امروزه توجه به مدیریت استراتژیک در دستیابی هر سازمان به اهداف خویش نقش مهمی دارد. تدوین استراتژی به عنوان زیربنای مدیریت استراتژیک زمینه ساز توجه سازمان به شرایطی است که در آن قرار دارد. البته با توجه به اینکه تحلیل های صورت گرفته بر مبنای ابزارهایی مانند SWOT جهت تدوین استراتژی دارای نقص هایی می باشد، پژوهش حاضر با در پیش گرفتن رویکردی جدید جهت برطرف کردن این کاستی ها گام برداشته است. در این پژوهش به تدوین و تلفیق استراتژی های سازمانی توسعه ی منطقه ای، با رویکرد قابلیت های پویا و همکاری استراتژیک پرداخته می شود. در این فصل، شرح و بیان مساله پژوهش، اهمیت، اهداف و سوالات، کاربرد و قلمرو پژوهش و اصطلاحات پژوهش و واژه های عملیاتی آن تشریح می گردند.
1-2- شرح و بیان مساله پژوهش
فقدان نظام برنامه ریزی بخشی – منطقه ای در کشور موجب شده است که برخی از مناطق رشد و توسعه شتابان داشته باشند و برخی دیگر از مناطق همچنان سیر قهقرایی را در مسیر توسعه طی کنند و اختلاف بین سطح توسعه یافتگی مناطق تشدید شود (سیف الدینی و همکاران، 1389: 91). اصولاً نابرابریهای منطقهای از دو زمینه اصلی نشأت میگیرد: نخست شرایط طبیعی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی هر منطقه و دوم تصمیمات سیاستگذاران و برنامهریزان اقتصادی. نکته قابل توجه آن است که با پیشرفت تکنولوژی، اهمیت عامل اول کمتر شده و بر اهمیت عامل دوم اضافه می شود. بنابراین در دنیای امروزی که پیشرفت تکنولوژی سریع و بالا میباشد، تصمیمات سیاستگذاران و برنامهریزان در ایجاد نابرابریهای منطقهای تأثیرگذار است (پریزادی و همکاران، 16:1391).
از طرفی علیرغم قابلیت های مهم و برجسته شهرستان های رستم و ممسنی مانند: نیروهای فراوان تحصیلکرده از جمله800 مقام و مدیر عالیرتبه و 4492 متخصص و تکنسین (سالنامه آماری استان فارس، 1386)، دارا بودن سوابق تاریخی پربار، موقعیت راهبردی مناسب به جهت قرار گرفتن در شاهراه های ارتباطی چندین استان بزرگ کشور و نزدیکی به مرزهای سه استان و خلیج فارس، برخوداری از خاک و شرایط اقلیمی بسیار مساعد جهت بهره برداری صنعتی و کشاورزی، عبور رودخانه فهلیان از مرکز شهرستان و آثار و ابنیههای فرآوان تاریخی و گردشگری مانند شهر هخامنشی لیدوما، آتشکده میل اژدها، تفرجگاه بوان و غیره، هنوز نتوانسته است به جایگاه مساعدی از لحاظ معیارهای توسعه و پیشرفت دست یابند و همین امر باعث مهاجرت افراد و نیروهای تحصیلکرده به خارج از شهرستان شده است. رضایی و همکاران (1390) در پژوهشی به بررسی وضعیت شاخص های توسعه شهرستان های رستم و ممسنی در مقایسه با دیگر شهرستانهای استان فارس با استفاده از شاخص HDI پرداخته اند. نتایج این پژوهش را میتوان در جدول 1-1 ملاحظه کرد.
جدول (1-1): شاخصهای توسعه در شهرستان های رستم و ممسنی و رتبه آن در استان (رضایی و همکاران، 1390: 12 – 6)
شهرستان | درصد توسعه | رتبه در استان | وضعیت | |
شاخص توسعه اقتصادی | رستم | 15/0 | 26 | توسعه نیافته |
ممسنی | 16/0 | 25 | توسعه نیافته | |
شاخص توسعه خدماتی | رستم | 11/0 | 26 | توسعه نیافته |
ممسنی | 18/0 | 21 | توسعه نیافته | |
شاخص توسعه بهداشتی | رستم | 37/0 | 19 | توسعه نیافته |
ممسنی | 56/0 | 7 | نیمه توسعه یافته | |
شاخص توسعه آموزشی | رستم | 83/0 | 1 | توسعه یافته |
ممسنی | 65/0 | 9 | نیمه توسعه یافته | |
مجموع شاخص ها | رستم | – | – | توسعه نیافته |
ممسنی | – | – | توسعه نیافته |
این عوامل و آمارهای مستند نشان دهنده ی توسعه نیافتگی شهرستان های مورد مطالعه علی رغم وجود توانمندی های فراوان است که ضرورت یک برنامهریزی جدی و جامع را بیش از پیش آشکار میسازد. بنابراین به نظر می رسد با توجه به قابلیت های مختلف شهرستان
های رستم و ممسنی می توان با شناخت فضاهای مؤثر آینده، باز تعریفی از نقش این دو شهرستان در فرآیند توسعه ارائه داد.
در حالی که معمولاً برای حل معضلات شهری و منطقه ای راه حل های آسانی از طریق برنامه ریزی های سنتی وجود ندارد، برنامه ریزی استراتژیک می تواند در دستیابی به برنامه ریزی سیستماتیک و پایدار از طریق درک فرصت ها و تهدیدها و امکانات و قوت ها و ضعف ها و. .. به مقامات محلی کمک شایسته ای بکند. در واقع برنامه ریزی استراتژیک را می توان در واکنش به نواقص طرح های جامع و تفصیلی و پرهیز از برنامه ریزی متمرکز، اصولاً به سمت برنامه ریزی فرآیندی، تصمیم سازی، برنامه ریزی محلی و مشارکت و تلفیق برنامه ریزی و اجرا نمود (مراد مسیحی، 1384: 58). آن چه که در سیر تطور برنامه ریزی شهری در کشورهای پیشگام در برنامه ریزی نشان داده شده است، تغییر و تحول به رویکرد سیستمی و سپس از طرح های جامع به سوی طرح های راهبردی است. این تطور برخاسته از بسط و گسترش نظریه سیستم ها بود. نظریه عمومی سیستم ها ثابت کرد که شهر هم چون یک کلیت واحد است (جمهیری و همکاران، 1387).
علاوه بر این بررسی ها نشان می دهد که بیش از 90 درصد استراتژی های اجرایی منتج شده از فرآیند برنامه ریزی استراتژیک در سازمانها با شکست مواجه می شوند و از دستیابی به اهداف اساسی خود باز می مانند (خداداد حسینی و همکاران، 1385: 215)، که این امر به دلیل هدف قرار دادن بهینه سازی بخشی و بی توجهی به برنامه ریزی متوازن جهت استفاده از قابلیت های بخش های مختلف است. از طرفی مدیران استراتژیک سازمانها در هنگام اجرای استراتژی های طراحی شده برای آن سازمان به پیاده سازی یکی از استراتژی های طراحی شده بنا بر روش خاصی مانند تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی و تجزیه و تحلیل فازی اقدام می کنند و اجرای سایر استراتژی ها را یا به کلی کنار می گذارند و یا در لیست اقدامات فرعی قرار می دهند. این وضعیت منجر به وقوع بهینه سازی بخشی در اثر بی توجهی به نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدیدهایی می گردد که با توجه به آنها، سایر استراتژی های در اولویت قرار نگرفته تدوین گردیده است. رویکرد سیستمی به برنامه ریزی و اجرای برنامه ها به ما اعلام می کند که لازم است تا در طراحی سیستم مورد نظر اجرای سیستم به صورت قطعات جدای از یکدیگر دیده نشود بلکه باید ارتباط آن ها با یکدیگر هماهنگ، کارآ و مؤثر باشد. به علاوه هماهنگی با تأثیرات عملکرد اجزا و کل سیستم موجود در محیط سروکار دارد (جمهیری و همکاران، 1387). در این راستا تلفیق استراتژی های تدوین شده با توجه به نظریه ی همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی می تواند نقطه ی ضعف ناشی از اجرای استراتژی به صورت مفرد را کاهش دهد.
یکی از ویژگیهای قابلیت پویا توانایی موسسه در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی به منظور دستیابی به منابع جدید می باشد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک، شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند. مشارکتهای بین سازمانی از طریق تدوین استراتژی های مشترک جهت حصول به اهداف واحد یکی از قدرتمندترین عوامل ایجاد ارزش و جزو مهمترین ابزار کسب و کار محسوب می شوند. بسیاری از استراتژی ها هنگامی کارایی بیشتری دارند که مجموعه ای از استراتژهای مکمل برای آنها وجود داشته باشد و بدون توجه به قابلیت پویا و نقش مکمل و همکارانه ی سایر بخش ها امکان دستیابی به آنها وجود ندارد.
قابلیت های پویا شامل ظرفیت بنگاه برای شکل دادن به اکوسیستمی است که بنگاه آن را اشغال کرده است و برای توسعه ی محصولات و فرآیندهای جدید و برای طراحی و اجرای مدلهای تجاری پایدار می باشد. فرض بر این است که برتری در این ظرفیت های ترکیب باعث تقویت بنگاه برای نوآوری و کسب موفقیت آمیز ارزش های کافی در زمینه عملکرد مالی بلندمدت می شود. قابلیت پویا خود به شش نوع شامل قابلیت جذب، نوآوری، شبکه سازی، انطباق، ادغام و ادراک تقسیم می گردد. تلفیق استراتژی های توسعه ی منطقه ای با استفاده از انواع قابلیت های مذکور بخضوص قابلیت شبکه ای انجام می گیرد که به توانایی موسسات در ایجاد و بهره برداری از روابط بین سازمانی و یا روابط بین بخش های یک سازمان به منظور دستیابی به منابع جدید اشاره دارد. موسساتی با قابلیت شبکه سازی مطلوب با قرار گرفتن در مواضع استراتژیک می توانند شبکه روابط سودمندی را با دیگر شرکا برقرار می کنند، بگونه ای که از طریق این همکاری علاوه بر استفاده از نقاط قوت دیگران، نقاط ضعف خود را نیز پوشش دهند. در این راستا چند نظریه پرداز معتقدند که استراتژی زنجیره ای عبارت است از هدایت یک تعداد فعالیت وابسته به یکدیگر، در سطح فناوری، تجاری و مالی، که بطور منظم، ضمن تاکید بر یکدیگر و استفاده از صلاحیت های هم، حداکثر نتایج تزایدی را ایجاد می کنند (شمس، 1390: 414).
با وجود اینکه شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی از جهت دارا بودن قابلیت های مختلف در وضعیت مناسبی قرار دارد، با استناد به آمار و شاخص های توسعه نتوانسته است به توسعه ی متوازنی در همه ی ابعاد دست یابد. پیشرفت و توسعه ی متوازن در همه ی ابعاد در صورتی حاصل می شود که بتوان از همه ی فرصت ها و نقاط قوت موجود در راستای پوشش دادن تهدیدها و نقاط ضعفی که وجود دارد استفاده کرد. با توجه به تعریف همکاری استراتژیک و قابلیت پویا، می توان استراتژی های مربوط به سازمانهای دخیل در توسعه ی محدوده را به گونه ای تدوین نمود که نقش مکملی برای یکدیگر در جهت حصول به هدف ایفا نمایند و ایجاد ارزش بیشتری کنند. از آنجا که در محدوده ی مورد مطالعه قابلیت های فراوانی در زمینه های مختلف از جمله کشاورزی، صنعتی، گردشکری و علمی وجود دارد، توجه به نقش مکملی که هر کدام از این بخش ها و سازمانهای متولی این بخش ها می توانند برای همدیگر ایفا کنند در چارچوب استراتژی های هماهنگ بین سازمانی در راستای دستیابی به هدف مشترک نقش بی بدیلی در مسیر دستیابی به پیشرفت و توسعه در همه ی ابعاد ایفا می کند.
بنابراین هدف این پژوهش عبارت است از تدوین و تلفیق استراتژی های بین سازمانی در شهرستان های رستم و نورآباد ممسنی در استان فارس با استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویا جهت بهره برداری از همه ی استراتژی های طراحی شده برای منطقه ی مورد بررسی، به گونه ای که بتوان حداکثر استفاده از نقاط قوت و فرصت ها صورت بگیرد، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین بتوان تا جایی که ممکن است نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نیز پوشش داده شود. بنابراین در پژوهش حاضر به دنبال پاسخگویی به دو پرسش می باشیم:
- استراتژی های مناسب توسعه ی بین سازمان در منطقه ی ممسنی کدامند؟
- آیا می توان استراتژی های تدوین گردیده را با توجه به نظریه قابلیت های پویا و همکاری استراتژیک به گونه ای تلفیق کرد که ارزش آفرینی بیشتری نماید؟
در این پژوهش، ابتدا با مشخص نمودن نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدیدها در سطح شهرستان های مورد مطالعه، استراتژیهای مناسب برای سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای طراحی گردیده و سپس با استفاده از روش دیمتل، همبستگی و روابط علی و معلولی بین استراتژیهای تدوین گردیده مورد بررسی قرار گرفته است.
1-3- اهمیت و ارزش پژوهش
هر سازمان برای اطمینان از موفقیت خود در بلندمدت نیازمند برنامه ریزی صحیح و مبتنی بر اطلاعات دقیق می باشد. از طرفی اطلاعات دقیق برای تصمیم گیری محدود به اطلاعات درونی سازمان نبوده و شناخت تهدیدها و فرصت های محیط اطراف نیز نقش انکارناپذیری در اتخاذ تصمیم صحیح دارد. بنا بر دلایل زیر تدوین و تلفیق استراتژی های مربوط به سازمان های دخیل در توسعه ی منطقه ای در هنگام اجرای استراتژی مفید بوده است و لذا انجام این پژوهش از اهمیت به سزایی برخوردار است، بویژه اینکه سوابق پژوهشی مشابهی نیز یافت نمی شود:
- SWOT بعنوان یک ابزار تجزیه و تحلیل اثربخش برای بررسی محیط های درونی و بیرونی سازمانها به منظور دست یابی به نگرشی سیستماتیک و پشتیبانی شرایط تصمیم گیری استفاده می شود. در پژوهش هایی که تاکنون در زمینه ی موضوع مورد بررسی صورت گرفته است با تدوین استراتژی های صورت گرفته به ترتیب اولویت یکی از استراتژی ها که مهم تر شناخته شده است اجرا می گردد و اجرای سایر استراتژی ها مورد غفلت قرار می گیرد. استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک باعث می گردد تا به نقش مکملی که استراتژی ها برای یکدیگر ایفا می کنند توجه شود و اجرای سایر استراتژی های در اولویت قرار نگرفته نیز مورد توجه باشد.
- درصورت بکارگیری صحیح SWOT از این ابزار می توان برای فرموله کردن استراتژی به منظور افزایش کارایی سازمان استفاده کرد، زیرا که هر سازمان دارای نقاط ضعف، قوت، تهدید یا فرصتی می باشد که استراتژی های مختلف بر اساس آن تدوین می گردد. به کار بردن استراتژی های مختلف با توجه به رویکرد قابلیت های پویا سبب می شود تا همه ی نقاط قوت ها و فرصت ها برای پوشش دادن همه ی نقاظ ضعف و تهدیدها مورد توجه قرار گیرند.
- با تلفیق استراتژی های بین سازمانی، سازمانهای دخیل در این همکاری می توانند نسبت به تغییرات محیطی واکنش مناسب تری نشان دهند و علاوه بر اینکه رقیبی برای یکدیگر محسوب نمی شوند، با تشکیل یک ائتلاف استراتژیک زمینه ی تاثیرگذاری بر محیط اطراف و تغییر شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی حاکم بر محیط و …را فراهم نمایند.
- تدوین و تلفیق استراتژی های بین سازمانی با استفاده از رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویا علاوه بر اینکه عاملی جهت بهره برداری از همه ی استراتژی های طراحی شده برای منطقه ی مورد بررسی است، باعث می شود که بتوان حداکثر استفاده را از نقاط قوت و فرصت ها صورت داد، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین نقاط ضعف و تهدیدهای موجود نیز پوشش داده شود.
1-4- اهداف پژوهش
- تعیین نقاط ضعف توسعه ی منطقه ای در راستای تدوین استراتژی؛
- تعیین نقاط قوت توسعه ی منطقه ای در راستای تدوین استراتژی
- تعیین فرصت های توسعه ی منطقه ای برای ناحیه ی ممسنی در راستای تدوین استراتژی؛
- تعیین تهدیدهای توسعه ی منطقه ای برای ناحیه ی ممسنی در راستای تدوین استراتژی؛
- تعیین استراتژی های مناسب توسعه ی منطقه ای برای شهرستان های رستم و ممسنی؛
- ترکیب استراتژی های SO ، WO، ST و WT با استفاده از بحث همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی در قالب یک زنجیره ی ارزشی که از همه ی نقاط قوت و ضعف های موجود استفاده ی بهینه شود، حداکثر نتایج تزایدی حاصل شود و همچنین نقاط ضعف و تهدیدها را نیز پوشش دهد.
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای SO و WO با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای SO و ST با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای SO و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای WO و ST با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای WO و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی؛
- تعیین میزان روابط علی – معلولی بین استراتژیهای ST و WT با توجه به رویکرد همکاری استراتژیک و قابلیت های پویای سازمانی.
– Human development Index