نظام مالی کارآمد منجر به تجمیع و تخصیص بهینه منابع در اقتصاد شده و از عوامل مهم و اثرگذار بر رشد اقتصادی محسوب میشود. در یک تعریف ساده میتوان گفت زمانی که سیستم مالی وظایف خود را به خوبی انجام میدهد، توسعه مالی محقق شده است. در یک نظام مالی توسعه یافته افراد و بنگاهها میتوانند به راحتی سبد بهینهای از بدهیها را انتخاب نمایند و از طرف دیگر پساندازکنندگان پول و ثروت مازاد خود را در چرخه تولید با نقدینگی و بازده مناسب، همراه با اطمینان قرار میدهند.
سیستم مالی را از یک نگاه میتوان به واسطه مالی و بازار مالی تقسیمبندی نمود. شواهد حاکی از آن است که کشورها در مراحل اولیه توسعه، دارای سیستم مالی مبتنی بر بانک هستند. هرچه کشور در مسیر توسعه گام برمیدارد به سمت ترکیبی از سیستم بانکی و بازارهای مالی حرکت مینماید. در کشور ما نیز سیستم مالی بانکمحور بوده و بازارهای مالی در آن نقش پررنگی ندارند. در نتیجه در این تحقیق برای بررسی توسعه مالی بر سیستم بانکی متمرکز شدهایم.
یکی از مباحث مطالعاتی در یک اقتصاد، بررسی و شناسایی عوامل موثر بر توسعه مالی میباشد، تا از این طریق بتوان به توسعه بیشتر و رشد بالاتری در اقتصاد دست یافت. سیاست پولی و مالی دو متغیر اثرگذار بر توسعه مالی سیستم بانکی در کنار عواملی چون تورم و رشد تولید میباشد. در نتیجه در این تحقیق به بررسی مبانی نظری تاثیرگذاری این عوامل و اندازهگیری آنها در دوره زمانی (1358-1391) خواهیم پرداخت.
1-2) بیان مسئله
اقتصاددانان در مورد اهمیّت سیستم مالی در توسعه اقتصادی و مالی نظرات متفاوتی دارند. هیکس (1969) معتقد است که سیستم مالی از طریق تجهیز سرمایه برای طرح های بزرگ در آغاز انقلاب صنعتی نقش حیاتی داشته است. بانک های خوب با شناسایی و تامین مالی
کارفرمایانی که بیشترین شانس را برای تولید محصولات جدید و یا اجرای طرح های ابتکاری دارند، موجب تقویت نوآوری های تکنیکی میشوند.
توسعه مالی یکی از پیششرطهای توسعه اقتصادی کشورها می باشد به طوری که کشوری که بخش از مالی توسعه یافته برخوردار نیست قطعا در آن منابع بین نیازها به صورت کارا تخصیص داده نخواهد شد و یا منابع کافی جهت تخصیص جمع آوری نمیشود (اخباری، 1385: 155).
توسعه بخش بانکی نیز یکی از ارکان مهم توسعه مالی میباشد. در اکثر نظامهای اقتصادی، بانکها مرکز سیستم مالی و پرداختها بوده و نقش مهمی در فرآیند تجهیز پسانداز، شناسایی فرصتهای سرمایهگذاری و متنوعسازی ریسک ایفا میکنند. از این رو اندازه، ساختار و کارآیی بخش بانکی به عنوان یک بعد مستقل توسعه مالی مورد توجه است. سوددهی بانکها، اعتبارات پرداختی و دسترسی آسان بخش خصوصی به اعتبارات بانکی از این بعد مورد بررسی قرار میگیرد. بر پایه مطالعات انجام شده، فعالیت بانکها در فضای رقابتی شامل مداخله کمتر دولت، تمرکز کمتر بازار و امکان بیشتر ورود بانکهای خارجی، کارآیی و رشد بیشتری خواهد داشت (دادگر و نظری، 1386: 17).
عوامل متعددی بر توسعه بازارهای مالی مؤثر هستند که آن ها را می توان به دو دسته عمده عوامل اقتصادی (مانند رشد اقتصادی، تورم، بیمه اعتبارات، درجه باز بودن اقتصاد، آزادسازی حساب سرمایه و…) و عوامل غیر اقتصادی (مانند عوامل نهادی از جمله وضعیت سرمایه اجتماعی، حقوق مالکیت، وضعیت نظام حقوقی، فشارهای سیاسی و…) تقسیم بندی کرد (صمدی، 1388: 122). در این تحقیق ما به بررسی دو عامل مهم اقتصادی اثرگذار بر توسعه مالی یعنی سیاست پولی و مالی میپردازیم.
به مجموعهای از سیاستها که توسط مسولان پولی یک کشور برای ثبات در سطح قیمتها و رسیدن به اشتغال کامل و رشد پایدار طراحی و اجرا میشود، سیاست پولی میگویند. اهمیت و حساسیت نظام بانکی در کل نظام اقتصادی هر جامعه ، دولتها را بر آن داشته تا از طریق اتخاذ مجموعه تدابیری که که اصطلاحا سیاست پولی نامیده میشود گردش پول در جامعه را تنظیم نموده و در تامین این منظور از بانکها به صورت اهرم نیرومندی استفاده میکنند (هدایتی و همکاران1373:10).
یکی از ابزارهای مهم سیاستی که در اختیار دولت قرار دارد سیاست مالی است. دولت در سیاست مالی تصمیم میگیرد که چه مقدار هزینه کند و چگونه آن را تامین مالی نماید. سیاست مالی را میتوان به عنوان تغییری در مالیات و خریدهای که برای دستیابی به اهداف سیاستهای کلان اتخاذ میشود، معرفی کرد. اعمال این سیاستها نیز بر عملکرد بخش مالی موثر است. جایی که کسری مالی دولت بزرگ باشد، دولتها تمایل به تامین مالی از طریق بدهی کوتاهمدت در بازارهای مالی دارند. در چنین شرایطی تئوریهای اقتصادی بیان میدارد که بزرگ شدن سهم دولت از سهم بخش خصوصی در بازارهای اعتباری میکاهد. بنابراین سیاست مالی سهلانگارانه، منجر به رشد پایین و آرام اعطای اعتبارات به بخش خصوصی میشود (آیدین و ایگان، 5:2010).
به این ترتیب با توجه به نقش مهم دولت در اقتصاد ایران و بانکمحور بودن سیستم مالی کشور، ضرورت مطالعه اثرگذاری دولت بر سیستم بانکی درک میگردد. از طرفی دیگر با توجه به این واقعیت که سیاست پولی در کشور پیرو سیاست مالی میباشد، بررسی همزمان اثرگذاری این دو سیاست در کنار هم بر توسعه مالی اهمیت دارد. بر اساس ادبیات تحقیق، عامل تورم بر توسعه مالی اثرگذار است. لذا جهت تصریح درست مدل آن را نیز وارد بحث مینماییم.
ضرورت بررسی این عوامل و نحوه اثرگذاری آنها بر توسعه مالی، به دلیل اهمیت توسعه مالی در دستیابی به توسعه و رشد اقتصادی میباشد.
1-3) سوالهای تحقیق
- سیاست پولی بر توسعه مالی نظام بانکی چه تاثیری دارد؟
- سیاست مالی بر توسعه مالی نظام بانکی چه تاثیری دارد ؟
1-4) فرضیههای تحقیق
- سیاست پولی انبساطی بر توسعه مالی نظام بانکی تاثیر مثبت دارد.
- سیاست مالی انبساطی بر توسعه مالی نظام بانکی تاثیر منفی دارد.
1-5) روش گردآوری اطلاعات و دادهها
آمار و اطلاعات مورد نیاز از بانک مرکزی ایران تهیه شده است.
1-6) جامعه آماری و روش نمونه گیری
این مطالعه برای کشور ایران بر سیستم بانکی در دوره زمانی (1391-1358) به صورت سالانه انجام میپذیرد.
1-7) مشکلات و تنگنا های احتمالی تحقیق
فقدان آمار و اطلاعات مشکل پیشروی هر تحقیقی خواهد بود. در این تحقیق نیز برای بهکارگیری از برخی شاخصهای اندازهگیری توسعه مالی سیستم بانکی (مثل شاخص تمرکز) با محدودیت اطلاعات مواجه بودیم. اما با توجه به اطلاعات موجود سعی در برآورد و اندازهگیری درست مدل خواهیم داشت.
1-8) روش تجزیه وتحلیل داده ها
در این تحقیق با استفاده از مدل خودرگرسیونی برداری به بررسی شاخصهای مختلف توسعه مالی سیستم بانکی میپردازیم. با توجه به خروجیهای مدل به بررسی رابطه علیت میان متغیرها و بررسیهای پویای مدل در قالب تجزیه واریانس و توابع عکسالعمل آنی خواهیم پرداخت. در نهایت با توجه به ساختار اقتصاد ایران به تفسیر نتایج میپردازیم.