صنعت گردشگری یکی از پدیدههای قرن حاضر است که بعد از صنعت نفت و خودروسازی، سومین صنعت مهم جهان شمرده میشود و علاوه بر فقرزدایی، عدالتگستری و اشتغالزایی، درآمد بالایی را ایجاد کردهاست، به گونهای که سازمان گردشگری در بیانیهی مانیل، گردشگری را نیاز اساسی در هزارهی سوم معرفی کردهاست و پیشبینی میشود که در سال 2020، تعدادگردشگران به 5/1 میلیارد برسد(تقیزاده و همکارانش،1391: 76).
گردشگری به عنوان صنعتی نوپا در سالهای اخیر تاثیرات زیادی بر وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جهان داشتهاست. ایجاد اشتغال ، ارزآوری ، تعادل منطقهای ، کمک به صلح جهانی، کمک به سرمایهگذاری در میراث فرهنگی، بهسازی محیط، کمک به بهسازی زیستگاههای حیاتوحشی، توسعه نواحی روستایی دارای جاذبههای گردشگری و جلوگیری از برونکوچی جمعیت و مانند آن، از جمله مزایای این صنعت بوده است(صدرموسوی و دخیلیکهنموئی،1383: 92).
گردشگری به عنوان یکی از منابع درآمد و ایجاد اشتغال در سطح ملی می تواند رهیافتی برای توسعه اقتصادی در قلمرو ملی باشد. گردشگری به خصوص در زمانی که سود فعالیتهای دیگر بخشهای اقتصادی درحال کاهش باشد، جایگزین مناسبی برای آنها و راهبردی برای توسعه است .براین مبنا دلیل اصلی توسعه گردشگری، غلبه بر پایین بودن سطح درآمد، ارایه فرصتهای جدید شغلی وتحولات اجتماعی درجامعه است و می تواند امیدهایی رابرای کاهش فقر به خصوص درنواحی که به نحوی دچار رکود اقتصادی شدهاند، فراهم آورد(پاپلییزدی و سقایی،1386: 82).
امروزه گردشگری جزو بزرگترین و متنوعترین صنایع در دنیا به حساب میآید و بسیاری از بخشهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیستمحیطی را نیز تحتالشعاع خود قرار داده است. اگر کشوری بتواند از ظرفیتهای خود استفاده کرده و چرخهای این صنعت را در کشورش به حرکت درآورد شاهد شکوفائی شگرفی در سطح اقتصاد کشور خواهند بود زیرا رشد صنعت گردشگری تاثیرات چندجانبهای مانند بهبود وضعیت تراز پرداختها، تنوع اقتصادی، افزایش درآمدها و ایجاد فرصتهای شغلی و دستیابی به رشد اقتصادی پایدار در کشورها را به دنبال دارد. به علت اهمیت و نقش این صنعت در دستیابی به رشد و توسعه پایدار اجتماعی و اقتصادی، در دهههای اخیر، جوامع و کشورهای مختلف به گسترش این صنعت روی آوردهاند و در تلاش هستند سهم بیشتری از بازار جهانی این صنعت را برای جوامع خود به ارمغان ببرند، به طوری که هماکنون این صنعت به یکی از مهمترین بخشهای اقتصادی کشورها تبدیل شدهاست و از آن به عنوان یک صنعت مولد و پویا که سایر بخشهای اقتصادی را نیز تحت تأثیر قرار میدهد، یاد میشود. بسیاری از کشورها این صنعت پویا را به عنوان یکی ازمنابع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنائی میدانند. لذا در سراسر دنیا به ویژه در کشورهایی که شکلهای دیگر توسعه اقتصادی مانند تولید یا استخراج از نظر اقتصادی به صرفه نیست یا نقش چندان مهمی در صحنه تجارت و بازرگانی ندارد، به توسعه صنعت گردشگری توجه زیادی میشود(بختیاری و یزدانی،1389: 50).
کشور ایران جزء 10 کشور اول جهان از لحاظ جاذبههای گردشگری و جزء 5 کشور جهان از نظر تنوع گردشگری است. از این رو اهمیت دارد
از قابلیتهای خود در توسعه گردشگری استفاده کند(امینبیدختی ونظری،1388: 50).
ایران از جنبه جاذبههای گردشگری، دارای انواع اقلیمها، فضاها و فصلهاست و از جنبهی آثار باستانی، مناطق تفریحی و زیباییهای طبیعی با کشورهای پیشرفته درصنعت گردشگری برابری میکند. ایران دارای دشتها، کوهها، کویرها، غارها، دریاچهها، آبشارها، موزهها، ابنیهی تاریخی و باستانی، کارگاههای سنتی، صنایعدستی بینظیر و بسیاری از عوامل رونق بخش گردشگری است و از این جنبه، جزو معدود کشورهای جهان به شمار میآید که با مدیریت مؤثر این منابع و امکانات میتواند به منافع مادی و معنوی فراوان دست یابد. با توجه به ظرفیت فراوان کشورمان در جذب گردشگر بینالمللی و تأثیر مستقیم و غیر مستقیم این صنعت بر بخشهای مختلف اقتصادی، رشد و توسعه صنعت گردشگری می تواند به عنوان یکی از راهکارهای رهایی از اقتصاد تکمحصولی و دستیابی به رشد و توسعه پایدار مورد استفاده قرار بگیرد.
بروز بحرانهای اقتصادی، کمبود فرصتهای شغلی و کمبود مزیتهای درآمدی در برخی از نواحی، توجه به گردشگری را به عنوان راهبرد توسعهی فرامنطقهای افزایش دادهاست. صنعت گردشگری به منظور بهرهبرداری از حداکثر ظرفیتهای موجود، نیازمند شناخت همه جانبه فرصتها و توانمندیها و چالشهای پیشرو است. شهرستان هریس دراستان آذربایجانشرقی یکی از این نواحی می باشد که از نبود اشتغال و درآمد رنج میبرد. این پژوهش با هدف شناسایی توانهای بالقوه و پتانسیلسنجی جاذبههای گردشگری شهرستان هریس برای معرفی به عنوان یک بازار جدید گردشگری ، با روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از مدل تاپسیس در پنج فصل آماده گردید.
1-2-بیان مسأله
آذربایجانشرقی از دیرباز دیار آشنای جهانگردان،سفر نامهنویسان، تجار و طالبان علم بوده است. سفرنامههای متعدد جهانگردان مسلمان و شرقشناسان غربی حکایت از جایگاه بالای جغرافیایی، فرهنگی و تاریخی این سرزمین دارد. این استان با وجود قابلیتها و جاذبههای گردشگری فراوان همچنان برای گردشگران ناآشنا است. حتی گردشگران داخلی نیز تا اندازهای با آن بیگانهاند. شهرستان هریس یکی از قدیمیترین مناطق آذربایجانشرقی میباشد.این شهرستان، به دلیل دارا بودن آب وهوا و پوشش گیاهی مناسب به خصوص در فصول گرم سال، پذیرای گردشگران زیادی میباشد. این منطقه با توجه به دارا بودن مراتع نسبتاً غنی و تنوع گیاهی موجود در آن ها از جمله گیاهان دارویی، وجود اراضی و دشتهای وسیع با قابلیت حاصلخیزی، تولیدات زراعی و دامی و سوغات و صنعتدستی مشهور با شهرت جهانی(فرش)، میتواند مورد توجه گردشگران قرار گیرد. با شناخت پتانسیلهای گردشگری این منطقه، سازمانهای متولی و سرمایهگذاران گردشگری میتوانند در بهترین مکانها و جاذبههای گردشگری شهرستان سرمایهگذاری کنند و موجب توسعهی این منطقه شوند.
1-3-ضرورت و اهمیت پژوهش
اهمیت صنعت گردشگری، از نظر ایجاد درآمد و شغل مورد توجه کسانی که با نیروی کار این رشته آشنا نیست، قرار نمیگیرد. با وجود این، منابع انسانی یکی از بزرگترین مسایلی است که دستاندرکاران صنعت گردشگری باید مورد توجه قرار دهند. این صنعت بزرگترین سازمان یا نهادی است که نیروی انسانی زیادی به کار میگیرد و در بسیاری از کشورها این صنعت به صورت بزرگترین کارفرما درآمده است. همچنین اهمیت صنعت گردشگری از لحاظ اقتصادی و میزان اشتغالزایی قابل توجه است(فکریمزرعه،1389: 21).
صنعت گردشگری مسالمتآمیزترین جنبش خانوادهی بشری است که بر پیشرفت دانش، فرهنگ و اقتصاد تأثیر مستقیم دارد(کهزادی وهمکاران،1388: 2). در نیم قرن اخیر، صنعت گردشگری از یک فعالیت محلی و درونمرزی، به پدیدهای تأثیرگذار در اقتصاد جهانی تبدیل شدهاست(الوانی و پیروزبخت،82:1385) و بزرگترین صنعت جهان از لحاظ سنجههای اقتصادی محسوب میشود(2006:116,Pomfret). رشد روز افزون و شتابندهی این صنعت، موجب شده که بسیاری از صاحب نظران، قرن بیستم را قرن گردشگری نامگذاری کنند(کاظمی،3:1387) و به عنوان فعالیتی اقتصادی با نفع بسیار در بهبود کیفیت زندگی ساکنان مناطق و افزایش درک از مکان، عامل مهمی در توسعه به شمار آید(پاپلییزدی وسقایی،114:1386). براساس آمار شورای جهانی گردشگر، اکنون بخش صنعت گردشگری، به طور مستقیم یا غیر مستقیم، بیش از دویست میلیون فرصت شغلی تماموقت، پارهوقت و فصلی بهوجودآوردهاست(الوانی و پیروزبخت،82:1385). در کل، صنعت گردشگری میتواند منافع زیادی را برای جوامع مختلف داشته باشد، این منافع در پنج بخش اصلی عبارتند از:
1-توسعهی زیرساختها، حمل و نقل، انرژی و ارتباطات؛
2-فرآوری زمینهی مناسب برای توسعه و حمایت از صنایع، کشاورزی، صنعت ساختمان، تغذیه و خدمات؛
3-جذب سرمایههای خارجی به صورت مستقیم و غیرمستقیم؛
4-هموارسازی بستر مناسب برای افزایش درآمدهای ملی، توسعه فرصتهای شغلی و ایجاد تحول مثبت در سایر بخشهای اقتصادی با استفاده از ضریب تکاثری صنعت گردشگری؛
5-بهبود استانداردهای زندگی(حیدری،5:1383).
با توجه به تاثیر شگرف گردشگری در زمینههای اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی در جوامع امروز، باید با نظری بلند و مدیریتی عالمانه، آگاهانه و با برنامهریزی درست، در جهت گسترش آن تلاش کرده و آثار منفی آن را به حداقل رسانید. بنابراین اهمیت صنعت گردشگری از یک طرف و وجود پتانسیلهای گردشگری شهرستان هریس از طرف دیگر، استفاده از یک رویهی مناسب را برای پتانسیلسنجی جاذبههای گردشگری شهرستان جهت برنامهریزی مناسب را ضروری مینماید.
1-4-اهداف پژوهش
هدف عمده در این پژوهش این است که جاذبههای گردشگری شهرستان هریس را با تأکید بر معرفی بازارهای جدید گردشگری، با استفاده از مطالعات تحلیلی و توصیفی و مدلهای مدیریتی پتانسیلسنجی کنیم. برخی از اهداف جزئی این پژوهش عبارتند از:
-شناخت جاذبهها و قابلیتهای صنعت گردشگری در شهرستان هریس.
-ارائه مدل برنامهریزی متناسب با شرایط و قلمرو مورد مطالعه.
-ارائه راهکارها و پیشنهادات لازم برای توسعه گردشگری در شهرستان.
1-5-پرسشهای پژوهش
1-آیا شهرستان هریس استعدادو توانایی لازم را برای جذب گردشگران دارد؟
2-با توجه به جاذبههای گردشگری شهرستان چه نوع گردشگری دراین شهرستان قابل گسترش است؟
1-6-فرضیات پژوهش
فرضیه عبارت است از چیزی که پژوهشگر به دنبال آن میگردد. به عبارت دیگر فرضیه بیان حدسی و فرضی در بیان روابط بین دو متغیّر است. در ضمن، معمولاً فرضیه به صورت جملهی خبری آورده میشود. به عبارت دیگر فرضیه باید به صورت ادعا بیان شود. به همین ترتیب ادعا قابل بررسی و تایید یا رد کردن است(ساعی ارسی،19:1390).
فرضیههای این تحقیق به شرح زیر می باشد:
1-به نظر میرسد با توجه به جاذبههای موجود، این شهرستان استعدادوتوانایی لازم را برای جذب گردشگران دارد.
2-به نظر می رسد باتوجه به جاذبههای موجود انواع مختلف گردشگری در این شهرستان قابل توسعه است ولی تأکید بیشتر بر اکوتوریسم می باشد.
1-7-محدوده مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه شهرستان هریس در استان آذربایجانشرقی میباشد. این شهرستان با وسعت 2345 کیلومترمربع درشمالغربی کشور و در قسمت شرق آذربایجانشرقی قراردارد. از شرق به شهرستانهای سراب و مشگینشهر، از شمال به شهرستانهای اهر و ورزقان، از سمت غرب به شهرستان تبریز و از سمت جنوب به شهرستان بستانآباد محدود میگردد. مرکز آن شهر هریس میباشد که در فاصله 65 کیلومتری مرکز استان(تبریز) واقع شدهاست.
روش تحقیق
این تحقیق توصیفی-تحلیلی خواهد بود. در ابتدا از طریق مراکز کتابخانهای و بازدیدهای میدانی، آمار و اطلاعات مربوطه، جمعآوری و سپس درمحیط GIS تجزیه و تحلیل خواهند شد، سپس با مدل تاپسیس، بهترین معیار گردشگری مشخص خواهد شد.
1-8-1-روش کار
1-استفاده از نقشههای پایه جهت تعیین نقشه شیب، جهت، ارتفاع، میزان بارندگی، میزان دما، پهنهبندی اقلیمی،فرم زمین،کلاس فرسایشی و غیره.
2-بررسی توانهای محیطی منطقه با توجه به نقشههای مربوطه.
3-شناسایی نقاط بکر جهت برنامهریزی در خصوص معرفی بازارهای جدید.
4-استفاده از مدل تاپسیس جهت تعیین بهترین معیارهای گردشگری.
1-8-2-تکنیک TOPSIS
مدل تاپسیس، یکی از مدلهای چند شاخصه است. این روش در سال 1981 توسط هوانگ و یون برای انتخاب یک گزینه از گزینههای موجود در تصمیمگیری های چند معیاره مطرح شد .در این روش m گزینه، توسط n شاخص مورد ارزشیابی قرار میگیرند. این تکنیک بر این مفهوم بنا نهاده شدهاست که گزینهی انتخابی باید کمترین فاصله را با راهحل ایدهآل مثبت(بهترین حالت ممکن، A*) و بیشترین فاصله را با راهحل ایدهآل منفی(بدترین حالت ممکن، (A- داشته باشد. فرض بر این است که مطلوبیت هر شاخص به طور یکنواخت افزایشی یا کاهشی است. به این صورت که بهترین ارزش موجود از یک شاخص نشاندهندهی ایدهآل مثبت بوده و بدترین ارزش موجود از آن مشخص کنندهی ایدهآل منفی برای آن خواهد بود، همچنین شاخصها مستقل از هم هستند(ولیبیگی،1385:67).