:
علم و فناوری در جهان پر از رقابت کنونی؛ محدودیت، پیچیدگی و موقعیت های جدیدی را پدید آورده اند و می توان آنها را موتور توسعه اقتصادی و اجتماعی جهان دانست. بهره برداری صحیح از تحولات سریع علم و فناوری، مدیریت تحولات فناورانه و نوآوری مستلزم در اختیار داشتن دانش روز و پیشرو می باشد كه این خود شاید یكی از عوامل اهتمام و گرایش سازمانها در چند سال اخیر به بحث مدیریت دانش باشد. در این بین در سالهای اخیر، نوآوری به عنوان یكی از دستاوردهای مدیریت دانش كه برای سازمان ایجاد مزیت رقابتی می نماید مورد توجه قرار گرفته است. در محیط ناپایدار و پیچیده امروز، سازمان هایی کامیاب هستند که به یک مزیت رقابتی پایدار دست یابند. در سالهای اخیر منبع اصلی مزیت رقابتی از کارایی و کیفیت به کارآفرینی و نوآوری تغییر یافته است. كارآفرینی همان نیرویی است كه امروزه از آن به عنوان موتور محرك رشد وتوسعه یاد می شود. با توجه به اهمیت کارآفرینی برای ایجاد مزیت رقابتی، سازمانی می تواند موفق باشد كه با ایجاد بسترهای لازم از فرآیند كارآفرینی پشتیبانی كند. به همین منظور در گذشته تحقیقات زیادی در خصوص بستر های کارآفرینی سازمانی (فرهنگ، ساختار، شبكه، سرمایه اجتماعی و …) صورت گرفته است. به نظر می رسد که یكی از مهمترین عامل كارآفرینی سازمانی، مدیریت دانش می باشد كه در گذشته كمتر مورد توجه قرار گرفته است. با اهمیت یافتن مدیریت دانش به عنوان موضوع جدید، در سالهای اخیر مقالات و پژوهش هایی پدیدار شدند تا میان مدیریت دانش و نوآوری و نوآوری و کارآفرینی ارتباط برقرار نمایند. اما در ارتباط با مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی تاکنون تحقیق جامعی انجام نشده است. بنابراین در این تحقیق ما در پی آن هستیم تا تاثیر فرآیند مدیریت دانش بر فرآیند کارآفرینی سازمانی را بررسی کنیم.
1-2- بیان مسئله
امروزه سازمانها با مسائلی چون تغییر و تحولات سریع فن آوری، رقابت پیچیده، رشد سریع تعداد رقبای جدید، حس بی اعتمادی به روشهای سنتی در مدیریت سازمانی، خروج برخی از بهترین و درخشانترین کارمندان از شرکت، رقابت بین المللی، کوچک کردن شرکتهای بزرگ و میل کلی به بالابردن بازدهی و بهره وری، روبرو هستند. در این بین سازمانهایی می توانند قدرت رقابت داشته باشند که با بر عهده گرفتن نقشی فعال و تاثیر گذار از کارآفرینی سازمانی پشتیبانی نمایند. لذا امروزه از كارآفرینی به عنوان عامل تحریك و تقویت رقابت، نوآوری و روان كننده تغییر و عامل تعادل در اقتصاد پویا یاد می كنند. اما تحقیقات گوناگون نشان می دهند که علارغم اینکه سازمانها اهمیت نوآوری و کارآفرینی را برای رقابت در دنیای امروز پذیرفته اند اما در ایجاد نوآوری و کارآفرینی موفق نبودند. به همین منظور ایجاد بستر مناسب برای کارآفرینی برای تمامی سازمانها یکی از منابع حقیقی رقابت پذیری در دنیای امروز می باشد.
بدون شک یکی از مهمترین بستر برای توسعه کارآفرینی كسب و بكارگیری دانش است، طوریکه محققین بیان می دارند مزیت رقابتی پایدار تنها از طریق به کار گیری دانش برای نوآوری حاصل می شود. به همین منظور چندی است که از سوی محققین گوناگون، مدیریت دانش سازمانی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل موفقیت کسب و کار ها در شرایط رقابتی مورد توجه قرار گرفته است و سازمانهای مختلف، سرمایه گذاری نسبتاً وسیعی در این حوزه انجام داده اند. با توجه به ارتباط غیر قابل انکار دانش با نوآوری، به نظر می رسد درک نقش و تاثیر مدیریت دانش بر کارآفرینی از اهمیت بسزایی برخوردار باشد، از این رو در این تحقیق با تشریح مدیریت دانش و كارافرینی، ارتباط میان فرآیند مدیریت دانش و فرآیند کارآفرینی سازمانی مورد بررسی قرار می گیرد.
1-3- اهداف تحقیق :
اهداف این پژوهش را می توان در دو بعد اصلی زیر دسته بندی نمود :
- تعیین میزان تاثیر فرایند مدیریت دانش بر فرایند كارافرینی سازمانی
- الویت بندی تاثیر فرایند مدیریت دانش بر فرایند كارافرینی سازمانی
1-4- فرضیه های تحقیق:
1-4-1- فرضیه اصلی:
فرآیند مدیریت دانش برکارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
1-4-2- فرضیه های فرعی :
1- کسب دانش بر فرآیند کارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
2- تسهیم دانش بر فرآیند کارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
3- بكارگیری دانش بر فرآیند كارآفرینی سازمانی تاثیر معنی داری دارد.
1-5- قلمرو تحقیق
1-5-1- قلمرو موضوعی تحقیق :
حوزه نگرش این تحقیق بررسی رابطه و تاثیر فرآیند مدیریت دانش بر فرآیند کارآفرینی سازمانی می باشد.
1-5-2- قلمرو مکانی تحقیق :
قلمرو مکانی تحقیق کسب و کارهای فعال در کسب و کار های کوچک و متوسط شرق مازندران می باشد.
1-5-3- قلمرو زمانی تحقیق :
قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 می باشد.
1-6- محدودیت های تحقیق
– انجام شدن تحقیق در دوره کوتاه
– در نظر نگرفتن عوامل موثر بر مدیریت دانش(از قبیل: مدیریت، جو سازمانی، ساختار سازمانی، استراتژی و … )
– در نظر نگرفتن متغیر های تعدیل کننده موثر بر روابط مدیریت دانش و کارآفرینی سازمانی (مانند سرمایه اجتماعی و فرهنگ سازمانی و … )
– تاکید بر کارآفرینی و در نظر نگرفتن کلیه نتایج مدیریت دانش(از قبیل: افزایش یادگیری سازمانی، مزیت رقابتی و …)
1-7- تعریف واژگان تخصصی تحقیق
دانش: عبارتست از مجموعه تجربیات، تكنیكهای كاری و نیز الگوهای رفتاری كه افراد در مواجهه با واقعیتها از خود بروز می دهند و به دو گونه كلی تقسیم بندی می شوند: دانش ضمنی، كه در ذهن افراد وجود دارد و قابل كد گذاری نیست و دانش آشكار كه قابلیت كد گذاری، ذخیره سازی و سازماندهی دارد (ویلالبا،2006).
فرآیند مدیریت دانش: مدیریت دانش یک فرایند ساختارمند جهت کسب، خلق ، ذخیره، بازیابی، تسهیم و بکارگیری دانش ضمنی و عینی در سازمان برای تشویق نوآوری سازمانی تعریف می شود(چن و چانگ،2009).
کسب دانش: کسب دانش، همان خلق دانش در داخل سازمان و اكتساب دانش خارج از سازمان و می باشد. خلق دانش فرآیندی است كه طی آن، دانش مورد نیاز، خلق می شود و اكتساب دانش فرآیندهایی كه طی آن دانش مورد نظر، در اختیار سازمان قرار می گیرد (گلد و همكاران، 2001).
ذخیره سازی و بازیابی دانش: فرآیندی است شامل این كه چه دانشی در كجا و تا كی باقی بماند و این نگهداری چگونه باشد كه قابلیت بازیابی حداكثری فراهم شود. و بازیابی، مجموعه فعالیتها جهت برقراری امكان بازیابی آسان و سریع دانش های ذخیره شده در سازمان می باشد(گلد و همكاران، 2001).
توزیع و تسهیم دانش: انتشار، تبادل و به اشتراك گذاری دانش های خلق شده و كسب شده در سازمان از طریق جلسات بحث گروهی، سوال و جواب با نخبگان و یا حتی ارسال یك ایمیل به اعضای سازمان تعریف می شود(گلد و همكاران، 2001).
اعمال و بكارگیری دانش: فرآیند بكارگیری دانش در حوزه های مختلف كاری به منظور افزایش اثربخشی و بهره وری در سازمان است (گلد و همكاران، 2001).
کارآفرینی
تولید ایده: تولید ایده در کسب و کار به فرآیند بیان فکر ، عقیده و خیال برای نوآوری سازمان اطلاق می شود (فرهنگی، 363).
اجرای ایده(امکان سازی): مرحله اجرای ایده تعیین می کند که آیا ایده ایجاد شده می تواند یک فرصت کسب و کار باشد یا نه. هنگامی که ایده ای به عنوان فرصت شناخته شد، سازمان می تواند آن ایده را در غالب محصول، خدمت و فرآیند بکار گیرد (فرهنگی، 363).
نتایج ایده: نتایج ایده همان بهره برداری از ایده است، که به فرآیند طراحی، ساخت، آزمایش و تجاری سازی ایده در غالب محصول، خدمت و فرآیند اطلاق می شود(فرهنگی، 363).
تعریف عملیاتی واژه ها
کسب دانش(کسب و ایجاد و ذخیره دانش). کسب و ایجاد دانش از طریق انجام پروژه های تحقیقاتی، تعامل با سازمانها و مراکز تحقیقاتی بیرونی، کارکنان، مشاوران و متخصصان بیرونی، مشتریان و سایر ذینفعان، و مصاحبه های تخصصی و ذخیره سازی و بازیابی دانش از طریق سیستم های اطلاعاتی، مستند سازی دانش، ایجاد بانکهای دانش.
تسهیم دانش. تسهیم دانش از طریق استقرار فرآیندها و سیستم هایی جهت تعامل با کارکنان، مشتریان و سایر سازمانها، تسهیم دانش از طریق انجام فعالیت های گروهی، جلسات بحث و تبادل نظر، کنفرانس ها و گردهمایی و سمینار های داخلی و خارجی.
بکارگیری دانش. بکارگیری دانش در بهبود محصولات و فرآیند ها موجود و ایجاد محصولات و خدمات جدید.
تولید ایده: ایده پردازی از طریق اطلاعات داخلی، ایده پردازی از طریق اطلاعات خارجی، ایده پردازی از طریق پژوهشهای مشارکتی، ایده پردازی از طریق پژوهشهای داخلی
اجرای ایده: امکان سنجی بازار، امکان سنجی فن آوری، امکان سنجی سیستم اطلاعات، امکان سنجی مالی
نتایج ایده: بهره برداری از ایده ها در بهبود محصولات، خدمات و فرآیند ها، بهره برداری از ایده ها در ارائه محصولات و خدمات جدید.