بندی های اجتماعی و فردی شکل گرفته است. در این جامعه پویا و پرشتاب که افراد از خاستگاه وجایگاه اجتماعی همدیگر اطلاعی ندارند در اولین برداشت ها و برخورد با یک نفر ظاهر ونماد و نشانه های خارجی اهمیت زیادی در قضاوت افراد نسبت به یکدیگر دارد.بدن مکانی است که در آن افراد تفاوت های جنسیتی، نژاد و قومی و طبقاتی را متجلی می کند. امروزه شاهد توجه روزافزون افراد به بدن خود میباشیم. بدن به عنوان وسیله ای می باشد که نمایشگر هویت افراد است. در این جامعه افراد با تغییر ویژگی های ظاهری بدن خود سعی در ساخت بدنی را دارند که از نظر ظاهر، آرایشی و پوشش مورد قبول نظام اجتماعی قرار بگیرد.انسان گرایش به این دارد که زیبا باشد و در نظر دیگران نیز زیبا جلوه کند . برای همین حداکثر سعی اش را می کند تا با ظاهری زیبا در جامعه حضور یابد. امروزه نه تنها در جوامع توسعه یافته مثل آلمان و چین و … بلکه در جوامع در حال توسعه ای مثل ونزوئلا ، ایران و … دغدغه و وسواس خاصی بر قیافه و ظاهر شخص در افراد پدید آمده است ؛ بطوریکه افراد از آخرین دستا وردهای پزشکی و جدیدترین محصولات و خدمات زیبایی، به منظور عبور و نگهداری دارایی ها و سرمایه های فیزیکی خود بهره می برند و بر جذابیت و زیبایی خود می افزایند (شهابی، 1389: 11)این نشان از این دارد که زیبا سازی بدن و یا به زبان جامعه شناسانه مدیریت بدن درمیان افراد جوامع به خصوص جوانان در ابعاد مختلف آن از جمله: جراحی های زیبائی،رویه های لاغری وتناسب اندام، مد و وضعیت پوشش و مراقبت های آرایشی –بهداشتی روبه افزایش است.دلیل این ادعا را نیز می توان اینگونه گفت که :زمانی اقدام کنندگان به جراحی های زیبائی بیمار بودند و به دلیل آسیبها و صدمات و جراحات پیش آمده حاضر به انجام جراحی زیبائی می شدند.واغلب به صورت پنهانی و مخفیانه بود و از انجام آن شرمگین بودند، اما امروزه جراحی های زیبائی شیوع و افزایش بیش از حد یافته است و این در حالی است که این عمل ها در بیشتر موارد غیر ضروری است و مانند گذشته به صورت مخفیانه نیست و بر عکس به صورت آشکارا و بعنوان یک صفت برای تمایز میان خود و دیگران استفاده می کنند.و این حکایت از افزایش توجه به بدن دارد.در عصر حاضر کمتر کسی است که به زیبائی اهمیت ندهد و دست به مدیریت بدن نزند. زیبائی در عصر کنونی به کالایی مهم بدل شده است و این سبب شده است که بدن دیگر فقط یک بعد جسمانیت و یا فیزیولوژیک نداشته باشد بلکه بعد اجتماعی و فرهنگی نیز پیدا کند.
ما در عصربه قول گیدنز مدرنیته متاخر و شاید پست مدرن زندگی میکنیم .در این زمان می توان شاهد تغییر سبک های زندگی،ارزش ها وهنجار های نوجوانان وجوانان امروزی نسبت به دوره قبل خود بود . پیشرفت در علوم مختلف از جمله : بیوشیمی،پزشکی ، ژنتیک،ورزش، تغذیه و رژیم های غذایی این تصور را در اذهان عمومی به وجود آورده که می توان بدن را مدیریت کرد و دخل و تصرف هایی در آن داشت .در عین حال توجه به بدن، پدیده ای مدرن نیست که فقط به دلیل ظهور سوژه مدرن به وقوع پیوسته باشد. مردم شناسان از پیش بدن را یک پدیده اجتماعی ضروری تلقی می کرده اند . در جوامع ما قبل مدرن بدن به مثابه یک هدف و نشانه بسیار مهم و همه جا حاضر برای نماد گرایی تلقی می شد. خال کوبی ، داغ کردن و نشانه گذاشتن روی جسم یا حتی نقاشی به روی آن سنتی قدیمی محسوب شده است . (غراب ،34:1386)
مدیریت بدن ، ازطریق اعمال و کردارهایی مثل جراحی های زیبائی،رویه های لاغری ،مد و … بیان می شود . از این رهگذر تمایزات رفتاری و نگرشی افراد را نیز می توان از طریق تفسیر الگوهای مدیریت ظاهرشان درک کرد.بدین ترتیب نوع مدیریت بدن افراد به عنوان وسیله ای برای تمایز بخشیدن هویت آنان ، اهمیت و مرکزیت می یابد. بدین سان ، هویت افراد در مدرنیته متأخر بیش تر در فرهنگ بصری یا دیداری
و نمودهای عینی همچون بدن آنان نهفته است . (ابراهیمی و بهنوئی گدنه ، 16:1389 )
در دوران معاصر و در جامعه سکولار و غیر دینی کنونی، بدن رکن اساسی « هویت یابی و جلوه ی خود» است .بدن در عصر حاضر رابطه ای مستقیم با هویت یابی افراد پیدا کرده است چراکه بدن اصلی ترین واسط میان فرد و دنیای خارج است .وجود انسانی در بدو امر دارای یک جلوه و نمای بدنی است البته اعضای مختلف ظاهری بدن فرد دارای ارزش های مساوی چه به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و چه به لحاظ روانی نیستند .طبیعی است که صورت و سر دارای ارزش های بیشتری در فرهنگ های مختلف باشد.افراد برای هویت یابی خویش دست به دستکاری در بدن خویش می زنند و احساس هویت شخص ،بیش از هر چیز دیگری در بدن فرد و به خصوص در صورت وی متجلی می شود و مدیریت صورت و چهره بیش از هر جای دیگر بدن است چرا که صورت قابل مشاهده ترین جایی است که افراد در روابط اجتماعی از خود بروز می دهند.بعبارت دیگر در جامعه شهری کنونی مصرف و مصرف گرائی مبنائی برای هویت یابی است و در این جامعه صورت ظاهری اشیاء برای مردم جنبه بسیار مهمی خواهد داشت .از میان این ظواهر بدن در دسترس ترین عاملی است که می توان نمایشگر شکل های هویت باشد و بدین سان به یک اصل هویتی تبدیل گردد و می توان گفت در عصر حاضر بدن ، لباس ها ، طرز بیان، اوقات فراغت، ترجیحات خوردن و آشامیدن ،خانه ،اتومبیل،انتخاب محل برای تحصیل و زندگی ،مسافرت ها و ….به عنوان شاخص های هویت فرد به حساب می آیند.
2-1بیان مساله :
با توجه به گسترش جهانی شدن و رواج مدرنیته ،ما در عصری قرار گرفته ایم که می توان از آن به عنوان جامعه بدنی (ترنر ، 1996) و یا عصر بدن (هنکوک و همکاران ، 2000) سخن گفت . جامعه مدرن به تدریج از فضای اولیه خود خارج و وارد دنیای مدرنیته متأخر شده و کم کم از حالت تولید خارج و به محیطی مصرفی تبدیل شده است(ابراهیمی،بهنوئی گدنه،1389). از جمله حوزه هایی که افراد در دوران جدید به آن اهمیت زیادی می دهند حوزه مدیریت بدن و ظاهر است که افراد برای تمایز بخشی و جلب توجه آن را مهم تلقی می کنند.
نگاهی به سلسه مراتب ارزشهای اجتماعی جوامع مختلف در دوره های گوناگون نشان می دهد ، زیبایی یکی از ارزشهای مهم اجتماعی با مصادیق و جلوه های بسیار متنوع است و معمولاً بر آن تأکید بسیار زیادی می شود به گونه ای که محرومیت از آن باعث محرومیت از بسیاری از مزایای اجتماعی می شود . یکی از رایج ترین شیوه های زیبا شدن ، دخل و تصرف آدمی در بدن خویش است که اصطلاحاً از آن بعنوان مدیریت بدن یا مدیریت ظاهر یاد می شود .امروزه در جامعه و فرهنگ خودمان دخترها و پسرهایی را مشاهده می کنیم که بدن خودشان را مدیریت کرده اند پسرهای با موهای مدل دار و اتو کشیده، ابروهای تیغ زده ، پوشیدن شلوارهای جین و بلوزهای مارک دار ، باشگاه های زیبایی اندام و … همچنین دخترهایی با آرایش زیاد، بینی های جراحی شده ، چشم های لنز گذاشته شده ، رژیم های درمانی- غذایی و… گواه این مدعاست. در این دیدگاه بدن به مثابه محصول طبیعی آفرینش لزوماً در زیباترین شکل ممکن نیست بلکه می تواند بسیار بهتر از آن چیزی باشد که هست، بنابراین فرد می کوشد تا آن جایی که برایش میسر است شکل طبیعی بدن خود را به شکل پذیرفته شده اجتماعی آن نزدیک کند.(حیدری چروده و کرمانی،1390) این موارد باعث توجه جامعه شناسان به مقوله بدن شده است و باعث شده بدن انسان در سال های اخیر به موضوعی داغ در جامعه شناسی تبدیل گردد.
از سوی دیگر بافت فرهنگی جامعه ما یک بافت دینی و ارزشی است که ارزشهای دینی و اسلامی در آن اولویت های ویژه ای داراست. دین از اولین و مهمترین نهادهایی بوده است که به بدن عنایات خاصی داشته و آن را در کانون توجهات خود قرار داده است. اسلام دین آراستگی است احادیث و آیات و روایات فراوانی در مورد زیبایی و زیبا بودن در دین اسلام داریم از آن جمله می توان به جمله معروف خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد (الکافی،ص438) اشاره کرد.همچنین خداوند در قرآن می فرمایند: «هرگاه به مسجد می روی، خود را بیارای و زینت کن». (اعراف: 31) » این ها نشان از این دارد که همه ابعاد مربوط به زندگی در جامعه ما رنگ و بوی دینی دارد.انسان یک موجود چند بعدی است .انسان موجودی مادی – معنوی است همان رابطه ای که در این تحقیق به دنبال آن هستم یعنی بدن به عنوان یک مقوله مادی و دین به عنوان یک مقوله فرا مادی و معنوی .اسلام دینی است که جامع و کامل در همه شاخه های زندگانی بشری نظریه و سبک دارد .از جمله در مورد مدیریت بدن ،که می توان از آن جمله به سبک پوشش اسلامی ،سبک چهره آرایی اسلامی و … اشاره داشت. سبک زندگی اسلام منظومهای گسترده است که در تمام زوایای زندگی انسان الگو معرفی میکند. سبک زندگی اسلامی و به صورت دقیق تر سبک پوشش اسلامی ،سبک چهره آرایی اسلامی،سبک مراقبت های آرایشی –بهداشتی اسلامی و…مطابق دستورات دین اسلام است به طور مثال پوششی که در دین اسلام و در کتاب آسمانی ما قرآن آمده است ، نوعی از پوشش است برای حفظ کرامت انسانی ،حفظ و مصون ماندن از هوا و هوس و … و به طور کلی یک پوشش برای سعادت زندگی فردی و اجتماعی است ، پوششی که در عین داشتن خصوصیات مورد نیاز یک پوشش ، پوششی تعالی بخش و کامل باشد.هدف اسلام از بیان نوع پوشش زنان و مردان ، ارائه یک پوشش مناسب برای سعادت دنیوی و اخروی است. حال مسأله ای که در پژوهش حاضر مورد بررسی است پارادوکسی است که بین زیبایی جوانان کنونی در عصر حاضر و زیبایی مورد نظر دین اسلام و هویت جوانان وجود دارد.در این پژوهش می خواهیم به مطالعه این مسأله بپردازیم که تا چه اندازه میان هویت دینی جوانان و مدیریت بدنشان رابطه وجود دارد ؟بعبارت دیگر تا چه حد هویت دینی افراد در مدیریت بدنشان تاثیر گذار است؟
3-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
در حال حاضر و در جامعه های امروزین کارکردهای ساده و اولیه بدن کمرنگ شده و در عوض کارکردهای پیچیده تری مانند خلق هویت ، ایجاد تمایز و سبک های زندگی متنوع اهمیت یافته است. پیشرفت در علوم تغذیه، پزشکی ، ژنتیک ، ورزش و همچنین مصرف گرایی شدید در کنارمهم بودن زیبایی و افزایش اهمیت بدن و جوان بودن ، بدن و مدیریت آن ، به موضوعی مهمی در مطالعات اجتماعی و فرهنگی جامعه معاصر تبدیل کرده است. کم توجهی به نظریه پردازی در مورد بدن باعث شده سهم این مفهوم در تحقیقات جامعه شناسی ناچیز باشد. با وجود اهمیت مطالعه جامعه شناسی بدن ، این حوزه تا تبدیل شدن به یک قلمر علمی جا افتاده ، راه طولانی در پیش دارد. بدین منظور ضروری است متفکرین این عرصه به مطالعه و بررسی و تحقیق در این حوزه بپردازند.
مسئله بدن و معیارهای جذابیت و زیبایی به گونه ای به صورت جهانی در آمده است بدین معنی که با گسترش فناوری های ارتباطی- اطلاعاتی چون شبکه های ماهواره ای متنوع و اینترنت شاهد ارتباط هرروزه و بی واسطه فرهنگ های گوناگون هستیم و همین جهانی شدن باعث شده که عناصر فرهنگی،ارزش ها و هنجارهای یکسان با سرعت در جوامع مختلف نفوذ و گسترش پیدا کند. برهمین اساس مسئله جذابیت جهانی در این دوران استانداردها و معیارهای جدیدی پیدا کرده است. جامعه ما نیز در فرایند پیچیده جهانی شدن نمی تواند از تأثیرات این فرایند به دور باشد و به همین جهت ما الگوهای متنوعی را در زمینه پوشش ، مد ، خودآرایی ، سبک های جدید زندگی و … در میان جوانان کشورمان مشاهده می کنیم که شاید خیلی متأثر از الگوها و سبک های غربی باشد. می توان مشاهده کرد که یک جوان در کشور خودمان به گونه ای لباس پوشیده است یا به گونه ای خود را آرایش کرده است که یک جوان در آن طرف دنیا نیز بدین گونه بدن خود را مدیریت کرده است . بدین ترتیب ارزش های افراد و تعاریفی که از زیبایی و جذابیت دارند تحت تاثیر همین فرهنگ جهانی است. همین ارزش ها و تعاریف جدید ،گاه ممکن است با نظام ارزشی مسلط در جامعه همخوانی نداشته باشد. یکی از مباحثی که ممکن است با نظام ارزشی یک جامعه دینی چون جامعه ایرانی هماهنگی نداشته باشد، توجه بیش از حد به بدن و گرایش جدید به آن است که یکی از موارد دیگر لزوم و ضرورت انجام این پژوهش است. از نمونه هایی که نشان از اهمیت دادن جامعه ما به مدیریت بدن است می توان به نمونه هایی اشاره داشت، ایران از نظر نسبت تعداد عمل جراحی زیبایی به جمعیت ، در رتبه های اول قرار دارد ( موسوی زاده و همکاران ، 1387) ایران هفتمین کشور مصرف کننده مواد آرایشی و بهداشتی در جهان است(صمدی ،1388) و افزایش وزن و چاقی در میان زنان که زمینه ساز بیماری های قلبی و عروقی و سایر بیماریها می شود ، لزوم توجه به بدن را بیش تر می کند(صادقی و همکاران ، 1387).
قشر عظیمی از ساختار جمعیتی کشور ما را جوانان تشکیل می دهند. جوانی دوره ای است که با خیل عظیمی از آسیب ها و بحران ها همراه است یکی از مهمترین بخش های آسیب پذیر در این دوره، هویت و مسئله بحران هویت است .در این دوره جوانان برای هویت یابی خود به مسیرهای متفاوتی کشیده و یا کشانده می شوند .یکی از اساسی ترین زیر شاخه های هویت ،هویت دینی است . هویت دینی به دلیل ماهیت و محتوایی که دارد تقریباً مهمترین بُعد هویت است که نقش بسیار تعیین کننده ای در هویت یابی افراد یک جامعه بازی میکند. می توان ادعا داشت تقویت این بُعد از هویت موجب دوام و قوام سایر ابعاد آن شود و از سوی دیگر، چالش در این حوزه میتواند زمینه ساز بحران در سایر ابعاد هویت شود. دین به عنوان منبع اولیه معنابخشی و هویت بخشی به بسیاری از مردم دنیا چون مسیحیان، مسلمانان، بوداییان و هندوها مطرح است.(کلانتری و همکاران ،128:1388)البته در دین تحولاتی شکل گرفته است .نگاه جوانان به مقوله های دینی از نگاه سنتی آن فاصله گرفته است و سبب می شود شکافی بین اعتقادات و عقاید نسل گذشته با نسل حاضر در برخی از مسائل در اتباط با هویت دینی پیش آید
در دوران مدرن بسیاری از افراد برای هویت یابی و پاسخ به سوال من کیستم ؟ به سراغ مدیریت بدن می روند و دخل وتصرف هایی در بدن خود می کنند چرا که با این فعل به دنبال ساختن هویتی برای خود هستند .دین از جمله حوزه هایی است که افراد از طریق آن هویت خود را شکل می دهند و همچنین از سوی دیگر آموزه ها و تعالیم دینی ،دستورات ، هنجارها و روش های خاصی را برای مدیریت ظاهر ارائه می کند . لذا ضروری است تا بدین سوال پاسخ داده شود که چه رابطه ای میان هویت دینی جوانان و مدیریت بدنشان برقرار است ؟ لذا با پاسخ به این سوال می خواهیم بررسی شود که آیا جوانانی که به مدیریت بدنشان گرایش دارند هویتشان بر اساس معیار های هویت دینی شکل گرفته است یا خیر ؟ به عبارت بهترآیا ابعاد متفاوت هویت دینی می تواند رابطه ای با مدیریت بدن داشته باشد ؟و روشن شود که آیا هویت دینی جوانان جامعه ماتاثیر زیادی بر روی مدیریت بدنشان دارد ؟
4-1 اهداف پژوهش :
هدف اصلی :
- شناخت میزان رابطه میان هویت دینی و مدیریت بدن
اهداف فرعی
– شناخت رابطه میان بعد دینداری هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد تاریخی- تعلقی هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد فرهنگی- تعهدی هویت دینی و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان بعد اجتماعی هویت دینی و مدیریت بدن
-شناخت رابطه میان متغیرهای زمینه ای و هویت دینی
– شناخت رابطه میان متغیرهای زمینه ای و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان مصرف رسانه ای و مدیریت بدن
– شناخت رابطه میان مصرف رسانه ای و هویت دینی