:
مادر جامعه ای زندگی می کنیم که با امتحان و آزمون خو گرفته است ،به طوری که افزایش پیچیدگی ها ی جامعه و اطلاعات ، باعث تعداد فزاینده امتحانات گردیده است.آزمون ها موجب پیشرفت ،عقب افتادن ،پذیرفتن ، محروم کردن ،پاداش دادن ،برچسب زدن ،تبعیض قائل شدن ، احترام و افتخار و طبقه بندی می گردد.ما برای تعیین توانایی های ذهنی ،مهارت های حرکتی ،پایداری هیجانی ،توانایی ها و کمبود های علمی و غیره مورد آزمون قرار می گیریم .از این لحاظ نتایج آزمون ها بسیار با اهمیت است(الیور[1]،1975 ،به نقل از سرو، 1387 ).
غالباَ لازمه هدف های تربیتی و تخصصی ،عملکرد امتحانی است و زیان و خسارت به جامعه از طریق افرادی که اضطراب امتحان[2] دارند ،می تواند بسیار فابل توجه باشد. با وجود شیوع اضطراب امتحان ، امتحان گرفتن ،بخش مهمی از زندگی هر فرد است(شولتز،دیستفانو،بنسون و دیویس ،2004،به نقل از بی شاپ[3]،2006 ).
امتحان نوعی سنجش است که به بررسی جزئیات یا تحلیل یک موضوع یا یک شخص می پردازد.اغلب به منظور اندازه گیری دانش ،مهاری ها واستعداد های آزمودنی ها مورد استفاده قرار می گیرد.امتحانات ،بیشتر در مراکز آموزشی ، روانشناسی ،اعطاء گواهی تخصصی و بسیاری زمینه های دیگر ، کاربرد دارد.در یک مفهوم تخصصی یا علمی ، امتحانات آزمون هایی هستند که هدفشان تعیین توانایی یک فرد است و معمولاً به صورت کتبی اجرا می شوند(هالادینا و دونینگ[4]، 1989 ،به نقل از سرو ،1387)
اضطراب امتحان به عنوان پدیده ای رایج که به وفور در مراکز آموزشی و تحصیلی دیده می شود یکی از موانع متعدد در بهره گیری کا مل از دانسته ها ،اندوخته ها و اطلاعات قبلی افراد در جلسات امتحانی به شمار می آید (ساراسون[5]،1975؛به نقل از ابوالقاسمی،1382 ).
برای برخی از دانش آموزان و دانشجویان هر امتحانی اضطراب آور است. آنها هر چه بیشتر درس می خوانند باز هم قانع نمی شوند ونمی توانند آرمیده باشند. اینان بر این باورند که اضطراب مخوف آنها در عملکردشان اختلال ایجاد می کند ومعمولاَ همین طور نیز می شود.اضطراب امتحان فرساینده آنها می تواند درک سوال های امتحانی را مختل سازد و در بازیابی پاسخ های درست اختلال ایجاد کند.مهم نیست آنها چه قدر باهوش باشند اما هیشه عملکردشان پایین تر از توان آنها ست(پروچاسکا[6] و نورکراس[7]، سید محمدی 1381 ).
گرچه اضطراب امتحان امری تازه نیست اما سابقه پژوهش های تجربی در این باره به چند دهه اخیر باز می گردد.هیل[8] اشاره دارد که بر اساس بر آورد پژوهشگران سالانه حدود 10 میلیون دانش آموز در سطح دبیرستان و 15 درصد از دانشجویان دانشگاه آمریکا اضطراب امتحان را تجربه می کنند.باید توجه داشت که عوامل متعددی در آن دخیل هستندمثل عوامل فردی،آموزشگاهی ،اجتماعی و خانوادگی (شعیری ،ملا میر زایی ، پروری،شه مرادی و هاشمی ،1383 ).
منبع کنترل[9] و انگیزش پیشرفت[10] جزء متغییر های فردی و شخصیتی محسوب می شوند،که مطالعات بسیاری را در روانشناسی به خود اختصاص داده اند.
منبع كنترل، فرایندی است كه به منبع علیت حاكم بر رفتار فرد اشاره دارد و بین طیفی از درونی تا بیرونی در نوسان است. شخصی كه منبع كنترل درونی دارد مسئولیت اعمال خویش را میپذیرد و پیامدهای محیطی را نشأت گرفته از علتهای درونی خویش میداند. مانند
نگرشها، خلاقیت، تواناییها و عملكردها. فردی كه منبع كنترل بیرونی دارد متمایل است كنترل رفتارهایش را به نیروهای بیرونی نسبت دهد. مانند شانس، تصادف، فشارهای محیطی، پول، موقعیت اجتماعی (ابراهیمی صدررآبادی، 1383).
انگیزش پیشرفت، گرایش همه جانبه به ارزیابی عملكرد خود با توجه به عالیترین معیارها، تلاش برای موفقیت در عملكرد و برخورداری از لذتی كه با موفقیت در عملكردهمراه است. به عبارت دیگر، حالتی درونی كه فرد را به فعالیت وامیدارد تا آنجا كه میتواند و در توان اوست پیشرفت كند و به موفقیت دست یابد (تیوان و اسمیت[11]، 1986، به نقل از ابراهیمی صدرآبادی1383).
مطالعات اولیه هوپ[12](1930)تجارب افراد را در زمینه موفقیت و شکست تشریح کرد.او می گفت که افراد پس از کسب موفقیت ،سطح هدف خود را بالا می برند و بعد از شکست آن را پایین می آورند .افراد سطحی از هدف را انتخاب می کنند که بین دو گرایش متضاد تعادل ایجاد کند(ابراهیم پور،1387).
این نکته مسلم فرض شده است که منبع کنترل بر رفتار و انگیزش تأ ثیر می گذارد.افرادی که عقیده دارند در مورد اعمال خویش چه موفق شوند و چه شکست بخورند،کنترل دارند ،بیش از افرادی که عقیده دارند اعمالشان تأثیر کمی بر پیامد ها دارد،تلاش می کنند و روی موضوعات دشوار پا فشاری می کنند.این وضع به نوبه خود تاثیرات انگیزشی را افزایش می دهد(فارز،1976 ،به نقل از کریم زادگان مقدم، 1387).
در این تحقیق سعی بر آن است که رابطه بین منبع کنترل و انگیزش پیشرفت با اضطراب امتحان مورد بررسی قرار گیرد.
1-1بیان مسئله
اضطراب پدیده ای بسیار متداول در مطالعات روانشناختی است که سال های زیادی درباره آن تحقیق شده است و در واقع رایج ترین واکنش نسبت به تنیدگی به شمار می آید (ساراسون، 1984).
اضطراب را می توان به عنوان احساس رنج آوری که با یک موقعیت ضربه آمیز کنونی یا با انتظار خطری که به شیئ نا معین وابسته است تعریف کرد(دادستان،1387).
اضطراب به طور کلی به دو دسته تقسیم می شود:
- اضطراب موقعیتی:فرد در برخی از موارد و موقعیت ها مضطرب می شود
- اضطراب خصیصه ای :یعنی اینکه فرد در اکثر اوقات دچار اضطراب است
هنگامی که فرد نسبت به کارایی و استعداد خود در شرایط امتحان و یا در موقعیت های ارزشیابی دیگر دچار نگرانی و تردید می شود سخن از اضطراب امتحان به میان می آید (ساراسون، 1984).
اضطراب امتحان به عنوان تجربهای ناخوشایند با درجات مختلف، حیطههای نگرانی و هیجان پذیری را تحت تأثیر قرار داده و از كسب معلومات، چگونگی پردازش صحیح اطلاعات و عملكرد تحصیلی تا انگیزهها، باورها، استعدادها را تحلیل میبرد و بدین سان مانع رشد و پیشرفت تحصیلی فراگیران میگردد (صبحی، 1385).
دانش آموزان و دانشجویانی که اضطراب امتحان را تجربه می کنند معتقدند که ،برای یادگیری و یاد آوری مطالب مشکل چندانی ندارند ولی در جلسه امتحان دچار اضطراب می شوند ،تعا دل عاطفی آنها بهم می خورد، اختلال احشایی ،فیزیولوژیکی و علایم جسمانی در آنها ظا هر می شود و در بهره گیری کا مل از اندوخته های قبلی خود ناتوان می مانند و ناراحت و ناراضی جلسه امتحان را ترک می کنند(بیابانگرد،1378).
با توضیح مختصری که در رابطه با اضطراب امتحان ارائه شد از عواملی که در این تحقیق فرض می شود نقش اساسی در تعیین اضطراب امتحان داشته باشند منبع کنترل و انگیزش پیشرفت در دانشجویان است.
منبع كنترل: این اصطلاح محور نظریه یادگیری اجتماعی راتر است. این مفهوم به انتظار یا باور كلی افراد در خصوص عوامل مؤثر بر پاداش یا تنبیه اشاره دارد. افرادی كه از منبع كنترل درونی برخوردارند رویدادهای زندگی خودشان را ناشی از عوامل درونی میدانند. به عبارت دیگر این افراد بر این باورند كه عملكردشان به میزان توانایی و كوشش خاصی بستگی دارد كه در جهت انجام امور به كار میگیرند، ولی در مقابل افرادی كه از منبع كنترل بیرونی برخوردارند رویدادهای زندگی خودشان را ناشی از عوامل بیرونی میدانند. به عبارت دیگر این افراد بر این باورندكه عملكردشان به عواملی چون شانس یا دشواری تكلیف بستگی دارد(پروین[13]، 1989، ترجمه جوادی و كدیور، 1374).
سلیگمن[14] (1975) معتقد است هنگامی كه همه تلاشهای افراد در كنترل موقعیت به شكست منجر شوند، آنها مضطرب میشوند (دیماتئو، 1991، ترجمه هاشمیان و همكاران، 1378).
افرادی که داری منبع کنترل درونی هستند در موقعیت های استرس زا کنترل بهتری بر روی اعمال خود دارند و عملکرد بهتری از خود نشان می دهند(دهقانی 1380 به نقل از ابراهیم پور 1387).
در بررسی های دیمن و همکاران (1991) و فیدر و ولکمر (1990)بین اضطراب امتحان و منبع کنترل درونی همبستگی منفی گزارش شده است.افراد داری کنترل بیرونی بر خلاف درونی ها مضطرب تر پرخاشگرتر شکاک تر بودند و همچنین اضطراب امتحان بیشتری راتجربه می کنند(ابولقاسمی و نجاریان 1378).
انگیزش پیشرفت: منظور از انگیزش پیشرفت اشتیاق برای کسب موفقیت وشرکت در فعالیت هایی است که موفقیت در آنها به کوشش و توانایی شخص وابسته است(اسلاوین[15] ،2006 ترجمه، سید محمدی 1385).
افرادی که نیاز شدیدی به کسب موفقیت و شایستگی دارند تمایل دارند محیط خود را تحت کنترل و تسلط در آورند و موجب اتفاق چیزی شوند آنها نمی خواهند به طور منفعل منتظر بمانند که چیزی اتفاق بیفتد و تمایل دارند نتیجه کار را تحت تاثیر خود قرار دهند و روی مسئله و مشکل خود کار کنند (هرسی و بلانچاد[16]،ترجمه، علاقه بند 1381).
پلات و ایشمن دریافتند كه همبستگی رفتاری كسانی كه منبع كنترل درونی دارند شبیه همبستگی رفتاری كسانی است كه نیاز به پیشرفت بالا دارند برای مثال همه آزمودنیها با منبع كنترل درونی و نیاز بالا به پیشرفت هر دو وقت زیادی را برای تكلیف صرف میكنند و ترجیح میدادند كه به جای بخت و اقبال، مهارت و تلاش تعیینكننده نتیجه باشد (ابراهیمی صدر آبادی، 1383).
بعضی از افراد از اضطرابشان برای بالا بردن انگیزش و نیروی انسانی برای انجام کار استفاده می کنند دیگر افراد با تضعیف ذهنی و هیجانی به عملکردشان ضرر می رسانند(آلپرت و هابر[17]؛1960 به نقل از سرو،1387).
انگیزش شرط اصلی رشد شخصیت، رضایت خاطر و موفقیت است. بدون انگیزش هدایت فرد به عهده شانس و اقبال میافتد و دیگر بر زندگی خویش كنترلی اعمال نمیكند و به اضطراب و افسردگی دچار میشود (هارتلی بروئر، ترجمه ناهیدی1386).
افراد داری انگیزه بالا در موقعیت های مختلف عموماَ با هیجان های گرایشی مانند:امید غرور انتظار خشنودی پاسخ می دهند.اما افرادی که انگیزه پایینی دارند عموماَ با هیجان های اجتنابی مانند :اضطراب وترس از شکست واکنش نشان می دهند(شولتز[18]، 1990 ،ترجمه ،کریمی و همکاران 1384).
انگیزش به هنگامی كه اوضاع دچار اشكال میشود، هم توان لازم برای مداومت در كار و هم اشتیاق به انجام دادن تكالیف را به صورتی مطلوب در شخص به وجود میآورد. زمانی كه انگیزش و شور و شوق وجود داشته باشد، احساس بیپناهی و اضطراب كمتر میشود (هارتلی بروئر،ترجمه ناهیدی1386).
به نطر می رسد که منبع کنترل وانگیزه پیشرفت در دانشجویان از متغیرها ی تاثیرگذار بر اضطراب امتحان می باشند. بنابراین در پژوهش حاضر،مسئله این است که رابطه ای بین منبع کنترل و انگیزش پیشرفت با اضطراب امتحان در دانشجویان کارشناسی ارشد وجود دارد.
[1]- Oliver
[2] -test anxiety
[3] -Bishop
[4]- Haladyna & Downing
[5] Sarason
[6] – Prochask
[7] – Norcroos
[8] -Hill
[9] -locus of control
[10] -achievement motivation
[11] -Tivan& Smith
[12] -Hopee
[13] -Pervin
[14] -Seligman
[15] -Slawin
[16] -Hercy&Blanchad
[17] -Alport&Haber
[18]- Schultz
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)