سرمایه فکری[1]، شامل دانش، مهارت، ارتباطات وسایر عناصر می باشد. سرمایه فکری به عنوان یك عامل اصلی و كلیدی در برتری و حفظ مزیت رقابتی شركتها شناخته می شود و بسیاری از پژوهشگران معتقدند كه نقش سرمایه فكری به عنوان منبع اصلی مزیت رقابتی شركتها روز به روز بیشتر می شود.(ادوینسون[2] و مالون[3]، 1997)
قرن حاضر را باید قرن تغییر از اقتصاد صنعتی به سوی اقتصاد دانش محور دانست. قرنی كه در آن از اهمیت سرمایه های مادی و فیزیكی كاسته شده و بر اهمیت سرمایه های غیر فیزیكی مانند سرمایه های دانشی وفكری افزوده شده است.در اقتصاد دانش محور كنونی نقش منابع دانشی، مهارتهای كاركنان و به طور كلی سرمایه های فكری در مقایسه با سایر منابع به منظور خلق ارزش، تولید ثروت و حفظ مزیت رقابتی شركتها پررنگ تر شده است به طوری كه اكثر شركت های موفق اعتقاد دارند كه سرمایه گذاری در سرمایه فكری برای آنها بسیار حیاتی است و اكثر مدیران شركتها نیز بر این باورند كه سرمایه فكری مهمترین محرك خلق ارزش و افزایش ارزش بازار شركت می باشد.(مار، 2005)
اگر چه بیشتر مدیران اجرایی در سراسر دنیا بر تاثیر بالای سرمایه فكری بر موفقیت آینده شركت تاكید دارند و سرمایه فكری را عاملی مهم در افزایش ارزش بازار شركت می دانند اما رویكردشان در قبال اندازه گیری، مدیریت و گزارشگری سرمایه فكری بسیار ضعیف بوده و در مواردی اصلا وجود ندارد.(کمبل، 2010)
با توجه به موارد فوق، شناسایی، ارزشگذاری و مدیریت سرمایه فكری به امری بسیار مهم و حیاتی برای شركتها تبدیل شده است. مدیران باید از میزان سرمایه فكری موجود در شركت آگاهی داشته باشند تا بتوانند سرمایه فكری شركت را به نحو مطلوب مدیریت كنند . استفاده كنندگان از صورت های مالی نیز باید از میزان سرمایه فكری شركت آگاهی داشته باشند تا بتوانند آینده شركت را پیش بینی و تصمیمات آگاهانه ای اتخاذ كنند. بنابراین شناسایی و ارزشگذاری درست و صحیح سرمایه فكری شركتها هم برای مدیران و هم برای استفاده كنندگان از صورت های مالی امری ضروری می باشد كه روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود.
در این تحقیق، رابطه اجزای سرمایه فكری با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران که جزء معیارهای نوین ارزیابی عملكرد می
باشند مورد بررسی قرار می گیرد و نیز در این فصل به تشریح موضوع تحقیق، ضرورت و اهداف پژوهش پرداخته خواهد شد. همچنین فرضیه های تحقیق، تعاریف مربوط به برخی از واژه های استفاده شده در پژوهش، روش تحقیق و جامعه آماری ارائه می گردد.
1-2 تشریح و بیان موضوع
در طول دهه 1980، مفروضات و عقاید نئوكلاسیك ها از سوی نگرش مبتنی بر منابع به چالش كشیده شد. بنابر اظهارات “پن روس” مزیت رقابتی تنها با تركیبات مختلفی از محصولات و بازارها در یك صــنعت معین به دست نمی آید ، بلــكه عمــدتاً از تفاوت در انواع مختلف منابع ســازمانی نشاٌت می گیرد .از آنجایی كه منابع همیشه قابل انتقال ، قابل تقلید و یا جایگزینی نمی باشد؛ ضروری است تا برای شناسایی منابع واقعی و پایدار به جای توجه به بیرون ، توجه جدی به درون شركت ها به عمل آورد. سازمان ها در حال وارد شدن به اقتصاد مبتنی بر دانش هستند. اقتصادی كه درآن دانش و دارایی های نامشهود به عنوان مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها شناخته شده است. امروزه نحوه ی استفاده از دارایی های نامشهود تاثیر بسیار مهمی در موفقیت وبقای سازمان ها دارد به طوری كه این موضوع باعث به وجود آمدن حوزه مطالعاتی و تحقیقاتی جدیدی در مدیریت شده است.در یك طبقه بندی ساده دارایی های نامشهود به دو دسته تقسیم می شود كه یكی از مهـمترین اجزاء آن سرمایه فكری است كه تاثیر مهمی بر روی عملكرد و پیاده سازی استراتژی های سازمانی دارد . از این رو شناسایی و اندازه گیری و مدیریت این سرمایه فكری دارای اهمیت خاص است .(گلدی صدقی ،125،1386)
با توجه به مطالب بیان شده و نقش كلیدی سرمایه فكری در برتری شركت ها و افزایش ارزش بازار شركت ها ،یافتن روشهایی جهت اندازه گیری سرمایه فكری و بررسی ارتباط سرمایه فكری با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شركتها جهت تایید مطالب بیان شده از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد.
این تحقیق در پی كسب شواهدی در زمینه ارتباط بین سرمایه فكری با ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شرکت ها می باشد و جهت اندازه گیری سرمایه فكری از مدل پالیك استفاده شده است .
1-3 اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
رونق پس از جنگ جهانی دوم، بازارفروش وسیعی را در بسیاری از كشورهای توسعه یافته ایجاد كرد. تجارت جهانی به سمت بازار خریداران سوق پیدا كرد و زمانی كه این بازارها اشباع شدند، محصولات تولید شده را جذب نمی كردند. وجود مصرف كنندگان مطلع و تنوع طلب باعث شد كه سرعت نوآوری بیشتر و چرخه عمر محصولات كاهش پیدا كند. به تدریج خلاقیت و نوآوری تبدیل به امری حیاتی گردید و عواملی مانند تحقیق و توسعه ، نام تجاری و الگوها برای دستیابی به مزیت رقابتی از اهمیت ویژه ای برخوردار شدند. در اقتصادهای توسعه یافته، یك تغییر اساسی از اقتصاد صنعتی به سمت اقتصاد دانش محور بر مبنای سرمایه فكری صورت گرفت. در اقتصاد دانش محور داراییهای نامشهود بیشتر از داراییهای فیزیكی و سایر داراییها موجب ایجاد سود های آتی می شوند.(مار و اسپندر، 2004)
علی رغم تغییرات صورت گرفته، محدودیت های موجود در استانداردهای حسابداری و قوانین و مقررات شناسایی داراییها باعث شد كه بسیاری از داراییهای نامشهود در ترازنامه قابل شناسایی نباشند، به ویژه داراییهایی كه در داخل شركت ها تولید می شدند.در اواخر دهه 80 میلادی دانشگاهیان و صاحبنظران حسابداری افزایش نگرانی خود را در این زمینه اعلام كردند و بیان داشتند كه اگر قوانین و استانداردهای حسابداری نمی توانند خود را با افزایش نیاز به تهیه اطلاعات مرتبط با سرمایه گذاری در سرمایه فكری وفق دهند، گزارشات مالی مربوط بودن خود را از دست خواهند داد. یك اثر قابل مشاهده در مورد از دست رفتن و كاهش مربوط بودن اطلاعات حسابداری،افزایش شكاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شركت ها در بین دهه های 80 و 90 میلادی و به ویژه در سالهای اخیر می باشد. شكاف بین ارزش دفتری و ارزش بازار شركت ها را تنها با توجه به نرخ رشد سود نمی توان توجیه كرد و بیشتر به عدم شناسایی سرمایه فكری در صورت های مالی مربوط می شود به ویژه اینكه سرمایه گذاری در داراییهای نامشهود و پروژه های تحقیق و توسعه در بسیاری از كشورهای توسعه یافته از جمله ایالات متحده در خلال سالهای 1953 تا 1997 تقریبا دو برابر شد، در حالی كه سرمایه گذاری در داراییهای ثابت افزایش چندانی پیدا نكرد.(مار، 2005)
با توجه به افزایش اهمیت سرمایه فكری و تاثیر آن بر عملكرد مالی و سودآوری شركتها و نقش آن درافزایش ارزش بازار شركت ها، تحقیقات زیادی در دهه گذشته بر روی موضوع سرمایه فكری در زمینه ی اندازه گیری، گزارشگری و مدیریت سرمایه فكری صورت گرفته است و در بسیاری از تحقیقات بر ضرورت توجه ویژه به سرمایه فكری به عنوان عاملی كلیدی در حفظ مزیت رقابتی و خلق ارزش شركت تاكید شده است.
در این تحقیق با توجه به افزایش اهمیت سرمایه فکری، به بررسی ارتباط بین سرمایه فکری با ارزش بازار ، عملكرد مالی ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازیم تا اثبات کنیم آیا سرمایه فکری بالا منجر به عملکرد مالی بهتر شرکت ها ، افزایش ارزش بازار ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران آنها می شود. یافته های این تحقیق به طور ویژه ای برای مدیران سودمند می باشد زیرا نشان می دهد که مدیران باید از اهمیت سرمایه فکری آگاهی داشته باشند و بدانند که دانش عاملی اساسی در جهت افزایش توانایی شرکت و باقی ماندن در بازار رقابتی می باشد.
1-4 اهداف تحقیق
هدف کلی این تحقیق، بررسی ارتباط بین سرمایه فکری با ارزش بازار ، عملكرد مالی ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شرکت ها می باشد.در این تحقیق برای سنجش سرمایه فکری از ضریب ارزش افزوده فکری پالیک استفاده می شود و ارتباط آن را با ارزش بازار ، عملكرد مالی ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شرکت ها بررسی می گردد. در این تحقیق به بررسی این موضوع می پردازیم که هر یک از اجزای سرمایه فکری شامل سرمایه ساختاری، سرمایه انسانی، سرمایه بکار گرفنه شده دارای قدرت تبیین متفاوتی برای ارزش بازار ، عملكرد مالی ، ارزش افزوده اقتصادی و ارزش افزوده سهامداران شرکت ها می باشند.
این تحقیق، همچنین بر این موضوع تاکید می کند که سرمایه فکری عاملی قدرتمند در بالا بردن ارزش واحد تجاری و بهبود عملکرد مالی و سودآوری شرکت ها می باشد و مدیران به منظور ماندن در عرصه رقابت جهانی باید توجه ویژه ای به سرمایه فکری و مدیریت صحیح آن داشته باشند.
. Intellectual capital (IC)
. Edvinsson
. Malone
[4]. Marr
[5] . Campbell
[6] . Spender
[7] – Structural Capital(SC)
[8]- Human Capital (HC)
[9] – Capital Employed