مهارت مقابلهای: همه افراد در طول زندگی خود با استرس روبرو میشوند. زندگی بدون استرس یعنی مرگ، آنان در همه شرایط تحت استرس قرار دارد. ولی گاهی امکان دارد یک استرس بیماری زا و مشکل زا شود، این مسئله بستگی به مقابلههای فرد دارد. منظور از مقابله کوشش و تلاشهایی است که خود انجام میدهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، یا به حداقل برساند و یا تحمل کند.
دقت داشته باشید که ما همیشه نمیتوانیم منبع استرس را از میان برداریم. بلکه در مواردی باید آنها را کاهش دهیم و در مواقعی هم باید استرس را تحمل کنیم. مثلاً ما نمیتوانیم کاری کنیم که اختلاف والدین حل شود. در این موارد باید سعی شود تا استرس های ناشی از این اختلاف را کاهش دهیم و یا به صورتی تحمل کنیم تا کمتر آزار دهنده شود. کوششهای مقابلهای کاهش به صورت انجام دادن کار، فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیتهای ذهنی و درون روان است. به این ترتیب میتوان گفت دو نوع مقابله وجود دارد: مقابلههای مسأله مدار و مقابلههای هیجان مدار. در اکثر موارد ضروری و سالم است که هر دو نوع مقابله با هم مورد استفاده قرار بگیرند.
سازگاری اجتماعی: اجتماعی شدن یک فرآیند دو جانبه ارتباطی میان فرد و جامعه است. به همین دلیل جریانی پیچیده به حساب میآید که ابعاد و جوانب گوناگونی دارد. کسب مهارتهای اجتماعی، چگونگی برقراری ارتباط با سایر افراد و سازگاری اجتماعی از جمله این ابعاد میباشند.
از سازگاری اجتماعی تعاریف متعددی شده است. اسلبی وگورا(1988)، به نقل (ادیبی،1381) سازگاری اجتماعی را مترادف با مهارت اجتماعی میدانند. از نظر آنها مهارت اجتماعی عبارت است از توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه خاص اجتماعی طریقی خاص که در عرف جامعه قابل قبول باشد. در حالی که فریدمن (1980) سازگاری اجتماعی و مهارت اجتماعی را فرایندی میدانند که افراد را قادر میسازد تا رفتار دیگران را درک و پیشبینی کنند، رفتار خود را کنترل کنند و تعاملات اجتماعی خود را تنظیم نمایند. عوامل متعددی در سازگاری شخصی و اجتماعی افراد نقش دارند که در نظریهها و دیدگاههای مختلف تربیتی، روانشناختی، جامعه شناختی بر آنها تاکید کردهاند.
طرحواره درمانی: شاید بتوان گفت طرحواره یک بسته حافظه ایست که محتوای آن را آموزههای فرد در طول زمان شکل میدهد.
باید توجه داشت که در روند پدیدایی طرحوارهها عواملی مثل بنیادهای زیستی فرد و عوامل مربوط به محیط تربیتی او مثل خانواده، فرهنگ، تجارب وی در فرایند رشد، رخدادهای بزرگ و… تأثیر میگذارند. این بسته حافظهای مثل یک فیلتر بزرگ و پیچیده بر سر راه اطلاعات ورودی به حافظه و همچنین اطلاعات موجود در حافظه عمل کرده و با سرند، دستهبندی و سازماندهی، شکلگیری معانی جدید را در ذهن ممکن میسازد (حمید پور، حسن و اندوز، زهرا،1389).
طرحوارهها فراتر از یک باورند آنها ما را برای مقولهبندی اطلاعات و پیشبینی رخدادها توانا میسازند.
یک طرحواره در برگیرنده مجموعهای از خاطرات، هیجانها، حسهای بدنی و ساختارهاست. ویژگی مقاوم بودن و سختجانی طرحوارهها آنها را در صدر فهرست چالشهای کسانی میگذارد که در حرفهشان با «تغییر» سر وکار دارند (یانگ، 1389).
طرحواره درمانی است ابتکاری و تلفیقی که توسط یانگ و همکارانش پایهگذاری شده است او در این درمان کوشیده است تا با بهکارگیری مبانی و راهبردهای روشهای درمان شناختی – رفتاری (CBT) و مؤلفههایی از سایر نظریهها مثل دلبستگی، روابط شیء ای، ساختارگرایی و روان تحلیلگری و تلفیق یکپارچه و منسجم آنها با یکدیگر یک مدل درمانی جدید را برای درمان اختلالات دیرپایی مثل اختلالات شخصیت و اختلالات مزمن محور یک ارایه دهد (بک،1996).
سه دهه پیش بک مطرح ساخت که هرچند کاربرد اطلاعات مربوط به دوران کودکی برای درمان دوره حاد افسردگی و اضطراب لازم نیست اما برای درمان مشکلات مزمن شخصیتی ضروری به نظر میرسد.
طرحواره درمانی به درک پایههای مشکلات روانشناختی فرد در دوران کودکی، ارتباط مراجع – درمانگر و نشاندن فرمولبندی مشکل بر زمینه تاریخچه فردی گستردهتری پای میفشارد.
این درمان برای چه کسانی بکار می رود؟
وقتیکه رفتهرفته درمانگران از درمان اختلالهای محور یک مثل اضطراب به سمت کار بر روی اختلالات عمیقتر مثل اختلالات شخصیتی محور دو حرکت کردند با محدودیتهای مدل شناخت درمانگری بک رو به رو شدند. بیماران مبتلا به اختلالات شخصیتی مجموعهای از مشکلات پیچیده و مقاومی را دارند که در بسیاری از موارد روند درمان را متوقف میسازد؛ بنابراین یانگ تحت تأثیر ساختارگرایی طرحواره درمانی را بنا نهاد که اختلالات شخصیتی و دیگر اختلالهای دیرپا را نشانه رفته است (بک،1990).
تجربه نشان است که طرحواره درمانی در درمان افسردگی و اضطراب دیرپا، اختلالهای خورد و خوراک، مسایل زناشویی و مشکلات پایدار در حفظ روابط صمیمانه سازگار، اثربخش بوده است همچنین این روش در مورد مجرمان و در پیشگیر از عود در میان سوءمصرف کنندگان مواد مخدر کارایی دارد.
1-1- بیان مسأله
امروزه مسئله اعتیاد به صورت یک مشکل جهانی و فراگیر درآمدهاست. آمارهای منتشرشده از سوی سازمانهای بینالمللی به ویژه سازمان بهداشت جهانی، کمیته کنترل جهانی مواد مخدر و سازمان یونسکو حاکی از مصرف فزایندهی این مواد در سطح جهان است. در مطالعات اخیر بین 35 تا 65 درصد بیماران مبتلا به سوءمصرف مواد واجد ملاک تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند (کاپلان، سادوک،2007). بعضی موثرترین عوامل شروع اعتیاد را کنجکاوی و فشارهای اجتماعی میدانند (رحیمی،1381).
در پژوهشی تحت عنوان استفاده از رویکرد طرحواره محور که درمانی نوین و نویدبخش در زمینه اختلالات مزمن هم چون وابستگی به مواد و اختلال شخصیت است و از آنجایی که طرحواره درمانی خصوصاً در زمینه وابستگی به مواد و اختلال شخصیت درمانی نوین است آشکاراست که چنین دانشی مثمر به ثمر واقع شود، زیرا روانشناسان و درمانگران را قادر به شناخت و درمان طرحوارههای ناسازگار اولیه نموده و به درمان وابستگی در این بیماری کمک خواهد کرد. مقابله مجموعهای از فعالیتها و فرآیندهای رفتاری شناختی برای ممانعت، مدیریت یا کاهش استرس است (لازاروس وفولکمن ، 1984 ).
طرحواره درمانی به درمانگر کمک میکند تا مشکلات مزمن و عمیق بیماران را دقیق تر تعریف کرده و آنها را به گونهای قابلدرک سازماندهی کند. در این مدل، ردپای طرحوارهها با تاکید بر روابط بین فردی بیمار از زمان کودکی تا زمان حال دنبال میشود. با به کارگیری این مدل بیماران میتوانند مشکلات شخصیتی خود را به صورت ناهمخوان دیده و در نتیجه برای رها شدن از شر مشکلات، انگیزه بیشتری پیدا کنند. درمانگران با استفاده از راهبردهای شناختی، عاطفی، رفتاری و بین فردی، در مبارزه با طرحوارهها با بیماران همپیمان میشوند و بیماران را به شیوه همدلانه با دلایل و ضرورت تغییر روبرو میکنند (یانگ و همکاران،2003).
مقابلهی متمرکز بر هیجان مهارتی است که بر پرداختن به خود مسئله یا موقعیت تمرکز میکند مثل ارزیابی مجدد مثبت و مقابلهی هیجان مدار معطوف به مهار ناراحتی هیجانی بوده و به عواطفی که با آن موقعیت مرتبط است میپردازد، نه کنترل خود موقعیت مثل اجتناب از مشکل. عوامل شخصیتی و راهبردهای مقابلهای به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد و تداوم انواع گوناگون ناسازگاریها دخالت دارند. بدین منظور گروه کثیری از مطالعات در صدد روشن کردن مؤلفههای شخصیتی و راهبردهای مقابلهای در تعامل باهم در جمعیت بالینی و سالم بودهاند گاتی (1993). یکی از الگوها که پژوهشهای زیادی در این زمینه بر اساس آن صورت گرفته است الگوی واسطهای نام دارد. بر اساس این الگو فرض میشود که شخصیت، تعیین کنندهی راهبردهای مقابلهای است.
پژوهشگران اثر ویژگیهای اساسی شخصیت را بر پاسخ مقابلهای بین کردهاند: آنها نتیجه گرفتند که پاسخهای مقابلهای در طول زمان و نسبت به انواع استرسها ثابت هستند و پیشنهاد میکنند که ویژگیهای شخصیتی اولیه سرچشمه نوع مقابله هستند (هنرپروران،2007).
از طرفی مقابلهی منفی هیجان مدار به مهار ناراحتی هیجان بوده و به عوامل عاطفی که با آن موقعیت مرتبط است میپردازد نه خود موقعیت (لازاروس وفولکمن،1980). افرادی که از این موقعیتهای مقابلهای استفاده میکنند به جای تمرکز بر مشکل حل آن بیشتر در پی آن هستند تا پیامدهای هیجانهای منفی عامل استرسزا را مهار کنند: این افراد تحت تأثیر این راهبرد به جای مقابله از کنار مشکلات رد میشوند (سپند هنر،1980). راهبردهای مقابلهای هیجان مدار در کوتاه مدت برای کاهش تنش موثراست اما در بلندمدت اثرات منفی دارند (برنفمن،2002). پژوهشها نشان دادهاند که مصرفکنندگان مواد نسبت به استفاده از این راهبردها آسیبپذیر هستند (کودینی، برینی،1989).
هم اکنون انجمن روانپزشکی آمریکا (APA) درمانهای روانی اجتماعی را از مؤلفههای اساسی هر نوع برنامه درمانی و پیشگیرانه سوءمصرف مواد در نظر میگیرند. اجتماعی شدن یک فرآیند دو جانبه ارتباط میان فرد و جامعه است و در طول حیات انسان این فرآیند در دو مقولهی یادگیری و یاددادن ادامه مییابد و سازگاری اجتماعی در قلب این فرآیندها صورت میگیرد. به طور کلی موجودات زنده برای ادامهی حیات مفید خود به سازگاری با محیط پیرامون خویش نیازمند هستند.
رفتار آدمی تحت تأثیر عوامل مختلفی ازجمله خانواده، مدرسه، گروه همسالان و سایر عوامل اجتماعی قرار دارد و شخصیت انسان در صورتی به کمال میرسد که بین او و محیط پیرامونش تعادل و تعامل مناسبی صورت پذیرد. فشارهای اجتماعی به وضوح تأثیر فراوانی بر
رفتار دارد از طرفی دیگر انسان موجودی انعطافپذیر است، او نه تنها میتواند با محیط سازگار شود بلکه محیط را طبقه خواستههای خود دگرگون میکند. در حال حاضر اعتیاد علاوه بر زیانهای جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماریهای عفونی همچون ایدز، هپاتیت و… عوارض و مشکلات عدیدهی روانی اجتماعی نیز به دنبال دارد، کراک یکی از مواد صنعتی جدید است در ایران از هروئین خالص ساخته میشود و با کراک واقعی موجود در دنیا که از مشتقات کوکائین است تفاوت دارد، مصرف راحت و بویایی سریعالاثر دلیل شیوعش میباشد، عوارض مصرف کراک علاوه بر نئشگی، عصبانیت، پرخاشگری شدید و تهوع و استفراغ میباشد شخص مصرفکننده در زمان نرسیدن مواد قابل کنترل نیست و رفتارهای بسیار پرخطری از او سر میزند که قابل پیشبینی نیست. این عوارض ناهنجاریهای عدیدهای را در سازگاری فرد به خصوص سازگاری اجتماعی به وجود آورده است. با توجه به موارد فوق پژوهشگر به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابلهای و سازگاری اجتماعی تأثیر دارد یا خیر؟
1-2- اهمیت و ضرورت
بهرهگیری از روشهای علمی درمان وابستگی به مواد در سال 1381 در کشورمان شروع شده است و هم اکنون اکثر متخصصان و صاحبنظران درمان وابستگی مواد بر این باور هستند که وابستگی به مواد یک اختلال روانی میباشد.
همه افراد در طول زندگی خود با استرس روبرو میشوند. زندگی بدون استرس یعنی مرگ، آنان در همه شرایط تحت استرس قرار دارد. ولی گاهی امکان دارد یک استرس بیماری زا و مشکل زا شود، این مسئله بستگی به مقابلههای فرد دارد. منظور از مقابله کوشش و تلاشهایی است که خود انجام میدهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، یا به حداقل برساند و یا تحمل کند.
دقت داشته باشید که ما همیشه نمیتوانیم منبع استرس را از میان برداریم. بلکه در مواردی باید آنها را کاهش دهیم و در مواقعی هم باید استرس را تحمل کنیم. مثلاً ما نمیتوانیم کاری کنیم که اختلاف قدیمی والدین حل شود. در این موارد باید سعی شود تا استرس های ناشی از این اختلاف را کاهش دهیم و یا به صورتی تحمل کنیم تا کمتر آزار دهنده شود. کوششهای مقابلهای کاهش به صورت انجام دادن کار، فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیتهای ذهنی و درون روان است. به این ترتیب میتوان گفت دو نوع مقابله وجود دارد: مقابلههای مسأله مدار و مقابلههای هیجان مدار. در اکثر موارد ضروری و سالم است که هر دو نوع مقابله با هم مورد استفاده قرار بگیرند.
1-3- مقابلههای مسأله مدار
در مقابلههای مسأله مدار فرد سعی میکند کاری انجام دهد تا استرس را از میان بردارد، کاهش دهد یا آن را تحمل کنند. نمونهای از مقابله مسأله مدار عبارت است از اقدام به عمل نمودن- فعالیت خاصی انجام دادن- راهنمایی گرفتن- مشورت کردن- برنامهریزی کردن- جمعآوری اطلاعات- مطالعه کردن- استفاده از روش حل مسأله به فکر کردن و غیره، ژنتیکی، جسمی و اجتماعی است بر این اساس تنوعی از درمانهای دارویی روانشناختی و اجتماعی برای کنترل آن طراحی شده است آنچه که اهمیت دارد این است که فرد وابسته به مواد بر اساس شرایط و مشخصات خاص خود به برنامه درمانی هدایت شود (نادری و همکاران،1387).
سوءمصرف مواد، یکی از مشکلات نظام سلامت کشور است. ستاد مبارزه با مواد مخدر، جمعیت افراد وابسته به مواد کشور را رقمی حدود 2/1 میلیون نفر تخمین زده است. این در حالی است که برخی از صاحبنظران، این آمار را بین دو تا پنج میلیون نفر تخمین زدهاند (ندمی، 1387).
با توجه به نیازهای جدی مراکز درمانی اعتیاد به برنامههای روان درمانی و اندک بودن پژوهشهایی که به بررسی اثربخشی درمان طرحواره درمانی در درمان اعتیاد پرداختهاند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان طرحواره درمانی بر سازگاری اجتماعی و بهبود مهارتهای مقابلهای افراد معتاد انجام شده است. طرح واره درمانی نقش مهمی را در شناخت درمانی ایفا میکند.
راهبردهای شناختی و تکنیک آموزش دو هدف اولیه این درمان است، آموزش جنبه ایست که مبتنی بر تعلیم بیماران در مورد نیازهای معمولی و هیجانهای معمولی است.
این نیازهای معمولی شامل: ایمن بودن و یک اساس پایا و ماندنی داشتن، کسب کردن عشق، پرورش آن، شخصیت پذیرفته شده و اثبات شده، شخصیت درمان شده به وسیله تلقین، حمایت و دریافت راهنمایی مناسب و داشتن احساسها و نیازهای معتبر یک شخص تحت عنوان طرحواره درمانی، همه بچهها این نیازهای هستهای راضیشان کرده و نوعی مشکلات رشدی که اینجا نمیتوان به آنها اشاره کرد.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف کلی
1: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابلهای در افراد وابسته به مواد.
2: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی برو سازگاری اجتماعی در افراد وابسته به مواد.
1-4-2- اهداف فرعی
1: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهی رویارویی در افراد وابسته به مواد.
2: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد خویشتنداری در افراد وابسته به مواد.
3: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد دوری گزینی در افراد وابسته به مواد.
4: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد فاصله گرفتن در افراد وابسته به مواد…
5: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد حمایتهای اجتماعی در افراد وابسته به مواد.
6: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد گریز و اجتناب در افراد وابسته به مواد.
7: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد مشگل گشایی برنامهریزی شده در افراد وابسته به مواد.
8: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ارزیابی مجدد مثبت در افراد وابسته به مواد.
1-5- فرضیات تحقیق
1-5-1- فرضیههای اصلی
1- طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابلهای تأثیر دارد.
2- طرحواره درمانی بر سازگاری اجتماعی تأثیر دارد.
1-5-2- فرضیات فرعی
1- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای مستقیم تأثیر دارد.
2- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای فاصله گرفتن تأثیر دارد.
3- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای خود کنترلی تأثیر دارد.
4- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای طلب حمایت اجتماعی تأثیر دارد.
5- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای پذیرش مسئولیت تأثیر دارد.
6- طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای گریز و اجتناب تأثیر دارد.
7-طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای حل مسائل برنامهریزی شده تأثیر دارد.
8-طرحواره درمانی بر راهبرد مقابلهای ارزیابی مجدد مثبت تأثیر دارد.
1-5- تعاریف نظری و عملیاتی متغییرها
1-5-1- تعاریف نظری
طرحواره درمانی: که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده است درمانی نوین و یکپارچه که عمدتاً بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش درمانی شناختی رفتاری کلاسیک بنا شده است (یانگ، 13990).
راهبرد مقابلهای: مجموعهای از فعالیتها و فرآیند رفتاری شناختی برای ممانعت. مدیریت یا کاهش استرس (لازاروس وفولکمن).
سازگاری اجتماعی: توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینهی خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد فورنری (،2006).
1-5-2- تعاریف عملیاتی
طرحواره درمانی میزان نمرهای است که هر آزمودنی از پرسشنامه یانگ (1993) کسب میکند.
راهبرد مقابلهای: میزان نمرههای است که هر آزمودنی از پرسشنامه (لازاروس و فولکمن،1987)
کسب میکند.
سازگاری اجتماعی: میزان نمرهای که هر آزمودنی از پرسشنامه سازگاری بل (1990) کسب میکند.