فصل ابتدائی هر پایان نامه اختصاص به کلیات تحقیق یا همان شکل تکامل یافته طرح تحقیق اولیه دارد که در برگیرنده کلیّاتی مختصر و جامع از تمام فصول تحقیق انجام شده است. در این فصل ابتدا به تشریح بیان مسئله و سوألات تحقیق پرداخته شده و سپس در ادامه؛ اهمیّت و ضرورت تحقیق، فرضیههای تحقیق، روش شناسی تحقیق، ، جامعه آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه، روش جمع آوری دادهها و اطلاعات و متغیرهای مورد بررسی تحقیق، روش تجزیه و تحلیل دادهها مورد تشریح قرار گرفته شده است. در انتها نیز ساختار کلی از فصول بعدی تحقیق مورد اشاره قرار گرفته شده است.
1-2. تعریف مسئله و سوالات تحقیق
صورتهای مالی، گزارشات حسابداری هستند که توسط یک شرکت به طور دوره ای (معمولا سه ماه یا سالیانه ) منتشر میشوند اطلاعات عملکردی گذشته و همچنین تصویری از داراییهای شرکت و تامین مالی برای آن داراییها را ارائه میدهند( و همکاران 2012: 25). این اطلاعات مالی در مورد یک شرکت بسیار با اهمیت هستند، چراکه مبنای تصمیم گیری در مورد شرکت و ارتباطات با شرکت برای بسیاری از افراد درون سازمانی و بیرون سازمانی( 2008: 68) ،اعم از سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و سایر اشخاص ذینفعان خارجی(مانند اعتباردهندگان) است(بِرک و همکاران 2012: 25). در این بین، سرمایه گذاران به عنوان تامین کنندگان سرمایه متضمن ریسک واحد تجاری و مشاورین آنها( که از این پس تحلیل گران مالی نامیده خواهند شد) علاقهمند به اطلاعاتی در مورد ریسک ذاتی و بازده سرمایه گذاری های خود می باشند، اینان به اطلاعاتی نیاز دارند که بر اساس آن بتوانند در مورد خرید، نگهداری یا فروش سهام تصمیم گیری نمایند و عملکرد مدیریت واحد تجاری و توان واحد تجاری را در جهت پرداخت سود سهام مورد ارزیابی قرار دهند(سازمان حسابرسی: 756). و این ارزیابی، به طور معمول برای سرمایهگذاران و تحلیلگران مالی از طریق معیارهایی از قبیل؛ ، سود هر سهم، سود تقسیمی هر سهم، نسبت درصد سود تقسیمی، نسبت بازده درآمدی هر سهم، نسبت ارزش بازار هر سهم به سود هر سهم ، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام(نسبت ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتری هر سهم) ، نسبت بازدهی ارزش ویژه، نسبت بازدهی داراییها، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام و قیمت بازار هر سهم انجام میشود.
حال با توجه به تشریحاتی که انجام شد، قضاوت صحیح و آگاهانه در مورد هر یک از این معیارهای مالی بسیار باهمیت است. چرا که این موضوع می تواند باعث جلب اعتماد جامعه و به تبع آن ایجاد شرایط مساعد برای رشد اقتصادی از طریق سرمایه گذاری بخش خصوصی و در مقابل نتایج از این اعتماد باعث استفاده کارآمد از منابع مالی کشور و در نهایت افزایش رفاه اقتصادی و اجتمائی جامعه در هر کشوری می شود. پیرامون این قضیه با توجه به به نیاز اقتصادی کشور(ایران) به سرمایه گذاری بخش خصوصی و مهمتر از آن، استفاده کارآمد از منابع مالی کشور بسیار حائز اهمیت است، بنحوی که در طی سالهای اخیر سرمایه گذاری افراد معمول از نوع سهام به سرمایه گذاریهای کاذب(سکه،دلار و..) سوق داشته است و این موضوع به دلایلی چون ضعف بازار سرمایه ایران اشاره می شود.
اما باید اذعان داشت که دلایل مورد اشاره( این افراد) همگی ناشی از ضعف بازار سرمایه نیست و بخش عمدهای از آن به دلیل عدم شناخت صحیح و عدم توجه سرمایه گذاران به نوع مدیریت سود شرکتها است که این موضوع باعث می شود معیارهای مالی مورد نظر از جانب سرمایه گذارن دچار تزلزل مقدار(افزایش یا کاهش) شود. البته به این مفهوم که معیارهای مالی تماماً برگرفته از گزارشات مالی هستند که برگرفته از دیدگاه های خاص مدیران است.
به این نحو که مدیران، از طریق اعمال نظرات و همچنین با در اختیار داشتن ابزاری میتوانند محتوی گزارشهای مالی را به نحوی تغییر دهند که برای استفاده کنندگان به گونهای جذاب به نمایش گذاشته شوند، و این موضوع مخصوصا در رابطه با سود شرکت که مورد توجه،علاقه و مبنای محاسبه معیارهای مالی برای بسیاری از استفاده کنندگان از صورتهای مالی است، رخ می دهد.
و در مفهوم کلی به این اعمال نظرها و اختیارات از سوی مدیران، مدیریت سود گفته میشود.
طبق تعریف( 1999: 368) “مدیریت سود زمانی رخ می دهد که مدیران قضاوت خویش را در گزارشگری مالی و در نحوه ثبت و گزارش
مبادلات بصورتی وارد نمایند که تغییری در محتوای گزارش های مالی صورت داده؛ یا برخی از سهامداران را نسبت به عملکرد اقتصادی شرکت گمراه نمایند، و یا بر معیارها و پیامدهای قراردادی که وابسته به ارقام حسابداری گزارش شدهاند، تاثیر گذارند”.
همچنین طبق تعریف( 2012: 423)”مدیریت سود عبارت است از انتخاب رویههای حسابداری و یا اقداماتی که توسط مدیران در تاثیر گذاری بر درآمدها به منظور بدست آوردن اهداف خاص از گزارش این درآمدها انجام می شود”.
حال توجه به مسئله فوق، بسیار حائز اهمیت است که، ارزیابی عملکرد مالی شرکتها( مبتنی بر بررسی معیارهای مالی شرکتها) می بایست با در نظر گرفتن کیفیت”اقلام تعهدی اختیاری” که به عنوان مهمترین ابزار از مدیریت سود شرکتها میباشد، انجام گیرد. یعنی به این نحو که سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی می بایست کیفیت اقلام تعهدی اختیاری شرکتها را به عنوان یک مبنا در نظر بگیرند و قضاوتها و در نهایت تصمیم گیریهای اقتصادی خود را بر اساس این مبنا انجام دهند. و باعث مقایسه صحیح و منطقی از شرکتها از طریق دسته بندی شرکتها بر مبنای دارا بودن کیفیت مناسب از اقلام تعهدی اختیاری شوند، که به نوعی این عمل باعث خنثی شدن اقدامات مدیریت در راستای اهداف از مدیریت سود میشود.
در این راستا با توجه به متعدد بودن معیارهای مالی مورد توجه از سوی سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی از معیارهای؛ نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام، نسبت بازدهی ارزش ویژه و نسبت سود تقسیمی انتخاب به عمل آمده است که هریک از این معیارهای مالی به ترتیب به عنوان معیارهایی از سنجش؛ ارزش شرکت، سودآوری شرکت و سیاست تقسیم سود شرکت در ارتباط با کیفیت اقلام تعهدی اختیاری در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفت شده است، که دلایل از انتخاب این معیارهای مالی در این تحقیق، اهمیت این معیارها با توجه به تحقیقات انجام شده و همچنین در نظر گرفتن ضرورت نیاز سرمایه گذاران است که در آن؛
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام:
به عنوان معیاری در جهت سنجش و مقایسه ارزش بازار یک شرکت در مقایسه با سایر شرکتها محسوب می شود به نحوی که چنانچه میزان مقدار عددی این نسبت چنانچه پایینتر از یک باشد نشان دهنده پایین بودن ارزش بازار یک شرکت نسبت به ارزش دفتری آن و چنانچه این مقدار یک باشد نشان دهنده برابری ارزش بازار و ارزش دفتری یک شرکت است و به تبع زمانی که این مقدار هر چقدر بالاتر از یک باشد گویای این مطلب است که ارزش بازار یک شرکت فراتر از ارزش دفتری آن است.
نسبت بازدهی ارزش ویژه :
نسبت بازدهی ارزش ویژه از جمله نسبتهایی که در رابطه با بررسی و سنجش عملکرد و سودآوری یک شرکت استفاده می شود مبنی بر اینکه هر چقدر این نسبت بالاتری باشد نشان دهنده سودآوری و در مفهوم کلیتر بالا بودن نرخ رشد سود شرکتها است.
نسبت سود تقسیمی :
مشابه بسیاری از سرمایه گذاران معمول در کشورهای مختلف ،عده قابل توجهی از سرمایه گذاران را سرمایه گذاران دایمی تشکیل میدهند، که بنا به رویکرد و هدف خود از سرمایه گذاری توجه خاصی به کسب سود دارند، و میزان توجه آنها نسبت به افزایش و یا کاهش در قیمت سهام ناچیز است، چراکه هدف اصلی این گونه سرمایه گذاران ثبات و نیز بالا بودن در میزان سود تقسیمی شرکت در سالهای مختلف است ،که به نوعی از سود دریافتی، گذران زندگی خود را می کنند و به نوعی این نسبت یکی از معیارها در رابطه با سنجس سیاست تقسیم سود (توزیع سود) شرکتها محسوب میشود و از توجهات بسیاری از سرمایه گذاران و تحلیل گران محسوب میشود.
با توجه به تشریحات بیان شده از مسئله می توان سوالات تحقیق را چنین بیان کرد؛
– آیا ارزش بازار شرکتها(مبتنی بر نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری حقوق صاحبان سهام) تاثیر معنیداری برکیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد؟
– آیا میزان عملکرد یا سودآوری شرکتها(مبتنی بر نسبت بازدهی ارزش ویژه)تاثیر معنیداری برکیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد؟
-آیا سیاست تقسیم(توزیع) سود شرکتها(مبتنی بر نسبت سود تقسیمی) تاثیر معنیداری برکیفیت اقلام تعهدی اختیاری دارد؟
1-3. ضرورت انجام تحقیق
با توجه به نیاز روز افزون شرکتها به تامین سرمایه مورد نیازشان، مشارکت آحاد جامعه بخصوص بخش خصوصی یک ضرورت محسوب میشود در این راستا آگاهی دادن افراد در نحوه تحلیل گزارشهای مالی شرکتها، باعث ایجاد قضاوت صحیح و منطقی در تصمیم گیریهای این افراد و به تبع باعث رضایت مندی این افراد از تصمیم گیریها و فعالیت خود در فعالیتهای بورسی سهام میشود که این خود موجب بهبود شرایط مساعد برای رشد اقتصادی و در نهایت افزایش رفاه اقتصادی از طریق سرمایه گذاری بخش خصوصی و استفاده کارآمد از منابع مالی کشور می شود. پیرامون این مسئله میتوان ضرورت انجام این تحقیق مبنی بر” بررسی رابطه(تاثیر) ارزش شرکت، سودآوری و سیاستهای تقسیم سود بر کیفیت اقلام تعهدی اختیاری (غیرنرمال) شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران” را حائز اهمیت و لازم دانست.
1-4. اهداف تحقیق
نتایج کاربردی حاصل از این تحقیق برای طیف گسترده ای از استفاده کنندگان از جمله؛ سرمایه گذاران، اعتبار دهندگان، موسسات مالی و اعتباری، مدیران شرکتها، و همچنین تحلیل گران مالی، مراجع سازمان بورس و اوراق بهادار، محققان دانشگاهی، حسابرسان مستقل و درنهایت مراجع تدوین استاندارد و مقامات مالیاتی مفید میباشد که به اختصار این نتایج به شرح زیر میباشند؛
در ابتدا این تحیق به طور ویژه معطوف به نیازهای سرمایه گذاران بالقوه و بالفعل، و همچنین تحلیل گران مالی بازار سرمایه می باشد که با توجه به دیدگاه افراد سرمایه گذار آنها را از طریق انتخاب بهترین گزینه مناسب برای خرید، نگهداری و فروش سهام راهنمایی می نماید.
در ارزیابی شرکت مبنی بر داشتن نقدینگی لازم ، تداوم فعالیت و سودآوری در راستای ارزیابی توانایی شرکت بر پرداخت اصل و فرع بدهی ها(طلب اعتباردهندگان و مؤسسات مالی و اعتباری) دارد.، برای اعتبار دهندگان، موسسات مالی و اعتباری و تحلیل گران مالی بازار سرمایه (به عنوان مشاورین) مفید می باشد.
موجب آگاهی هر چه بیشتر حسابرسان مستقل و مراجع تدوین استاندارد مبنی بر منطبق بودن اقدامات مدیریت با فعالیتهای مجاز طبق قوانین و مقررات میشود.
موجب آگاهی و تعیین معیارهای صحیحتر از سوی مراجع سازمان بورس و اوراق بهادار برای ارزیابی شرکتهای در جریان ورود و فعال در بورس و نیز تحلیلهای مناسب مراجع مالیاتی از جهت سود گزارش شده شرکتها می شود.
برای مدیران شرکتها که می خواهند به نحو بهتری سیاستهای مدیریتی خود را اعمال نمایند در نظر داشتن این موضوعات میتواند کمک شایانی را به این افراد نماید.
ایجاد الگوی مناسبی را در تحقیقات بعدی برای کلیه محققان و افراد علاقهمند به تحقیق به همراه خواهد داشت .
Berk.
Lasher.
Interested outside parties
Earnings per share (EPS).
Dividends per share (DPS).
Pay-out Ratio (POR), another term is “Dividend payout ratio”.
Rate-of-Return (ROR), another term is “Earnings to Price (E/P)”.
Price-earnings ratio (P/E).
Market to Book Value Ratio (M/B).
Return on equity (ROE).
Return on Assets (ROA).
Market to book ratio (M/B ratio).
Pmkt.
این موضوع از جمله مشکلات و کاستی های معیارهای ارزیابی عملکرد مالی است(آذربایجانی و همکاران 1390, جهانخانی و ظریف فرد 1374, جهانخانی و سجادی 1373)
5 Earnings Management.
Healy and Wahlen.
Scott.
Quality Of ” Discretionary Accruals” or “Abnormal Accruals”
به این نحو که مدیریت سود از طریق دستکاری اقلام تعهدی در عمل ساده بوده و همچنین به راحتی توسط خوانندگان از گزارشهای مالی قابل شناسایی نیستند (مینگ-چای و یوآن-چِنگ 2010: 956).
10 Benchmark.
Firm value.
Firm profitability.
Dividend policy.
رجوع شود به تحقیقات انجام شده داخلی و خارجی(فصل دوم)
Market to book ratio (M/B ratio) → ((another term is “price to book ratio (P/B ratio) also known as the “price-equity ratio”)).
Return on equity (ROE) also this measure somtimes called “Return on book equity” and” Return on net worth”.
Pay-out Ratio.
Long Term Investor.