روانشناسی ورزشی شاخهایی از علم ورزش است که در جستوجوی فراهم نمودن پاسخ به سوالات مختلف در زمینههای رفتار انسانی در حیطه ورزش است. از آنجایی که روانشناسی به مطالعه رفتار میپردازد، بالطبع موضوع روانشناسی ورزشی نیز مطالعات، حرکات و فعالیتهای ورزشی در تمام ابعاد، از فعالیت حرکتی یک کودک دبستانی تا مسابقات جهانی و المپیک میباشد. امروزه باتوجه به اینکه بسیاری ازفعالیتهای ورزشی به شکل گروهی صورت میگیرد، علوم مدیریت ورزشی و روانشناسی ورزش، جایگاه ویژهایی در موفقیت و عملکرد تیمهای ورزشی به خود اختصاص دادهاند زمانی که افرادبرای رسیدن به هدفی تلاش میکنند اغلب کسی بعنوان مدیر و رهبر مسئولیت گروهی را به عهده میگرد، این فرد باید مهارتها و ویژگیهای لازم برای رهبری گروه را داشته باشد تا بتواند اعضای گروه را به سمت هدف مورد نظر هدایت کند (اچ مارک، 2001).
در ورزش این نقش به عهده مدیر است و اوست که کارهای رهبری ورزشکاران را برعهده دارد و نقش مهمی بر عملکرد و انسجام تیمی خواهد داشت. انجام موفقیت آمیز کار گروهی مستلزم وجود همبستگی در بین اعضای گروه است، در ورزش به ویژه ورزشهای گروهی مانند سایر گروهها و سازمانها شرط لازم برای تحقق هدف مشترک داشتن وحدت وانسجام گروهی است که بیتردید مربی تیم که وظیفه رهبری ورزشکاران را برعهده دارد، در این زمینه نقش کلیدی دارد. تیمهای موفق ورزشی اغلب دارای صفتی برجسته هستند که آنها را از تیمهای ناموفق جدا میسازد و آن مدیریت و رهبری موثر فعال و شایسته است (ام لیث، 2001 ).
مربیان مایلاند فعال، سخت کوش و پر انرژی باشند و مسئولیتهای زیادی را بپذیرند، از این رو از آنان انتظار میرود که برنامههای ورزشی پیجیده را به شایستگی رهبری کنند و در محیطی با فشار بسیار بالا ورزشکارانی با شایستگیهای فنی تربیت کنند (لاوسن، 2002).
در مورد حرفهی مربیگری و ویژگیهای آن مطالب متنوع و گوناگونی توسط صاحب نظران ارائه شده و کتب مختلف روانشناسی نیز هر کدام بخشی را به بحث در بارهی این حرفه جذاب و دشوار اختصاص دادهاند. مارتنز در کتاب راهنمای مربیان میگوید مربیگری شغلی متفاوت با سایر شغلهای موجود در جامعه است و آن چه از مربی انتظار میرود این است که انسانهای نجیب و خوب به جامعه تحویل دهد. این حرفه، حرفهای توقع برانگیز و دشوار است و نیاز به مهارتهای متفاوتی دارد. مربیگری یک حرفهی مددکارانه است و باید جنین باشد (ام لیث، 2001).
یک مربی در صورتی یک مدیرموثر و شایسته خواهد بود که مهارت لازم برای هدایت و رهبری ورزشکاران را داشته باشد. از جمله مهمترین مهارتهای مورد نیاز برای یک مربی، رهبری است. برخی از وظایف مهم در حیطهی رهبری شامل ایجاد انگیزش، توسعه روابط موثر با ورزشکاران و ایجاد انسجام و هماهنگی است(ام لیث، 2001).
در زمینه رفتار مربیان در تیمهای ورزشی چلادورای (1990) مدل چند بعدی ورزش را اعلام نمود. طبق این مدل رفتار مربیان تحت سه عامل اصلی، ویژگیهای موفقیتی (مانند شرایط تیم)، ویژگی رهبر و ویژگی اعضا قرار دارد که در نهایت رفتار مربیان، موفقیت عملکرد، انسجام گروهی و رضایتمندی را تحت تاثیر قرار میدهد (حسینی کشتان، 1387).
انسجام تیمی شامل انسجام تکلیف و انسجام اجتماعی است. انسجام اجتماعی نشان میدهد که مقدار جاذبه درون فردی در میان اعضا به عنوان مثال تا چه حد است که گروه اجازه میدهد افراد به اهداف خود برسند. انسجام تکلیف همچنین شامل ارزیابی عملی از سطح تلاش ورزشکار و هماهنگی تیمی است که نشان میدهد تا چه حد هر تیم و اعضای آن به اهدافشان میرسند، مدل مفهومی ابتدایی از انسجام در تیمهای ورزشی به وسیله کارون (1982) ارائه شد این مدل مبتنی بر این فرض است هستند که عوامل بسیاری مربوط به انسجام گروهی و یا پیش بینی از آن وجود دارد، یکی از این عوامل رهبری است، بر اساس این مدل رفتار مربیان (آموزش و دستورالعمل، حمایت اجتماعی و بازخورد مثبت ) و تصمیمات مربی (دموکراتیک و استبدادی) روابط درون فردی بین مربی و بازیکنان (در واکنش به شرایطی است که تیم درآن تحت فشار است) نفوذ بر روی انسجام تیمهای ورزشی است. واقعیت این است که شیوه رهبری موثر است و ورزشکاران انسان هستند نه ماشین که در نتیجه تحت تاثیر رفتارها، ادراکها و تقسیمهای مربی خود قرار میگیرند کالیگو بر این عقیده است که هرکسی میتواند بیاموزد که چگونه تبدیل به یک رهبرموفق، به واسطه یادگیری رفتارهای تاثیر گذاری شود (جی. بی. ال، 1998).
باید بتواند رضایت ا فراد و یا بازیکنان در سطح ورزشی را به دست آورد، در حقیقت رهبری خوب و مناسب رشد فردی، انگیزه عملکرد و رضایت کاری افراد را ارتقا میبخشد. (چلادورای و کارون 1983)
روانشناسان ورزش معتقدند که تعیین هدف مشترک که بتواند تلاشهای گروه را به سمت آن متمایز کند برای دستیابی به موفقیت جنبه حیاتی دارد. احساس با هم بودن یک ویژگی تیمی است که انسجام گروهی نامیده میشود. در ورزشهای گروهی که تیمها با یکدیگر کنش متقابل دارند موفقیت زمانی حاصل میشود که اعضای تیم به شیوههای موثر و هماهنگ با هم کار میکنند. اینجاست که نقش مربی به عنوان رهبر و هماهنگ کننده بیشتر مشخصخواهد شدو سبک رفتار رهبری وی درایجاد انسجام وانسجام تیمی نقش بسزایی دارد (طالب پور، 1385).
2.1. بیان مسئله
در دنیای پیشرفته امروزی هیچ ورزشکاری بدون داشتن یک مربی آگاه و مقتدر نمیتواند قلههای صعود را طی کند. رهبر ورزشی با توجه به نقشی که دارد، حلقهی اتصال موجود میان ورزشکاران و اهداف تیم میباشد. اهمیت نقش مربیان در ورزش و موقعیت ورزشکاران لزوم شناخت و بررسی سبک رهبری آنها را ضروری میسازد (احمدی، 1374).
رهبری در واقع عبارت است از عمل تاثیرگذاری بر فعالیتهای یک ورزشکار یا گروهی از آنها در وضعیتی معین به صورتی که از روی میل و علاقه برای هدفهای انفرادی و تیمی تلاش کنند. به بیان دیگر فرایند رهبری تابعی از مربی، ورزشکار و سایر متغیّرهای وضعیتی است (خلج، گیلدا، 1389).
حقیقتا در راستای موفقیت یک تیم ورزشی نمیتوان نقش مربی را به عنوان رهبر تیم نادیده انگاشت، این فرد باید دارای مهارت لازم برای رهبری، گروه باشد تا بتواند اعضای گروه را به سمت هدف مورد نظر هدایت کند. رهبری را در وسیع ترین مفهوم میتوان بدین صورت بیان کرد که فرایند رفتاری اثر گذار بر افراد و گروهها در جهت اهدافی معین است. در موفقیتهای ورزشی این نقش را مربی بر عهده دارد و اوست که کار هدایت و رهبری، بازیکنان را بر عهده میگیرد، و رهبری کارآمد وی نقش مهمی بر عملکرد گروه دارد (خلج، گیلدا، 1389).
به عقیده فراست مربیان، محور اصلی و رکن مهم تیمهای ورزشی هستند. در بین سه عامل مهم و تاثیر گذار در موفقیت تیمها یعنی ورزشکار، مربی و تماشاگر، مربی در نقش رهبر تیم به عنوان یک سازمان دهنده قوی و زیر بنای هر پیشرفت مطرح است. تجربیات گذشته نشان داده است. مربیگری رشته ایی متفاوت از سایر حوزه هاست ودرآن طیف وسیعی از مهارتها مورد نیاز است (مرادی ، 1383).
پترون، آینسیسر و کاوس (2001) ارتباط بین ابعاد رفتارآمرانه وانسجام گروهی وموفقیت را در تیمهای فوتبال مردان و زنان دانشگاهی آمریکا بررسی کردند. نتایج نشان داد ورزشکاران در ردههای پایینتر منسجمترهستند همچنین بنابه یافتههای این پژوهشگران انسجام گروهی با عملکردتیم ارتباط زیادی داشت، نتایج آنها در مورد ابعاد رفتار رهبری نشان داد بر خلاف انتظار، ورزشکاران رهبری مستبدانه را در مقایسه بارهبری دموکراتیک ترجیحمیدهند (خلج، گیلدا، 1389).
انسجام تیمی یا گروهی به عنوان یک موضوع روانشناسی اجتماعی عامل مهمی است، که تبدیل مجموعه ایی از افراد نامنظم به یک تیم است که نقش مهمی در تقویت عملکرد تیمی و احساس رضایت در میان اعضا را دارد، از نقطه نظر عملی و نظری بررسی بسیاری از مسائلی که با رفتار مربیان ارتباط دارد برای نفوذ در موفقیت تیم مهم است. یکی از این مسائل انسجام گروهی است. برخی از شواهد تجربی نشان میدهد که انسجام تیمی با رفتار مربیگری مرتبط است. سوال اصلی این است که آیا بین رفتار رهبری و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان ارتباط علّی وجود دارد؟
3.1. ضرورت و اهمیت تحقیق
با توجه به محور بودن نوجوانان در ورزش کشور و اهمیت تربیت و آموزش صحیح آنها به عنوان پایه اصلی ورزش کشور در جامعه کنونی و تغییر نگرش و تفکر صحیح آنهادر مورد رفتار مربیان وانسجام تیمی یک امر روشن و واضح است، و اگر بتوان میزان تاثیر متغیّرهای فوق که برتغییر نگرش و تفکر صحیح و موثر درآموزشگاه اعم از مدیر، مربی و اولیا میشود، استخراج کرد میتوان با استفاده از نقاط قوت آن و تقویت نقاط ضعف در جهت تربیت صحیح و اصولی که امری مهم و ضروری به نظر میرسد گام برداشت و اطلاعات صحیح در اختیار مسئولین امر از جمله مدیران و مربیان ورزش درآموزشگاهها و خانوادهها و جامعه گذاشت. مربیان و ورزشکاران با گذشت زمان بیشتر به این حقیقت پی میبرند که در موفقیت ورزشی چیزی بیش از تمرین و پرداختن به بازی نقش دارد. عوامل محیطی و روانی – اجتماعی بر نتیجه نهایی مسابقه اثر میگذارد و گاهی اوقات نیز بسیار تعیین کننده هستند. اگر رفتار رهبری مربیان تیمهای ورزشی متناسب با شرایط ورزشکار وتیم باشد، مربی میتواند از بالاترین شرایط تیم و باشگاه استفاده نماید تا با غلبه بر متغیرهای مخل درونی و بیرونی، تیم را به سر منزل مقصود رهنمون سازد. از دیدگاه دیوید فرانسیس و دونالد یانگ یک تیم چیزی بیش از گروهی افراد است که یونیفرمهای یکسان میپوشند. به نظر آنها یک تیم شامل گروه فعالی از افراد است که برای رسیدن به هدفهای مشترکی متعهد شده اند، تا به خوبی با هم کار کنند و از این کار لذت ببرند و به نتایج مطلوبی نیز دست یابند. اما یک مربی باید بتواند مفهوم تیم و کار گروهی را گسترش دهد. پرداختن به این مسائل به مربیان کمک میکند تا تیمی منسجم و موفق در اختیار داشته باشند و مشکلات و مسائلی را که در راه رسیدن به اهداف گروهی با آنها مواجه میشوند از سر راه بردارند. در یک تیم ورزشکاران هر ساله میآیند و میروند و به طور پیوسته نیز ساختار و کیفیت تیمشان تغییر میکند. آنها با مدیریتها و مربیان تیمهای مخلف کار میکنند، یکی از دلایل احتمالی عملکرد متفاوت ورزشکاران در تیمهای مختلف ممکن است انسجام و وحدت گروهی تیم باشد. شاید به همین دلیل و به طور شگفت انگیزی یک تیم در یک سال موفق عمل میکند در حالی که در سال بعد ناموفق میشود. حتی تیم هایی وجود دارند که با بازیکنانی توانمند نمی توانند عملکردی در سطح بالا داشته باشند در حالی که تیم دیگری با بازیکنان متوسط ناشناخته بر حریفان پیروز میشوند و نتایج قابل قبولی میگیرد، انسجام، یکی از فاکتورهایی است که بر عملکرد گروهی تاثیر میگذارد.
فعالیت ورزشی فرد تحت تاثیر عوامل روانی وفیزیکی زیادی قرار دارد. شناخت چنین عواملی برای مربیگری و آموزش مهارتهای ورزشی بسیار تعیین کننده است. بدون شک برخورداری از مهارتهای رهبری از ویژگیهای برجسته یک مربی موثر و مفید است و چنانچه اتخاذ سبکهای رهبری از سوی مربیان با عملکردهای مختلف بازیکنان سازگار باشد، یقینا باعث برانگیختن و موفقیت ورزشکاران خواهد شد، بسیاری از فعالیتهای ورزشی در شکل گروهی صورت میگیرد. هنگامی که بازیکنان برای نتیجه به واکنش متقابل میپردازند باید علاوه بر به حد مطلوب رساندن اجرای فرد به نیروها و فرایندهای درونی و عوامل اثر گذار بر عملکرد گروهی آنان نیز توجه شود(جکسون، راجر، 1382).
با توجه به این که امروزه بسیاری از فعالیتهای ورزشی به شکل گروهی صورت میگیرد علوم مدیریت ورزشی و روانشناسی ورزش جایگاه ویژهای در موفقیت و عملکرد تیمهای ورزشی به خود اختصاص داده اند اگررفتار رهبری مربی متناسب با شرایط ورزشکار و تیم باشد مربی میتواند از بالاترین ظرفیت تیم و باشگاه استفاده کند و با غلبه بر مخلهای درونی و بیرونی تیم را به سر منزل مقصود برساند (الوانی، 1385).
وقتی ساختار خاص یک ورزش، هماهنگی در اعمال متقابل بازیکنان را میطلبد مجموع توانایی های فردی بازیکنان، بازدهی واقعی تیم را به نحو مطلوبی پیش بینی نخواهد کرد.
ماهیت ورزش هایی مانند فوتبال، والیبال، بستکبال به گونهای است که لازم است بازیکنان از انسجام بیش تری برخوردار باشند (محمد پناهی، 1387).
انسجام یکی از فاکتورهایی است که بر عملکرد گروهی تاثیر میگذارد. روشی که مربیان به واسطهآن انسجامگروهی را ارتقا میدهند، تاثیرزیادی برموفقیتتیمها دارد. (اسپینک، کی، اس، 2005)
هم چنین آگاهی مربیان از رضایتمندی بازیکنان در تیم میتواند باعث روشن شدن یکی از ابعاد روان شناسی و مدیریتی تیم شده و در نتیجه در راستای موفقیت و تحقق اهداف تیم استفاده به جا از آن شود. تحقیقات محدودی برای تعیین ارتباط بین رفتارهای مربیگری و انسجام همهی بازیکنان درایران صورت گرفته است. و به طور گسترده این رفتارها، با بازیکنان، مورد توجه اندک قرار گرفته اند، بنابراین نیاز به تحقیق در این زمینه احساس میشود. این تحقیق با تدوین اهداف و فرضیههای زیر به بررسی ارتباط علّی بین انسجام گروهی و رفتار رهبری ورزشکاران نوجوان خواهد پرداخت. لذا این تحقیق انجام شد تا در مورد ارتباط انسجام گروهی و رفتار رهبری در ورزشکاران نوجوان رهنمود هایی ارائه داده است و ارتباط علی بین انسجام گروهی و رفتار رهبری ورزشکاران نوجوان را تعیین نماید.
4.1. اهداف تحقیق
1.4.1. هدف کلی
تعیین بررسی ارتباط علی رفتار رهبری و انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان
2.4.1. اهداف اختصاصی
1 ـ تعیین میزان ویژگیهای دموگرافیگ شرکت کنندگان
2 ـ تعیین میزان متغیرهای مربوط به انسجام گروهی
3 ـ تعیین میزان متغیرهای مربوط به رفتار رهبری
5.1. فرضیههای اصلی
1 ـ ارتباط علی بین رفتار امرانه و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
2 ـ ارتباطعلی بینرفتاردمکراتیکومیزانانسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
3 ـ ارتباط علی بین رفتار بازخورد مثبت و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
4 ـ ارتباط علی بین رفتار آموزش و تمرین و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
5 ـ ارتباط علی بین رفتار حمایت اجتماعی و میزان انسجام گروهی در ورزشکاران نوجوان وجود دارد.
6.1. روش تحقیق
این پژوهش از نوع تحقیقات علّی است که به صورت میدانی اجرا میشود، به این دلیل که پژوهش در پی بررسی و مطالعه رابطه بین رفتارهای رهبری با انسجام تیمی ورزشکاران نوجوان است و با توجه به انکه هدف از این پژوهش دستیابی به اصول و قواعدی است که در موقعیتهای واقعی و عملی به کار برده میشود این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است.
7.1. جامعه آماری و حجم آن
جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ورزشکاران نوجوان پسر استان قم در سال 92 ـ 91 است. با توجه به روش شناسی مورد مطالعه در تحقیق 250 دانشآموز به صورت تصادفی در دسترس مورد بررسی قرار خواهند گرفت.
8.1. ابزار اندازه گیری
1.8.1. پرسشنامه محیط گروهی در ورزش
هدف: اندازه گیری میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی پرسشنامه محیط گروهی در سال 1985 توسط کارون، ویدمایر و براولی بر اساس مدل مفهومی کارون (1982) برای اندازه گیری میزان انسجام گروهی در تیمهای ورزشی تهیه شده است که در قالب 18 سئوال، انسجام گروهی را در 4 بعد اندازه گیری میکند.
انسجام تکلیف فردی: به احساسات فرد از تعهد شخصی نسبت به خود و انجام تکلیف و دست یابی به هدفهای گروهی گفته میشود.
انسجام اجتماعی فردی: به احساس فرد از تعهد شخصی نسبت به کنشهای متقابل اجتماعی با گروه گفته میشود.
انسجام تکلیف گروهی: به احساسات فرد از نزدیکی و تعهد اعضای تیم نسبت به تکلیف گروهی گفته میشود.
انسجام اجتماعی گروهی: به احساسات فرد از نزدیکی و تعهد اعضای تیم نسبت به گروه به عنوان یک واحد اجتماعی گفته میشود.
پاسخها بر اساس مقیاس 9 ارزشی لیکرت از کاملا موافقم (9) تا کاملا مخالفم (1) ارزش گذازی میشوند.
2.8.1. پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش
هدف: بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعتهای ورزشی
پرسشنامه مقیاس رهبری در ورزش، در سال 1680 توسط چلادوری و صالح بر اساس مدل چند بعدی رهبری در ورزش (چلادوری و صالح 1978) برای بررسی و مطالعه سبک رهبری مربیان در موقعیتهای ورزشی تهیه شده است. این ابزار در قالب 40 سئوال، سبک رهبری مربیان در 5 بعد رفتاری ارزیابی میکرد.
رفتار آموزش وتمرین: رفتارمربی بمنظور بهبودعمل کردورزشکاران باتاکیدبرتمرین سخت و شدید، آموزش مهارتها، تکنیکها و تاکتیکها سئوالهای 13 ـ 1 این بعد را میسنجند.
رفتار آمرانه: رفتار مربی با ویژگی تصمیم گیری مستقل و اعمال قدرت شخصی سئوالهای 18 ـ 14 این بعد را اندازه گیری میکند.
رفتار دموکراتیک: رفتاری که مربی به ورزشکاران اجازه بیشتری در تصمیمگیری برای اهداف تیم، روشهای تمرین و به کارگیری تاکتیکها و استراتژیهای بازی میدهد سئوالهای 27 ـ 19 این بعد را میسنجد.
رفتار حمایت اجتماعی: رفتار مربی با ویژگی نگران بودن دو مورد رفاه و آسایش تک تک ورزشکاران، ایجاد جو گروهی مثبت و روابط گرم بین اعضای تیم سئوالهای 35 ـ 28 این بعد را اندازهگیری میکند.
رفتار باز خورد مثبت: رفتاری که مربی ورزشکاران را به واسطه عمل کرد خوب مورد تشویق و تمرین و پاداش قرار میدهد سئوالهای 40 ـ 36 این بعد را میسنجد.
پاسخها بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت، هرگز (1)، به ندرت (2)، گاهگاهی (3)، اغلب (4) و همیشه (5) ارزش گذاری میشوند.