بسیاری از مسائل مالی دارای ماهیتی چند معیاره و چند هدفه بوده که بعضا این معیارها و اهداف با یکدیگر در تضاد می باشند. برنامه ریزی تامین مالی یکی از همین مسائلی است که معیارها و اهداف متعددی در تصمیم گیری های مربوط به آن دخیل بوده و همین امر، استفاده از روش های چند معیاره و چندهدفه را برای اخذ تصمیم بهینه در تامین مالی ضروری ساخته است. تنوع روش های تامین مالی و پیچیدگی تصمیم های مزبور در چند دهه اخیر افزایش چشم گیری داشته است. این رشد گسترده، نیاز فزاینده ای به مدلهای فراگیر و یکپارچه ایجاد نموده که برای پاسخگویی به این نیاز، مدل سازی مالی از پیوند رویکرد مالی و برنامه ریزی ریاضی به وجود آمده است. این مدلها از پیشرفت های برنامه ریزی ریاضی و مباحث مالی به موازات هم استفاده می نمایند (آذر و معماریانی، 1376).
ماهیت چندهدفه مساله تصمیم گیری تامین مالی و نیز فقدان مدلی مناسب و جامع در این زمینه، ضرورت ایجاد یک سیستم پشتیبان تصمیم را برای تصمیم گیران حوزه مالی دو چندان می کند. مدیران شرکت های هلدینگ نیز با این مساله روبرو بوده و با توجه به مشکلاتی که در زمینه تامین مالی دارند، در جستجوی مدلی هستند که بتواند آنها را در تامین مالی هرچه بهتر یاری رساند.
بنابراین از یک طرف با توجه به اهمیتی که شرکت های هلدینگ در اقتصادهای نوپا داشته و نیز اهمیت اجرای بازار سرمایه داخلی صحیح و تامین مالی مناسب در شرکت های هلدینگ به منظور دستیابی به اهداف شرکت و از طرفی دیگر با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در این زمینه در کشور ما صورت نپذیرفته و نیز مدیران شرکت های هلدینگ برای موفقیت نیاز به مدلی جهت تامین مالی مناسب دارند، لذا ضرورت دیده شد تا مدلی طراحی گردد که ضمن معرفی بازار سرمایه داخلی، به مدیران شرکت های هلدینگ در تامین مالی هرچه بهینه تر شرکت کمک کند.
بر اساس توضیحات و نکات فوق چگونه می توان با توجه به شرایط محیطی حاکم بر شرکت های هلدینگ و ویژگی های خاص مربوط به آنها و نیز ترجیحات مدیران ارشد، ساز و کاری مناسب به منظور تامین مالی مناسب برای واحدهای تابعه این شرکت ها طراحی نمود؟
1-2 بیان مساله تحقیق
شرکت های هلدینگ از ساختارهای سازمانی متعارف در بسیاری از کشورها بوده و نقشی بسیار اساسی در اقتصاد هر کشور ایفا می کنند. در دنیای کنونی مدیران شرکت های هلدینگ با محیطی پویا و دائما در حال تغییر رو به رو هستند. به عقیده وینسو (1982)، آنها با مسائلی همچون ساختارهای مالیاتی گوناگون، ریسک نرخ ارز، ریسک نوسان نرخ بهره، بازار سرمایه ناکارا و مسائلی از این قبیل مواجه هستند. یکی از دغدغه های اصلی مدیران شرکت های هلدینگ و واحدهای تابعه، بحث تامین مالی مناسب است. بنابراین، چنین مدیرانی نه تنها باید نگران تعیین ساختار سرمایه بهینه باشند بلکه باید به منابع وجوه هم توجه فراوانی داشته باشند. بنابراین توجه به شرکت های هلدینگ و تامین مالی در این شرکت ها از اهمیت خاصی برخوردار است.
به عقیده باردلت و دیگران(2011)، مهمترین تصمیماتی که توسط مدیران شرکت های هلدینگ اخذ می شود، تصمیمات مربوط به تامین مالی و چگونگی تخصیص منابع بدست آمده بین واحدهای تابعه است. یکی از مزایایی که شرکت های هلدینگ نسبت به شرکت های تک بخشی دارند این است که این شرکت ها از امکان تامین مالی داخلی یا استفاده از مکانیزم بازار سرمایه داخلی برخوردارند. در شرکت های هلدینگ مدیران توانایی انتقال وجوه بین واحدهای تابعه به منظور سرمایه گذاری در بهترین فرصت ها و بنابراین ایجاد بازار سرمایه داخلی را دارند. در این رابطه مدیران عالی به عنوان یک سرمایه گذار به ارزیابی فرصت های کسب و کار در شرکت می پردازند. اما گاهی اوقات ممکن است سوگیری های خاصی در تخصیص سرمایه به واحدهای تابعه ایجاد گرد. بنابراین نیاز است مدلی طراحی گردد تا مدیران را در تامین مالی و تخصیص هرچه بهینه تر منابع یاری رساند و از ناعدالتی ها در تخصیص وجوه جلوگیری کند.
لنگ و استالز(1994) در مطالعه ای نشان دادند شرکت های هلدینگی که از مکانیزم بازار سرمایه داخلی استفاده کردند نسبت به شرکت های هلدینگی که واحدهای تابعه آن به صورت مستقل عمل می نمودند، وضعیت بهتری از لحاظ عملکرد مالی دارند( شین و استالز ،1998).
با بررسی صورت های مالی واحدهای تابعه شرکت های هلدینگ پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران نظیر شرکت هلدینگ غدیر، ملاحظه شد مراودات مالی بین این واحدها بسیار ناچیز است و تامین مالی داخلی در این شرکت ها صورت نمی پذیرد. از این رو می توان گفت شرکت های هلدینگ ایرانی از مکانیزم بازار سرمایه داخلی استفاده نمی کنند. گرچه ممکن است شرکت های هلدینگ ایرانی وضعیت خوبی داشته باشند، اما برای رسیدن به وضعیتی بهتر و نیز حداکثرسازی ارزش شرکت هلدینگ، نیاز است مدلی طراحی گردد تا ضمن بکارگیری مفروضات بازار سرمایه داخلی، مدیران را در تامین مالی هر چه بهتر یاری رساند.
از طرفی دیگر بسیاری از مسائل مالی دارای ماهیتی چند معیاره و چند هدفه بوده که بعضا این معیارها و اهداف با یکدیگر در تضاد می باشند. برنامه ریزی تامین مالی یکی از همین مسائلی است که معیارها و اهداف متعددی در تصمیم گیری های مربوط به آن دخیل بوده و همین امر، استفاده از روش های چند معیاره و چندهدفه را برای اخذ تصمیم بهینه در تامین مالی ضروری ساخته است. تنوع روشهای تامین مالی و پیچیدگی تصمیم های مزبور در چند دهه اخیر افزایش چشم گیری داشته است. این رشد گسترده، نیاز فزاینده ای به مدلهای فراگیر و یکپارچه ایجاد نمود که برای پاسخگویی به این نیاز، مدل سازی مالی از پیوند رویکرد مالی و برنامه ریزی ریاضی به وجود آمده است. این مدلها از پیشرفت های برنامه ریزی ریاضی و مباحث مالی به موازات هم استفاده می نمایند. (آذر، 1376). بنابراین ضروری است تا یک مدل ریاضی برای تامین مالی شرکت های هلدینگ طراحی گردد تا همه اهداف یا آرمانهای مورد نظر مدیران را در نظر بگیرد.
بنابراین به دنبال طراحی مدلی هستیم که مدیران شرکت های هلدینگ و واحدهای تابعه را در اجرای هرچه صحیح تر بازار سرمایه داخلی کمک کرده و آنان را در برنامه ریزی تامین مالی با توجه به اهداف متعدد و متضاد یاری رساند. لذا سوالی که در این تحقیق با آن روبرو هستیم، این است که چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم طراحی کرد تا شرکت های هلدینگ را در برنامه ریزی تامین مالی با توجه به رویکرد بازار سرمایه داخلی یاری رساند.
1-3 اهمیت و ضرورت تحقیق
از لحاظ نظری فواید و اهمیت این تحقیق به شرح ذیل است:
مطالعه شرکت های هلدینگ بنا به دلایل زیر از اهمیت برخوردار است:
- شرکت های هلدینگ یکی از اشکال سازمانی متعارف در بسیاری از کشورها هستند.
- چنین شرکت هایی از بازیگران اصلی اقتصادهای نوپا به شمار می آیند.
- این شرکت ها می توانند کمبود منابع مالی، انسانی و مواد را جبران کرده و از این حیث به مزایای رقابتی دست یابند که شرکت های تک واحدی هرگز نمی توانند به آن دست پیدا کنند.
تشکیل شرکت های هلدینگ مزایای بسیاری دارد. برخی از این مزایا عبارت اند از:
- افزایش قدرت مالی در برابر شرایط پر ریسک بازار؛
- توانایی بسیج کردن کارمندان و کارگران با تجربه در جهت تامین نیازهای شرکت های عملیاتی؛
- ایجاد یک دیوار حافظ بسیار قدرتمند میان شرکت مادر و توابع در جهت کاهش ریسک های مالی؛
- تنوع گرایی در مجموعه داده ها، فرآیندها و ستاده های شرکت؛
- استفاده کامل از تشویق های اقتصادی در سیستم های مالیاتی و
- ایجاد یک بازار سرمایه داخلی و فراهم نمودن یک حالت جایگزین مالی که بدینوسیله وابستگی مالی شرکت به بازارهای سرمایه ای خارجی کاسته می شود.
یکی از مزایای بالقوه شرکت های هلدینگ، ایجاد بازار سرمایه داخلی است.مزایای ایجاد بازار سرمایه داخلی عبارت اند از:
- نقش بسیار اساسی در گردش وجوه میان واحدهای شرکت های هلدینگ دارد.
- تخصیص منابع داخلی در بازار سرمایه داخلی می تواند کاراتر از تخصیص هایی باشد که توسط بازار سرمایه خارجی صورت می پذیرد.
- استفاده از بازار سرمایه داخلی باعث تعامل بهتر با بازار سرمایه خارجی می شود.
- استفاده هرچه کاراتر و بیشتر از بازار سرمایه داخلی، منجر به افزایش ارزش شرکت خواهد شد.
- بازار سرمایه داخلی یکی از کانال های مهم تخصیص سرمایه در اقتصادهای نوین صنعتی است.
- گاهی اوقات تامین مالی خارجی همراه با مشکل است اما تامین مالی داخلی در دسترس بوده و مزیت بیشتری نسبت به بازار سرمایه خارجی دارد.
- شاید مهمترین تصمیمی که توسط مدیران عالی شرکت های هلدینگ گرفته می شود بحث تخصیص سرمایه و گردش وجوه میان واحدهای تابعه باشد.
بنابراین از یک طرف با توجه به اهمیتی که شرکت های هلدینگ در اقتصادهای نوپا داشته و نیز اهمیت اجرای بازار سرمایه داخلی صحیح و تامین مالی مناسب در شرکت های هلدینگ به منظور دستیابی به اهداف شرکت و از طرفی دیگر با توجه به اینکه تحقیقات زیادی در این زمینه در کشور ما صورت نپذیرفته و نیز مدیران شرکت های هلدینگ برای موفقیت نیاز به مدلی جهت تامین مالی مناسب دارند، لذا ضرورت دیده شد تا مدلی طراحی گردد که ضمن معرفی بازار سرمایه داخلی، به مدیران شرکت های هلدینگ در تامین مالی هرچه بهینه تر شرکت کمک کند.
اهمیت و ضرورت عملی تحقیق نیز عبارت است از:
- کاربرد فراوان مدل طراحی شده در شناسایی منابع بالقوه؛
- اجرای صحیح بازار سرمایه داخلی در شرکت های هلدینگ و واحدهای تابعه؛
- تامین مالی مناسب و
- کاهش هزینه سرمایه و حداکثرسازی ارزش شرکت.
1-4 اهداف تحقیق
هدف اصلی این تحقیق دستیابی به الگوی پشتیبانی تصمیم گیری تامین مالی در شرکت های هلدینگ می باشد.
هدف های فرعی این تحقیق عبارت اند از:
- تعیین امکانپذیری ورود فرضیات “بازار سرمایه داخلی” در مدل های تامین مالی سنتی؛
- تعیین میزان تامین مالی خارجی توسط واحدهای تابعه شرکت های هلدینگ؛
- تعیین میزان تامین مالی داخلی(استفاده از مکانیزم بازار سرمایه داخلی) توسط واحدهای تابعه شرکت های هلدینگ؛
1-5 سوال های تحقیق
سوال اصلی:
چگونه می توان با توجه به آرمان های مورد نظر در تامین مالی شرکت های هلدینگ، یک مکانیزم پشتیبان تصمیم طراحی کرد تا شرکت های هلدینگ را در برنامه ریزی تامین مالی با توجه به رویکرد بازار سرمایه داخلی یاری رساند.
سوالات فرعی:
- چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی تامین مالی شرکت های هلدینگ با رویکرد بازار سرمایه داخلی طراحی کرد تا کمترین هزینه سرمایه را برای واحدهای تابعه به همراه داشته باشد.
- چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی تامین مالی شرکت های هلدینگ با رویکرد بازار سرمایه داخلی طراحی کرد تا منجر به حداکثرسازی سود هر سهم واحدهای تابعه شود.
- چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی تامین مالی شرکت های هلدینگ با رویکرد بازار سرمایه داخلی طراحی کرد تا منجر به حداقل سازی ریسک مالی واحدهای تابعه شود.
- چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی تامین مالی شرکت های هلدینگ با رویکرد بازار سرمایه داخلی طراحی کرد تا منجر به تامین مالی تا حد ممکن دقیق واحدهای تابعه شود.
- چگونه می توان یک مکانیزم پشتیبان تصمیم برای برنامه ریزی تامین مالی شرکت های هلدینگ با رویکرد بازار سرمایه داخلی طراحی کرد تا منجر به تعیین ساختار سرمایه مناسب هر یک از واحدهای تابعه شود.
1-6 تعریف مفهومی واژگان کلیدی تحقیق
- شرکت هلدینگ: شرکت هلدینگ یک شرکت سرمایه گذاری، مدیریتی و تخصصی است که دارنده بخش نسبتا زیادی از سهام دیگر شرکت هاست و به خاطر همین حق سهم، می تواند بر آنها مدیریت نماید(حنفی زاده و شفیعی، 1388: ص12).
- بازار سرمایه داخلی: بازار سرمایه داخلی مکانیزمی است که به وسیله آن مرکز اصلی شرکت(هولدینگ)، سرمایه را به واحدهای گوناگون شرکت تخصیص می دهد(پی یر،2002).
- بدهی: بدهی ها ادعاهای بیرونی بوده و به معنی تعهدات اقتصادی قابل پرداخت به افراد بیرون از واحد تجاری می باشند(هورن گرن و دیگران، 1926، ص:23)
- هزینه سرمایه:حداقل نرخ بازدهی که شرکت باید بدست آورد تا بازده مورد نظر سرمایه گذاران در شرکت تامین شود(پی نوو،1388، ص:317).
- سود هر سهم: سود هر سهم نشان دهنده مبلغ سودی است که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی بدست آورده است(پی نوو،1388، ص:48).
- ریسک مالی: ریسک مالی ریسکی است که به طور مستقیم بر سودآوری شرکت ها اثر می گذارد و می توانند حتی شرکتی را از پای درآورد(راعی و سعیدی، 1388، ص:61)
- برنامه ریزی آرمانی: برنامه ریزی آرمانی یکی از مهمترین مدل های برنامه ریزی چند هدفه است که به دنبال حداقل کردن انحرافات میان اهداف می باشد(مومنی، 1389، ص:105).
- ساختار سرمایه: ساختار سرمایه یا ساختار مالی به ترکیب خاصی از بدهی های بلند مدت و حقوق صاحبان سهام که برای تامین مالی عملیات یک شرکت مورد استفاده قرار می گیرد اطلاق می شود(راس و دیگران،2002).
-Multi-business
Internal Capital Markets