برای توصیف کودکان از عباراتی مانند لجباز، خجالتی، آسا نگیر، سخت گیر و… استفاده می شود. این طبقه بندی های تصادفی به ویژگی های خلق و خویی اشاره دارد. صفاتی که در موقعیتهای متفاوت ارتباط کودکان با دیگران بروز می کند. هر کودک مشخصات منحصر به فردی دارد. در صورت آگاهی داشتن از مشخصات و تفاوت های او نسبت به دیگر کودکان و احتمالا والدینش، میتوان از آ نها برای ارتباط ساده تر و راحت تر استفاده کرد. خلق و خو مجموع های از خصلت های ذاتی است که کودک را با دنیا ارتباط می دهد و نقشی اساسی و بنیادی در تکامل شخصیت منحصر به فرد کودک دارد. این خصلت ها همچنین چگونگی تعامل کودک با دنیای اطرافش را تعیین می کند. خلق و خو صفاتی پاینده هستند که هیچ وقت صرفاً خوب یا بد نیستند و با توجه به چگونگی بازخورد آنها از محیط کودک آ نها را به صورت خوب یا بد طبقه بندی می کند. (ویلیام و همکاران، ۲۰۰۲). شو چن ین و شوفنگ چن (۲۰۰۲) ضمن تحقیقی نشان دادند که خلق و خوی کودک عامل مهمی است که بر مشکلات رفتاری و سازگاری مثبت آن ها در سال های اولیه کودک اثر شدیدی دارد. و اینکه خلق و خوی کودک از عوامل متعددی تاثیر می پذیرد که شخصیت والدین یکی از این عوامل می باشد (شهریاری، 1384). شخصیت افراد خانواده به ویژه والدین از جمله عناصر مداخله كننده در روابط بین شخصی است. شخصیت، یك سازه ی كلی است كه از مجموعه ویژگیهای فردی تشكیل میگردد و به سه عامل تفكر، عواطف و رفتارهای بیرونی قابل مشاهده كه در تعامل با عناصر محیط ایفای نقش می نماید، اشاره دارد یكی از مهمترین عوامل محیطی، خانواده است كه بعد كاركردی آن در مطالعه های مختلف مورد تامل قرار گرفته است. والدین با رفتارهای خود، آفرینندهی موقعیت هایی هستند كه رفتارهای خاص را در فرزندان برمی انگیزند و یا سرمشق هایی را برای الگوسازی در اختیار آن ها قرار داده و یا به تشویق دسته ی خاصی از رفتارها می پردازند . (جان ویلی و سون، ۲۰۰۵). نتایج اغلب تحقیقات حکایت از تاثیر معنادار سبک های والد گری بر عملکرد فرزندان دارد (گیکس و سف، ۱۹۹۰؛ دارلینگ و استنبرگ، ۱۹۹۴؛ جیکوب، ۱۹۸۷). به اعتقاد دارلینگ و استنبرگ (۱۹۹۳) سبک های والدگری منظومه ای از نگرش ها در مورد کودک، نحوه برقراری ارتباط با کودک، روش نگهداری کودک و جو عاطفی حاکم بر فضای رفتاری والدین است. مطالعات صورت گرفته در خصوص سبک والدگری متمرکز بر سه محور اساسی می باشند. محور اول شامل تحقیقاتی است که به روابط عاطفی فرزند و والدین پرداخته اند، محور دوم مطالعاتی هستند که به مبحث رفتار والدین اشاره دارند و نهایتا محور سوم بر نظام نگرشی والدین مبتنی می باشند (کلاین و وایت، ۱۹۹۶).
1-2- بیان مسئله
ﺧﻠﻖ و ﺧﻮ اﺻﻄﻼﺣﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮای ﺑﻴﺎن ﺗﻔﺎوت ﻫﺎی ﻓﺮدی در ﻣﻬﺎرتﻫﺎ و ﻋـﺎدات ادراﻛـﻲ ﺑﻪ ﻛﺎر ﻣﻲ رود و ﻣﺮاﻛﺰ ﺗﻨﻈﻴﻢ آن، ﻋﻤﺪﺗﺎً در آمیگدال، ﻫﻴﭙﻮﺗﺎﻻﻣﻮس، اﺳـﺘﺮﻳﺎﺗﻮم و ﺑﺨـﺶ ﻫـﺎی دﻳﮕﺮ ﺳﻴﺴﺘﻢ ﻟﻴﻤﺒﻴﻚ ﻗﺮار دارد. در ﺗﻌﺮﻳﻔﻲ دﻳﮕﺮ، ﺧﻠﻖ و ﺧﻮ ﺑـﻪ اوﻟـﻴﻦ ﺗﻐﻴﻴﺮات و اﻳﺠﺎد اوﻟﻴﻦ ﺗﻨﻮع در واﻛﻨﺶﻫﺎی ﻫﻴﺠﺎﻧﻲ اﺷﺎره دارد. اﺑﻌـﺎد اﺻـﻠﻲ ﺧﻠـﻖ و ﺧـﻮ و ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺗﺮﻳﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ آن ﻫﻤﭽﻨﺎن ﻣﻮرد ﺑﺤﺚ اﺳﺖ. ﺑﺎ اﻳﻦ وﺟﻮد ﺛﺒﺎت ﺑﺴﻴﺎری از وﻳﮋﮔﻲﻫﺎی ﺧﻠﻖ و ﺧﻮﻳﻲ و آﺛﺎر ﻧﻴﺮوﻣﻨﺪ ﻋﻮاﻣﻞ ژﻧﺘﻴﻜﻲ و ﻣﺤﻴﻄﻲ ﻫﻤﻮاره در ﭘﮋوﻫﺶ ﻫـﺎی ﻣﺮﺑﻮط ﺑـﻪ اﺧـﺘﻼﻻت رواﻧﭙﺰﺷـﻜﻲ دوران ﻛـﻮدﻛﻲ ﻣـﻮرد ﺗﺄﻛﻴـﺪ ﻗـﺮار ﮔﺮﻓﺘـﻪ اﺳـﺖ (كلونینگر، ۱۹۹۴؛ رتیو و مک کی، ۲۰۰۵؛ نقل علی اکبری دهکردی و همکاران، ۱۳۹۱).
انسان از بدو تولد و حتی قبل از آن مراحل مختلفی را پشت سر میگذارد و در هر مرحله با مشكلات و مصائب و مسلماً لذتهائی روبهرو میگردد. کودکان در بدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم، در آینده همان را خواهیم خواند. مؤثرترین دوره در شكلگیری شخصیت انسان، سالهای اولیه عمر اوست و بزرگترین معلمان او در این دوره والدین میباشند. شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط، خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی، قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع، نسبتا مشابه شکل، فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود، اما مشخصا این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند (زندی، 1385).
در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر، ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه، شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند (تجلی و لطفیان، 1387).
شخصیت افراد خانواده به ویژه والدین از جمله عناصر مداخله كننده در روابط بین شخصی است. شخصیت، یك سازه ی كلی است كه از مجموعه ویژگی های فردی تشكیل می گردد و به سه عامل تفكر، عواطف و رفتارهای بیرونی قابل مشاهده كه در تعامل با عناصر محیط ایفای نقش می نماید، اشاره دارد. یكی از مهمترین عوامل محیطی، خانواده است كه بعد كاركردی آن در مطالعه های مختلف مورد تامل قرار
گرفته است. والدین با رفتارهای خود، آفرینندهی موقعیت هایی هستند كه رفتارهای خاص را در فرزندان برمی انگیزند و یا سرمشق هایی را برای الگوسازی در اختیار آن ها قرار داده و یا به تشویق دسته ی خاصی از رفتارها می پردازند (پروین و سروان، 2005).
در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند، به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط ناصحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا، منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند (کوروش نیا و لطفیان، 1386). از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا؛ فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد و ثانیا؛ جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعال تری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد. رابطة والدین اعم از آموزشی یا غیرآموزشی با فرزندان، رابطه ای یکسان و بر طبق یک الگو و مدل خاصی نیست (جلالی مقدم، 1386).
بر اساس تحقیقی در فرانسه، این مدل ها در ارتباط با طبقة اجتماعی خانواده ها می باشند (ژیفو لوواسور، 1995). به گفتة کاستلان یک مدل فرزند پروری در همة خانواده ها وجود ندارد. بلکه به تعداد خانواده ها، تعداد روش های فرزند پروری وجود دارد. با توجه به اینکه والدین تشکیل دهنده اصلی و اولیة هر کانون خانواده هستند، نوع نگاه آنها نسبت به فرزند یا جایگاه فرزند در خانواده، شکل رابطة آنها را با فرزندان مشخص و هدایت می کند. طبیعتا، فرزندان نیز نسبت به کنشهای والدین، واکنش نشان می دهند. این واکنش ها در طی گذر زمان در شکل شخصیت آنان انعکاس مییابد. یعنی حرکت اصلی و اولیه توسط والدین آغاز و به اجرا گذاشته می شود. حرکت والدین تحت تاثیر جهان بینی یا سرمایه های فرهنگی آنان می باشد.در مورد فعالیت اجتماعی کردن کودکان، مدل های متفاوتی وجود دارد (زارع و سامانی، 1387).
بامریند (۱۹۹۱) با انجام پژوهشی دربارة 150 کودک 4 ساله، که در دورة آمادگی پیش دبستانی ثبت نام کرده بودند، والدین آنها را به سه گروه مختلف به شرح زیر تقسیم می کند: گروه اول، والدینی هستند که فرزندان خود را مجبور به اطاعت کورکورانه می کنند. این گروه، فرزندان خود را محدود کرده، اختیار و آزادی کمتری به آنها می دهند و معتقدند که رفتار کودکان بایستی زیر نظر آنان باشد. در نتیجه، ضوابط رفتاری آنها انعطاف پذیر نبوده و یک جانبه است، و گاهی اوقات برای اجرای همان ضوابط رفتاری، کودکان را تنبیه می کنند. گروه دوم، والدینی هستند که با فرزندان خود با اقتدار رفتار کرده، ولی بر عکس گروه اول معتقد به انعطاف پذیری در رفتارند. به فرزندان خود فرصت میدهند تا در صورت لزوم اعتراض کنند و تربیت خاصی را با دلیل به آنها تفهیم می کنند. گروه سوم، والدینی هستند که نسبت به رفتار فرزندان تحمل پذیرند و در برابر اعمال خلاف، چشم پوشی می کنند. این والدین، معیارهای مشخصی را جهت رفتار کودکان در نظر می گیرند و سایر رفتار آنان را با دیدة اغماض می نگرند، جز رفتارهائی که باعث صدمه و آسیب بدنی به آنها می شود (صادقی و همکاران، 1388).
با توجه به موارد فوق و اهمیت بررسی رابطه متغیرهای گوناگون موثر در شکل گیری خلق و خوی کودکان که ویژگی شخصیتی آنان را در آینده شکل خواهد داد، کودکانی که آینده سازان هر کشوری بوده و بار مسولیت های فردی و اجتماعی را بر دوش خواهند کشید، نیاز به کشف روابطی که موفقیت و یا عدم آن را در آنها رقم خواهد زد، مهم می نماید. از این رو، پژوهش حاضر در پی پاسخ گویی به این سوال است که آیا بین ویژگی های شخصیتی والدین و سبک های والدگری با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد؟
1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
خانواده یک نظام اجتماعی و از ارکان جامعه را به نوعی کوچکترین سلول اجتماعی می باشد که از مناسبات قانونی و شرعی بین زن و شوهر تشکیل می گردد و وظیفه والدین مراقبت از فرزندان و تربیت آنها، برقراری ارتباطات سالم اعضای خانواده با هم و کمک به استقلال کودکان می باشد. (فرهادی، 1384)خلق و خو اصطلاحی است كه برای بیان تفاوت های فردی در مهار تها و عادات ادراكی به كار می رود و مراكز تنظیم آن، عمدتاً در آمیگدال، هیپوتالاموس، استریاتوم و بخش های، دیگر سیستم لیمبیك قرار دارد (كلونینگر، 1994). در تعریفی دیگر، خلق و خو به اولین تغییرات و ایجاد اولین تنوع در واكنش های هیجانی اشاره دارد. ابعاد اصلی خلق و خو و مناسب ترین وسیله برای سنجش آن همچنان مورد بحث است. با این وجود ثبات بسیاری از ویژگی های خلق و خویی و آثار نیرومند عوامل ژنتیكی و محیطی همواره در پژوهش های مربوط به اختلالات روانپزشكی دوران كودكی مورد تأكید قرار گرفته است (رتیو و مک کی، 2005). درحالیكه برخی پژوهشگران بر محیط (كیریوس و پرایر، 1990) استرس موجود در محیط زندگی(لوویس و اولسون، 2011) واکنش و رفتار مادران (ایزنبرگ و فیبس، 1994) جنسیت، طبقه اجتماعی، عوامل فرهنگی و عوامل، اخلاقی (پرایر، 1992) را در بروز خلق و خو مؤثر می دانند، برخی هم به نقش عواملی همچون وزن در هنگام تولد(شریدر و توبی، 1989) و عوامل ژنتیکی (پلایمن و رووه، 1977) تا 60 درصد (ورویج، زیش، مدلند، گوردون، بنیامین، نیهالت و همكاران، 2010) اشاره میكنند.
در هر حال خلق و خو، چه ارثی باشد و چه در اثر عوامل محیطی ایجاد شده باشد، میتواند بر سازگاری اجتماعی (مابلی و پالیس، 1991) ایجاد رفتار پرخاشگرانه (اشمك و پاستکا، 1991) و حتی مسائل شناختی(ساكیمورا، دانگ، بالارد و هنسن، 2008؛ بوستروم، بروبرگ و هوانگ 2010) تأثیر بگذارد. در پژوهش های مختلف به رابطه و اهمیت رابطه شخصیت والدین و والدگری اشاره شده است. رجبی دماوندی و همکاران (1388)، پژوهشی با عنوان رابطة ویژگی های شخصیتی و راهبردهای مقابله ای در والدین كودكان با اختلال های گستره اوتیسم انجام دادند. نتایج پژوهش آنان نشان داد بین ویژگی های شخصیتی ثبات هیجانی، مسئولیت پذیری وخستگی ناپذیری با راهبردهای مسئله محور و نیز بین ویژگی شخصیتی جامعه پذیری با راهبردهای هیجان محور در مادران رابطه معنادار وجود دارد. بین راهبردهای رویارویی پدران و مادران كودكان با اختلال های گسترة درخودماندگی تفاوت معنادار وجود ندارد. بین ویژگی های شخصیتی جامعه پذیری، تفكر ابتكاری و خستگی ناپذیری در پدران و مادران كودكان با اختلال های گسترة درخودماندگی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین این پژوهش ضرورت بررسی ویژگی های شخصیتی و راهبردهای رویارویی والدین كودكان با اختلال گسترة اوتیسم و نیز اهمیت آنها را برای شناخت هرچه بیشتر والدین و تدوین برنامه های درمانی مناسب مطرح می كند.
روستا و سامانی(1389)، در مطالعه ای با عنوان رابطه ابعاد والدگری و خودگسستگی به این نتیجه رسیدند که سبک والدگری والدین عامل موثر در تعیین میزان احساس خودگسستگی نوجوانان از ایده آل ها و بایسته ها می باشد. این محققان در مطالعه خود نشان دادند که والدگری مثبت، مشارکت پدر و فهم مشترک میان اعضای خانواده موجب کاهش احساس خودگسستگی در نوجوانان می گردد و از طرف دیگر تنبیه بدنی، نظارت ضعیف و اعمال اقتدار باعث افزایش خودگسستگی نزد نوجوانان میشود. خصوصیات شخصیتی در حقیقت به عنوان محرکهای خلق وخو برای دستیابی به هدف تلقی میشوند. به این معنی که این خصوصیات انسان را مستعد رفتارهای مختلف در موقعیت های خاص مینماید (کالگوری، 2000). نتایج این پژوهش می تواند برای والدین،مربیان و… که مسئول تعلیم و تربیت کودکان هستند الهام بخش باشد و به احساسات و نیازهای کودکان توجه نمود ودرزمینه کمک به والدین برای اشنا شدن با سبکهای والدگری مناسب برای داشتن فرزندانی با خلق و خوی مناسب گام مفید بردارد،علاوه بر این نتایج این تحقیقات میتواند راه گشایی باشد برای پژوهشگران و دانشجویان روانشناسی که در این زمینه به تحقیق خواهند پرداخت.
1-4- اهداف پژوهش
1-4-1- اهداف کلی
1) بررسی رابطه بین ویژگی های شخصیتی والدین و سبک های والدگری با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی
2) ارائه راهکار و رهنمود ها به دست اندرکاران.
1-4-2- اهداف جزیی
۱. بررسی رابطه بین ویژگی روان آزرده خویی والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۲. بررسی رابطه بین ویژگی برون گرایی با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۳. بررسی رابطه بین ویژگی انعطاف پذیری والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۴. بررسی رابطه بین ویژگی توافق پذیری والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۵. بررسی رابطه بین ویژگی با وجدان بودن والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۶. بررسی رابطه بین سبک های والدگری کارآمد با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
۷. بررسی رابطه بین سبکهای والدگری ناکارامد با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی.
1-5- فرضیه های پژوهش
۱. بین سبک های والدگری کارآمد با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۲. بین تنبیه بدنی با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۳. بین مشارکت پدر و خلق و خو کودک رابطه وجود دارد.
۴. بین اطلاع والدین و خلق و خو کودک رابطه وجود دارد.
۵. بین اقتدار والدین وخلق و خو کودک رابطه وجود دارد.
۶. بین نظارت ضعیف والدین و خلق و خو کودک رابطه وجود دارد.
۷. بین ویژگی روان آزرده خویی والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۸. بین ویژگی برون گرایی با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۹. بین ویژگی انعطاف پذیری با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۱۰. بین ویژگی توافق پذیری والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
۱۱. بین ویژگی با وجدان بودن والدین با خلق و خوی کودکان پیش دبستانی رابطه وجود دارد.
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)