:
در روزگاران دور اگر شخصی توان بازپرداخت بدهیهای خود را نداشت، اموال او را تصرف میکردند و خود او نیز مورد خشونت قرار میگرفت. اما با پیشرفت تمدن و درک این معنی که ممکن است هر فردی بنابر شرایط خاص در معرض خطر ناتوانی در تأدیه دیون خود قرار گیرد و چنین نیست، بنابراین عقل و منطق و عدالت و انصاف ایجاب میکند که بین بدهکاران فرق گذاشته شود و آنهایی که دچار زیانهای غیرمترقبه و حوادث اجتنابناپذیر شدهاند تأمین جانی و مالی داشته و در مورد کسانی که با حیله و تقلب اموال خود را از دسترس بستانکاران خارج کردهاند حسب مورد و با توجه به اوضاع، مقررات قانونی اعمال شود.
تاجر ممكن است در معاملات خود به لحاظ تحقق زیان یا بروز حوادث مختلف در ادای دیون و ایفای تعهدات مالی ناتوان گردد. در زمانهای گذشته در هر جامعه حسب ضوابط خاص نحوه برخورد با اینگونه اشخاص متفاوت و در مقام مقایسه با قواعد حقوقی عصر حاضر غیرمتناسب بوده است، حتی در پارهای موارد بستانكار حق داشت مدیون را بهعنوان برده اسیر نماید و بابت طلب خود بفروشد، به قتل رساند و یا قسمتی از اعضای بدن او را جدا كند. با تحول جامعه بشری ضوابط حاكم بر روابط بستانكار و بدهكار نیز متحول و درنتیجه حمایت از بدهكار پذیرفته شد. در مراحل بعدی تحول، استیفای حقوق بستانكاران از اموال بدهكار با حسن نیت و حمایت او در برابر اشخاص ذینفع بهعنوان قاعده، مورد عمل قرار گرفت و بهتدریج در این زمینه مقررات راجع به ورشكستگی وضع و اجرا شد، بهاینترتیب كه در صورت عدمکفایت دارایی شخص برای ایفای دیون و تعهدات مالی حال شده، بستانكاران با فروش اموال و از محل آن استیفای طلب مینمودند.
ازنظر ضوابط حقوقی اسلام نیز بدهكار بهعنوان مفلس از تعرض بستانكاران مصون شناختهشده و تقسیم دارایی وی در بین بستانكاران مورد عمل قرارگرفته است. در ایران با توجه به سابقه تبعیت از احكام اسلامی، مقررات افلاس و اعسار در مورد بدهكاران عادی و مقررات ورشكستگی درباره تجار ضمن قوانین پیشبینیشده است. طبق قانون افلاس مصوب سال 1310، مفلس شخصی است كه دارایی او برای پرداخت هزینههای دادرسی یا بدهی او كافی نیست.
1-2- بیان مسئله:
قانون تجارت ایران توقف از ادای دیون را تعریف ننموده و ظاهراً عدم توانائی پرداخت غیرارادی دین است. زیرا عدم توانائی پرداخت هنگامی تحقق پیدا میکند که دارائی منفی بدهکار از دارائی مثبت او بیشتر باشد وعدم تعادل دو دارائی دقیقاً پس از تصفیه اموال مشخص میگردد. از طرف دیگر توقف از ادای دیون نیز دارای مفهومی بسیار خشن میباشد. زیرا ظاهراً باملاحظه کلمات مذکور در بدو امر چنین تصور میشود که بدهکار بااینکه توانائی پرداخت دیون خود را در انقضاء مهلت داشته ولی از پرداخت آنها خودداری نموده است. با این تعبیر علیالاصول باید عدم پرداخت دین واحد برای تحقق توقف کافی باشد. اگر بازهم توقف از ادای دیون را نشانگر ضعف بنیه مالی تاجر بدانیم ممکن است تاجری که مشکل مالی دارد سعی کند برای مدت کوتاهی بهظاهر خود را دارای اعتبار جلوه بدهد. بهعبارتدیگر تاجر مزبور با اخذ وام موقتاً دیون تجاری خود را پرداخت کند ولی از ادای مالیات و حقوق تأمیناجتماعی خودداری نماید. بدین ترتیب توقف از پرداخت شرط رضایتبخش و کافی برای ورشکستگی تاجر نخواهد بود. دادگاههای ایران از تفسیر مضیق و محدود ماده 412 ق.ت. خودداری نمودهاند و پیشنهاد میشود که قسمت اول ماده 412 ق.ت. به شرح زیر اصلاح گردد: ورشکستگی تاجر یا شرکت تجارتی هر شخص حقوقی حقوق خصوصی حتی غیر تاجر یا هر شخص حقیقی غیر تاجر که موضوع فعالیت آنان اقتصادی و یا سودآور باشد درنتیجه عدم توانائی از تأدیه دیونی که بر عهده دارد حاصل میگردد.
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق:
در حقوق مدنی و حقوق تجارت دیدگاههای متفاوتی درزمینه مطالبات طلبکاران وجود دارد. در حقوق مدنی صرفنظر از سررسید دین، هرکس زودتر اقدام نماید زودتر به طلبش میرسد و ممکن است برای سایر طلبکاران چیزی باقی نماند، در حقوق تجارت در مورد ورشکستگی اینطور نیست که هرکس زودتر اقدام نماید زودتر به طلبش برسد؛ بلکه هدف در ورشکستگی این است که تساوی حقوق طلبکاران حفظ شود و علت اینکه در حقوق مدنی اینگونه نیست این است که کنترل این قضیه ممکن نیست. اما در مبحث ورشکستگی بایستی بین طلبکاران تساوی برقرار شود. یعنی همینکه تاجر ورشکسته اعلام شد، کلیه طلبکاران چه آنهایی که توقیف وتأمین اموال نمودهاند و چه آنهایی که ننمودهاند در وضعیت مساوی قرار میگیرند. یعنی در حالت ورشکستگی توقیفات وتأمینات طلبکاران لغو میشود و اموال تاجر ورشکسته متعلّق حق غرماء، قرار میگیرد.
1-4- سؤالات اصلی تحقیق:
آیا در اصل تساوی حقوق طلبکاران، دین مدیون بین طلبکاران به نسبت مساوی تقسیم میگردد یا اولویتی بین آنها وجود دارد؟
1-4-1- سؤالات فرعی تحقیق:
- بر اساس اصول و قواعد حقوقی تقسیم اموال بدهکار در صورت ورشکستگی به چه نحوهای میباشد؟
- مهریه تاجر ورشکسته بر اساس بند 3 از ماده 148 قانون اجرای احکام مدنی به نرخ روز میباشد؟
- مبنای اصل تساوی حقوق طلبکاران از چه طرقی انجام میشود؟
1-5- فرضیات تحقیق:
1-تساوی حقوق طلبکاران را صرفاً بهعنوان یک اصل میتوانیم بپذیریم.
2-مرتهن و طلبکاران با وثیقه درهرصورت از بقیه طلبکاران ارجحیت دارند.
3-مهریه از موارد اولویت حقوق زوجه نسبت به سایر طلبکاران نمیباشد.
1-6- اهداف تحقیق:
- آثار وجود دین با اسناد رسمی، رهن و…
- آثار ورشکستگی تاجر در حقوق طلبکاران وی
- تعیین موارد و عوامل ارجحیت طلبکاران ممتاز
1-7- روش تحقیق:
نوع روش کار توصیفی و تحلیلی میباشد. در این پژوهش بامطالعه کتابخانهای به بررسی موضوع پرداخت شد.