بشر همواره برای ایجاد یک محیط راحت برای زندگی تلاش کرده است. ضرورت وجود مکانهای بسته و خانهها در ابتدا بدلیل همین میل به آسایش انسان بوده است، زیرا تغییرات آبوهوایی در طول روز، ماه یا سال مانع ایجاد شرایط آسایش پایدار در فضای آزاد میگردد. انعکاس این تمایلات به آسایش و رفاه همگام با کاهش هزینه در تاریخچه تغییر ساختمان ها از آغاز تا کنون مشاهده میگردد. از آنجا که معمولا مردم 16-20 ساعت از روز خود را در این مکان ها (مانند خانه، محل کار یا در رفت و آمد ) میگذرانند، امروزه ایجاد یک محیط حرارتی راحت یکی از پارامترهای مهم طراحی فضای داخلی و حتی دکوراسیون محسوب میشود.
آسایش حرارتی اولین بار در قرن 19 در آمریکا مورد بحث و تحقیق قرار گرفت و انجمن مهندسان حرارت و تهویه مطبوع آمریکا در آنجا با هدف مطالعه برای ایجاد محیط حرارتی مناسب برای رفاه تأسیس شد. به طور کلی، آسایش حرارتی شرایط ذهنی است که ایجاد رضایت نسبت به محیط حرارتی را بیان میکند [1]. همچنین، شرایط آسایش حرارتی هنگامی تأمین میشود که دمای بدن در بازهی محدودی واقع شود، رطوبت پوست کم باشد و تلاش فیزیولوژیکی بدن برای تنظیم حرارت به حداقل برسد. در چنین شرایطی است که افراد احساس حرارتی مطلوبی را تجربه میکنند و درصد نارضایتی حرارتی ایشان نسبت به محیط در محدودهی مجاز قرار خواهد داشت.
بنابراین میتوان گفت شرایطی که آسایش حرارتی را ایجاد میکند، برای هر شخص میتواند متفاوت و وابسته به فاکتورهای مختلفی مانند پارامترهای فیزیکی، فیزیولوژیکی،ذهنی و … باشد. به همین دلیل، پیش بینی دقیق شرایط آسایش حرارتی بسیار دشوار است و طراحی سیستمهای تهویه مطبوع برای ایجاد آسایش حرارتی نیازمند بررسی تمام پارامترهای دخیل در آسایش حرارتی میباشد که بسیار مشکل است.
تاکنون تحقیقات بسیاری در این زمینه انجام شده و دانشمندان به نتایج قابل قبولی رسیده اند. از جمله مهمترین اقدامات تهیه مدلهای
استاندارد آسایش حرارتی در ساختمان بوده که بدلایل مهندسی، پزشکی و اقتصادی مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این مدل ها به دو گروه اصلی ایستا[1] و سازگار[2] تقسیم شده است.
1-2- بر مدلهای اصلی آسایش حرارتی
1-2-1- مدل ایستا برای آسایش و راحتی در ساختمان
به طور ساده هدف از این مدل، مشخص کردن ترکیب فاکتورهای زیستی- حرارتی و فاکتورهای شخصیتی میباشد که شرایط محیطی قابل قبولی برای اکثر ساکنین داخل فضا تولید میکند. از جمله فاکتورهای محیطی تأثیرگذار میتوان به دما، حرارت تشعشعی، رطوبت و سرعت هوا اشاره کردو فاکتورهای شخصیتی شامل نوع فعالیت و نحوه لباس پوشیدن میباشد. پرواضح است که آسایش در محیط بسیار پیچیده است و در واقع عکسالعمل واکنشها و تأثیرگذاریهای همهی فاکتورهای مذکور و عوامل شخصیتی دیگر میباشد.
این مدل استاندارد شرایط محیطی قابل قبولی برای بزرگسالان سالم، در فشار اتمسفریک، تا ارتفاع حدود سه هزار متر، در فضای داخلی طراحی شده و برای سکونت انسان برای زمانی بیش از پانزده دقیقه میباشدکه در این زمان شرایط پایا برای آن شخص ایجاد شده است. همچنین این مدل در مورد فاکتورهای محیطی غیر حرارتی نظیر کیفیت هوا، آکوستیک و روشنایی و یا هرگونه آلودگی بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی تأثیرگذار بر آسایش و سلامت سخنی به میان نیاورده است.
متغیرهای بسیاری هم از نوع فیزیولوژیکی و هم از نوع روانشناختی، برای هر کدام از افراد وجود دارد که رضایتمندی اشخاص در فضا را مشکل میکند. شرایط محیطی مورد نیاز برای آسایش و وسایل و تکنولوژیهای مورد نیاز آسایش برای همه یکسان نیست. هر چند مقادیر آزمایشگاهی و دادههای جمعآوری شده، دادههای آماری ضروری برای تعریف شرایطی را فراهم میکند که در آن، یک درصد مشخص از ساکنین احساس آسایش حرارتی میکنند نه همه آنها. از جمله محققانی که در این زمینه فعالیت داشتند میتوان به فنگر[3] و گایج[4] اشاره کرد که علاوه بر پیش بینی شرایط آسایش حرارتی بر اساس معادلات موازنه انرژی، سعی در سادهسازی معادلات و مدلسازیها نمودند. افراد دیگری نیز معادلات پیچیده و مدلهای پیشرفتهای برای پیشبینی شرایط آسایش ارائه کردند اما همین پیچیدگی مانع گسترش و کاربری مفید آنها برای طراحی سیستمهای تهویه مطبوع و مهندسان طراحی ساختمان میگردد. [2] [3]
1-2-2- مدل سازگار
یک راه دیگر در مقابل فرضیه آسایش سنتی – که به عنوان مدل سازگار آسایش حرارتی شناخته میشود – این مفهوم را دارد که مردم در ایجاد محیط حرارتی مناسبتر یک نقش ابزاری بازی میکنند. این موضوع همچنین با واکنش آنها با محیط یا بهبود رفتارها کسب میشود و یا فاکتورهای مرتبط و تاریخچه حرارتی آنها انتظارات و برتریهای حرارتی برای آن ها را تغییر میدهد.
علایق و تحقیقات در زمینه فرضیه سازگاری آسایشی اولین بار در اواسط دهه 70 در پاسخ به شوک نفتی[5] آغاز شد و اینرسی آن بدلیل افزایش نگرانیها حول تأثیر بشر روی محیط آب و هوایی جهانی اخیرا شدت گرفته است. مزایای بسیاری در بهبود درک تأثیر سازگاری بر آسایش حرارتی در محیط وجود دارد. این مزایا شامل استانداردها و مدلهای پیشبینی بهبود یافته، الگوریتمهای کنترل محیط پاسخگو و پیچیدهتر، فرصتهای افزایش یافته برای کنترل شخصی، بالارفتن سطوح آسایش حرارتی و مقبولیت در بین ساکنین، کاهش مصرف انرژی و تشویق کردن پاسخگویی آب و هوایی و طراحی ساختمان مسئول نسبت به محیط.
ترم عمومی (( سازگاری)) ممکن است به صورت گسترده به عنوان یک کاهش تدریجی پاسخ ارگانیسمی به تحریک محیطی مکرر تفسیر شود. زیرمجموعههای سازگاری شامل همه مکانیسم های فیزیولوژیکی سازگاری[6] به علاوه همه فرآیندهای رفتاری[7] و روانشناختی[8] که ساکنین ساختمان برای بهبود تناسب هوای داخل با نیازمندیهای جمع شده و شخصی خود، متحمل میشوند.
از جمله محققانی که در این زمینه به فعالیت پرداختند میتوان به Auliciems ، Humphreys ، Nicole و De Dear اشاره کرد که سهم بسیاری در ایجاد و گسترش آن داشتند ]7،6،5،4 [
در تحقیقات آسایش حرارتی معاصر، یک انشعاب وفق ناپذیر قابل درک در تفکر ایستا و سازگار وجود دارد. مدل ایستا فرد را به عنوان یک دریافت کنندهی مجهول محرکهای حرارتی در نظر میگیرد. فرضیات بر این تفکر استوار است که محیط حرارتی داده شده منحصر به فیزیک انتقال حرارت و جرم است در حالیکه ثابت نگه داشتن دمای داخلی بدن به بعضی پارامترهای فیزیولوژیکی نیز نیازمند است. عموما فرض میشود که در تفکر ایستا، احساس حرارتی ( داغ، گرم، خنک، سرد) همانطور که توسط دمای پوست و تلفات حرارتی نهفته یا ترشدگی ناشی از عرق کردن اندازه گیری میشود، متناسب با میزان این پاسخهای فیزیولوژیکی است. اما باید توجه داشت که واکنشهای بین ساکنین و هوای داخل بسیار پیچیده است. در چنین مفهومی از ایستا این مدل به عنوان یک مدل آسایش حرارتی تک دما معرفی میگردد. اما مقداری درک آشتی جویانه در مدل بالانس حرارتی آن را به صورت جزئی سازگار کرده است، زیرا اکنون شامل تأثیرات متغیرهای حرارتی و نوع لباس پوشیدن که ساکنین را میتواند سازگار کند، میباشد.
اما در تفکر سازگار فرد به عنوان یک کنترلر میتواند محیط اطراف خود را در حد امکان بهبود بخشد . این تفکر سعی دارد پارامترهای رفتاری و ذهنی و … را – که نقش مؤثری در بدست آوردن آسایش حرارتی بدون استفاده از سیستمهای تهویه مطبوع و با کمترین مصرف انرژی دارد – در معادلات پیش بینی آسایش حرارتی بگنجاند.
[1] Static thermal comfort
[2] Adaptive thermal comfort
[3] Fanger
[4] Gagge
[5] Oil-Shock
[6] Acclimatization
[7] Behavioral
[8] Psychological