سندروم عقب ماندگی ذهنی(کم توانی) یکی از ناهنجاری های ادراکی-حرکتی دوران رشد است که قبل از نوجوانی بروز میکند، به طور سنتی کودکان با بهره هوشی کمتر از 70 جزء افراد کم توان ذهنی دستهبندی میشوند( قاسمی و همکاران، 1391). وجود مشکلات جسمانی یکی از بارزترین خصوصیات کودکان کم توان ذهنی است. ویژگیهای جسمانی ارتباط بالایی با قدرت شناخت فرد دارد ، هرچه فرد از بهره هوشی و شناخت ضعیفتری برخوردار باشد، در بعد هماهنگی، چابکی، انعطافپذیری حرکتی و سرانجام تعادل با مشکل جدیتری روبرو خواهد بود (افروز، 1375). تعادل میتواند به عنوان توانایی برای حفظ مرکز ثقل بدن در محدوده سطح اتکا تعریف شود و فرآیند پیچیدهای است که شامل تعامل بین سیستم های عصبی، عضلانی-اسکلتی، حسی عمقی، دهلیزی و بصری است(نیکول، 2009). و به دو حالت ایستا و پویا تقسیم میشود.کنترل قامت ایستا، تلاش برای حفظ موقعیت با حرکت کم یا بدون حرکت است و کنترل قامت پویا مستلزم تکمیل یک وظیفه عملکردی بدون به خطر انداختن سطح اتکاست. گامبتا و گری(2000) در مورد اهمیت تعادل بیان داشتند که تعادل مهمترین فاکتور در توانایی اجرای ورزشی است. عدم تعادل میتواند نقش محدودکنندهای را تقریبا در تمام رویدادهای ورزشی ایفا کند( موسوی، 1388) بنابراین باید توانایی حفظ تعادل به صورت ایستا و پویا به عنوان یکی از اجزای مهم هم در فعالیتهای ورزشی و هم در فعالیتهای روزمره مورد توجه قرار گیرد.(صادقی، 1386). در افراد کم توان ذهنی دستیابی قابلیتهای تعادل و راه رفتن در مراحل مختلف رشد و نمو در دوران کودکی با تاخیر اتفاق میافتد، اما از همان الگویی پیروی میکند که در افراد عادی طی میشود، بنابراین حرکت برای هر فرد مراحل برجستهای دارد و فرد در توالی مشخصی به آن میرسد؛ ولی افراد مبتلا به کم توانی ذهنی ممکن نیست به سطح بالیدگی اشخاص عادی در حرکات دست یابند (اجیولستیس و همکاران، 2009)پژوهشها در مورد ارزیابی تعادل در افراد کم توان ذهنی بیان داشتند که میزان تعادل در افراد کمتوان ذهنی پایینتر از گروه همسالان طبیعی شان است (دلویا و همکاران، 2000)، (هیل و همکاران، 2009)، (سامی و کوکچ، 1994). کودکان عقب مانده ذهنی اغلب به مراحل اصلی نمو جسمانی دست مییابند، اما به سبب مشکلاتی که در رشد شناختی و روانی-حرکتی دارند در تواناییهای ادراکی- حرکتی عملکرد ضعیفی دارند (سیف نراقی، 1371). کودکانی که از رشد حرکتی مناسبی برخوردارند در یادگیری و آموزش موفقترند و کودکانی که در در فرآیندهای یادگیری و ذهنی دچار نقصاند درفعالیتهای حرکتی نیز مبتلا به ناتوانی و نقص میباشند (موسیر و همکاران، 1965). برخی مانند کفارت،گتمن، بارش، گزل، پیاژه معتقدند حرکت و یادگیری حرکتی مبدا تمام ادراکات و یادگیریها است و فرایندهای ذهنی عالیتر پس از رشد سیستم حرکتی و ادراکی و برقراری ارتباط میان یادگیری حرکات و ادراکات بوجود میآیند (بادی نوو، 2005). ). تجربههای حرکتی کسب شده در سنین اولیه، پایههای اصلی تکامل ادراکی-حرکتی فرد را تشکیل میدهند، ادراک از همان ابتدا تحت تاثیر حرکت قرار میگیرد و حرکت نیز به نوبه خود بر ادراک تاثیر میگذارد (ازاد، 2008). بنابراین برای رشد ادراکی- حرکتی، تجارب اولیه حرکتی کودک از اهمیت بالایی برخوردار میباشد (هی وود، 1993). پرورش مهارتهای ادراکی- حرکتی از طریق مداخلات حرکتی نه تنها موجب بهبود رشد ذهنی و شناختی میشود، بلکه موجب آرامش، ثبات و لذت کودک میگردد. با این حال این روند رشدی در کودکان عقب مانده ذهنی اندکی متفاوت به نظر میرسد زیرا به دلیل نواقص و تاخیرات رشد ذهنی و شناختی، ابعاد دیگر رشد آنان تحت تاثیر قرار میگیرد. به ویژه اینکه در کودکان کم توان ذهنی، حرکت و سلامت جسم در زمینههایی چون فعالیتهای روزانه، فعالیتهای آموزشی، روابط اجتماعی، اعتماد به نفس و خود پنداره اهمیت و نقش ویژه ای دارد. زیرا در دوره کودکی آموزش و یادگیری مهارتهای حرکتی بر سایر مهارتها مقدم است
(کلمن، 2001).پژوهشهای گذشته نقش مهم تمرینات ادراکی- حرکتی را بر جنبههای مختلف حرکتی، شناختی و رفتاری کودکان با نیازهای خاص مورد بررسی قرار دادهاند (سلمان و همکاران،1388 ؛ دهقان و همکاران،1389). با اینحال با توجه به تنوع تمرینات از لحاظ نوع، هدف، سیستم های حسی و ادراکی درگیر، مدت زمان و فرصت تمرین، هنوز سوالهای تحقیقی بسیاری برای پی بردن به اثر تمرینات ادراکی- حرکتی به منظور تفکیک و بحث در مورد اثرات تمرینی بر حیطه های شناختی ، جسمانی و عاطفی وجود دارد. از این رو هدف ما از
این پژوهش بررسی تاثیر دوازده هفته تمرینات ادراکی-حرکتی منتخب بر تعادل ایستا وپویای دانش آموزان کم توان ذهنی پسرآموزش پذیر11تا14 سال شهر کرمان میباشد.
1-2 بیان مسئله
ادراک به معنی دانستن یا تفسیر اطلاعات است. ادراک فرایند سازماندهی اطلاعات ورودی با اطلاعات ذخیره شده است که منجر به تولید یک الگوی پاسخ اصلاح شده میگردد. چرخه ادراکی – حرکتی را میتوان به صورت فرایند کسب مهارت و قابلیت عملکردی افزایش یافته با استفاده از ورودی حسی، یکپارچگی حسی، تفسیر حرکتی، فعال سازی حرکت و بازخورد توصیف نمود ( گالاهو، 1383). بنابراین این دو جنبه مکمل همدیگر هستند و با ادامه رشد هر کدام و تاثیر متقابل بر همدیگر به مرحله ای می رسند که وجودی یکپارچه (روانی- حرکتی) میشوند (دپره، 1925). بنابراین توجه به جنبه های حرکتی کودکان از مهم ترین حوزه های رشدی است که از همان ابتدا توجه بسیاری از نظریه پردازان رشد کودک را به خود جلب کرده است. اهمیت رشد حرکتی به گونهای است که پیاژه شناخت شناس معروف و نظریه پرداز در حوزه رشد شناختی کودکان، براین اصل وفادار مانده است که زیربنای ساخت ذهنی کودک فعالیت حرکتی است که در دو سال اول زندگی انجام میدهد (لرا، 1994).
تحقق استقلال در زندگی یکی ازچشماندازهای مهم آموزش به افراد دارای ناتوانی ذهنی است تا از طریق آموزش، مهارتهای زندگی مستقل و امکان زندگی در اجتماع را پیدا کنند (بهراد، 1384). وجود مشکل در قابلیتهای تعادلی و راه رفتن خطرات پایداری برای افتادن و سقوط در افراد کم توان ذهنی است ( انکلار،2012). تعدادی از پژوهشها بیان میکنند که میزان افتادن در افراد کم توان ذهنی زیاد است که این افتادن خود میتواند منجر به آسیب در این افراد شود (هسی و همکاران، 2001)،(کوکس و همکاران، 2001 ). برای مثال افراد مبتلا به کم توانی ذهنی بیشتر درمعرض خطر شکستگیهای مربوط به افتادن به دلیل تراکم کم مواد معدنی در استخوانها هستند (ژافه و همکاران، 2005). میزان بستری شدن در بیمارستان به دلیل آسیب در افراد کم توان ذهنی دو برابر افراد عادی است که بسیاری از این صدمات ناشی از افتادن و سقوط است (شراد و همکاران، 2001). با وجود نقش مرکزی قابلیت های تعادل و راه رفتن در تحرک تعجبآور نیست که میزان تحرک در افراد مسن کم توان ذهنی در مقایسه با گروه همسالان عادی کمتر باشد (کلاور و همکاران، 2009). برنامه مداخله ای مناسب می تواند این دو قابلیت مهم را در این افراد افزایش و امید به زندگی را در آنها بالا ببرد (دی،1987). شواهد قابل قبولی برای موثر بودن برنامههای ورزشی در بهبود تعادل و راه رفتن در افراد عادی وجود دارد (گیلیسپی و همکاران،2009). همچنین بررسیهای متعدد نشان میدهد که مداخلات مختلف در بهبودی تعادل و قدرت در اشخاص کم توان ذهنی موفقیت آمیز بوده است (آنجلو-بارسو و همکاران، 2008)، (کارملی و همکاران، 2005). نتایج پژوهش (آلبرت و پتیپس، 2008) نشان داد که حرکات موزون باعث افزایش تعادل حرکتی در کودکان7 تا 11 ساله کم توان ذهنی می شود. در پژوهشی یوکسالان(2008) نشان داد تمرینات جسمانی بر تعادل کودکان 3 تا 6 ساله کم توان ذهنی تاثیر دارد. وانگ(2002) تاثیر شش هفته تمرینات پلومتریک را بر میزان تعادل افراد کم توان ذهنی مثبت دانسته است. همچنین اجرای هشت هفته تمرینات ایروبیک باعث افزایش میزان تعادل این افراد شد (بوسول، 1991).به طور کلی با توجه به تحقیقات حاضر و بنا به اهمیت آموزش مهارتهای ادراکی –حرکتی و کمبود میزان تعادل در کودکان کم توان ذهنی این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال می باشدکه آیا تمرینات ادراکی- حرکتی میتواند بر روی تعادل ایستا و پویای کودکان کم توان ذهنی موثر باشد.
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
بر اساس آمار منتشر شده توسط سازمان سلامت جهانی حدود 3 درصد جمعیت جهان را افراد کم توان ذهنی تشکیل می دهند که از این تعداد درصد بالایی از آن در کشورهای جهان سوم به سر میبرند. به گفته سازمان بهزیستی کشورمان 4/5 میلیون نفر کم توان ذهنی در کشورمان وجود دارد همچنین سازمان آموزش و پرورش استثنایی استان کرمان تعداد دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر مدارس استان کرمان را در سال تحصیلی (91-90)حدود 3200نفر اعلام کرد.
بر اساس بررسی کارملی و همکاران (2005) افراد کم توان ذهنی خفیف به دلیل اختلال در یکپارچگی حسی –حرکتی، در آزمونهای ادراکی حرکتی نمره کمتری نسبت به افراد عادی دریافت کرده و وضعیت تعادلی آنها بیثباتتر از افراد سالم است. همچنین کودکان کم توان ذهنی در مهارتهای حرکتی درشت از جمله تعادل پرتاب کردن و پریدن عقبتر از کودکان عادیاند (پهلوانیان، 1391). این کودکان از نوباوگی کمبودهایی در نواحی حرکتی همخوان با فرایندهای حسی ـ عصب شناختی، رشد حرکتی، کشش در مقابل جاذبه، جهت یابی ،تعادل بدن، جابه جایی وزن و تحمل وزن نشان می دهند(شپرد،1980).
ورزشکاران معلول با چالشهای زیادی در طول تمرین و مسابقه روبرو هستند. ورزشکاران دارای جسم توانا یا بدون معلولیت در طول حرفه خود اغلب با موانع بسیاری روبرو هستند. با این حال تعداد کمی از این ورزشکاران قابل ملاحظهای در طول سالها افزایش یافته است، به طور مثال بازی پاراالمپیک تابستانی افزایش تعداد ورزشکاران از400 نفر در سال 1960 به 3806 ورزشکار در پارالمپیک آتن در سال 2004 را نشان میدهد. این موضوع خود میتواند دلیل قانعکنندهای برای اهمیت افزایش قابلیت های حرکتی این افراد باشد.
با توجه به توسعه روز افزون ورزش معلولین به ویژه افراد کم توان ذهنی که بعنوان بخشی از افراد فعال جامعه در رشتههای مختلف ورزشی مشارکت دارند، اما تا کنون تحقیقی با اهداف اختصاصی مذکور با استفاده از دستگاه بایودکس بر روی افراد کمتوان ذهنی انجام نشده است، تحقیق حاضر به دنبال این است که تاثیر تمرینات ادراکی- حرکتی را به عنوان یک استراتژی مداخلهای جدید برروی تعادل ایستا وپویا افراد کم توان ذهنی بررسی نماید. امید است که با انجام این پژوهش گامی در جهت بهبود یکی از مشکلات این افراد برداشته شود.
1-4 اهداف تحقیق
1-4-1 هدف کلی
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر هشت هفته تمرینات ادراکی- حرکتی بر تعادل ایستا و پویای دانش آموزان پسر11 تا 14 سال کم توان ذهنی آموزش پذیر شهرستان کرمان می باشد.
1-4-2 اهداف اختصاصی
1- بررسی تاثیر تمرینات ادراکی-حرکتی بر شاخصهای تعادل ایستای (شاخص کلی، قدامیخلفی، داخلیخارجی) دانش آموزان پسر کم توان ذهنی
2- بررسی تاثیر تمرینات ادراکی-حرکتی بر شاخصهای تعادل پویای (شاخص کلی، قدامیخلفی، داخلیخارجی) دانش آموزان پسر کم توان ذهنی
3- مقایسه میزان تعادل ایستای دانش آموزان پسرکم توان ذهنی در دو گروه کنترل و تجربی قبل و بعد از اعمال پروتکل تمرینی ادارکی-حرکتی.
4- مقایسه میزان تعادل پویای دانش آموزان پسرکم توان ذهنی در دو گروه کنترل و تجربی قبل و بعد از اعمال پروتکل تمرینی ادارکی-حرکتی. 1- 5 فرضیه های تحقیق
فرضیه اول: بین شاخصهای تعادل پویا گروه کنترل در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه دوم: بین میزان تغییرات شاخصهای تعادل پویا بعد از دوره مداخله در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه سوم: بین شاخصهای تعادل ایستا گروه تجربی در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهارم: بین شاخصهای تعادل ایستا گروه کنترل در پیش آزمون در مقایسه با پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
فرضیه پنجم: بین میزان تغییرات شاخصهای تعادل ایستا بعد از دوره مداخله در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری وجود دارد.
1-6 پیش فرض های تحقیق
پیش فرض های تحقیق حاضر به شرح ذیل می باشد:
- هیچ یک از شرکت کنندگان، اطلاعات نظری و عملی در رابطه با تکلیف مورد استفاده در تحقیق را ندارند.
- بنابر اظهار شرکت کنندگان، تمام آزمودنیها هنگام شرکت در آزمون از سلامت کامل خصوصاً در ارتباط با حس حرکت و تعادل و حس بینایی برخوردارند.
- هیچ یک از آزمودنیها در فعالیت ورزشی حرفه ای شرکت نداشتند.
1-7 محدودیت های تحقیق
1- عدم کنترل خصوصیات ژنتیکی و ویژگی های خلقی که ممکن است در اجرای افراد مؤثر باشد.
2- عدم کنترل کامل خصوصیات محیطی مانند: تغذیه، فعالیت روزمره، استراحت، وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی.
3- احتمال تمرین ذهنی برخی از آزمودنی ها خارج از چارچوب تمرین.
mentally retarded Syndrome
Gambta& Gary
psychomotor
Youkslen
Wang
World Health Organization
Carmeli