چگونگی رفتار بشر از دیرباز مورد توجه دانشمندان به ویژه روانشناسان و جامعه شناسان بوده است، روانشناسان تربیتی، بالینی و شخصیت همواره بر مطالعه انگیزه و چرایی رفتار توجه داشته اند. بنابراین توجه و دقت بر وضعیت روانی دانش آموزان می تواند اجرای برنامه های آموزشی را آسان تر و مطلوب تر نماید. کودکان و نوجوانان و افراد کمتر از 18 سال قشر عمده ی جمعیت جهان را تشکیل می دهند؛ در کشورهای در حال توسعه سهم این قشر از کل جمعیت، تقریبا به پنجاه درصد می رسد، در کشور ما نیز اکثریت جمعیت را جوانان تشکیل می دهند؛ بنابراین برای شناخت درست این قشر عظیم و کوشش در راه تامین شرایط مادی و معنوی لازم برای رشد جسمانی، عاطفی و فکری آنان باید تلاش کرد، به ویژه اینکه تقریبا تمام مکتب های فکری حاکم بر روانشناسی و روانپزشکی قرن بیستم تجارب و یادگیری های کودکی را به عنوان مهمترین و تعیین کننده ترین جز شخصیت و سلامت روان[1] افراد مورد تاکید قرار داده اند.بنابراین یکی از ویژگی های اساسی روانشناسی کاربردی نوین در ایران، تشخیص درست و به موقع راهنمایی های لازم جهت تربیت انسان هایی سالم، رشدیافته، اجتماعی و مسئول برای جامعه آینده است (مهریار، 1373).[i]
زندگی بدون ارتباط با دیگران امری بی معنی است و سلامت روانی انسان وابسته به گروه و تعامل با سایر انسان ها و در کل محیط می باشد، زیرا بسیاری از نیازهای آدمی از طریق ارتباط با دیگران ارضا میشود. داشتن روابط سالم با دیگران کلید رشد و کمال آدمی است. آنچه ما امروز هستیم و آنچه که در آینده خواهیم بود هر دو معمول ارتباط با دیگران است. ارتباط موثر رابطه ای است که در آن شخص به گونه ای عمل میکند که در آن علاوه بر این که خودش به خواسته هایش میرسد، افراد مقابل نیز احساس رضایت دارند (باستانی، 1386).
ارتباط موثر یکی از رمزهای موفقیت انسان است. هرکسی بتواند با دیگران و اشیا اطراف و حتی لحظه های زندگی خود ارتباط بهتر و موثرتری برقرار کند احساس موفقیت بیشتری خواهد داشت لذا برای برقراری ارتباط موثر لازم است مهارت های ارتباط با دیگران را نیز فراگرفت (قربانی، 1391).
مهارت برقراری ارتباط موثر یکی از مهمترین پیش بینی کننده های سلامت در روابط بین فردی است، به این منظور فنون برقراری ارتباط موثر
به عنوان یکی از اصلی ترین قسمت های آموزش مهارت های زندگی باید درنظر گرفته شود (فتی، 1391).
1-2 بیان مسئله
ارتباط عالی ترین دستاورد بشر و اصلی ترین مقوله ی زندگی انسان هاست؛ ما انسان ها به عنوان موجوداتی اجتماعی که بدون برقراری ارتباط قادر به ادامه زندگی نیستیم بخش مهمی از زندگی خود را در ارتباط با دیگران و بودن با آنها میگذارنیم. یکی از جلوه های مناسبات انسانی، تعامل با یکدیگر است. این تعامل از شکل ساده ی آن تا پیچیده ترین وجه، در مناسبات انسانی بروز میکند، و بر این اساس انسان نمی تواند خود را از تعامل با دیگران دور نگه دارد. به طوری که تعامل انسانی به میزان زیادی تحت تاثیر ابزارهای نوین ارتباطی و رسانه ای قرار گرفته و شکل های جدید تری از این ارتباط را به وجود آورده است (رضا پور، 1387). دانشمندان به اهمیت آموزش در یادگیری مهارت های اجتماعی تاکید کرده اند (سارو خانی، 1386). و نیز آموزش این مهارت ها در افزایش کارآمدی و تداوم ارتباط موثر و زندگی مشترک اهمیت به سزایی دارد (تهرانی، 1384). برقراری ارتباط مهارتی است که هر کس از آن بهره ای دارد. با ارتباط داشتن با دیگران می توانید دیدگاه و اندیشه هایتان را به آنها منتقل کنید، و از نظرات و افکار دیگران نیز سود ببرید. ارتباط یکی از مهمترین زمینه های سلامت زندگی اجتماعی و منشا فرهنگ و به عنوان زمینه و مبنای حرکت و ارتقای انسانی است که اگر ویروسی شود بی شک پایه اصلی زندگی می لغزد و رضایت از آن محو میشود. در این میان ارتباط موثر با دیگران مهارتی است که انسان را در موقعیت ممتاز و بهتری قرار می دهد و دستیابی موفقیت و خوشبختی را سهل تر میسازد (امیر حسینی، 1387).
مهارت های ارتباطی[2]، یعنی توانایی ارتباط موثر با دیگران، طوری که منظور ما را به طرف مقابل برساند. ارتباط تنها وسیله ی انتقال اطلاعات به یکدیگر و تنها وسیله ی دریافت اطلاعات از یکدیگر است، و سبب ارتقا هیجانات، تصحیح سو تفاهمات، کنترل هیجانات منفی و رشد اعضای جامعه می شود. مفهوم ارتباطات پس از ایجاد ابزارهای الکترونی، موضوع مطالعات علمی مستقل شده است (رضاپور، 1387). در فرهنگ فارسی، ارتباط به عنوان اسم مصدر به معنای بستگی، پیوند، پیوستگی و رابطه آمده است (معین، 1376). بنابراین با توجه به تعریف ارتباط که در تفهیم، تفاهم و تسهیم درون است، افراد باید توانایی درک، انتقال و تداوم ارتباط را کسب کنند؛ و این همان مهارتی است که به دو صورت کلامی و غیر کلامی موجب ارتباط موثر و موفق میان افراد میشود. این دو ارتباط از هم قابل تفکیک نیست؛ چرا که در حین برقراری ارتباط استفاده از زبان کلامی وزبان بدن همزمان اتفاق می افتد. اگر به گفت و گوی خود با فردی دقت کنید، متوجه خواهید شد، در حین ارتباط کلامی، بخش عمده پیام ما از طریق ژست ها، حرکات بدن و نحوه ی نگاه کردن منتقل میشود (دعانی، 1376). خیلی از آدم ها در رویارویی با مشکلات زندگی ناتوان اند؛ همین عدم توانایی می تواند زمینه ساز بسیاری از مشکلات و آسیب های روان شناختی باشد. اما در مقابل عده دیگری میتوانند از مشکلات و موانع موجود عبور کنند، و از دیدگاه همه ما به افراد موفقی تبدیل شوند. روان شناسان با بررسی خصوصیات این افراد موفق به یک سری مهارت های مشابه دست یافته اند که از آن به عنوان مهارت های ارتباطی یاد میکنند و یکی از موثر ترین این مهارت ها، مهارت جرات ورزی است.
جرات ورزی[3] یکی از مهمترین مهارت های زندگی است که به افزایش اعتماد به نفس خودمان و جلب احترام دیگران منجر میشود. جرات ورزی، یعنی دفاع از حقوق خود و بیان افکار و احساسات خویش که به شیوه ی مستقیم، صادقانه و مناسب انجام میشود. افراد جرات ورز برای خود و دیگران احترام قایل هستند. آنان منفعل نیستند و ضمن اینکه به خواسته ها و نیازهای دیگران احترام میگذارند، اجازه نمی دهند دیگران از آنها سو استفاده کنند؛ و به شیوه ی قاهرانه با آنان ارتباط برقرار میکنند (باستانی، 1386). برای رفتار جرات مندانه طبقه بندی های فراوانی شده است، برخی ابراز وجود در رفتار جرات مندانه را به سه گروه کلی تقسیم مینمایند: بیان جرات مندانه احساسات مثبت و منفی، رد جرات مندانه خواسته های نابجای دیگران و مقاومت در برابر آنها و درخواست جرات مندانه از دیگران (حسین زاده، 1388). در کل جرات ورزی مهارتی از مهارت های ارتباطی است که اگر در فردی وجود داشته باشد سبب ارتباط رضایت بخش با دیگران میشود.
استقلال[4] یکی دیگر از ابعاد مهارت های ارتباطی است که به معنی توانایی هدایت افکار و اعمال خود و آزاد بودن از تمایلات هیجانی است (آشتیانی، 1392). وابستگی[5] و استقلال ناسالم، ناشی از ترس ما از تنها ماندن و پذیرفته و تایید نشدن است. چنین ترسی در نهایت منجر به آن میشود که ما نتوانیم واقعی باشیم، و هنگامی که واقعی نیستیم نمیتوانیم چیزی که به راستی هستیم یعنی خود حقیقی مان باشیم و همچنین نمیتوانیم روابط سالمی با خود، دیگران و قدرت مطلق این جهان یعنی خداوند، برقرار کنیم.
همه ی ما برخی اوقات، در موقعیت های اجتماعی مضطرب میشویم. فوبی اجتماعی[6] شکل اغراق آمیز این گونه ترس ها است (سلیگمن[7]، 2011). اختلال اضطراب اجتماعی؛ ترسی مشخص و پابرجا از یک یا چند موقعیت اجتماعی یا کارآمدی است که درآنها شخص در معرض مشاهده ی افراد نااشنا یا امکان زیرنظر گرفته شدن توسط آنها، قرار میگیرد و میترسد به گونه ای عمل کند که خوار کننده باشد یا دست و پای خود را گم کند (دادستان، 1389). افراد مبتلا به این اختلال از اینکه دیده شوند میترسند (سلیگمن، 2011). فرد ماهیت غیرمنطقی ترس هایش را میپذیرد و از موقعیت های اجتماعی هراس آور اجتناب میکند، یا با اضطراب یا درماندگی شدید تحمل میکند (دادستان، 1389). مثلا فرد مبتلا به ترس از هواپیما برای رفتن از این سر کشور به آن سر کشور از اتوبوس استفاده میکند (سادوک و سادوک[8]، 2011). بروز این اختلال هم به استعداد ذاتی و هم توانایی های ارتباطی فرد بستگی دارد. این اختلال فعالیت های روزمره را مختل میکند و موجب پریشانی میشود (هالجین[9]، 2012). ما در زمینه ی ذاتی و ژنتیکی افراد مستعد بروز اختلال که میتواند در آینده احتمال بروز اختلال در افراد را بیشتر کند، نمیتوانیم کاری کنیم. اما در رابطه با جنبه ی یادگیری آن، در افراد دچار اختلال اضطراب اجتماعی یا مستعد به این اختلال ضعف در مهارت های ارتباطی مشاهده میشود. و از علل این ضعف، شاید ناتوانی در جرات ورزی و استقلال آن هاست. افراد مستعد بروز اختلال اضطراب اجتماعی، احتمالا توانایی استقلال پایینی دارند و نمی توانند روی پای خود ایستاده و به خوبی از پس کارهایی که احتیاج به حضور در اجتماع دارند برآیند، و در این زمینه به شدت دچار مشکل میشوند، و علاوه بر آن شاید در زمینه ی جرات ورزی که در واقع، جرات ابراز وجود و نظر دادن و توانایی ابراز احساسات، باورها و افکار صریح و دفاع از مهارت های سازنده و برحق خود است با مشکل جدی رو به رو اند و احتمال وقوع اختلال را در خود بیشتر میکنند (آشتیانی، 1392). بدین منظور این پژوهش در پی آن است، که در جهت بهبود اوضاع این افراد و افزایش جرات ورزی و استقلال آنها اقداماتی به عمل آورد. با توجه به گفته های قبل و افت تحصیلی دانش آموزان در مدارس به خاطر همین مسئله، این سوال ایجاد میشود که: آیا آموزش مهارت های ارتباطی بر افزایش جرات ورزی و استقلال دانش آموزان دختر دبیرستانی مستعد اختلال اضطراب اجتماعی تاثیر دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
برقراری ارتباط اولین ضرورت یک زندگی اجتماعی است. عده ای انسان را حیوانی اجتماعی می دانند. بنابراین شاید یکی از مهمترین برتری های انسان بر سایر جانداران، تنوع و گستره وسیع ارتباطاتی است که می تواند ایجاد کند. ارتباط موثر تنها وسیله ی انتقال اطلاعات بین افراد می باشد (فتی، 1391).
قسمت اعظم زندگی انسان در اجتماعی بودن و تعامل و روابطش با دیگران معنی دار و خلاصه می شود (ساداتیان، 1391). انسان در تمام دوران تاریخ، برای برآورده ساختن نیازهای مختلف نیازمند برقراری ارتباط با دیگران بوده و از این رو زندگی اجتماعی را برگزیده است (بهنودی، 1384)؛ به گونه ای که بسیاری از نیازهای متعالی و شکوفایی استعدادها و خلاقیت هایش تنها از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی ارضا می شود و به فعل درمی آید. به همین دلیل انسان همواره سعی می کند تا مهارت هایی جهت تسهیل ارتباط خود با دیگران کسب نماید و بر تکامل شخصی خود بیافزاید (بحرینی، 1376، به نقل از حیدری، 1391). به این منظور فرد باید بدون ترس از انتقاد، طرد یا ارزیابی دیگران وارد موقعیت های جمعی شود و خود را به عنوان یک انسان ارزشمند بداند (بهنودی، 1384).
امروزه علیرغم تغییرات عمیق فرهنگی و تغییر در شیوه ی زندگی، بسیاری از افراد در رویارویی با چالش ها فاقد توانایی لازم و اساسی هستند و همین امر آنها را در برخورد با مسائل و دشواری های روزمره، آسیب پذیر کرده است.
آموزش مهارت های ارتباطی برای سازگار کردن بهتر و موثرتر افراد و به منظور آماده سازی برای غلبه بر تنش ها و مشکلات و نیز تاثیر آن بر بهبود زندگی فردی و اجتماعی مورد تاکید متخصصان امر قرار گرفته است (باباپور، 1387).
داشتن ارتباطی درست به ما کمک میکند انعطاف پذیر باشیم و در هنگام برقراری ارتباط مرزها را بسنجیم تا بتوانیم سازگاری ایجاد کنیم و ارتباطمان را با دارندگان انواع شیوه های ارتباطی متفاوت بهبود بخشیم. بنابراین نیاز است که بیشتر از نقاط قوت و ضعف سبک ارتباطی خودمان آگاه شویم و دریابیم که چرا گاهی با بعضی از افراد به خوبی ارتباط برقرار میکنیم و با بعضی نه، داشتن این اطلاعات در تمامی عرصه های زندگی بسیار مهم است (لوسیر[10]، ترجمه ی مختاری، 1389).