یکی از آسیبهای مهم در همهی جوامع انسانی، ارتکاب جرم قتل است که به عنوان یکی از قدیمیترین جرایم در جهان مطرح میباشد، در واقع از زمانی که جامعهی بشری شکل گرفت و کشاکش و اصطکاک منافع بین انسانها آغاز شد جرم قتل نیز به وجود آمد. به طور کلی جنایت بر نفس به سه قسم: عمدی، غیر عمدی و خطای محض تقسیمبندی میگردد و هر جرمی به تناسب خود دارای مجازاتی است، مجازات قتل، قصاص و در مرحله خفیف تر آن، تبدیل قصاص به دیه میباشد که اولیای دم اجرای آن را نسبت به قاتل خواستار میشوند و مجازات قتل همواره به عنوان یک عامل تسلیدهنده بازماندگان مقتول مد نظر بوده است، اما اولیاء دم معمولاً نقش تعیینکنندهای در مورد مجازات قاتل دارند. با بخشش ولی دم، قاتل زندگی خویش را ادامه داده و با عدم عفو او حیات قاتل فرجام مییابد. دین اسلام کاملترین دین است و احکام آن از سوی خداوند متعال تشریع شده است، در این احکام به خصوصیات و ویژگیهای فطری و ذاتی انسان توجه شده است، از جملهی این احکام قصاص است که اسلام در این مورد هم مانند دیگر مجازات ها از یک نظریه مختلط پیروی میکند و از ویژگیهای آن جامع بودن آن نسبت به آثار مادی و معنوی مجازات، توجه به خصوصیات و ویژگیهای فطری و ذاتی انسان و هم چنین نسبی بودن و عدم مطلقگرایی آن را میتوان نام برد. قصاص در اسلام هم به گذشته (یعنی به جرم و مستحق بودن مجرم و تحقق عدالت و تحقق آثار و نتایج فردی و اجتماعی) و هم به آینده توجه داشته یعنی آثار اجرای قصاص هم به گذشته و هم به آینده بر میگردد و قصاص بهترین راه برای جلوگیری از وقوع جرایم علیه تمامیت جسمانی افراد است که از مهمترین کارکردهای قصاص پیشگیری از وقوع جرم و حفظ نظم و امنیت اجتماعی است و کارکردهای دیگری چون عدالت، التیام روحی مجنی علیه با اولیای دم و تهذیب مجرم در کنار آن تحقق مییابد و میتوان به یقین گفت نسبت جرایم در جوامعی که مجازات قصاص در آنها وجود دارد نسبت به جوامعی که اینگونه مجازات ها وجود ندارد بسیار کم تر است.
قصاص یک حق خصوصی است، جنبهی حقالناسی آن بر جنبهی الهی این مجازات غلبه دارد و این مجازات بدون درخواست کسانی که حق قصاص دارند قابلاجرا نیست و شارع مقدس نیز تأکید کرده که در صورت امکان این مجازات اجرا نشود یعنی اولیای دم مجرم را عفو نمایند بنابراین میتوان نتیجه گرفت که وجود چنین قانونی میتواند جلوی اینگونه جرایم را بگیرد و از اینگونه جرمها پیشگیری نماید و این مسئله با توجه به آن چه گفته خواهد شد مورد نظر قانونگذار اسلام هم بوده است اگر اینگونه نبود قانونگذار اسلام فقط بر اجرای قصاص و مجازات ها تاکید مطلق میکرد البته باید خاطرنشان کرد که این قانون در صورتی مؤثر است که امکان اجرای آن وجود داشته باشد. وجود چنین حکمی بدون پشتوانهی اجرایی موثر نیست و اگر قابلیت اجرایی نداشته باشد آن بازدارندگی مورد نظر را نخواهد داشت. بنابراین فلسفهی قصاص این است که اسلام با قانونگذاری قصاص و تعیین شرایط وجودی برای آن سعی دارد تا عدالت برپا شود و از تجاوز و هرجومرج و کشت و کشتار جلوگیری شود. اجرای قصاص اسلامی، خونریزی و جنگ و تباهی را نابود میکند و موجب التیام روحی اولیای دم میشود هم چنین اجرای قصاص موجب حیات اجتماعی و فردی میشود.
معمولاً علاقه و رابطهای که میان والدین و فرزندان وجود دارد، سدّی برای هتک حریم جانیِ فرزندان از جانب والدین ایشان میشود لکن موارد استثنایی اتفاق میافتد که مرتکب قتل از اولیای دم است، یعنی حیات فرزند را کسانی از او سلب مینمایند که خود، عامل به وجود آمدنش بودهاند و به عنوان سرپرست و ولی قانونی او محسوب میشوند. بنابراین مجازات قصاص نفس در مورد ایشان مانند سایرین نبوده و مورد دقت و مداقه است، البته لازم به ذکر است که این نکته بیان شود که قتل فرزند توسط والدین آنها به ندرت و یا خیلی کم انگیزه مالی دارد و عمومأ به خاطر مسایل ناموسی یا تمرد فرزند از والدین است، که گاهی نتیجهی این تمرد منجر به بیآبرویی والدین و از جمله سایر اعضای خانواده می شده که عمومأ پدر را وادار به قتل فرزند خویش می نموده و میتوان گاهی این قتلها را ناشی از تعصبات کور والدین از جمله پدر دانست که در عصر جاهلیت اقدام به کشتن دختران خود مینمودند و حتی اقدام به سر بریدن و قربانی کردن پسران خود نیز میکردند و گاهی به خاطر ترس از تنگدستی فرزندان خود را میکشتند که دین مبین اسلام این کوردلان را با چراغ هدایت خود آگاه کرد و گاهی هم از ترس و یا به خاطر حفظ و ثبات قدرت، حاکمان و پادشاهان اقدام به کشتن فرزند خویش میکردند و مادرانی هم بودهاند – آمار آنها در دنیا کم نیست – اقدام به روابط نامشروع کردهاند و فرزند ولدالزناء خود را به خاطر کتمان کردن این عمل قبیح و حفظ آبروی خود سقط میکنند و یا پس از تولد آنها را به قتل میرسانند، در قانون مجازات اسلامی ایران، مقررات خاصی برای قتل فرزند توسط مادر به چشم نمیخورد. بنابراین مجازات این قتل نیز هم چون بقیهی قتلها، قصاص میباشد و قصاص هم قابل تخفیف نیست، اما قانون مجازات اسلامی صورتی را پیشبینی کرده است که در قوانین کیفری خارجی به جز کشورهایی که حقوق کیفری آنها تحت تأثیر فقه اسلامی میباشد، سابقه ندارد و آن قتل فرزند توسط پدر و جد پدری میباشد که قانون مجازات اسلامی جدید مصوب: 1/2/1392در مادهی 301، به شرح زیر مقررمی دارد:
«قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیُ علیه نباشد و مجنیُ علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد».
در بحث قصاص نفس، مجازات قتل عمدی در حقوق ایران، قصاص میباشد. اما ممکن است موانعی رخ دهد که اعمال مجازات قصاص را ناممکن سازد .یکی از این موانع، پدر بودن قاتل برای مقتول میباشد که به تبع آن بحث مادر بودن قاتل نیز مطرح میشود، حقوق کیفری ایران به شدت تحت تأثیر فقه امامیه میباشد و فقهای امامیه هم در وجوب قصاص مادر به خاطر قتل فرزند اتفاق نظر دارند. اما مشهور فقهای اهل سنت بر خلاف فقهای شیعه فتوا دادهاند. از طرفی ادلهی ارائهشده از سوی طرفین نشان میدهد که برخی از ادلهی مخالفین از استحکام زیادی برخوردار است و قانونگذار باید به این ادله توجه کند و خلأیی را که در این زمینه احساس میشود جبران کند.
کشتن دیگری به معنای واردکردن خسارت بر او است. مصلحت قصاص نیز برای جبران آن خسارت است. عنصر عمد در قصاص جایگاه ویژهای دارد و مطالبهی ولی دم شرایط تحقق قصاص را فراهم میسازد. اما شرایط مذکور در قتل فرزند توسط پدر ثابت نیست زیرا در اینجا خسارت بر دیگری نیست بلکه خسارت بر خود است از طرفی عشق پدر به فرزند موجب ورود شبههی عمد در قتل میشود، سوم اینکه مطالبهی ولی به عنوان شرط مهم، در اینجا معدوم است. بنابراین قیاس قتل فرزند توسط پدر با قتل پسر همسایه معالفارق است به اینکه تفاوت مصالح موجب تفاوت احکام شده است. مضافاً قتل فرزند بدون مجازات نخواهد بود و شیوهی قتل و انگیزهی قتل نیز تأثیری در این حکم ندارد، لذا دلیل عدم قصاص پدر، روایات و اجماع میباشد. فقهای اهل سنت چون ملاک حکم را ولادت میدانند، به مقتضای معنای والد، مادر و اجداد پدری و مادری را نیز مشمول حکم دانستهاند ولی امامیه به مورد نص اکتفا کردهاند، البته بنا به صدق عرفی و اجماع فقها، جد پدری نیز در حکم پدر است.
تا آن جا که نگارنده اطلاع دارد کتاب و تحقیق مستقلی در رابطه با مجازات پدر و مادر در جرم کشتن فرزند از منظر فقه امامیه، اهل سنت و حقوق ایران تألیف نشده است، درحالیکه میتوان این موضوع را مورد بررسی قرار داد و تحقیقات و تألیفات مستقلی را در این زمینه به رشتهی تحریر درآورد چرا که از منظر جرم شناختی ماده 301 ق.م.ا. قابل توجیه نیست، هم چنین این مادهی قانونی هر چند پدر را از مجازات قتل فرزند معاف ننموده لکن این لطف را به پدر مبذول فرموده و او را از مجازات قصاص معاف کرده اما راجع به مجازات مادر در جرم موصوف مسکوت مانده، فلذا چنین استنباط میشود که قتل فرزند توسط مادر با دیگر قتلها هیچ تفاوتی ندارد و حکم مجازات پدر به مادر تسری پیدا نمیکند.
علت تبعیض پدر و مادر در جرم قتل فرزند علیالظاهر از لحاظ عقلی مقبول نیست. از این رو نگارنده ضروری دانست پایاننامهی خود را در این زمینه به رشته تحریر در آورد و هدف از انجام پایاننامهی حاضر، آشنا ساختن علاقهمندان با نظرات فقهای امامیه و اهل سنت و روایات راجع به جرم قتل فرزند توسط والدین و مصادیق مرتبط آن از منظر فقها و حقوق ایران میباشد و با توجه به این که منابع این موضوع بسیار اندک میباشد، انجام چنین کاری چندان آسان نبود.
تحقیق حاضر به روش توصیفی و کتابخانهای است که در فصل اول به ارایهی کلیات، در فصل دوم به بیان مفاهیم لغوی و اصطلاحی و تعاریف فقهی و حقوقیِ انواع قتل و مجازات آنها و فلسفه و ادلهی قصاص، فصل سوم متشکل از دو بخش است که در بخش اول آن به بررسی حقوقی عدم قصاص پدر در قتل عمد فرزند، و در بخش دوم به بررسی فقهی عدم قصاص پدر در قتل عمد فرزند پرداختهایم و فصل پایانی را به مجازات کشتن فرزند توسط مادر از منظر حقوقی و فقه امامیه و اهل سنت اختصاص دادهایم و در نهایت با نتیجهگیری و پیشنهادات پژوهش موصوف را به پایان رساندهایم.
1-1- بیان مسئله
دعوی قتل فرزند توسط پدر و عدم تجویز قصاص وی در فقه و حقوق اسلامی، از مباحثی است که نیازمند پرداختن به تأملات تئوریک حقوقی، بازسازی ایدئولوژی اسلامی، مبنا و تبیین سیاست جنایی فقهی است.
بیان حکم کشتن فرزند به دست پدر یا مادر از منظر قوانین، مجازات اسلامی است. که به روش تحلیلی و با بهرهگیری از آیات، روایات، کتب تفسیری و فقهی شیعه و سنی نوشته شده است. مؤلف، به منظور بیان بزرگی این گناه از نظر اسلام و پیش نهاد برای بازنگری در قانون مجازات اسلامی مربوط به این جرم، این پایاننامه را تدوین کرده است. برخی از عناوین مطرحشده عبارتاند از: مجازات کشتن فرزند از دیدگاه قرآن و فقه امامیه و اهل سنت، بررسی ادلهی تفاوت مجازات پدر و مادر در قتل فرزند، ادلهی قصاص، دلایل الحاق مادر به پدر و عدم قصاص مادر، مجازات کشتن فرزند در حقوق و قانون مجازات اسلامی، استفاده از استفتائات فقهای عظام، نتیجهگیری نهایی و پیش نهاد اصلاح این مادهی قانونی.
لازم به ذکر است که در قانون مجازات اسلامی سابق در ماده 220 قانونگذار چنین بیان نموده بود: «پدر یا جد پدری که فرزند خود را بکشد قصاص نمیشود و به پرداختِ دیهی قتل به ورثهی مقتول و تعزیر محکوم خواهد شد» و طبق مادهی 301 قانون مجازات جدید مصوب 1/2/1392 قانونگذار چنین بیان نموده: «قصاص در صورتی ثابت میشود که مرتکب، پدر یا از اجداد پدری مجنیُ علیه نباشد و مجنیُ علیه، عاقل و در دین با مرتکب مساوی باشد».
قصاص نکردن پدر یا جد پدری به اتهام قتل فرزند منحصر به قتل بدون اختیار است. موضوع تغییر مادهی 220 قانون مجازات اسلامی در راستای اصلاح مواردی از قانون که شور دوم آن در کمیسیون حقوقی قضایی مجلس مطرح شده است موضوعی است که با وقوع جرایم متعدد از سوی پدران از قتل فرزند تا وقوع فجیعترین کودکآزاریها بیش از پیش برجسته شده است. کار تا جایی پیشرفت که مخبر کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اعلام کرد در صورتی که آمار آزار و اذیت فرزند به ویژه قتل آنها از سوی پدر زیاد باشد، احتمال دارد که در اصلاح موادی از قانون مجازات اسلامی، برای پدر مجازات سختتری در نظر بگیریم. رحیمی با اشاره به ضرورت اصلاح ماده 220 (301جدید) قانون مجازات اسلامی برای قصاص پدرانی که با آزار و اذیت فرزند خود، قتل وی را رقم میزنند گفته بود: طبق قانون، والدین میتوانند کودک خود را از باب تأدیب و تربیت در حدی که به آن دیه تعلق نگیرد، تنبیه کنند، بر این اساس اگر پدری مرتکب قتل فرزند خود شود، قصاص نخواهد شد اما دیه و زندان به او تعلق میگیرد. (شاکری گلپایگانی،1382، شمارهی 32). بر اساس این ماده هرگاه پدر و یا جد پدری، فرزندش را به قتل رساند، قصاص نمیشود و به پرداخت دیهی قتل و تعزیر محکوم میشود؛ اعمال این قانون در حالی است که طبق مادهی 223 (304جدید) قانون مجازات اسلامی هرگاه فرد بالغی طفل نابالغی را به قتل رساند، قصاص میشود. حقوق کیفری ایران به خصوص حقوق کیفری اختصاصی تحت تأثیر فقه امامیه میباشد. مجازات قتل عمد در فقه با توجه به نص قصاص است (آیات مربوط به قصاص: 178 ،179، 194 سورهی بقره و 45 سورهی مائده است) پس در رابطه با قصاص نص داریم، و این امر در برابر قتل عمد در جامعه باید اعمال گردد. طبق مادهی 381 ق.م.ا. مجازات قتل عمد در حقوق ایران قصاص میباشد.
1-2- سؤالات تحقیق
1- مجازات پدر در جرم قتل فرزند از منظر حقوق و فقه امامیه و اهل سنت دارای چه احکامی است؟
2- مجازات مادر در قتل فرزند از منظر حقوق ایران، فقه امامیه و اهل سنت چگونه است؟
3- از نظر فقهای امامیه و اهل سنت، حق فرزند به خونخواهی از مادر برای قصاص پدر خویش چگونه است؟
1-3- فرضیهها
فرضیههایی که در این پایاننامه جهت اثبات و یا مورد آن تدوین شده است.
عبارتاند از:
1-مجازات پدر در جرم قتل فرزند از منظر حقوق و فقه امامیه و اهل سنت عدم قصاص است لکن معاف از تعزیر و پرداخت دیه به ورثهی مقتول نیست.
2-در مجازات مادر در قتل فرزند فقه امامیه و حقوق ایران قایل به قصاص و اهل سنت قایل به عدم قصاص هستند.
3-مشهور فقهای امامیه و اهل سنت معتقدند فرزند حق قصاص پدر خویش را به خونخواهی از مادر ندارد.
1-4- ضرورت تحقیق
به نظر میرسد تا کنون تحقیق جامع و کاملی در رابطه با مجازات پدر و مادر در جرم کشتن فرزند در فقه امامیه و اهل سنت و هم چنین در حقوق موضوعه ارایه نشده است و گروهی از حقوقدانان مختصراً به بیان این موضوع در پژوهشهای خود پرداختهاند و بسی جای تحقیق تفصیلی در موضوع قتل فرزند توسط والدین مبتنی بر نظرات فقها و حقوق ایران که مبتنی بر مکتب اسلام است احساس میشود، درحالیکه میتوان این موضوع را مورد بررسی قرار داد و تحقیقات و تألیفات مستقلی را در این زمینه به رشتهی تحریر درآورد.
از منظر جرم شناختی مادهی 301 قانون مجازات اسلامی قابل توجیه نیست هم چنین علت تبعیض پدر و مادر در جرم قتل فرزند علیالظاهر
از لحاظ عقلی مقبول نیست، از این رو نگارنده ضروری دانست پایاننامهی خود را در این زمینه به رشتهی تحریر در آورد و هدف از انجام پایاننامهی حاضر، بررسی این حکم استثنایی و آشنا ساختن علاقهمندان با نظرات فقهای امامیه و اهل سنت و روایات راجع به جرم قتل فرزند توسط والدین و مصادیق مرتبط آن از منظر فقها و حقوق ایران میباشد.
1-5-اهداف تحقیق
اهداف نظری و کاربردی این تحقیق عبارتاند از:
الف) اهداف نظری:
1-تبیین جرم قتل فرزند از نظر مفهومی.
2- تبیین جرم قتل فرزند از منظر فقهای امامیه و اهل سنت و حقوق ایران.
3-تبیین ادلهی معافیت پدر از قصاص در قتل فرزند خویش.
ب) اهداف کاربردی:
4-استفادهی دانشجویان و دانشپژوهان دانشکدههای فقه و حقوق.
5-استفاده از آن در حوزههای علمیه، مجلس شورای اسلامی و مراکز قضایی کشور.
6-ارایهی راهکارهایی برای مسؤولین جهت استفاده در برنامهریزیهای اصلاحی متخلفین از قتل عمد.
7-بررسی تطبیقی مادهی 301 قانون مجازات اسلامی.
1-6-پیشینهی پژوهش
در حقوق موضوعهی ایران در مورد بررسی مجازات پدر و مادر در جرم کشتن فرزند (ماده 301 قانون مجازات اسلامی) گرچه هنوز جای چالشهای زیادی وجود دارد لکن بررسی این تحقیق دارای روشی است که نسبت به انواع روشهای بررسی تحقیق جدیدتر است و علیرغم این که از آن استفاده میشود تحقیق مستقلی صورت نگرفته است ولی گروهی از حقوقدانان و فقهای اسلامی در آثار خود به این موضوع به شکل کلی نگاهی گذرا داشتهاند اما تحقیق انجام شده از نظر فقهی و حقوقی بیش تر دربارهی مسایل مربوط به روشهای بررسی قتل عمد فرزند توسط والدین است. و تحقیقاتی که در ضمن بحث اصلی به موضوع پرداختهاند عبارتاند از:
1-دعوی قتل فرزند توسط پدر در سیاست جنایی مشارکتی تألیف طوبی شاکری گلپایگانی(1382).
پدرانی که با آزار و اذیت فرزند خود، قتل وی را رقم میزنند؛ طبق قانون، والدین میتوانند کودک خود را از باب تأدیب و تربیت در حدی که به آن دیه تعلق نگیرد، تنبیه کنند، بر این اساس اگر پدری مرتکب قتل فرزند خود شود، قصاص نخواهد شد اما دیه و زندان به او تعلق میگیرد.
2-جامع المدارک فی شرح المختصر المنافع تألیف سید احمد خوانساری(1405ه.ق.).
مرحوم حاج سید احمد خوانساری پیرامون هر یک از احکام چهارگانه ( قصاص، دیه، تعزیر و کفاره) در مورد پدر به ذکر استدلال میپردازد:
در مورد «عدم قصاص پدر» به خاطر کشتن فرزندش علاوه بر ادعای عدم خلاف به عبارتی اجماع، به گروهی از روایات به شرح زیر استفاده میکند:
الف) صحیحه ی حمران ب) صحیحه ی حلبی ج)معتبره ی اسحاق بن عمار د) صحیحه ی ظریف
3-مجازات پدر و مادر در جرم کشتن فرزند تألیف محمد اسحاقی(1380).
مراد از «فرزند» اعم از «کودک» و «بزرگ سال» است. بنابراین علاوه بر فرزندانی که در دوران کودکی و به دست پدرشان به قتل میرسند و به آن جرم «بچه کشی» گفته میشود، در مواردی که پدر فرزند بزرگسالش را نیز به قتل برساند، رابطهی «ابوت» مانع از اجرای قصاص است.
4- قواعدالکلام فی مسایل حلال والحرام تألیف علامه حلی(1410ه.ق.).
در کتاب قواعد خود انتفاء ابوت را در قصاص شرط دانسته و میفرماید: « پدر – هر چه بالا رود- به فرزند- هر چه پایین رود- کشته نمیشود». مرحوم علامه در این عبارت کوتاه به حکم جد پدری نیز اشارهکرده و جد را به پدر ملحق میکند و هم چنین مقسوم ولد را توسعه داده و فرزند فرزند…. را نیز بلافصل ملحق میکند.
5-قتل فرزند توسط مادر تألیف عباس زراعت(1383).
معافیت پدر و جد پدری از مجازات قصاص به دلیل قتل فرزند ربطی به حقوق اسلام ندارد بلکه یک حکم عرفی است که از گذشتههای دور نزد همهی اقوام و ملل وجود داشته است. زیرا پدر و جد پدری که معمولاً ریاست خانواده و طایفه را به عهدهدارند دارای احترام هستند.
6- بررسی مبانی فقهی مجازات قتل عمد، فصلنامهی کانون وکلا تألیف:احسان الله پیرداده بیرانوند(1377).
قصد قتل با چیزی که به ندرت کشنده است به منزلهی عدم قصد است زیرا قصد قتل با آلتی که نوعاً کشنده نیست قابل جمع نیست.
7- دیدگاههای نو در حقوق کیفری اسلام تألیف محمدحسن مرعشی(1373).
در تعریف قصاص میتوان گفت: قصاص عبارت است از استیفای اثر جنایت و بر دو قسم قصاص نفس و عضو میباشد.
8- مقاله بررسی حقوقی قتلهای خانوادگی تألیف: حمیده رزمی(1391).
قتل عمدی فرزند توسط پدر مستوجب دیهی مقرر شرعی است و این مورد از موارد سقوط قصاص است و چون پدر به عنوان مجرم در موضوع مطرح است حسب موازین شرعی با موانع ارث برخورد کرده و این دیه که از پدر اخذ میشود. لذا چون این عمل پدر نظم عمومی جامعه را بر هم زده و بیم تجری او بر دیگر افراد جامعه وجود دارد به حبس تعزیری ۳ تا ۱۰ محکوم خواهد شد.
9-مقالهی قصاص نکردن پدر به خاطر قتل فرزند و قصاص کردن مادر تألیف حسین قانع عزآبادی(1390).
اسلام برای پیشگیری از وقوع قتل عمد، حکم قصاص را وضع نموده است که بسیار کارساز بوده است. البته از این حکم کلی به خاطر علل و مصالحی، مواردی استثناء شده است که یکی از این موارد آن استثناء پدری است که عمداً فرزند خود را به قتل رسانیده است.
10-الحاق جد پدری و مادری به حکم معافیت پدر از قصاص در قتل عمد فرزند. مطالعهای فقهی و حقوقی. مجلهی مطالعات فقه و حقوق اسلامی، شماره 2. دانشگاه مازندران.تألیف: قدسی، سید ابراهیم و یحیی زاده، یاسر.(1389).
پدر و مادر در ایجاد فرزند مشارکت دارند و فرزند پس از امتزاج نطفهی والدین تکوین یافته و به ثمر میرسد. پس اگر دلیل حکم قانون را، در این خصوص چنین امری بدانیم، بایستی مانعیت شامل مادر هم بشود. در صورتی که حسب حکم قانونی و فقه اسلامی این مانعیت صرفاً شامل پدر و جد پدری است.
11- مقالهی پژوهشی فقهی در مسئله قصاص مادر در قتل فرزند تألیف: محمدحسن حائری و مرتضی مرادی گلستانی(1391).
در صورتی که پدر به عنوان محارب فسادگر و در حین محاربه فرزندش را به قتل رساند، قاعدهی مذکور شامل او نمیشود و پدر به عنوان محارب و بر اساس مجازات مقرر، در باب محکوم به اعدام خواهد شد.
1-7-روش پژوهش
مجموعهی حاضر پژوهشی است فقهی – حقوقی، با توجه به نظری بودن پژوهش نوع روش تحقیق بر طبق استانداردها و موازین تحقیق نظری میباشد و از نوع توصیفی میباشد و از روش استدلال و تحلیل منطقی استفاده میشود که در قالب توضیح و تبیین مفاهیم و نظرات و آراء مطروحه بوده و بر اساس معیارهای معتبر فقهی و حقوقی به بررسی و نقد و مقایسهی آراء پرداخته میشود و با نتیجهگیری و پیش نهادات خاتمه مییابد و روش گردآوری اطلاعات آن با بررسی دقیق منابع معتبر و قوانین مربوط در فقه امامیه و حقوق ایران با استفاده از منابع کتابخانه، کتابخانهی دیجیتال، نمایهی نشریات، مقالات مرتبط و فضای مجازی وب به دست آوردهایم.
1-8-نوآوری و دشواری پژوهش
با توجه به این که این موضوع به لحاظ فقه امامیه و اهل سنت توسط محققان به طور مفصل مورد بررسی قرار نگرفته بود، این حقیر با سختیها و مشکلاتی مواجه بودم که متأسفانه در استان این موضوع فاقد هیچگونه منبعی بوده و جهت گردآوری و فراهم نمودن منابع مورد نیاز مجبور به مسافرت به چندین استان کشور عزیزمان ایران اسلامی بودهام، خوش بختانه با همراهی و همکاری اساتید محترم راهنما و مشاور و علما و فضلای اهل فن منابع مورد نیاز را به دست آوردم. و منابع فقهی امامیه و اهل سنت خصوصاً در مبحث مجازات پدر و مادر در جرم قتل فرزند اندک و مبحث شایستهای در این خصوص صورت نگرفته است و لذا سعی نگارنده بر این بود تا از این منابع بیشترین استفاده را ببرد.
مزایای این پایاننامه عبارت است از: پرداختن به طرح مباحث مجازات والدین در جرم قتل فرزند از منظر فقهای امامیه، اهل سنت و قانون مجازات همین طور علل تبعیض مجازات والدین در این جرم و استناد به کتب معتبر اسلامی. در فصل دوم مفاهیم به طور مشروح مطرح و زمینهی فکری لازم را برای خوانندگان فراهم میسازد، تا با آمادگی بیش تری این پایاننامه را مورد مطالعه قرار دهند و منابع عربی به طور دقیق توسط اساتید خبره ترجمه و مورد بررسی قرار گرفته است، فصل سوم متشکل از دو بخش است که در بخش اول آن به بررسی حقوقی عدم قصاص پدر در قتل عمد فرزند، و در بخش دوم به بررسی فقهی عدم قصاص پدر در قتل عمد فرزند پرداختهایم و فصل پایانی را به مجازات کشتن فرزند توسط مادر از منظر حقوقی و فقه امامیه و اهل سنت اختصاص دادهایم. و در نهایت با نتیجهگیری و پیش نهادات پژوهش موصوف را به پایان رساندهایم. و کلاً سعی نگارنده بر این بوده که حتیالامکان از پرداختن به مباحث فرعی و غیرضروری خودداری نماید تا مباحث به صورت مفید در اذهان خوانندگان شکلگرفته و مؤثر واقع شود و در مبحث نتیجهگیری سعی شده که کلیهی نتایج پژوهش را به طور مفصل بیان کرده باشیم.