الف: بیان مسئله
نهاد داوری در کنار رسیدگیهای قضایی، روشی برای حل اختلافات اشخاص میباشد که به دلیل سرعت و تخصصی بودن آن اشخاص ترجیح میدهند برای حلوفصل دعاوی خویش، نهاد داوری را انتخاب کنند. البته صرف اینکه طرفین برای حلوفصل اختلافات خویش برنهاد داوری توافق کردهاند موجب نمیشود که از حمایتهای پذیرفتهشده جهانی بهعنوان یک حق بنیادین بشری محروم شوند. هرچند که داوری نوعی قضاوت خصوصی است اما اینکه نتیجه داوری محصول فرایندی بیطرفانه باشد دارای اهمیت است. درواقع طرفین داوری حتی شخصی که در رسیدگی داوری بازنده میشود باید رسیدگی داور را عادلانه و منصفانه احساس نمایند. برای اینکه فرایند داوری عادلانه و منصفانه باشد رأی داوری معیوب و اركان آن دچار خلل و ایراد باشد، نباید اجرا شود و طرفی كه از آن خلل و عیب متضرر میشود باید بتواند نسبت به آن اعتراض كند. نظارت قضائی یا کنترل رأی داوری و مبانی آن همواره یکی از مهمترین مباحث در حقوق داوری است، به همین دلیل همانطور که آیینهای رسیدگی قضایی در دادگاهها تحت شرایطی امکان اعتراض به رأی داوری را فراهم نمودهاند قوانین و مقرّرات داوری هم سازوکاری بنام درخواست ابطال رأی داوری را پیشبینی نمودهاند تا اوصافی که یک رأی باید واجد آن باشد را تضمین کند تا عدم وجود شرایط اساسی رأی و قرارداد داوری بدون ضمانت اجرا باقی نماند و طرفین بتوانند رأیی را که بهطور جانبدارانه و غیرمنصفانه و خارج از چارچوب قوانین صادره شده را بلااثر نمایند. بنابراین برای حصول این مهم، وجود آیینها و روشهایی در داخل
سیستم داوری و یا در دادگاهها اعتراض و ابطال رأی ضروری به نظر میرسد. هرچند که اعتراض راهی است برای جلوگیری از بیعدالتی اما درعینحال ممکن است ابزاری باشد در دست کسانی که دارای سوءنیت هستند برای به تأخیر انداختن روند اجرای رأی داوری، به همین دلیل آیین اعتراض باید در چارچوب شرایطی قرار گیرد که امکان سوءاستفاده از آن به حداقل برسد.
موارد ابطال رأی داور در ق.آ.د.م و همچنین قانون داوری تجاری بینالمللی ذکرشده اما در خصوص این موضوع تاکنون کمتر تحقیق و بحث شده است.
ب: اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
نهاد داوری در ایران تابع یک سری قوانین و مقرّرت پراکنده هست در این رهگذر ابطال رأی داوری که برخلاف قوانین و قواعد داوری صادرشده و موجب تضییع حق طرف محکومعلیه رأی داوری میشود از اهمیت بسزایی برخوردار هست. در قوانین ایران موارد ابطال رأی داوری در باب هفتم قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب 21/1/1379 و همچنین قانون داوری تجاری بینالمللی ایران مصوب 26/6/1376 بهطور صریح بیانشده که علاوه بر بررسی جامع این موارد به بررسی سایر موارد ابطال رأی داوری همچون رعایت اصل استقلال و بیطرفی داور و رعایت حق دفاع برای طرفین داوری که در قوانین بهطور صریح تحت عنوان ابطال رأی داوری بیاننشده، میپردازیم. بنابراین در بیان این موارد خلاءهای تحقیقاتی دیده میشود و ضروری است که برای جلوگیری از ابهامات به وجود آمده در دادگاهها تحقیقی جامع به عمل آید.
د: جنبه جدید بودن و نوآوری موضوع
در پایاننامه پیش رو در خصوص چگونگی ابطال رأی داوری از منظر داخلی موردبحث است درحالیکه در پایاننامه ذکرشده در پیشینه تحقیق موارد ابطال رأی داوری از منظر داخلی و بینالمللی بوده است و تمرکزی در خصوص امور داخلی نداشته است و با توجه به تغییر ق.آ.د.م در سال 1379 و تغییر مواردی همچون مدت اعتراض رأی داور، مدت قانونی داوری و اضافه شدن موارد جدیدی همچون: 1- در قانون قدیم گفتهشده رأی داور پس از مدت داوری صادرشده باشد رأی داور باطل است درحالیکه در قانون جدید گفته رأی داور پس از مدت داوری صادر و تسلیمشده باشد که بحثهایی به وجود آورده است.2- در قانون جدید بیاعتباری قرارداد داوری بهطور صریح بیانشده و در قانون قدیم اشارهای بدان نشده بود.
3- بهطور صریح در قانون جدید صدور رأی از سوی داورانی که مجاز به صدور رأی نبودهاند از موارد ابطال دانسته شده و احتیاج به بررسی دارد و همچنین در این پایاننامه سایر موارد ابطال رأی داوری که در قوانین تحت عنوان موارد ابطال ذکری از آن به عمل نیامده موردبررسی و مداقعه قرارگرفته شده است! بنابراین بررسی و تحقیقی نو از منظر چگونگی ابطال رأی داور با تأکید بر امور داخلی داریم.
ه: اهداف تحقیق
در تحقیق حاضر سعی بر این است تا بابیان موارد مصرح قابلابطال رأی داوری از منظر حقوق موضوعه و بیان پروندههای صادره از سوی دادگاههای دولتی و همچنین بررسی سایر مواد قابلابطال رأی داوری که بهطور مشخص قوانین درزمینهٔ داوری به آنها اشاره نکرده و همچنین بیان نظرات مطروحه و پیشینه تاریخی آنها در محدوده موضوع پایاننامه با معرفی نظرات مرجح و لزوم اصلاح و تجدیدنظر در برخی قوانین که درنهایت موجب ارتقا و دقت نظر بیشتر موضوع داوری در قوانین آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بینالمللی در جهت سریع و احقاق حق طرفین داوری میشود.
و: سوالات تحقیق
سؤال اصلی:
1- موارد قابلابطال رأی داوری در قانون آیین دادرسی مدنی و قانون داوری تجاری بینالمللی ایران کدماند؟
سؤالات فرعی:
1- التزام داور به رعایت اصول دادرسی در رأی داوری چگونه است؟
2- درصورتیکه رأی داور از موارد قابلابطال باشد و نسبت به رأی یا اعتراضی نشد یا خارج از مهلت اعتراض شده رأی قابلیت اجرایی دارد؟
ی- فرضیههای تحقیق:
فرضیه اصلی:
1- به نظر میرسد موارد ابطال رأی داوری بسیار گسترده باشد و مواد 489 آیین دادرسی مدنی و 33 داوری تجاری بینالمللی ایران از اهم آن موارد باشد.
فرضیات فرعی:
1- به نظر میرسد همان اصولی که در یک دادرسی عادلانه از طریق دادگاه باید رعایت شود در رسیدگی داور نیز باید رعایت شود.