امروزه به دلیل گسترش فعالیتهای اقتصادی، توسعه بازارهای مالی و رونق سرمایهگذاری در بازارهای سرمایه بهخصوص بورس اوراق بهادار توسط اشخاص حقیقی و حقوقی، مهمترین ابزار جهت اتخاذ تصمیمات درست و کسب منفعت مورد انتظار و استفاده بهینه و مطلوب از امکانات مالی، دسترسی به اطلاعات درست و بهموقع و تحلیل دقیق و واقعبینانه آن میباشد.
از جمله اطلاعاتی که استفادهکنندگان از اطلاعات مالی شرکتها در تصمیمگیریهای خود موردتوجه قرار میدهند اطلاعات مرتبط با بازده سهام شرکتها است . در این میان هرگونه اطلاعاتی که به نحوی مرتبط با شرکت بوده و با عملکرد و وضعیت مالی شرکت ارتباط داشته باشد بر بازده سهام تأثیرگذار خواهد بود .
سازمانهای انتفاعی و هر تشكل فعال در سیستمهای اقتصادی، به دنبال كسب بازده از منابعی است كه در این راستا بكار بردهاند. بنگاهها همواره در تلاشاند كه با افزایش بازده، منابع بیشتری را به سمت بنگاههای خود بكشانند و از طریق ارائه اطلاعات به كاربران سعی در نمایان كردن واقعیات عملكرد بنگاه برای ذینفعان دارند تا آنها از طریق آگاهی از بنگاه، در مورد نحوه استفاده از منابع خود تصمیم بگیرند.
بازده در فرآیند سرمایهگذاری نیروی محركی است كه ایجاد انگیزه میكند و پاداشی برای
سرمایهگذاران محسوب میشود. بازده ناشی از سرمایهگذاری برای سرمایهگذاران حائز اهمیت است، برای اینکه تمامی بازی سرمایهگذاری بهمنظور کسب بازده صورت میگیرد. ارزیابی بازده، تنها راه منطقی (قبل از ارزیابی ریسک) است كه سرمایهگذاران میتوانند برای مقایسه سرمایهگذاریهای جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملكرد سرمایهگذاری اندازهگیری بازده واقعی (مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصاً اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته در تخمین و پیشبینی بازدههای آتی نقش زیادی دارد(جهانخانی و ظریف فرد، 1374،122).
در ارتباط با مفهوم بازده، ماركویتز معتقد است كه امكان دارد تعریف بازده از یک
سرمایهگذاری به سرمایهگذاری دیگر متفاوت باشد ولی درهرصورت سرمایهگذاران ترجیح
میدهند بیشترین آن عایدشان شود تا كمترین آن. در همین ارتباط فرانسیس نیز عقیده دارد
سرمایهگذاری را اگر نوعی از واگذاری پول تلقی كنیم كه انتظار میرود پول اضافی از آن عاید شود، در این صورت هر سرمایهگذاری، درجهای از ریسک را در بر خواهد داشت كه مستلزم از دست دادن آن پول در زمان حال برای به دست آوردن بازده آتی است (مرادزاده فرد، 1383، 25).
در این تحقیق به بررسی تأثیر سودآوری و نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت وجه نقد بر بازده غیرعادی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازیم.
تغییرات سود حسابداری، از جمله اطلاعاتی است که بر قیمت سهام و بهتبع آن بر بازده سهام اثرگذار است و چنانچه دارای محتوای اطلاعاتی باشد میتواند بر رفتار استفادهکنندگان بهخصوص سهامداران بالفعل و بالقوه تأثیر گذاشته و باعث افزایش یا کاهش قیمت سهام شود و بازدههای غیرعادی (بازدهای کمتر یا بیشتر از بازده بازار) ایجاد کند . (همان مأخذ)اطلاعاتی که در حال حاضر توسط سود و زیان و معیارهای سنتی حسابداری برای ارزیابی سوددهی یک شرکت در اختیار کاربران قرار میگیرد،به علت تأیید بر استفاده از مبنای حسابداری تعهدی و اصل بهای تمامشده تاریخی، قادر به ارائه تصویری شفاف از بازده اقتصادی شرکت نیست و در زمینه جریانهای نقدی شرکت اطلاعات کافی به کاربران نمیدهد.
یکی از شاخصهایی که طی چند دهه گذشته از سوی پژوهش گران و تحلیل گران مالی برای برآورد بازده اقتصادی شرکت با استفاده از صورتهای مالی ارائه گردیده، نرخ بازیافت وجوه نقد(CRR) است. این شاخص (CRR) که برای اولین بار در سال 1978 توسط ایجیری معرفی شد، مبتنی بر جریان وجوه نقد است و طبق تعریف ایجیری برابر خواهد بود با: نسبت جمع وجوه حاصل از عملیات، درآمد(عایدات) حاصل از واگذاری و فروش داراییهای غیر جاری، هزینه بهره و کاهش در داراییهای جاری به میانگین ناخالص داراییهای ابتدا و انتهای دوره(ایجیری، 1978).
به اعتقاد ایجیری تحت شرایط معینی که مرتبط با متوسط عمر مفید داراییهای ثابت، اندازه شرکت و پایداری(ثبات) نرخ بازیافت وجوه نقد است، نرخ بازیافت وجوه نقد میتواند بهعنوان معیاری مناسب و مفید، برای تخمین بازده داخلی(IRR) شرکت مورداستفاده قرار گیرد. همچنین پژوهشهای گذشته نیز حاکی از آن است که نرخ بازیافت وجوه نقد بهطور مستقیمی با نرخ بازده جریان وجوه نقد تنزیل شده ارتباط دارد و عملکرد اقتصادی واحد تجاری را بهتر نمایش میدهد(سالمون،1982). این شاخص(CRR) در سالهای بعد موردتوجه پژوهش گران زیادی مانند استارک، گرینر، هامر و گوردن قرار گرفت و مفهوم آن توسط آنها گسترش یافت(خانی و حقیقی،1391،74).
استفاده از شاخصهای مبتنی بر جریان وجوه نقد همواره توسط جامعه حسابداری مورد تأیید بوده است،چراکه بر اساس بیانیهی مفاهیم بنیادی حسابداری مالی شماره یک آمریکا(SFAC)،یکی از اهداف اصلی گزارشگری مالی بهوسیله واحدهای تجاری،ارائه اطلاعاتی به سرمایهگذاران و اعتباردهندگان در جهت ارزیابی مقدار،زمان و میزان عدم اطمینان جریانهای نقدی حال و آینده است. عوامل مذکور باعث گردیده تا کاربران صورتهای مالی،جهت برآورد و تخمین بازده واقعی حاصل از سرمایهگذاری در سهام،تمایل زیادی به تعیین جریانهای وجوه نقد جاری و پیشبینی جریانهای وجوه نقد آینده داشته باشد،بنابراین اگر اطلاعات مندرج در صورتهای مالی،دارای دو ویژگی مربوط و قابلاعتماد باشند،سرمایهگذاران و اعتباردهندگان در اتخاذ تصمیمات مالی و اقتصادی و تخصیص بهینه منابع یاری میرسانند.
1-2 بیان موضوع و مسئله تحقیق
در طول سه دهه گذشته رابطه بین سودآوری و بازده سهام در مرکز تحقیقات حسابداری بوده است. پژوهشگران مختلفی رابطه بین بازده سهام و سود حسابداری را بر مبنای تعاریف مختلف سودآوری آزمون کردهاند. براون (2001)، استون (1994)، کوتاری و زیمرمن (2001 ) در مورد تحقیقات مربوط به این حوزه بررسی کاملی را ارائه کردهاند.
فرضیه اصلی این مطالعات این است که سود حسابداری عامل مهمی در مدلهای ارزشیابی شرکت است. بسیاری از مطالعاتی که خصوصیات مختلف رابطه سودآوری و بازده را آزمون کردهاند، در اصل سعی داشتهاند ارزش مربوط دادههای حسابداری را تأیید کنند. بسیاری از
شواهد در خصوص محتوای اطلاعاتی سودآوری برای توضیح بازده نشان میدهند که سودآوری تبیینکننده مناسبی از بازده سهام است، مخصوصاً زمانی که از دادهها برای دورهای طولانی میانگین گرفته شود.
یکی از مهمترین و رایج ترین شاخصهایی که از دیر باز برای ارزیابی سوددهی یک شرکت توسط کاربران صورتهای مالی مورداستفاده قرار میگیرد،نرخ بازده حسابداری است. این شاخص که مبتنی بر سود حسابداری است،به علت آسان بودن محاسبه و درک آن کاربرد زیادی در حسابداری داشته ولی باید اذعان نمود که این شاخص حاوی ضعف هایی است از جمله:
1)توانایی شرکت در ایجاد جریانهای نقدی و ارزش بازار داراییهای شرکت را نادیده میگیرد.
2)به علت استفاده از روش های حسابداری متفاوت (روش های ارزشیابی مختلف موجودی کالا،روش های متفاوت محاسبه هزینه استهلاک و…)این نرخ نوسان پذیری زیادی دارد. (اندروز و همکاران،2010).
با توجه به مطالب مذکور یکی از شاخصهایی که طی چند دهه گذشته از سوی پژوهش گران و تحلیل گران مالی برای برآورد بازده اقتصادی شرکت با استفاده از صورتهای مالی ارائه گردیده، نرخ بازیافت وجوه نقد(CRR) است. پژوهشهای گذشته نیز حاکی از آن است که نرخ بازیافت وجوه نقد بهطور مستقیمی با نرخ بازده جریان وجوه نقد تنزیل شده ارتباط دارد و عملکرد اقتصادی واحد تجاری را بهتر نمایش میدهد(سالمون،1982).
با توجه به مطالب مذکور مسأله ارزیابی عملکرد واحد تجاری همواره یکی از دل مشغولی های اصلی استفادهکنندگان صورتهای مالی بوده است. چراکه سرمایهگذاران و اعتباردهندگان بهعنوان مهمترین گروه استفادهکنندگان صورتهای مالی، جهت اتخاذ تصمیمات اقتصادی و تخصیص بهینه منابع، نیاز به ارزیابی عملکرد واحد تجاری دارند، لذا می بایست اطلاعاتی که حرفه حسابداری با شاخص ها و معیارهای ارزیابی عملکرد در اختیار آنها قرار میدهد، گویای عملکرد اقتصادی و بازده واقعی واحد تجاری باشد تا در تصمیم گیری مفید و مربوط واقع گردد؛ اما باید اذعان نمود که امروزه در حرفه حسابداری از شاخصهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد واحد تجاری استفاده می شود که از جمله این شاخص ها می توان به شاخصهای مبتنی بر جریان وجوه نقد و شاخصهای سنتی مبتنی بر سود حسابداری اشاره نمود.
لذا در این تحقیق به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که:
چه رابطهای بین سودآوری و نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد؟
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
- بازده ازجمله اطلاعات بااهمیت در تصمیمات اقتصادی به شمار میرود. مطالعات و پژوهشهای انجامشده درباره بازده، یکی از پرحجمترین و بیشترین تلاشهای پژوهشی را در تاریخ حسابداری تشکیل میدهد. بازده بهعنوان ابزار سنجش اثربخشی مدیریت و وسیله پیشبینی و ارزیابی تصمیمگیریها، همواره مورداستفاده سرمایهگذاران، مدیران و تحلیل گران مالی بوده است.
- با انجام این پژوهش ابهاماتی که در ارتباط با میزان تأثیر متغیرهای سودآوری و نرخ بازده داخلی بر بازده غیرعادی وجود دارد از بین خواهد رفت.
- تاکنون سازمان خاصی از این تحقیق حمایتی به عمل نیاورده است؛ اما سازمان بورس اوراق بهادار و مدیران شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران در صورت دستیابی به نتایج قابلقبول از طریق روش آماری مدرن پانل دیتا حامی این پژوهش خواهند بود.
- به دنبال مطالعات گسترده در مورد سود حسابداری و لزوم تهیه صورت جریان وجوه نقد، بررسی مقایسه ای محتوای اطلاعاتی سودو جریان وجوه نقد موضوع بسیاری از تحقیقات قرار گرفته است. بنابراین نتایج تجربی حاصل از بررسی رابطه نرخ بازده داخلی مبتنی بر بازیافت وجه نقد و سودآوری بر بازده غیرعادی در ارزیابی عملكرد شركت میتواند راهنمای خوبی برای سرمایهگذاران، در سرمایهگذاری، و مدیران، در هدایت مؤثر و كارآمد واحد تجاری، باشد.
- گذر از اقتصاد توسعه نیافته به اقتصاد توسعه یافته نیازمند سرمایه و سرمایهگذاری است. از این رو در فرایند گذر، از یک سو تأمین و تجهیز منابع سرمایه ای و از سوی دیگرتخصیص مطلوب این منابع، شرط لازم موفقیت اقتصادی است. براین اساس باید برای جلب و جذب منابع مالی كوشید. بازار سرمایه یكی از نهادهایی است، كه میتواند نقش بسزایی در این راستا داشته باشد، یعنی وجوه سرگردان جامعه را به سمت سرمایهگذاری های مولد سوق میدهد. اما تداوم این نقش به وجود بازاری منسجم و سازمان یافته و در عین حال شفاف بستگی دارد، كه در آن قیمت های سهام براساس ارزش واقعی شركت ها تعیین می شود. سرمایه و سهامی كه قیمت آن بالاتر از ارزش ذاتی آن است، یعنی عدم تخصیص بهینه منابع و كسب نكردن بازدهی مورد انتظار و حتی تحمل زیان توسط سرمایه گذار، بدین ترتیب تداوم این نقش زیر سوال می رود و اهمیت عواملی كه در تعیین ارزش واقعی سهام نقش دارند، مشخص می شود. از طرف دیگر با یک نگرش فردی می توان گفت كه در یک جامعه نرمال تمام افراد در پی بالا بردن رفاه خویش هستند، بنابراین طبیعی است، كه سرمایهگذاران در پی فرصت های سرمایهگذاری باشند كه بازده سرمایهگذاری آنها را به حداكثر برساند. در نتیجه به ابزاری نیاز دارند، كه بتواند بازده یک سرمایهگذاری را پیشبینی كند. همین نیاز است كه موجب به وجود آمدن مدل هایی برای پیشبینی بازده سهام شده است. با توجه به اهمیت موضوع، جای هیچگونه تعجب نیست كه این نوع تحقیقات، از گسترده ترین تحقیقات بازار مالی است. ضرورت انجام این تحقیق هم از همین منظر مشخص می شود.
1-4 اهداف تحقیق
ارزش و اعتبار قوانین هر علم و تحقیقی به روششناختی که در آن بکار میرود بستگی دارد و هدف علمی این تحقیق ارزش و اعتبار بخشیدن به فرضیه تحقیق میباشد تا این تحقیق بتواند در بالا بردن سطح دانش عمومی موردنیاز استفادهکنندگان مؤثر باشد و همچنین زمینهساز بستر مناسبی برای تحقیق آتی در سایر مراکز آموزشی و پژوهشی باشد. اهداف این تحقیق بهصورت به شرح زیر میباشد.
اهداف تحقیق حاضر بر اساس تقسیمبندی اهداف به اهداف کلی، فرعی و سایر اهداف به شرح زیر قابلطبقهبندی میباشد:
هدف اصلی:
ارزیابی رابطه بین سودآوری و نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش
اهداف فرعی:
1) ارزیابی رابطه بین سودآوری با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش
2) ارزیابی رابطه بین نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش
سایر اهداف:
در بورس اوراق بهادار معمولا قیمت سهام تابعی از ارزش فعلی سودهای آتی است هر چه میزان سود غیرمنتظره بیشتر باشد نوسان قیمت سهام شدیدتر خواهد بود و هر چه نوسان قیمت سهام بیشتر باشد نگرانی سهامداران بیشتر شده و امنیت سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار کاهش می یابد و در مواردی منجر به خروج سرمایهگذاران از بورس شده و رکود سرمایهگذاری و نهایتا عدم تخصیص بهینه و رکود اقتصادی کشور را به دنبال خواهد داشت. با انجام تحقیق حاضر تلاش می شود قدمی با اهمیت در راستای تحقق آرمان بسیاری از فعالان بازار و تصمیم گیرندگان کلان اقتصادی کشور که همان تصمیم گیری بهینه میباشد، برداشته شود.
1-5 سؤالات تحقیق
چه رابطهای بین سودآوری و نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش وجود دارد؟
سؤالات فرعی:
1) چه رابطهای بین سودآوری با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش وجود دارد؟
2) چه رابطهای بین نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش وجود دارد؟
1-6 فرضیههای تحقیق
فرضیه اصلی:
بین سودآوری و نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش رابطه وجود دارد.
فرضیات فرعی:
1) بین سودآوری با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش رابطه وجود دارد.
2) بین نرخ بازده داخلی با بازده غیرعادی در قلمرو پژوهش رابطه وجود دارد.
1-7 روش پژوهش
روش تحقیق از جهت هدف: با توجه به اینکه در این تحقیق از مدلها، روشها و نظریههای موجود در راستای حل مسئله یا بهبود وضعیت هستیم، بنابراین تحقیق فوق از جهت هدف، کاربردی است.
روش تحقیق از جهت روش استنتاج و گردآوری دادهها: با عنایت به اینکه از جامعه آماری (شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران) نمونه علمی انتخابشده است، بنابراین از جهت روش استنتاج استقرایی است.
روش تحقیق از جهت طرح تحقیق: نهایتاً با عنایت به اینکه دادههای اصلی تحقیق در کار میدانی بر مبنای عملکرد گذشته و دادههای تاریخی مندرج در صورتهای مالی به دست خواهد آمد، بنابراین تحقیق فوق از جهت طرح تحقیق، پس رویدادی است.
.Markowitz
. Francis
. Ijiri,1978
2.Internal Rate of Return.
3.Salamon, 1982.
4.Stark.
5.Griner.
6.Hamer and Gordon.
. Brown
.Stone
.Kothari and Zimmerman
. ARR
.Andrews and volkan (2010)
3.Salamon, 1982.