:
پیشگیری از انحرافات اجتماعی، یكی از راهكارهایی است كه در بخش نظارت و كنترل اجتماعی مطرح می شود و نقش اساسی در آن حوزه را ایفا می كند. یكی از مهم ترین راه های پیشگیری از انحراف و ناهنجاری ها، تأثیر خانواده بخصوص والدین می باشد، چرا كه آنها با افكار و برخوردها و به كارگیری روشهای درست در زندگی می توانند عضو خانواده شان را از كجروی و ناهنجاری نجات دهند. در نظام حیات اجتماعی اسلام، پیشگیری از جرم مقدم بر اصلاح است و امكان پیشگیری هم وجود دارد، چرا كه از نگاه علمای اسلام، انسان ها دارای فطرت خدا جو هستند و همین فطرت، بسیاری از مسائل را حل و امور مورد انتظار جامعه را محقق خواهند ساخت. توجه به تربیت و القای اصول اخلاقی استوار و صحیح از زمان كودكی نیز بسیار حائز اهمیت است. بنابراین نقش خانواده در پیشگیری از جرم را می توان در سه منظر مورد بررسی قرار داد: الف) «بعد اجتماعی و شخصیتی» كه در دین مبین اسلام سنگ بنای حیات جامعه و خانواده است. هر نوع رشد اجتماعی در سایه خانواده حاصل می گردد، به همین خاطر عامل ثبات و سازش اجتماعی محسوب شده و سعادت جامعه تا حدود زیادی در گرو آن است. خانواده همچنین از جمله عوامل اصلی شكل گیری شخصیت و منش فردی و اجتماعی كودك است و از نظر كودك مهمترین و ارزنده ترین الگو والدینش می باشند. از این رو بچه ها نحوه ارتباط والدین با یكدیگر و دیگران، آداب و رسوم و خلقیات والدین را كسب می كنند و جزو شخصیت و منش خود قرار میدهند. بنابراین نقش والدین در پیشگیری از وقوع جرم غیرقابل انكار است. به نظر جرم شناسان نیز خانواده محیطی اجتناب ناپذیر برای فرزند تلقی می گردد.
ب – «بعد اعتقادی»: بدیهی است كه ارزش ها و اعتقادات دینی، نقش سازنده و در عین حال بازدارنده با قضاوت و وجدان بیدار (در صورت ارتكاب جرم یا انحرافات اجتماعی) در هر فرد ایجاد می نماید و این نقش بر هیچ كس پوشیده نیست. هر خانواده نیز به میزان وابستگی و پایبندی به اعتقادات و ارزش های دینی، از مشكلات اجتماعی كمتری رنج می برد. پس می توان گفت فرامین الهی و سیره پیامبران و روایات امامان معصوم، تضمین كننده سلامت خانواده و در نهایت جامعه خواهد بود، چرا كه از نظر جامعه شناسان، خانواده یك اجتماع كوچك به شمار می رود.
ج – «بعد اقتصادی»: یكی دیگر از عوامل مهم در پیشگیری از وقوع جرم، مربوط به مسائل اقتصادی است، چرا كه فقر یكی از عوامل جرم زا در هر جامعه ای است، حال آن كه در صورت تمكن خانواده، زمینه های پیشگیری از بروز جرم نیز فراهم است، زیرا وضعیت خوب مالی به طور قطع، تأثیر بسزایی در فرآیند تربیتی فرزندان و هرچه بهتر آموختن ارزش ها و كنشها دارد. امروزه نقش مؤثر خانواده در پیشگیری از انحرافات اجتماعی بر كسی پوشیده نیست، اما در رابطه با اینكه خانواده از چه نوع ساختاری برخوردار باشد و روابط بین اعضای خانواده چگونه باشد تا بتواند نقش خود را در پیشگیری از انحرافات اجتماعی به خوبی ایفا كند، دیدگاههای متفاوتی مطرح شده است كه این دیدگاهها عبارتند از: 1- آموزش مدار؛ 2- كنترل مدار؛ 3- عاطفی مدار 4- قدرت مدار. خانواده، مركب از گروهی است كه از طریق خون، ازدواج یا فرزندخواندگی به یكدیگر مربوط و منسوب بوده و برای مدتی طولانی و نامشخص با هم زندگی میكنند. خانواده مانند هر نهاد اجتماعی دیگر، برای تأمین برخی از نیازهای اساسی انسان شكل گرفته است.
این نیازها عبارتند از:
الف-نظام بخشیدن به رفتارهای جنسی و تولید مثل: انسان به عنوان موجودی زیستی، دارای علایق و تمایلات جنسی میباشد. اما مطابق فرهنگ جامعه، این خانواده است كه تعیین میكند فرد با چه شخصی و در چه شرایطی رابطه جنسی داشته باشد و از این طریق رفتار جنسی
افراد را قاعدهمند میسازد و استمرار نسلها را از طریق زاد و ولد طبیعی میسر میكند.
ب-جامعه پذیر كردن كودكان: خانواده در جهت دهی باورها، ارزشها و نمادهای مورد قبول یك جامعه نقش بسزایی دارد و از این طریق، زمینه همنوایی فرد با اعضای جامعه را فراهم میسازد.
ج-فراهم كردن امنیت اقتصادی: خانواده در میان جوامع، وظیفه تأمین نیازهای اقتصادی و معیشتی اعضای خود را داشته و نیازهای مربوط به غذا، پوشاك و مسكن را فراهم كرده است.
چ-مراقبت و نگهداری از كودكان، معلولان و سالمندان: خانواده مسئولیت نگهداری از كودكان، معلولان و سالمندان را به عهده دارد و نیازهای مادی، معنوی و عاطفی آنها را تأمین میكند و از این طریق امنیت و آسایش را برای آنها فراهم میسازد. مسئله پیشگیری از انحرافات اجتماعی یكی از راهكارهایی است كه در بخش نظارت و كنترل اجتماعی مطرح میشود و نقش اساسی در آن حوزه را ایفا میكند. در تعریف پیشگیری گفته میشود: «پیشگیری، سیاست پیشینی و متشكل از مجموعه راهكارهای مستقیم و غیر مستقیمیاست كه با هدف ایجاد امكانات و موقعیتهای بازدارنده از وقوع جرم و كجروی طراحی و تدوین میشود. بین دو مسئله پیشگیری و كنترل، پیوند وثیقی وجود دارد، به طوری كه بعضی واژه «كنترل پیشگیر» را در این رابطه بكار میبرند و در تعریف آن بیان میكنند: «پیشگیری، به كنترلی اطلاق میشود كه قبل از وقوع اتفاق صورت میگیرد و از انحراف و تباهی جلوگیری میكند. یكی از مهم ترین راه های پیشگیری از انحراف، درونی كردن ارزش ها و هنجارهای پذیرفته شده یك جامعه است، به طوری كه جامعه شناسان معتقدند بین میزان فرهنگ پذیری و كاهش میزان انحراف و جرم در یك جامعه، رابطه مستقیمی وجود دارد و یكی از علل افزایش نرخ انحراف، فرهنگ پذیری ناقص افراد است، زیرا فرد، بعد از پذیرش هنجارها، بدون تأمل و تفكر، رفتار متناسب با آن هنجار را البته نه به خاطر ترس از مؤاخذه دیگران كه نوعی نظارت بیرونی تلقی میشود؛ بلكه به دلیل نوعی نظارت درونی ناخودآگاه انجام میدهد.
از این رو جامعه شناسان شكل گیری و ساخت شخصیت فرد را متأثر از فرهنگ پذیری و جامعه پذیری میدانند و بیان میكنند كه «از مهمترین نتایج جامعه پذیری، ایجاد شخصیت فردی و الگوهای نسبتاً ثابت فكر، احساس و عمل است كه همگی ویژگیهای یك فرد محسوب میشوند».
صاحب نظران برای جامعه پذیری نقش بسزایی قائلند، تا جایی كه تفاوت صفات شخصیتی افراد را نتیجه جامعه پذیری افراد میدانند و اظهار میدارند: «در جوامع هر فردی، متفاوت از فرد دیگر است و این اختلافات عمدتاً نتیجه جامعه پذیری میباشد. ما نه تنها در یك جامعه، بلكه در قسمت خاصی از آن متولد شده و زندگی میكنیم و بنابراین تحت تأثیر خرده فرهنگهای خاص طبقه، نژاد، مذهب، منطقه و نیز تحت تأثیر گروههای خاص از قبیل خانواده و دوستان قرار میگیریم. بر مبنای این دیدگاه، هم تشابهات شخصیتی افراد و هم تمایزات و اختلافات آنها عمدتاً به فرآیند جامعه پذیری آنها بستگی دارد. بنابراین فرهنگ پذیری و جامعه پذیری یكی از مهمترین و بهترین راههایی است كه میتواند در جهت پیشگیری، نقش مهمی داشته باشد. البته به نظر جامعه شناسان، جامعه پذیری در یك جریان زمانی و در دورههای مختلف زندگی صورت میگیرد، ولی «مهمترین بخش جامعه پذیری در طی دوران نوزادی و كودكی، یعنی زمانی كه پایههای بعدی شخصیت گذارده میشود، تحقق مییابد.» در این دوران خلق و خوها، اعتقادات، حالات و ملكات و آداب و عادات فرد، تنها متأثر از خانواده است و در تعامل با اعضای خانواده شكل میگیرد. از این رو خانواده در تعلیم و تربیت افراد نقش اصلی و اولی را به عهده دارد. لذا اولین مراحل فرهنگ پذیری افراد از نهاد خانواده شروع میشود. دین مبین اسلام برای نهاد خانواده در امور تربیت فرزندان خصوصاً در مراحل اولیه زندگی، نقش بسزایی قائل است و قلب و روح جوان را بستر مناسبی برای پذیرش هر نوع تربیتی میشمارد و آن را به زمین مناسبی برای پرورش هر نوع بذری تشبیه میكند. حضرت علی (ع) خطاب به فرزند گرامیشان امام حسن مجتبی(ع) میفرماید: «و انما قلب الحدث كالارض الخالیة ما القی فیها من شی قبلته فبادرتك بالادب قبل أن یقسو قلبك» (همانا قلب جوان مانند زمین خالی است و هر بذری را میپذیرد.) بنابراین، من در تعلیم و ادب تو بیش از آن كه قلبت سخت شود و عقلت به امور دیگر مشغول شود، مبادرت ورزیدم.» بر این اساس گفته میشود آنان كه در دوران كودكی نادرست تربیت شده اند، در جوانی و بزرگسالی راه صحیح زندگی را نمیشناسند و با این خلقیات زشت، قادر نیستند خود را با جامعه انطباق دهند، اینان در معاشرتهای اجتماعی اغلب با ناكامی و شكست مواجه میشوند، زیرا به طور ناآگاه فراگرفتههای غلط ایام كودكی خویش را بكار میبندند. والدین، نخستین كسانی میباشند كه در محیط خانواده بر خلق و خوی فرزندان تأثیر میگذارند. آنها با برخوردها و حركات و سكنات خود، پایههای فضائل یا رذائل را در نهاد فرزندانشان پایه گذاری کرده و زمینههای شكلگیری حالات و ملكات اخلاقی حمیده یا رذیله را فراهم میكنند.
یكی از جرم شناسان به نام «دوگرف» در این رابطه مینویسد: «اثرات سالهای عمر بر روی تكوین و تحول آتی شخصیت افراد بسیار بدیهی است و اگر خانواده به وظایف تربیتی خود عمل نماید و روابط بین والدین و فرزند طبیعی بوده و در محیط خانواده، جوّ دوستی و محبت حاكم باشد و در نهایت، اگر تمام نیازهای طبیعی فرزند تأمین گردد، طفل به راحتی اجتماعی شده و همچنین در روابط خانوادگی و خارج از آن، رفتارهای طبیعی و متعادل خواهد داشت، اما اگر شرایط و موقعیت به صورت دیگری باشد، یعنی خانواده از نظر تربیتی دچار نقیصه شده و طفل از كمبود شدید عاطفی رنج ببرد و اگر والدین از هم جدا شده باشنـد، بدیهـی است كه نتـایج زیـان بـار آن دیـر یا زود در طفل مشاهده خواهد شد. «رستون» نیز در این باره مینویسد: «بدون شك، موقعیت نامناسب خانوادگی، تأثیرات جرم زایی بر روی اعضای خود دارد.
لذا با عنایت به موارد مطرح شده، در پژوهش حاضر در نظر داریم تا به تبیین موضوع «پیشگیری خانواده محور از وقوع جرم» و اهمیت و میزان تأثیر خانواده در پیشگیری از جرایم مختلف بپردازیم.
1-2- بیان مسئله:
پیشگیری از جرم همواره یكی از موضوعات اساسی و مهم در زندگی بشری بوده كه در طول تاریخ به شیوههای مختلف اعمال گردیده است. در جوامع گذشته غالباً مجازات به عنوان تنها راهکار مبارزه علیه جرم و به تعبیر صحیحتر مجرم تلقی میشد و شدت و قاطعیت در اجرای آن را موجب كاهش بزهكاری میدانستند، البته در مكاتب الهی، شیوههای تربیتی علاوه بر مجازاتها مورد تأكید بوده است. در اوایل قرن نوزدهم با تغییر نگرش به پدیدة مجرمانه در اروپا، عوامل وقوع جرم مورد توجه قرار گرفت و مكاتب جرم شناختی و دفاع اجتماعی نظریات مربوط به جرم و مجرم را ابراز نمودند. از جمله هدفهای مهم یك سیاست جنایی كارآمد، از بین بردن فرصتهای ارتكاب جرم است. گرچه گسترش و توسعة اختیارات حاكمیت در مقابله با فرصتهای بزهكارانه اگر فاقد ضابطه و حدود معینی باشد، ممكن است مفاسد بزرگی همچون به مخاطره افتادن حقوق و آزادیهای فردی را در پی داشته باشد، اما امكان در پیش گرفتن راهحلهای قانونی و مناسب در رفع موقعیتهایی كه مقدمة ارتكاب جرم میباشد، وجود دارد و ضابطهمند و قانونی شدن مانع از سوء استفاده است .
در مكتب اسلام برخی دانشمندان اقدامات جامعه در مقابل پدیدة بزهكاری را به دو گروه طبقهبندی كردهاند: نخست اقداماتی كه با هدف پیشگیری از جرایم بالقوه صورت میگیرد و دیگری واكنش نسبت به اعمال ارتكابی در گذشته كه مبنای تصمیم قاضی قرار میگیرد. در سیاست جنایی اسلام دفع منكر مانند رفع آن واجب دانسته شده است، زیرا ادلّة وجوب رفع منكر شامل راهكارهای تدافعی در پیشگیری از تحقق منكرات و جنایات نیز میشود. (میرزا فتاح، بیتا: 34)
قدیمی ترین نوع پیشگیری، پیشگیری از بزهکاری کودکان و پیشگیری از بزهکاری عمومی است. طبق این تفکیک، در مورد کودکان و نوجوانان بزهکار که شخصیت آنها در حال شکل گیری است باید از تدابیر پرورشی و بازپروری استفاده کرد؛ در حالی که در مورد بزهکاران بزرگسال باید از ارعاب انگیزی و تهدید به مجازات استفاده شود؛ زیرا شخصیت آنها شکل گرفته است (نجفیابرندآبادی، 1388، ش19: 18). اما تاکنون در زمینه دسته بندی پیشگیری از بزهکاری، گونههای متعددی از سوی جرم شناسان مطرح شده است. به طور مثال، شماری از جرم شناسان با الهام از دانش پزشکی، الگوی سه گانه پیشگیری یعنی: نخستین، دومین و سومین از بزهکاری را بیان کرده اند و برخی دیگر تقسیم بندی پیشگیری از بزهکاری را به دو گونه کنشی و واکنشی ارائه کرده اند که امروزه تقسیم بندی اخیر بیشتر مدنظر جرم شناسان است (نیازپور، 1383، 172-170). البته تقسیم بندی های دیگری نیز صورت گرفته است. به هر حال، این متنوع بودن روش های پیشگیری بیانگر آن است که بزهکاری از محدوده صرف حقوقی، قضایی و پلیسی خارج شده و مقابله مؤثر با آن از یک سو همکاری و مشارکت نهادهای دولتی و تشکل های مردمی را می طلبد و از سوی دیگر، مستلزم ایجاد تحول و نوآوری در استراتژی ها، ابزارها و نهادهای سنتی و متداول مقابله با جرم است (نجفی ابرندآبادی، پیشین، ش 20 و 19: 20).
با مطالعات فراوان در باب خانواده، اهمیت این نهاد بنیادی اجتماعی از هرحیث مورد توجه قرار گرفته و تاثیرآن بر بروز ناهنجاری های موجود انسانی محرز شده است. بدون شک، پیشگیری خانواده مدار، از بهترین روش های پیشگیری است که بدون دخالت مستقیم دولت ها وصرفاً با تاکید بر نهاد ارزشمند خانواده میسر می شود. آدمی از بدو تولد در خانواده ای متولد شده و در آن رشد مییابد، پس هیچ فرزندی را نمی توان یافت که جلوه ایی از جلوه های خصوصیات خانواده ی خود نباشد. خانواده با انتقال و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای مثبت به اعضا، تأمین امنیت روانی و اقتصادی افراد تحت تکفل، ایجاد هویت اسلامی- ایرانی و غیره، به مقوله پیشگیری و مقابله با جرم کمک می کند و نقش بسزایی در پیشگیری نوجوانان از بزهکاری را دارد. در این پژوهش به موضوع خانواده و نقش اساسی آن در پیشگیری از جرم پرداخته شده، سپس به مبانی نظری و اولیه پیشگیری اشاره شده و در نهایت بررسی نموده ایم که اگر در یک خانواده به درستی فرزندان تربیت شوند و بستر خوبی برای رشد کودکان فراهم شود، این شرایط چگونه بر مقوله پیشگیری از وقوع جرم تأثیر دارد. در واقع مسئله ما در این پژوهش، این است که یک خانواده در چه صورتی میتواند نسبت به مقوله پیشگیری از جرم، نقش مثبتی داشته باشد و چه نوع خانوادههایی میتوانند به مسئله پیشگیری از جرم بپردازند.
1-3- اهمیت موضوع:
با مطالعات فراوان در باب خانواده، اهمیت این نهاد بنیادی- اجتماعی از هرحیث مورد توجه قرار گرفته و تاثیرآن بر بروز ناهنجاری های موجود انسانی محرز گردیده است. همان گونه که قبلاً نیز اشاره گردید، بدون شک پیشگیری خانواده مدار، از بهترین روش های پیشگیری است که بدون دخالت مستقیم دولت ها و صرفاً با تاکید بر نهاد ارزشمند خانواده میسر می شود. آدمی از بدو تولد در خانواده ای متولد شده و درآن رشد مییابد، پس هیچ فرزندی را نمی توان یافت که جلوه ایی از جلوه های خصوصیات خانواده ی خود نباشد. خانواده با انتقال و درونی کردن ارزش ها و هنجارهای مثبت به اعضا، تأمین امنیت روانی و اقتصادی افراد تحت تکفل، ایجاد هویت اسلامی- ایرانی و غیره، به مقوله پیشگیری و مقابله با جرم کمک می کند و نقش بسزایی در پیشگیری نوجوانان از بزهکاری، یر عهده دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)