فعالیت های گردشگری به عنوان بزرگ ترین و متنوع ترین فعالیت در دنیا به حساب می آید . بسیاری از کشورها این فعالیت پویا را به عنوان منبع اصلی درآمد، اشتغال، رشد بخش خصوصی و توسعه ساختار زیربنایی می دا نند(پارسیان واعرابی ،1382 :73). گردشگری یکی از مطمئن ترین و ارزان ترین منابع کسب درآمد ارزی است (رضوانی، 1382: 16). کشورها و منطقه ها به صورت فزایندهای به این حقیقت پی برده اند که برای حفظ وضعیت اقتصادی خود باید ابتکار عمل به خرج دهند و در صدد یافتن راه های تازه برآیند و همواره عاملی برای پیشرفت وضع اقتصادی است)وای گی و فایوسولا،1388: 261) و تاثیر فراوانی بر ابعاد اجتماعی ، فرهنگی و سیاسی کشور می گذارد. گردشگری علاوه بر ایجاد اشتغال، سرمایه های اقتصادی را به جریان می اندازد، به دنبال افزایش تقاضا برای سفر به داخل کشور امنیت داخلی را افزایش می دهد و به مشروعیت سیاسی در سطح بین المللی می انجامد و امروزه سفر نه اسباب تفریح و سرگرمی که به تدریج به ابزار شناخت و آگاهی زندگی مردمان، تفاهم با یکدیگر، و فراتر از آن به شناخت جهان پیرامون، حقایق آن و غنای بینش و نگرش آدمیان به مفاهیم زندگیشان تبدیل شده است )شجاعی و نوری، 1384) یک نیاز ضروری برای ایجاد تداوم در ساختارسازی و توسعه برنامه ها وجود دارد و گردشگری بیش از هر صنعت و فعالیت دیگری می تواند پایه های مداوم و موثری را برای برنامه های توسعه تحقیقاتی مهیا سازد (Briedenhann & Wickens,2004:6) .
این فعالیت علاوه بر درآمدزایی،ارزآوری، اشتغال زایی و تبادل فرهنگ ها، سهمی را در بین فعالیت های اقتصادی جهان ، از جمله صادرات به خود اختصاص داده است . ایران به سبب وجود جاذبه های فراوان طبیعی، تاریخی و فرهنگی در زمره مستعدترین کشورهای جهان محسوب می شود، لیکن وابستگی شدید درآمد ارزی به صادرات فرآورده های نفت و گاز، موجب کم توجهی به این فعالیت شده است. از این روست که تاکنون و به رغم پتانسیل بالای این فعالیت، فعالیت گردشگری سهم ناچیزی را در اقتصاد کشور به خود اختصاص داده است (میرکتولی و مصدق، 1389: 138).واز طرف دیگر کشور بیش از هر زمان دیگری با دشواری اشتغال دست به گریبان است و سیاستگذاران را برآن داشته تا به دنبال راه حل هایی خارج از الگوهای پیشین باشند . گردشگری به مثابه یک نظام پیچیده با ابعاد بزرگ می تواند راه برون رفت از این تنگنا باشد و به همین جهت باید آن را از تمامی جنبه های ممکن مورد بررسی و مطالعه قرار داد (شجاعی ، نوری ،1384). با وجود اینکه اکثر کشورها با گردشگری وفعالیت های مرتبط با آن سروکار دارند اما فقط تعداد معدودی از آن ها در این حیطه به عنوان یک شاخص مطرح هستند که این عامل به نحوه رویارویی کشور ها با پدیده گردشگری مربوط می شود. اکنون تجربه نشان داده است که هرکجا گردشگری به طور اتفاقی و بدون وجود برنامه ریزی و استراتژی مشخص توسعه یابد، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی متعددی ظهور پیدا خواهد کرد و در درازمدت مشکلات گردشگری بیش تر از فوائد آن می شود (رکن الدین افتخاری و مهدوی، 1385: 3).در این میان برنامه ریزی راهبردی بهترین گزینه برای شناخت قابلیت های گردشگری یک منطقه است.این نوع برنامه ریزی
برخلاف سایر انواع برنامه ریزی ها ،حالتی انعطاف پذیر داشته و قادر است عوامل داخلی وخارجی سازمان را برای ارائه یک راهبرد مناسب جهت توسعه بررسی وارزیابی کند.
1-1طرح مسئله
گردشگری یکی از پویاترین فعالیتهای اقتصادی عصرحاضر است که نقش مهمی در توسعه پایدار محلی ایفا می کند این فعالیت اقتصادی از طریق ترکیب و بکارگیری همزمان منابع داخلی وخارجی؛منافع اجتماعی ، زیست محیطی وفرهنگی زیادی را به دنبال دارد.اهمیت این فعالیت ونقش آن در توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باعث شده تا بسیاری از مدیران وبرنامه ریزان محلی، منطقه ای و ملی در اقصی نقاط دنیا برای گسترش آن برنامه ریزی و تلاش نمایند(جوان،سقایی،1383 :52). مطابق برآورد سازمان جهانی گردشگری، کل گردشگران دنیادر سال 1950، تقریبا25میلیون نفر ودر سال2000،حدود700 میلیون نفربوده است که این رقم در سال 2020به حدود یک میلیاردو600 میلیون نفر خواهدرسید.این ارقام نشان دهنده رشد7 درصدی دریک دوره پنجاه ساله(1950-2000)است؛به علاوه درآمدهای حاصل ازگردشگری در سال 1980 بالغ بر105میلیارد دلار بوده که این رقم در سال2000به 467 میلیارددلار رسیده است ودرسال2020 به حدودیک میلیاردو950 میلیون دلار خواهدرسید(سازمان جهانی گردشگری،20:2001).
کشورهای مختلف جهان در حال تبدیل گردشگری به عنوان یک راهبرد برای توسعه مناطق خود هستند(افتخاری وهمکاران،2:1392) وبرنامه ریزان وسیاستگذاران توسعه نیز از گردشگری به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه پایدار یاد می کنندو بر این باورندکه گردشگری به عنوان یک موضوع چندارزشی(Bodewes,1981:43) از راهکارهای مهم نیل به توسعه پایدار بشمار می رود.گردشگری می تواند ضرورت بکارگیری اقدامات حفاظت از میراث فرهنگی وطبیعی را نیز توجیه کند.از لحاظ اجتماعی،گردشگری در بهترین شکل خود، خدمات وتسهیلات تفریحی،فرهنگی،تجاری را برای استفاده گردشگران وساکنان فراهم می کند به طوری که ممکن است این امکانات وخدمات بدون گردشگری توسعه نیابد.گردشگری فرصت یادگیری مردم از دیگر فرهنگ هاو محیط زیست را نیزفراهم می کند.تفاوتهای سیاسی وجهان بینی حاکم و کاهش تعصب در دیدگاه ها،سبب دستیابی به تغییرات بین فرهنگ ها می شود بنابراین گردشگری می تواند مشکلات مختلفی همچون از دست دادن منافع اقتصادی بالقوه وانحرافات اقتصادمحلی،نابودی محیط زیست، از دست رفتن موجودیت وتمامیت فرهنگی همچنین سوء تفاهمات بین فرهنگ ها را حل کند.برای بهینه کردن منافع گردشگری یا پیشگیری یا به حداقل رساندن هرگونه مشکل احتمالی، برنامه ریزی مناسب ومدیریت دقیق گردشگری ضروری است(اینسکیپ،31:1391) و اولین گزینه در امرتوسعه هرمنطقه می باشد(سقایی،3:1390).به طور کلی اهمیت برنامه ریزی گردشگری نیز مانند هرنوع برنامه ریزی دیگربرای موفقیت وپیشگیری از مشکلات است.اگر برنامه ریزی با دقت انجام شودو با برنامه پیشرفت کلی کشور هماهنگ باشد دستیابی به اهداف بخش گردشگری می تواند بسیار موثر باشد(اینسکیپ،1391 :32).
یک مکانیسم فراگیر برنامه ریزی گردشگری ، برنامه ریزی راهبردی است.برنامه راهبردی گردشگری فرایندی است که هدفش بهینه سازی مزایای گردشگری به گونه ای که نتیجه اش توازن میان کمیت وکیفیت عرضه با مقدار صحیحی از تقاضا، سازگار با توسعه اجتماعی، اقتصادی محیطی پایدار و همچنین یک ابزار مدیریتی است. برنامه ریزی سیاسی در جهت کمک به ذات گردشگری در جهت سازماندهی اهداف آن است درحالی که تمرکز خود را برمنابع در دسترس برای کمک به کسب بیشترین منافع قرار می دهد. فرایند برنامه ریزی راهبردی اینگونه است که مقصد بایستی با روندهای جدید، بازارهای در حال تغییردر محیط وبازار رقابتی منطبق باشد و جامعیت برنامه ریزی بدین گونه است که مطابق با نوسانات باشد مخصوصا با توجه به شرایط متغییراقتصادی، اجتماعی وسیاسی کشور ایران واستان گلستان که مطالعه موردی این تحقیق وپایان نامه می باشد باید برنامه ریزی صورت گیردکه بتواند پاسخگوی تغییرات سریع آن باشد برنامه ای که از پویایی کافی برخوردار بوده و بتوان درهر مقطع زمانی بازخوردی از روند پیشرفت کاربه دست دهد و بتوان تغییرات مورد نیاز رابرآن اعمال کرد یعنی دارای یک سیستم باز باشد که در این صورت است که یک سازمان قادر است به هدفهای بلندمدت یا چشم انداز که همانا آرمان ها وایده ال های تمامی ذینفعان مقصد می باشد دست یابد در صورتی که برنامه های جامع سنتی قادر به پاسخگویی به شرایط کنونی نبوده و فقط برای حالتی از رشد آهسته منطقه پیش بینی شده اند(clark,1992:149-150) وبر اطلاعاتی بهم وابسته استوار است همچنین این الگوی راهبردی، مستلزم انطباق مبانی آن با شرایط ویژه اقتصادی-اجتماعی وفرهنگ هر کشور است وهر گونه گرته برداری و تقلید سطحی از کاربردهای عملی آن در سایر کشورها باماهیت نگرش راهبردی منافات دارد(هزارجریبی،کرمی،3:1390).
به بیان دیگربرنامه راهبردی گردشگری به مانند چتری است که تمام سازمان ها را به نحوی پوشش می دهدو مهمترین رکن در آن کارگروهی آن است یعنی احساس تعلقی که تمامی افراد درگیر نسبت به سازمان واهداف آنها دارند که این امر باعث تسهیل استقرار استراژی می شود.در مورد چشم انداز استان گلستان ، گردشگری مبنایی است برای توسعه سایر بخش ها اعم از اقتصادی ،اجتماعی، فرهنگی . چرا که گردشگری پتانسیل لازم برای توسعه چندجانبه را دارد به همین علت توسعه اقتصادی وکسب درآمد برای ساکنین، توسعه عمران شهری، گسترش خدمات تخصصی و اشتغال زایی با محوریت گرشگری در چشم انداز بیست ساله استان گلستان مدنظر می باشد که برای رسیدن به هدف، نیازمند یک برنامه راهبردی می باشیم تا بتوانیم با توجه به مقتضیات محلی با رویکرد مناسب به اهدف مورد نظر دست یابیم چرا که گلستان با دارا بودن منابع طبیعی سرشار وپتانسیل های بالقوه گردشگری هنوز جایگاه واقعی خود را در این حیطه کسب ننموده است. این پایان نامه برآن است تا با شناساندن موقعیت واقعی این استان و ارائه بهترین مدل و استراتژی توسعه از منظر گردشگری،گامی در جهت توسعه و آبادانی آن بردارد.
سوال اصلی این پایان نامه حول این سوال شکل می گردد که راهبردهای توسعه گردشگری استان گلستان کدامند؟ در راستای پاسخگویی به این سوال با بررسی وضعیت موجود گردشگری در ابعاد چهارگانه قوت ها،ضعف ها،فرصت هاوتهدیدها وچشم انداز توسعه گردشگری استان مقوله های اصلی در روندی از گردشگرپذیری استان در قالب مدل های آماری مدنظر مورد سنجش قرار گرفته تا راهبردهای توسعه استانی گلستان بازشناخته شده وراهکارهای اجرایی ارائه گردد.
1-2ضرورت و اهمیت تحقیق
نیاز به برنامه در عصر گردشگری به شکل برنامه استراتژیک مطابق با الگوی ساختاری هر منطقه امری است که تضمین های مکفی را در اختیار بخشهای تصمیم گیری واجرا قرار خواهد دادویکی از توانمندی های برنامه ریزی راهبردی این می باشد که بر وضعیت موجود برای برنامه ریزی آینده تکیه می کند در واقع پلی است که حال را به آینده متصل می کند همین مسئله باعث می شود این برنامه نسبت به برنامه های دیگر چند گام جلوتر باشد ودر رسیدن به توسعه موفق تر عمل نماید.درمورد استان گلستان با توجه به محرومیت آن، درصد بالای بیکاری، درآمد پایین، اقتصاد تک محصولی که همگی ناشی از ناکارآمدی وضعف برنامه های موجود برای استفاده از قابلیت های این استان می باشد که باید گامی در جهت رفع محرومیت آن برداشته شود.که در این میان گردشگری می تواند بهترین رهیافت برای توسعه اقتصادی در قلمرو ملی به خصوص درزمانی که سود سایر بخش های اقتصادی در حال کاهش است باشد (پاپلی یزدی, سقایی،1385: 82) در صورتی که استان گلستان به لحاظ داشتن عناصر مهم جذب گردشگر چون مناظر بدیع،آثار باستانی، تنوع اقلیمی وتمدن ریشه دار، حظور بیش از ده قوم مختلف و وجود اکوتوریسم های طبیعی، تالابهای بین المللی، دارنده تنها جزیره ایرانی در دریای خزر، برخورداری از 86 نقطه گردشگری، وجود بناها و یادمانهای تاریخی می تواند به عنوان استان هدف گردشگری کشور بشمار آید وهمچنین قرار گرفتن در مسیر راه زائران بارگاه ملکوتی حضرت رضا(ع) که سالانه مسافران بیشماری را به آن دیار هدایت می کند که باید به نحو منطقی وقابل پذیرش به توقف بیشتر در این استان ترغیب نمود و همچنین بخاطر موقعیت استراتژیک که یکی از دروازه های اصلی آسیای میانه از طریق مرزپل در داشلی برون در گنبد می باشد از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. ولی متاسفانه آمارها نشان دهنده این واقعیت می باشد که گلستان با وجود این توانمندی ها سهم ناچیزی از درآمدهای گردشگری را به خود اختصاص داده است و این ناکامی نشان دهنده این موضوع می باشد که برنامه یزی ها در زمینه جذب گردشگر ناموفق عمل کرده اند چراکه اکثر جاذبه های گردشگری برای گردشگران چه داخلی وچه خارجی هنوز ناشناخته اند (سقایی،3:1390) واین بدان معناست که گلستان هنوز به طور صحیحی در مسیر توسعه قرار نگرفته چرا که گردشگری میتواند اصلی ترین نیرو محرکه توسعه این استان باشد زیرا علاوه برپیشرفت های اقتصادی می تواند باعث پیشرفت در زمینه های اجتماعی- فرهنگی نیز شود و تنها عاملی می باشد که باعث برون رفت استان گلستان از تنگناهای موجود می شود. بر این مبنا برای بهره گیری از ظرفیت های آن نیازمند مطالعه، بررسی وبرنامه ریزی دقیق است(همان،3:1390) چراکه تحلیل رفتارهای مناطق مختلف در مواجهه با کارکرد واگذار شده (عجین شده) یا خودجوش آن منطقه از مهم ترین عواملی است که در نظام برنامه ریزی استراتژیک به آن پرداخته می شود که نتیجه استفاده صحیح ازبرنامه، رسیدن به توسعه پایدار است که پیامد آن، تقویت زندگی ساکنین و حفاظت ازمنابع مرتبط با گردشگری می باشد.
1-3 اهداف تحقیق
هدف از این تحقیق بررسی جایگاه گردشگری استان گلستان و اقداماتی برای توسعه آن در جهت شناسایی قابلیت های آن در سطح ملی وبین المللی برای جذب گردشگر می باشد که این مسائل نیازمند یک برنامه ریزی صحیح و مدیرانی با تجربه که استان گلستان را از حالت تک محصولی بودن آن خارج کنندو از گردشگری در جهت دست استفاده کنند.
هدف در اینجا کاربردی است وبیان نمودن ظرفیت های گردشگری استان گلستان براساس چارچوب نظری :
1- شناسایی و معرفی جاذبه های طبیعی وتاریخی استان گلستان
2- بررسی عوامل موثر بر درک گردشگری
3- بررسی عوامل تاثیرگذار بر جذب گردشگران داخلی و خارجی
4- بررسی اثرات گردشگری بر استان گلستان
1-4 سوالات تحقیق
- ارزیابی وضعیت موجود گردشگری استان گلستان نشان دهنده چه مسائل ومشکلاتی است؟
- سیاست های اجرایی توسعه گردشگری استان گلستان در چارچوب کدام استراتژی قابل ارائه است؟
- راهبردهای توسعه گردشگری استان گلستان کدامند؟