“
فوبیای اجتماعی یا هراس اجتماعی (SAD[25])، ترس آشکار و پیوسته از موقعیت های اجتماعی یا عملکردی است و از این ناشی می شود که فرد در این موقعیت ها به طرز خجالت آور یا تحقیر آمیزی رفتار خواهد کرد (رینگولد و همکاران، ۲۰۰۳؛ به نقل از آلدن و تیلور، ۲۰۱۱).
اختلال اضطراب اجتماعی سومین اختلال شایع روانپزشکی در ایالات متحده آمریکاست (فوا و کوزاک، ۱۹۸۶؛ به نقل از وانگ و همکاران، ۲۰۱۲). مبتلایان به این اختلال بسیار تلاش میکنند تا از موقعیت هایی که باعث فشار روانی می شود، اجتناب کنند و یا ممکن است آشفتگی های روانشناختی و بازتاب های جسمی، نظیر عرق کردن و نامنظم شدن ضربان قلب، را از خود نشان دهند. اختلال اضطراب اجتماعی میتواند به واسطه یک تاریخچه دقیق تشخیص داده شود و به طور موفقیت آمیزی با دارو درمانی و مداخله های روانشناختی درمان می شود (ویب[۲۶] و همکاران، ۲۰۱۰). طبیعی است اگر گاه گاهی احساس ناراحتی و اضطراب متوسطی را در موقعیت های اجتماعی جدید یا شغل جدید تجربه کنیم، اما هنگامی که این احساس یا هیجان تبدیل به یک ترس مزمن شود که باعث ناراحتی یا منجر به اجتناب از موقعیت معینی شود، برای فرد مشکل ساز می شود (گایدوکویچ و کوکوفسکی، ۲۰۱۲). ترس افراطی و غیرمنطقی از مورد وارسی قرار گرفتن توسط دیگران یا انجام بعضی کارهای نامطلوب در برابر افراد غریبه به عنوان مشخصه اختلال اضطراب اجتماعی محسوب می شود. بیماران مبتلا به این اختلال ممکن است به میزان بسیار زیادی از موقعیت هایی که نیازمند ارتباط یا انجام کاری در یک مکان اجتماعی است، اجتناب کرده و یا ممکن است چنین موقعیت هایی را با اضطراب یا حالتی از ترس تحمل کنند (الیوت و ریفر[۲۷]، ۲۰۰۰).
شروع این اختلال نوعاً در کودکی و نوجوانی، یا متوسط سن شروع بین ۱۲ تا ۱۸ سالگی است و حدود ۱۵ میلیون نفر آمریکایی به SAD مبتلا هستند (کسلر و همکاران، ۲۰۰۵).
۲-۲-۱-۲-اختلال وحشتزدگی
اختلال وحشتزدگی، هجوم اضطرابِ غالب و شدیدی است که زمان حمله گاه کمتر از چند دقیقه و در موارد نادر تا چند ساعت دوام مییابد و ظاهراًً دلیل مشخصی برای هجوم آن در دست نیست. در زمان حمله اغلب چهار مورد از ناراحتی هایی نظیر سرگیجه، تپش قلب شدید، احساس گلو گرفتگی، افکار فرار، حواس پرتی، لرزش در اندام های بدن، گرفتگی در ناحیه قفسه سینه، افزایش ضربان نبض، اسهال، دل به هم خوردگی، تنفس سریع، احساس خفگی، تنگی نفس، بی حس شدن انگشتان، داغ شدن بدن، احساس شدید سرما و یا عرق کردن احساس می شود. ممکن است احساس غریبی بر فرد حاکم گردد و دنیا را غیرواقعی ببیند. نشانه های این نوع اضطراب، ناگهانی و بدون مقدمه ایجاد می شود و شدت آن در مدت ۱۰ دقیقه افزایش مییابد. بعضی ها در شرایط حمله وحشت از دیوانه شدن و از دست دادن مشاعره و از بیماری اسکیزوفرنی می ترسند، اما نشانه های اسکیزوفرنی با این اختلال متفاوت است. افراد اسکیزوفرن خود را سالم و طبیعی می پندارند و معتقدند آن چه به ذهنشان میرسد کاملاً طبیعی است (دیویسون و همکاران ، ۱۳۸۸). حملات وحشتزدگی اغلب در اواخر نوجوانی شروع میشوند و همچنین ابتلا به حملات وحشتزدگی میتواند ارثی باشد (کسلر و همکاران، ۲۰۰۵).
در DSM-IV-TR اختلال وحشتزدگی به صورت همراه با آگورا فوبیا[۲۸] تشخیص داده می شود. آگورا فوبیا یا ترس از فضاهای باز، ترس از قرا گرفتن به تنهایی در فضاهای باز و دور شدن از منزل است. این افراد به دشواری در خیابان ها یا پارک های خلوت قدم میزنند و از اینکه در موقعیتی قرار بگیرند که در صورت بروز حادثه و یا مثلاً اگر به سرگیجه، بیهوشی، حمله قلبی، خفگی و غیره گرفتار شوند و کسی نتواند به آن ها کمک کند بیمناک هستند (برنز ، ۱۳۸۸). این اختلال در بین زنان بیشتر از مردان مشاهده می شود، اغلب در نوجوانی شکل میگیرد و چون از ترک منازل خود می ترسند، مراجعه به کلینیک ها و درمان برای آن ها دشوار است (الیوت و ریفر، ۲۰۰۰).
۲-۲-۱-۳-اختلالات اضطراب فراگیر
نشانه های این اختلال، اضطراب غیرواقعی، افراطی و عصبی شدن بی موردی است که به هیچ موقعیت خاص یا تنیدگی خارجی مربوط نمی شود. استراوس[۲۹] (۱۹۹۴) این خصوصیت را در بیش از ۷۵ درصد کودکان گزارش کردهاست. کودکان مضطرب درباره وضع آینده، ارزشیابی های بعدی، رویدادهای اجتماعی، فعالیت های خانوادگی، پیشرفت های ورزشی، مشکلات بهداشتی خود و خلاصه آنچه در آینده و حتی یک ساعت بعد ممکن است برایشان رخ دهد، دلهره و نگرانی دارند. تنش های ظاهری، عصبانیت و تغییرات جسمانی از نشانه های این اضطراب است (به نقل از جانگ و کیم، ۲۰۱۲).
ویژگی اصلی اضطراب فراگیر، اضطراب غیرواقعی و بیش از اندازه و نگرانی در مورد رویدادها و حوادث، بدون وجود علائم فوبیک یا وحشتزدگی است. این افراد به سختی میتوانند این نگرانی ها را کنترل کنند و حداقل ۶ ماه مداوم این علائم طول می کشند. از دیگر علائم این نوع اضطراب، افزایش تحریک و هیجان پذیری، مشکلات خواب، تمرکز ضعیف و شکایات بدنی همچون لرزش، تعریق و مشکلات روده و معده است (ریکلس[۳۰] و همکاران، ۲۰۰۰).
۲-۲-۱-۴-اختلال وسواس فکری- عملی
اختلال وسواس فکری- عملی شامل حضور افکار وسوسه آمیز همراه با احساس اجبار در برطرف کردن آن است. این افکار زمان زیادی را به خود اختصاص میدهند، سبب تنیدگی میشوند و به ایجاد آسیب ها و اثرات منفی در عملکرد منجر میشوند. به عبارتی، وسواس در واقع فکر، کلمه یا تصویری است که با وجود اراده انسان، سازمان روانی وی را تحت سیطره خود قرار میدهد و اضطراب گسترده ای را در فرد بر میانگیزد (خدایاری فرد، ۱۳۹۰).
در زمینه سبب شناسی این اختلال دو نظریه مهم وجود دارد: اول، نظریه زیست شناسی و دیگری، نظریه شناختی. جامعترین الگوی شناختی را سالکووسکیس[۳۱] بر مبنای الگوی شناختی افسردگی و اضطراب بک پیشنهاد کردهاست. بر اساس این الگو، افکار، تجسمات و تکانه های مزاحم معمولی، زمانی به اغتشاش می انجامند که برای فرد مهم باشند و با افکار خودکار منفی مرتبط گردند. افکار مزاحم ناخواسته، اغلب خودکار، منفی و ملالت آور میباشند. پژوهش ها نیز نشان دادهاند که افکار وسواسی، افکار مزاحم طبیعی هستند که به وسیله بیماران وسواسی به عنوان علامتی خطرزا که باید خود را از آسیب ناشی از آن حفاظت کنند، سوء تعبیر میشوند. (خدایاری فرد، ۱۳۹۰)
۲-۲-۱-۵-اختلال استرس پس آسیبی
“