:
در این فصل موضوع پژوهش به طور مختصر تشریح میشود. در ادامه اهداف، ضرورت پژوهش، فرضیههای پژوهش کاربرد نتایج پژوهش و روش پژوهش توضیح داده میشود. همچنین قلمرو پژوهش، جامعه آماری و روش نمونهگیری بیان میشود. در پایان فصل نیز تعاریف عملیاتی و پارهای از کلیدواژهها کلیدی استفاده شده در این پژوهش ارائه میگردد.
1-2- شرح و بیان مسئله پژوهش
تخصیص بهینه منابع یکی از مهمترین اقدامها در حوزه سرمایهگذاری است که به جرأت میتوان گفت نتیجه نهایی همه تلاشهای مدیریت سرمایهگذاری در این مرحله نمود پیدا میکند. سرمایهگذاران چه در سطح خرد و چه در سطح نهادی همیشه به دنبال آن هستند که منابع مالی محدود خود را با رعایت اصول مدیریت سرمایهگذاری به صورت بهینه به گزینههای مختلف تخصیص دهند (راعی و خسروی 1383: 5)
تجهیز و تخصیص بهینه منابع در سطح اقتصاد ملی نیز بدون کمک بازارهای مالی به ویژه بازار سرمایهگسترده و کارآمد و به سهولت امکانپذیر نیست (راعی و تلنگی 1383: 5)
بورس اوراق بهادار در حکم یک بازار مالی رسمی نقش مهمی در هدایت پساندازها افراد جامعه به سمت تولید و رشد اقتصادی ایفا میکند هر سرمایهگذار اعم از اشخاص حقیقی و شرکتهای سرمایهگذاری که در این بازار به معامله سهام میپردازند برای حفظ و افزایش ارزش سرمایه خود، اتهام یک سرمایهگذاری منطقی و در نهایت به حداکثر رساندن منافع خود به بررسی عوامل موثر بر بازده و ریسک عملکرد پرتقوی نیاز دارند. از اینرو پژوهشگران از سالهای پیش در جستجوی عوامل تأثیرگذار بر بازده، ریسک پرتفوی سهامداران بودهاند.
(شارب 1964، لینتنر 1965، ماسین 1966، فاما و مک بث 1973، و هیرشیفر و همکاران 2004)
از اواسط دهه 80 میلادی پژوهشگران در پژوهشهای خود به شواهدی دست یافتند که توسط مدل CAPM قابل تبیین نبود (باقرزاده ، 28:1384) در طی دهههای اخیر اندیشمندان مالی سعی در تبیین و یافتن علل نقص مدل CAPM با کمک سایر علوم روانشناسی، علوم اجتماعی و فیزیک داشتهاند از مطالعاتی که در این زمینه به سرعت گسترش یافت و تا حدودی توانست پدیدههای مذکور را تبیین نماید، ادغام نظریههای مالی با نظریههای رایج به روانشناسی بود که تحت عنوان مالی رفتاری مطرح گردید (تلنگی 1383: 5).
در نظریههای مالی رفتاری به مطالعه اینکه چگونه سرمایهگذاران رفتار میکنند پرداخته میشود.
سرمایهگذاران گزینههای مختلفی برای سرمایهگذاری پیش رو دارند اما مطالعات محدود در زمینه چگونگی اتخاذ تصمیم از میان گزینههای مختلف صورت گرفته است تصمیمات مالی میتوانند بسیار مهم و پر ریسک باشد و تأثیر زیادی بر نوع زندگی افراد مخصوصاً در دوران بازنشستگی آنها داشته باشند . در بیشتر تئوریهای مالی فرض بر این است که سرمایهگذاران افراد منطقی هستند. و به دنبال حداکثر ساختن ثروت خود میباشند. تحقیقات اخیر در روانشناسی و مالی مشخصههایی را برای تأمین مالی و تصمیمات مربوط به سرمایهگذاری فراهم میکند. که تحت تأثیر عوامل درونی رفتاری مثل شناخت افراد از خودشان و عوامل بیرونی رفتاری مثل روشهایی که تصمیمات سرمایهگذاری گرفته میشوند هستند (علامه و احمدی پور 1388: 18)
استفاده از مطالعات روان شناسی اجتماعی، انسان شناسی و روان شناسی شناختی در تحلیل بازار سهام و نیز تصمیمات سرمایهگذاران موفقیتهای چشمگیری داشته است در حقیقت با مشاهده بازار سهام به عنوان مجموعهای کاملاً تعریف شده، حاوی رفتار کاملاً عقلایی و منظم (البته به نظم قابل فهم و ساده شده) و به دور از در نظرگرفتن عوامل رفتاری مشارکت کنندگان در بازار بخش بزرگی از واقعیتهای نظری دور مانده و منجر به اشتباهات تحلیلی میشود (سعیدی 1384)
یکی از مباحثی که در روانشناسی مطرح است بحث هوش عاطفی میباشد و این مفهوم در موسسات، سازمانها و مراکز صنعتی و بخصوص در مصاحبههای استخدامی کاربرد فراوانی دارد. این نوع هوش از جمله عوامل بسیار مهم در موفقیت فردی محسوب میشود و بر فرآیند فکر، قضاوت، کنش و واکنش افراد تأثیر بسزایی دارد (گلمن 1382) به عبارت دیگر هوش عاطفی به فرد کمک میکند که چگونه از مهارتهای خود به بهترین نحو استفاده کند در روابط اجتماعی و شرایط خاص فرد آگاه است که چه عملی مناسب و چه عملی نامناسب است.
به اعتقاد برکویتز (2000) افراد باهوش عاطفی بالا سازگاری بیشتری دارند و به طور موفقیتآمیزی با موقعیتها دست و پنجه نرم میکنند و میتوانند به دیگران برای سازگاری بهتر کمک کنند. بنابراین میتوان گفت هوش عاطفی نقش مهمی در پیشرفت شغلی، محیط کار، رضایت شغلی و عملکرد فردی و سازمانی دارد.
با توجه به اهمیت مطالب ذکر شده در مورد هوش عاطفی و با توجه به اینکه در زمینه رفتار مالی، پژوهشهای زیادی در کشورمان صورت گرفته است این مطالعه درصدد است به این سوال پژوهشی پاسخ دهد که آیا هوش عاطفی بر بازده، ریسک پرتفوی سرمایهگذاری سرمایهگذاران در بورس اوراق بهادار تأثیر دارد؟
در دنیای کنونی به موازات تغییر بازارها و بروز و ظهور نیروهای تکاملی جدید برای ایفای نقش، دیگر برندگان و بازندگان امروز برندگان و
بازندگان دیروز و فردا نیستند. (برنستین 2005) بنابراین شرکتها برای بقا در بازار نیازمند استفاده از نیروهای تکاملی جدید هستند.
امروزه نظریههای مالی رفتاری در بازارهای کارا به جایگزین جدی برای نظریه بازار کارا مبدل گشته است و این مهم آزمون و بررسی این نظریهها را در راستای ایجاد تمایز بین این دو دسته نظریه به ضرورتی حیاتی تبدیل کرده است (چان و همکاران 2004) گذشته از این اندیشمندان مالی معتقدند که تنها یک راه علمی برای نظریههای جایگزین رفتاری یا منطقی وجود دارند و آن هم بررسی تجربی است (بارباریس و همکاران 1998) لذا این تحقیق به لحاظ قدرت پیشبینی کنندگی نظریههای مالی رفتاری و نیز کمک به تمیز دادن این دو از هم مفید است. مالی رفتاری این پتانسیل را دارد که برای نظریههای نئوکلاسیک امروزه بر مباحث مالی حاکم است مکمل یا ارزش باشد.
نظر به اینکه این نظریههای نخستین، عوامل روانشناختی را به عنوان درون دادههای مهم برای تحلیلهای مالی در نظر میگیرند، از این رو بسیاری از واکنشهای در بازار مالی که به نظر در تضاد با نظریههای سنتی میآیند توضیح میدهند و به این ترتیب مشارکت سازندهای در اجتناب از اشتباهات تصمیمگیری و دستیابی به راهبردهای سرمایهگذاری دارند. (فراملت 2001)
1-3- اهمیت و ارزش پژوهش
کار مهمی که اندیشمندان مالی در جهان شروع به انجام آن کردهاند تلاش برای درک و اثبات نحوه تصمیمگیری و انتخاب پرتقو توسط سرمایهگذاری حرفهای و آماتور میباشد. تاکنون جای چنین تحقیقاتی در مجموعه مباحث مالی خالی بود که شاید بتوان علت آن را در این باور اشتباه دانست که قیمتگذاری دارایی میتواند بدون دانستن چیزی درباره رفتار عامل اقتصادی صورت گیرد (شیلر، 2003)
بحث مالی رفتاری و مهم روانشناسی و شاخههای مرتبط با آن در مطالعات مالی بخصوص در فرایند تصمیمگیری در شرایط مبهم بسیار رایج است. یکی از مباحثی که جدیداً در روانشناسی بسیار مطرح است موضوع هوش عاطفی میباشد. هوش عاطفی یک مهارت اجتماعی است و شامل درک احساسات خود برای تصمیمگیری مناسب در زندگی و توانایی کنترل حالتهای اضطراب آور و کنترل واکنشهاست. با گسترش تحقیقات در سایر زمینههای علمی بر روی هوش عاطفی از جمله علوم تربیتی، روانشناسی و … به نظر میرسد میتوان جهت برقراری انواع شبکههای ارتباطی مختلف بین رشتهای از کانال هوش عاطفی استفاده کرد.
تحقیقهایی از این دست با روانشناسی رفتار سرمایهگذاران و در نتیجه تصحیح اشتباهات آنها ارتباط دارد و همزمان رضایتمندی سرمایهگذاران و کارایی بازار ارتقاء خواهد داد. با عنایت به مطالب فوقالذکر پیداست که در مجموعه تحقیقات مالی کشورمان جای چنین تحقیقاتی خالی است لذا مدیران و ذی نفعان سازمان بورس اوراق بهادار میتوانند از نتایج این پژوهش استفاده کنند.
1-4- اهداف پژوهش :
هدف اصلی اول:
1-تعیین تأثیر هوش عاطفی بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
اهداف فرعی هدف اصلی اول:
-تعیین تأثیر خودآگاهی و بازده پرتفوی سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر مدیریت هیجانات و بازده پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر خود انگیزی و بازده پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر جهتدهی هیجانات و بازده پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر ارتباطات مناسب و بازده، پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
هدف اصلی دوم:
1-تعیین تأثیر هوش عاطفی بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
اهداف فرعی هدف اصلی دوم:
-تعیین تأثیر خودآگاهی و ریسک پرتفوی سرمایه گذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر مدیریت هیجانات و ریسک پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر خود انگیزی و ریسک پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر جهتدهی هیجانات و ریسک پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
– تعیین تأثیر ارتباطات مناسب و ریسک، پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران
1-5- کاربرد نتایج پژوهش :
از آنجایی که سیاستهای کلان کشور در جهت خصوصیسازی و کاهش تصدیگری دولت است و انتظار میرود حجم عظیمی از سرمایهها به بازار سهام منتقل شود بایستی ضعفهای بازار مرتفع گردد و تا سرمایهگذاران در این بخش تشویق شوند با توجه به اینکه موضوع مورد تحقیق در رابطه با رفتار سهامداران در بازار سهام ایران میباشد این تحقیق میتواند:
– در بهبود تصمیمگیری متصدیان امر، برای جهت دهی صحیح بازار سهام مثمر ثمر باشد.
– علاوه بر این تحلیلگران و مشاوران سرمایهگذاری و سایر سرمایهگذاران در سهام نیز میتوانند نتایج این پژوهش را در استنباطهای خود در آینده بازار مدنظر قرار دهند.
– همچنین از آنجایی که بررسی تحقیق در حوزههای مالی رفتاری در کشور ما سابقه زیادی ندارد میتوان یکی از مهمترین کاربردهای این تحقیق را فراهم کردن بستری مناسب برای تحقیقات آتی به دلیل استفاده از مباحث و پاردایمهای نوین مالی به طور علمی و آکادمیک عنوان کرد.
– این تحقیق باعث بومی کردن نظریههای مالی رفتاری به فراخور نیاز بازارهای مالی کشور میشود. به دیگر سخن از آنجایی که نظریههای مالی رفتاری در برگیرنده مفاهیم روان شناختی و علوم اجتماعی میباشد، از کشوری به کشور دیگر ضریب اهمیت این مفاهیم فرق میکند. از اینرو ما در پی دانستن نوع اشتباهات شناختی و توضیحات رفتاری هستیم که در بازارهای کشورمان نمود بیشتر دارد.
1-6- فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی1 : هوش عاطفی بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد.
فرضیههای فرعی فرضیه اصلی 1:
1-1-خودآگاهی بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
1-2- مدیریت هیجانات بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
1-3- خودانگیزی بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
1-4- ارتباطات مناسب بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
1-5- جهت دهی هیجانات بر بازده پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
فرضیه اصلی 2:
هوش عاطفی بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران در بازار بورس اوراق بهادار تهران تأثیر دارد.
فرضیههای فرعی فرضیه اصلی 2:
2-1- خودآگاهی بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
2-2- مدیریت هیجانات بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
2-3- خودانگیزی بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
2-4- ارتباطات مناسب بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
2-5- جهت دهی هیجانات بر ریسک پرتفوی سرمایهگذاران تأثیر دارد.
1-7- روش پژوهش
1-7-1- نوع مطالعه و روش بررسی فرضیهها
نوع مطالعه و روش بررسی فرضیهها و یا پاسخگویی به سوالات این مطالعه توصیفی- پیمایشی و از نوع همبستگی است. مدلهای آماری مورد استفاده در این پژوهش و روشهای آزمون فرضیهها در فصل سوم پژوهش به طور کامل بیان شده است.
1-7-2- قلمرو پژوهش
هر پژوهشی باید دارای قلمرو و دامنه مشخصی باشد تا پژوهشگر در همه مراحل پژوهش برموضوع تسلط کافی داشته باشد و بتواند نتایج حاصل از نمونه انتخابی را به جامعه تعمیم دهد. این پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی میباشد و مانند سایر پژوهشها دارای دامنههای زیر میباشد:
1-7-2-1 قلمرو موضوعی پژوهش
با توجه به اینکه در این پژوهش رفتار سرمایهگذاران در ابعادی از قبیل روانشناسی، جامعهشناسی و مالی، مورد آزمون قرار میگیرند موضوع پژوهش از این حیث در زمره مطالعات مالی رفتاری طبقهبندی میگردد.
1-7-2-2- قلمرو مکانی پژوهش
در این پژوهش رفتار مشارکت کنندگان و سهامداران در بازار سهام بررسی میگردد بنابراین حوزه پژوهش از لحاظ مکان بازار بورس اوراق بهادار تهران است.