موفقیت و پیشرفت تحصیلی در هر جامعه فاکتوری مهم در تحصیلات علمی بوده و نشان دهنده موفقیت نظام آموزشی در زمینه هدف یابی و توجه به استعدادهای هوشی ورفع نیازهای فردی است بنابراین نظام آموزشی را زمانی می توان کارآمد وموفق دانست که پیشرفت تحصیلی دانشجویان آن در دوره های مختلف دارای بیشترین و بالاترین روند باشد(تمنایی فرد وگندمی 1390).
دامبودوز[1](2009) بیان می کند که در سراسر دو دهه اخیر جامعه تاکید نسبتاٌ زیادی روی پیشرفت های دانشگاهی شهروندانش داشته است. به طور مختصر، پیشرفت های دانشگاهی بدین خاطر مهم است که بعد ها موفقیت را در زندگی روزمره ارتقاء می دهد.
پیشرفت تحصیلی پدیده پیچیده ای است که شناخت همه جانبه ی آن در یک پژوهش واحد ممکن نیست، ما در این پژوهش پیشرفت
تحصیلی را از جنبه هوش وحمایت مورد مقایسه و بررسی قرار داده ایم.
ما در زندگی روزمره خود با انواع هیجانات روبرو هستیم به طوری که این آشنایی ما با هیجانات به دوران نوزادی بر می گردد، به عبارتی ما از لحظه تولد برخی از هیجانات را با خود داریم و این اهمیت و نقش هیجانات مختلف را در زندگی و پیشرفت تحصیلی نشان می دهد که در علم روانشناسی از این حالات هیجانی به عنوان هوش هیجانی یاد می شود.
هوش هیجانی مفهوم تازه ای نیست و از اواخر دهه 30 میلادی به عنوان یکی از جنبه های هوش انسانی مورد توجه قرار گرفته است و در ابتدا صاحب نظران معتقد بودند هوش هیجانی نیروی انگیزه دهنده ای است که بر فعالیت متمرکز است، در حال حاضر بسیاری معتقدند که هوش هیجانی توانایی شناخت عواطف خود و دیگران برای برانگیختن و اداره کردن خوب عواطف به منظور پیشرفتی است که بعد تحصیل نیز می گردد. دانشجویان در دوران تحصیل آموزش های متعددی را برای به ثمر رساندن نقش و وظایف خود در جامعه میگذرانند. در طی این آموزش ها تلاش زیادی برای رشد و توسعه شناختی و فنی و حرفه ای آنان ثبت می شود. اما هنوز ابهام هایی در مورد توجه یا انجام فعالیت های خاص در ارتباط با هوش هیجانی و توسعه آن در برنامه تحصیلی دانشجویان وجود دارد، به نظراکثریت روانشناسان، راحتی، گوش دادن، اطمینان داشتن ونشان دادن همدلی و همکاری از مهارت های یک دانشجوی فعال در زمینه هوش هیجانی کارآمد است. همچنین در چند دهه اخیر روانشناسی دین و مطالعه موضوعات معنوی به طور فزاینده ای مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است. بیشتر مطالعات صورت گرفته در این حوزه مربوط به رابطه دین و معنویت با سلامت روانی است که بر زندگی انسان ها تاثیر بسزایی دارد. در اکثر این مطالعات یک رابطه مثبت بین باور های دینی و معنویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی افراد یافت شده است. اما در چند سال اخیر مفهوم جدیدی در این حوزه مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است که مفهوم هوش معنوی می باشد. ایمونز[2](1999)هوش معنوی را به مجموعه ای از توانایی ها برای بهره گیری از منابع دینی و معنوی عنوان نمود. توانایی های معنوی می تواند اثرات مثبت و سودمندی از جمله زندگی و رشد تحصیلی برای فرد به ارمغان آورد به خصوص هنگامی که این نتایج بر اساس محیط اجتماعی و فرهنگی و هیجانات افراد مورد ارزشیابی قرار گیرد.
در نظام آموزشی ما و دیگر کشورها اگر چه سیستم آموزشی در طول زمان گسترش پیدا کرده اما هدف آموزش ثابت باقی مانده و آن هدف چیزی نیست جزء تولید دانشجویانی حرفه ای و دوره دیده با کیفیت بالا.
دانشجویان باید دارای ویژگی های رهبری و مدیریت قوی وشخصیتی سالم و سرحال باشند تا توانایی رویارویی با رقابت های فعلی و پیش رو را داشته باشد. برای رسیدن به این امر جنبه های مختلف دانشجویان باید مدنظر قرار گیرد. از جمله زندگی اجتماعی آنها تا آنجایی که با تحصیلات در ارتباط باشد.
نگاه به نقش حمایت اجتماعی مهم است زیرا که هم کاهنده ی استرس در زندگی و هم کمکی برای ارتقاء و سلامت است. حمایت اجتماعی به تجربه ی ارزشمند بودن، محترم شمرده شدن، مهم بودن و مورد عشق دیگران قرار گرفتن برمیگردد (کردنگ[3] 2006).
بنابراین پیشرفت تحصیلی دانشجویان بررسی عوامل هوش و حمایت اجتماعی به وسیله علم روانشناسی به منظور ارتقاء سطح علمی دانشجویان می تواند عامل اثر بخشی باشد.