مشکلات نمایندگی یکی از مهمترین عوامل تعیینکننده نگهداری وجه نقد شرکتهاست . هزینههای نمایندگی میتوانند در توجیه رفتار نگهداری وجه نقد توسط مدیریت به کار روند . در مورد اندازه شرکت میتوان گفت هرچه شرکت بزرگتر باشد مدیریت اختیار بیشتری خواهد داشت . لذا احتمال نگهداری وجه نقد مازاد افزایش مییابد . از سوی دیگر شرکتهای با بدهی پایینتر نیز انتظار میرود وجه نقد بیشتری نگهداری شود ، زیرا بدهی پایین سبب میشود که کمتر تحت نظارت بازارهای سرمایه قرار گیرند و اختیار مدیریت بیشتر شود انتظار میرود شرکتهای که فرصتهای سرمایهگذاری ارزشمند دارند و هزینه تأمین مالی خارجی آنها بالاست ، داراییهای نقدی بیشتری نگهداری کنند زیرا در صورت کمبود وجه نقد ، شرکت پروژههای با ارزش بیشتری را از دست خواهد داد (دیتمار و دیگران ،2003)
همانطور که میدانید یكی از اهداف مهم گزارشگری مالی، ارائه اطلاعات مفید برای تصمیمگیری است. استفادهکنندگان اطلاعات حسابداری بر اساس اطلاعات گزارششده در صورتهای مالی به ارزیابی سودآوری و پیشبینی جریانهای نقدی آتی شركت پرداخته و سپس با برقرار كردن ارتباط منطقی بین سودآوری و جریانهای نقدی آتی، ارزش شركت را ارزیابی و بر اساس این پیشبینیها تصمیم میگیرند.
بنابراین ارائه صحیح اطلاعات، بدون تحریف و دستکاری توسط مدیر و تصمیمگیری بر اساس آن برای تعیین میزان وجه نقد موردنیاز شرکت امری بدیهی و ضروری خواهد بود. در پژوهش حاضر نیز به بررسی ارتباط بین این هزینه نمایندگی، نگهداشت وجه نقد و حاکمیت شرکتی خواهیم پرداخت.
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق
اگرچه وجه نقد نگهداری شده در تاریخ ترازنامه ، دارایی مهمی برای شرکت بهحساب میآید، لیکن نگهداری این دارایی بیشازاندازه لازم ، میتواند نشانهای از عدم کارایی در تخصیص منابع باشد و هزینههای زیادی را بر شرکت تحمیل نماید(الیوت ، 2010). مکانیسمهای كارآمد حاكمیت شركتی برای عملكرد صحیح بازار سرمایه و كل اقتصاد كشور، حیاتی و لازمه جلب و حفظ اعتماد عمومی است. حاكمیت مناسب شركتی این اطمینان را پدید میآورد كه بنگاهها سرمایه خود را بهطور مؤثر بكار گرفتهاند. بهعلاوه این اطمینان را پدید میآورد كه شرکتها منافع دامنه وسیعی از گروههای ذینفع و همچنین جامعهای را كه شركت در آن به فعالیت مشغول است، در نظر گرفتهاند و هیئتمدیره در برابر سهامداران و شركت پاسخگوست. زمانی كه ساختار حاكمیت شركتی از اصول ضعیفی برخوردار باشد تضاد سرمایهگذاران بزرگ و كوچك نیز افزایش مییابد. مطالعات مربوط به حاكمیت شركتی در ابتدا بهمنظور استفاده از آن در شرکتهای خاص صورت میگرفت اما این موضوع گسترشیافته در بسیاری از كشورها بهصورت قانون تدوین شد. بررسی وقایع مربوط به ورشكستگی شرکتهای بزرگ از قبیل انرون، ووردكام، آدفی، سیكو، لیوسنت، گلوبال كروسینگ، سان بیم، تیكو، اكس وكس و بحران مالی 1997 آسیا
كه موجب زیان بسیاری از سرمایهگذاران و ذینفعان شد نشان داد منشأ اصلی این وقایع، سیستمهای ضعیف حاكمیت شركتی، دستکاری سود و گزارش سودهای واهی و بیکیفیت بود. تأمین مالی بانكی در مقایسه با بدهی عمومی، در كاهش مسائل مربوط به مشكلات نمایندگی و عدم تقارن اطلاعاتی مؤثرتر است و بانکها در نظارت بر شرکتها برای جمعآوری و پردازش اطلاعات بهتر عمل مینمایند. بنابراین بانکها میتوانند در نقش تصفیه گر در كسب اطلاعات خاص ظاهر شوند كه در مقایسه با سایر وامدهندهها، آنها را قادر میسازد بهطور مؤثرتر بر وامگیرنده نظارت نمایند(رسائیان و همکاران،1389) . چگونگی به کار گرفتن وجوه داخلی، تصمیمی مهم در تضاد بین سهامداران و مدیران است. در دوران رشد اقتصادی شركت، همانطور كه ذخایر وجه نقد افزایش مییابد، مدیران تصمیم میگیرند كه آیا وجه نقد بین سهامداران توزیع شود، صرف مخارج داخلی شود، برای تحصیل خارجی بهکاررفته شود و یا همچنان نگهداری شود؟ اینکه مدیران منفعتطلب چگونه بین مصرف یا نگهداشت ذخایر وجه نقد یكی را انتخاب میکنند، موضوعی مبهم است. مدیران باید منافع شخصی مخارج جاری را با انعطافپذیری كه با نگهداشت ذخایر وجه نقد به دست میآید، مقایسه كنند. بعلاوه ، مدیران منفعتطلب باید احتمال فزونی منافع بر مخارج ناشی از نگهداشت وجه نقد زیاد را اندازهگیری كنند.
کنترل مناسب شرکت با استفاده از ابزارهای حاکمیت شرکتی ، تعیین سطح مناسبی از نگهداشت وجه نقد ، بررسی تضاد منافع موجود بین مدیر و سهامدار و تأثیر آن بر رابطه مکانیسمهای حاکمیت شرکتی و نگهداشت وجه نقد ، محقق بر آن است تا تحقیق فوق را برای روشن شدن رابطه بالا انجام دهد.
جنبههای مجهول تحقیق :اگرچه سازمانهای مدرن كنونی به جدایی مالكیت از مدیریت تأکیددارند، ولی در عمل منافع كسانی كه روی عملكرد شركت كنترل مؤثر دارند با منافع تأمینکنندگان مالی خارج از شركت متفاوت میباشد. به این مشكلات هزینه نمایندگی میگویند(عبدالشهید، 2003). هنگامیکه کنترل شرکت از مالکیت آن جدا باشد، امکان دارد مدیران شرکتها همیشه به نفع سهامداران عمل نکنند. هربرت (1959) بیان میکند که مدیران بیشتر تمایل به “رضایتمند بودن” دارند تا “حداکثر کردن”. آنها تمایل دارند که شرکت آنها به سطح قابلقبولی از رشد و امنیت برسد زیرا آنها بیشتر نگران تداوم بقای خودشان هستند تا حداکثر کردن ارزش شرکت برای سهامدارانش. ولی سهامداران با انتظار اینکه مدیران برای حداکثر کردن منافع آنها تلاش میکنند، اختیار تصمیمگیری را به مدیران واگذار میکنند(بنازی، 2007). هیئتمدیره شرکتها نقش مهمی در نظارت و ادارهی سیاستهای شرکت دارد مدیران غیرموظف به علت گستره دانش و تجربه که درنتیجهی مستقل بودن آنها از شرکت موردنظر میباشد جهت ادارهی شرکتها مناسبتر میباشند. فاما(1980) بیان میکند که ارزشمندی هیئتمدیره در اثر ترکیب مدیران غیرموظف در هیئتمدیره و تفکیک وظایف مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره ممکن است افزایش پیدا کند. طبق نظریه موازنه ، شرکتها میزان بهینه وجه نقد خود را با برقراری یك موازنه(تعادل) میان منافع و هزینههای نگهداری وجه نقد تعیین میکنند. در حقیقت ، شرکتها سطح بهینه وجه نقد خود را با تعیین میزان اهمیت هزینههای نهایی و منافع نهایی ناشی از نگهداری وجه نقد تنظیم میکنند. نكته مهم این نظریه، این است كه سطح مطلوبی از وجه نقد برای شرکتها وجود دارد كه در آن مدیریت با رویكردی فعالانه، بر اساس تحلیل هزینه –منفعت نسبت به نگهداری وجه نقد تصمیمگیری میکند(مارچیکا و مورا ،2007). جنبه مجهول تحقیق با توجه به مطالب بیانشده بالا ، تعیین رابطه حاکمیت شرکتی بر وجه نقد با تأکید بر هزینه نمایندگی میباشد.
فاما و جنسن افزایش درصد اعضای غیرموظف هیئتمدیره را موجب افزایش اثربخشی تفکیک وظایف تصمیمگیری و کنترل بیان نمودند. اعضای غیرموظف هیئتمدیره تصمیمات مدیران را نظارت و کنترل نموده در نتیجه باعث کاهش هزینههای نمایندگی میگردند .
نگهداری وجه نقد از احتمال بحران مالی میکاهد و بهعنوان ذخیرهای امن برای مواجهه با زیانهای غیرمنتظره به شمار میرود و همچنین پیگیری سیاستهای سرمایهگذاری بهینه را درزمانی كه شركت با محدودیتهای مالی مواجه است، ممكن میسازد و نهایتاً به كم كردن هزینههای جمعآوری منابع مالی یا نقد كردن داراییهای موجود كمك میکند بر اساس این نظریه، مدیریت برای حداکثر سازی ثروت سهامداران، باید مانده وجه نقد شركت را به نحوی تنظیم نماید كه منافع نهایی ناشی از نگهداری وجه نقد با هزینههای نهایی آن برابر شود. (جانی و همکاران ،2004) با توجه به مطالب بیانشده در بالا محقق به دنبال راهحلی برای تعیین تأثیر هزینه نمایندگی بر حاکمیت شرکتی و نگهداشت وجه نقد آن شرکتها میباشد.
در این تحقیق در پی پاسخ به سؤال زیر هستیم:
بین حاکمیت شرکتی بر مبنای تئوری نمایندگی و نگهداشت وجه نقد چه رابطهای وجود دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
جنبههای برطرفکننده مشکل: هزینههای مواجهشدن با کمبود وجه نقد در شرکتهای با فرصتهای سرمایهگذاری بیشتر، بهواسطه هزینههای فرصتی كه از رها نمودن طرحهای سرمایهگذاری با ارزش ناشی میشود، بیشتر است. با توجه به اهمیت نگهداشت وجه نقد شرکتها و تأثیر آن بر رشد و سرمایهگذاری آن ، هزینههای مواجهشدن با کمبود وجه نقد در شرکتهای با فرصتهای سرمایهگذاری بیشتر، بهواسطه هزینههای فرصتی كه از رها نمودن طرحهای سرمایهگذاری با ارزش ناشی میشود، بیشتر است. با توجه به اهمیت وجه نقد شرکتها و تأثیر آن بر رشد و سرمایهگذاری آن ، روزف (1982) بیان میکند که سیاست تقسیم سود مکانیزمی جهت کاهش هزینههای نمایندگی میباشد. در غیاب سایر مقررات مناسب کنترلی، سهامداران نیازمند اجرای تئوری نظارت نمایندگی بر سیاست تقسیم سود خواهند بود. با توجه به مطالب بیانشده ، در این تحقیق بر آنیم تا با استفاده از مکانیسمهای حاکمیت شرکتی ، به بررسی سطح نگهداشت وجه نقد را بررسی نموده تا بتوان به استفادهکنندگان اطلاعات مالی جهتدهی بهتری برای انتخاب سرمایهگذاری بهتر کمک نمود .
لذا میتوان ضرورت انجام این تحقیق را به شرح زیر بیان نمود:
1-با توجه به ویژگیهای ذاتی وجه نقد شرکتها و با استفاده از حاکمیت شرکتی ، باعث تعادل در وجه نقد در بازار سرمایه میگردد.
2- موضوع رابطه هزینه نمایندگی و حاکمیت شرکتی به دلیل نقش اساسی آن در تحلیل بازار سرمایه بهعنوان عنصری اساسی ، در تصمیمگیری سرمایهگذاران در خصوص سرمایهگذاری مفید واقع میشود .
3-با افزایش بهبود بهکارگیری حاکمیت شرکتی ، عملکرد شرکتها بهبودیافته که در نتیجه منجر به کاهش هزینه نمایندگی شرکتها شده و نظر تأمینکنندگان وجه نقد شرکتها را تأمین مینماید.
4-با عنایت به شفافسازی گزارشگری مالی در رابطه با حاکمیت شرکتی و وجه نقد ، به سایر استفادهکنندگان از صورتهای مالی از قبیل مراکز پژوهشی کمک مینماید.
1-4 اهداف تحقیق
ارزش و اعتبار قوانین هر علم و تحقیقی به روششناختی که در آن بکار میرود بستگی دارد و هدف علمی این تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق میباشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی موردنیاز استفادهکنندگان مؤثر باشد و همچنین زمینهساز بستر مناسبی برای تحقیق آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد. اهداف این تحقیق بهصورت به شرح زیر میباشد.
اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیمبندی اهداف به اهداف اصلی و فرعی به شرح زیر قابلطبقهبندی میباشد:
هدف اصلی:
تعیین رابطه بین حاکمیت شرکتی بر مبنای تئوری نمایندگی و نگهداشت وجه نقد در قلمرو تحقیق
اهداف فرعی:
- تعیین رابطه بین نقش ترکیب اعضای هیئتمدیره و نگهداشت وجه نقد در قلمرو تحقیق
- تعیین رابطه بین نقش سهامداران نهادی شرکتها و نگهداشت وجه نقد در قلمرو تحقیق
- تعیین رابطه بین میزان کنترل دولت شرکتها و نگهداشت وجه نقد در قلمرو تحقیق
- تعیین رابطه بین میزان سهام شناور آزاد و نگهداشت وجه نقد در قلمرو تحقیق
. (Elliot,2010)
. Abdel Shahid
. Bonazzi
. Fama
. Rozeff