مفهوم سرمایه اجتماعی ابتدا توسط جامعه شناسان معرفی شد و در پژوهشهای آنان موردبررسی قرار گرفت. این مفهوم به تدریج توجه اندیشمندان سایر رشتههای علوم اجتماعی را به خود جلب کرد و در دهههای اخیر علاوه بر اینکه در جامعهشناسی، علوم سیاسی و اقتصاد مورداستفاده قرارگرفته است در رشتههای سازمان و مدیریت نیز طرفداران زیادی پیداکرده است (الوانی، شیروانی، 1383). مفهوم سرمایه اجتماعی، اشاره به ارتباطات اجتماعی میان گروهی از افراد و ارزشهای مرتبطی دارد که درون و میان این روابط اجتماعی نهفته است (ژنگ و وای، 2009). بهطورکلی میتوان گفت که سنتی قوی در پژوهشهای علوم اجتماعی وجود دارد که عملکرد افراد و گروهها را به شبکه روابط اجتماعی آنها وابسته میداند درحالیکه بخشی از مبانی نظری بر چگونگی استفاده افراد از منابع موجود در شبکه و تماسهای شخصیشان برای دستیابی به هدفهای شخصی متمرکز میشود، بخشی دیگر بر استفاده از شبکهها برای تلاشهای جمعی، شامل مشارکت در گروههای مدنی و سیاسی متمرکز میشود. هر دو سنت پژوهشی یادشده به جنبههای متفاوتی از سرمایه اجتماعی میپردازند (گیل دو زونیگا، 2010). محققان بر مفهوم سرمایه اجتماعی بهمنزله یک تشریح جامع برای بیان دلایل اینکه چرا بعضی جوامع قادرند تا مشکلهای جمعی را با همکاری یکدیگر حل نمایند درحالیکه بعضی جوامع در متحد کردن افراد حول هدفهای مشترک، ناتوان هستند، متمرکز میگردند (برهم و رهن، 1977: 1000)
امروزه نقش سرمایه اجتماعی از سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان و جوامع بسیار مهمتر است و شبکههای روابط جمعی و گروهی به رابطه میان انسانها، سازمانها و انسانها و سازمانها با سازمانها انسجام میبخشند. در صورت عدم وجود سرمایه اجتماعی سایر سرمایهها اثربخش خود را از دست میدهند و پیمودن راههای توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی، ناهموار و دشوار میگردد. (الوانی و شیروانی، 1380)
مفهوم سرمایه اجتماعی برای اولین بار در سالهای دهه 1920 از سوی لیدا جادسون هانیفن در کتابی با عنوان “مرکز اجتماع” (1920) و بعدها نیز در دهه 1960 توسط جین جاکوبز در کتاب تأثیرگذارش به نام “مرگ و زندگی در شهرهای بزرگ امریکا” (1961) به حوزه علوم اجتماعی معرفی شد (احمدی، محمدی بلبان آباد، 1392). گرچه از ظهور مفهوم سرمایه اجتماعی چندین دهه میگذرد، لیکن این مفهوم، تسلط قابلملاحظه خود را از اوایل دهه 1990 در پژوهشهای اجتماعی حفظ کرده است (هویلا، 2010) بدین ترتیب که سرمایه اجتماعی در دهه 1990 تبدیل به مفهومی اثرگذار شد و در رشتههای علوم اجتماعی بسیار موردتوجه واقع شد (فقیهی، فیضی 1385).
در دهه 1970 گلن لوری اقتصاددان، برای مشخص نمودن دلایل عدم دسترسی آمریکاییها آفریقاییتبار به پیوندهای اجتماعی وسیع، بهمنزله یکی از موذیانهترین میراثهای بردهداری و تبعیض نژادی، از این اصطلاح بهره برد (والیس و کیلربی 249: 2004)
سرمایه اجتماعی نه تنها ریسمانی است که همهی عوامل موجود هر جامعه را به هم پیوند میدهد بلکه افراد و کارگزاران را بهطور مستقیم و غیرمستقیم چه در بخش خصوصی و چه در بخش عمومی تحت تأثیر قرار میدهد. (1) بر پایه و اساس تئوریها و نظریههای سازمانی مسلماً رفتار شهروندی سازمانی به رقابت و عملکرد سازمان کمک میکند، بهعلاوه رغبت و تمایل به رفتار شهروندی سازمانی به علت رقابتهای روزافزون جهانی اهمیت دارد.
ویگودا و همکاران معتقدند رفتار شهروندی سازمانی کمکهای غیررسمی است که کارمند بدون توجه به تحریمها و پاداشهای رسمی بهعنوان یک فرد، میتواند آزادانه آنها را انجام دهد یا از انجامشان خودداری نماید. در تعریف دیگری لیپین و جانسون رفتار شهروندی سازمانی را تحت عنوان تمایل به تشریکمساعی و مفید بودن در محیطهای سازمانی تعریف کردهاند (سبحانی نژاد، شاطری، ده سرخی، اکبری، 1389). یکی از معضلات سازمانها وجود رفتارهایی همچون کمکاری- پرخاشگری – قلدری – لجبازی – ارعاب و کینهتوزی است. این رفتارها نه تنها در عملکرد سازمانها تأثیرگذار است، بلکه روابط بین شخصی و روحیه همکاری کارکنان را نیز تحتالشعاع قرار میدهد. مسئله اصلی تحقیق، تبیین این رفتارها در سازمانهای ایرانی است. همانقدر که ایجاد و تقویت رفتارهای شهروند سازمانی، بهعنوان واکنشهای مثبت ناشی از عوامل بیرونی و درونی میتواند بر عملکرد سازمان، به خصوص در شرایط بحرانی نقش مثبت و تأثیرگذاری داشته باشد. رفتارهای ضد شهروندی نیز موجب خواهند شد تا عملکرد یک سازمان مخدوش و دامنه موفقیتهای آن محدود گردد. طی دو دهههای گذشته، تحقیقات قابلتوجهی در خصوص مفاهیم، پیشایندها و پیامدهای رفتارهای شهروندی سازمانی انجامگرفته است (پودساکف و همکاران 2000) که عمدتاً در حوزهی مدیریت بازرگانی میباشد. لیکن در زمینه رفتارهای ضد شهروندی مطالعات کمی انجامشده است و این تحقیقات نیز در حوزه مدیریت بازرگانی بوده است و به خصوص هیچ سابقهای در داخل کشور مشاهده نشد. بروز رفتارهایی همچون سرقت از منابع سازمان، تحمیل هزینههایی شخصی و غیر مرتبط با کار به سازمان، پرخاشگری نسبت به همکاران و مدیران، به رسمیت نشناختن اختیار و اقتدار مدیران، زیر پا گذاشتن مقدرات سازمان و رفتارهایی از این دست که منابع فیزیکی، سرمایه انسانی و اعتبار سازمانها را مورد تهدید قرار میدهد ناشی از عواملی است که شناخت آنها میتواند مدیران را در جلوگیری از تهدیدات فوق یاری دهد (جیلینک و هارنی، 2006) شهروند خوب سازمانی یک تفکر و ایده است وان مشتمل بر رفتارهای متنوع کارکنان نظیر: پذیرش و به عهده گرفتن وظایف و مسئولیتهای اضافی، پیروی از مقررات و رویههای سازمان، حفظ توسعه نگرش مثبت شکیبایی و تحمل نارضایتی و مشکلات در کار است0بولینو، البرات مورمن، ارگان، نهیف، المیت –وان سکارتر، مارک سی، وان داین اسمیت تی بوت و ولگر) مؤلفههای زیر را بهعنوان شاخصهای شهروندی سازمانی معرفی کردند که عبارتاند از: 1-فداکاری 2-اطاعت (وظیفهشناسی) 3-توجه 4-مشارکت (حمایتی – اجتماعی – وظیفهای – مدنی) 5-وفاداری 6- شکیبایی (تحملپذیری) رفتار شهروندی سازمانی یک پدیده جدید مدیریت رفتار سازمانی است.
1-2- بیان مسئله
در جهان پرشتاب امروز سازمانهای زیادی در تلاشاند تا برای رسیدن به اهداف سازمانی و اقتصادی و تداوم حیات خود از الگوها و شیوههای مختلف بهره ببرند و مزیت رقابتی جدیدی کسب نمایند تا از سقوط واژگونی و خطرات ناشی از دگرگونیهای سریع محیطی در امان بمانند. تلاش برای بهبود عملکرد در روزهای اولیه شکلگیری رشته مدیریت، دغدغه اندیشمندان این رشته بوده است و این دغدغه نه تنها پایان نیافته است بلکه با گذر زمان ابعاد جدیدی به خود میگذرد و حوزه بیشتری را تسخیر میکند، در مکاتب اولیه مدیریت افراد با رفتارهایی ارزیابی میشدند که در شرح شغل و شرایط احراز شغل مشخصشده بود، لیکن امروزه رفتارهای فراتر از آن مدنظر قرار میگیرد (رابینز و جاج، 2010). این رفتارهای با عناوینی چون رفتارهای پیش اجتماعی، رفتارهای خودجوش، رفتارهای فرا نقش و بهطورکلی رفتار شهروندی سازمانی شناخته میشوند (بختی و قلی پور، 1390). در دیدگاههای سنتی مدیریت توسعه سرمایههای فیزیکی و نیروی انسانی مهمترین نقش را ایفا میکردند: برای توسعه در عصر حاضر به سرمایه اجتماعی بیشتر از سرمایه اقتصادی، فیزیکی و انسانی نیازمندیم – زیرا بدون این سرمایه استفاده بهینه از دیگر سرمایههای امکانپذیر نیست. در جامعهای که فاقد سرمایه اجتماعی کافی است بهاحتمالزیاد سایر سرمایهها تلف میشوند. از این روست که موضوع سرمایه اجتماعی محور اصلی مدیریت در سازمانها محسوب شده و مدیرانی موفق قلمداد میگردند که بتوانند در ارتباط با جامعه به تولید و توسعه سرمایه اجتماعی بیشتری نائل گردند.
درگذشته سرمایه اجتماعی بهصراحت موردتوجه قرار نمیگرفت اما در حال حاضر، تغییرات پرشتاب محیطی، فناوری اطلاعات، نیازهای رو به رشد به اطلاعات و آموزش، نیازهای فزاینده به نوآوری و خلاقیت و ضرورت پیشرفت مداوم سازمان، ایجاب میکند که رهبران سازمانها، سرمایه اجتماعی را به منزله یک منبع ارزشمند سازمانی موردتوجه قرار دهند (رحمانپور 1382، 80).
سرمایه اجتماعی و مشکلات فردی ایجادشده ناشی از عدم وجود آن را در درجه دوم اهمیت قرار میدهند. الگوی دیگر که توسط محققان مورداستفاده قرار میگیرد، مدل منفعت شخصی از سرمایه اجتماعی است ؛ در این حالت به طور آشکاری بر افراد و داراییهای اجتماعیشان از قبیل منفعت و جایگاه اجتماعی، گواهینامههای تحصیلی و غیره، تمرکز میشود و طور کلی در این مدل، تمرکز بر نتایج حاصل برای اشخاص یا واحد فردی مدنظر قرار میگیرد (لینا و وان بورن، 540: 1999).
بنابراین، مسئله عصر ما فقط این نیست که چگونه بهرهوری افزایش یابد و سازمانها کاراتر شوند ؛ بلکه باید در برابر افزایش و اهمیت روزافزون تعقل ابزاری و توجه روزافزون به بازدهی مادی، تعقل ارزشی هم مدنظر قرار گیرد ؛ بهگونهای که حقانیت و آزادی و کرامت انسانی از گزند و تهدید سازمانهای کارا در امان بمانند ؛ انسانها و روابط آنها در سازمانها مدنظر قرار گیرند و سیستمهای اجتماعی بهگونهای سازماندهی شوند که روح اعتماد و اطمینان در ساختار آنها رسوخ نماید و موجد منابع ارزشمندی برای توسعه سرمایه اجتماعی آنها گردد ؛ ضمن اینکه پایبندی مدیرانی که اصول اخلاقی را در عملکردها و تصمیمهای سازمانی به کار میگیرند، با توسعه روابط مبتنی بر اخلاقیات، سرمایه اجتماعی ایجاد میکنند. در دنیای کنونی افراد، به سهم خود نقشآفرین و در تعاملات اجتماعی اثرگذار هستند. در این میان، میزان، کیفیت، دوام، حوزه و عمق این تأثیر به عوامل گوناگونی بستگی دارد. ازجمله اینها میتوان به بزرگی، پیشرفت و توسعه و قدرت سازمانها در زمینههای مختلف اشاره کرد. نقشی که سازمانها در جامعه ایفا میکنند و یا اثری که در شکل دادن به ارتباطات از خود بر جای میگذارند عموماً میتواند فرهنگی، علمی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و یا نظامی و یا مجموعهای از آنها باشد. یک کشور توسعهیافته به لحاظ اقتصادی بیش از دیگران تولید کالا و خدمات میکند، از همین رو نیز، کیفیت کالا و خدمات تولیدیش بیانگر مناسبات اجتماعی ویژهای نیز هست که مصرفکنندگان کالا و خدمات در سراسر جهان نیز بدان توجه میکنند. این سازمانها با امکاناتی که در اختیاردارند میتوانند در مناسبات میان سازمانها و در شکل دادن به مناسبات اجتماعی نقش ایفا کنند. و این موفقیت به دلیل وفاداری، فداکاری، اطلاعات، مشارکت، توجه و تحملپذیری و… در تعامل بین افراد و سازمانهاست. بر اساس شواهد موجود، رفتار شهروندی سازمانی عموماً پایین است. ما به دنبال آن هستیم که ببینیم برای توسعه آن چهکارهایی بایستی انجام شود. افزایش سرمایه اجتماعی میتواند یک راهحل بسیار مؤثر باشد. زیرا سرمایه اجتماعی بهطورکلی شامل نهادها، روابط، گرایشها، ارزشها و هنجارهایی است که بر رفتار و تعاملات بین افراد حاکم است. (گروترت و ون بستلر، 2002).
در این تحقیق رفتار شهروندی سازمانی، سرمایه اجتماعی و انواع آن معرفی میگردند و مهمتر از آن بررسی خواهد شد که آیا سرمایه اجتماعی مؤلفههای آن میتوانند در رفتار شهروندی سازمانی در بین افراد مؤثر باشد. این قبیل امور در مراکز آموزشی بررسی خواهد شد؛ یعنی طی آن رفتار شهروند سازمانی سنجیده میشود و رابطه سرمایه اجتماعی در رفتار شهروندی سازمانی مشخص میگردد. لذا جنبه مجهول تحقیق این است که آیا رابطهای بین مؤلفههای سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد؟
1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق
در عصر حاضر برای توسعه، مدیران بیشتر از آنکه به سرمایه فیزیکی و انسانی نیازمند باشند به سرمایه اجتماعی نیاز دارند. مدیران و کسانی که بتوانند سرمایه اجتماعی سازمان را توسعه دهند راه کامیابی شغلی و سازمانی را هموار میسازند.
امروزه سازمانها اغلب رهبرانی را استخدام میکنند که به سرمایه اجتماعی اعتقاد داشته و خود نیز دارای این سرمایه باشند. تعداد کارکنان موجود در سازمانها که دارای سرمایه اجتماعی باشند کم و تقاضای سازمان برای به خدمت گرفتن آنان زیاد است ؛ ارزش آنها سازمان را متوجه شکار مغزها نموده و بر این اساس مدیرانی که خواهان رشد و بقای شرکتها هستند سعی دارند با جذب کارکنان برخوردار از سرمایه اجتماعی بالا، ثروت نامرئی سازمان خود را افزایش دهند (تیمون و استامف، 2003: 16) همچنین حیات و قوام هر سیستم اجتماعی منوط به وجود پیوندی مستحکم میان عناصر شکلدهنده آن است.
درمجموع سرمایه اجتماعی مفهومی جدید، پیچیده و مهم در علوم اجتماعی است که امروزه بهعنوان یکی از مهمترین شاخصهای رشد و توسعه در هر نظام مطرح است. شرط لازم برای پیشرفت جامعه، توسعه همهجانبه، ایجاد روابط گرم، گسترش انسجام و همبستگی اجتماعی، بسط مشارکت اجتماعی و اعتماد متقابل (فرد –جامعه-دولت) و سرمایه اجتماعی است که متأسفانه در کشورهای جهان سوم کمتر به این مقوله توجه میشود. این در حالی است که افول بیشازحد سرمایه اجتماعی در هر جامعه بهطور حتم جامعه را با مشکلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی روبرو میسازد که نهایت آن فروپاشی اجتماعی است. یکی از بحثهای بسیار مهم که همواره در جوامع جهان مطرح بوده، مشارکت اجتماعی است. مشارکت اجتماعی مردم در اداره امور جامعه همواره با چالشها و فرصتهایی روبرو بوده است. بهطورکلی میزان سرمایه اجتماعی در هر گروه یا جامعهای نشاندهنده میزان اعتماد افراد به یکدیگر است همچنین وجود میزان قابل قبولی از سرمایه اجتماعی موجب تسهیل کنشهای اجتماعی میشود. بهطوریکه در مواقع بحرانی میتوان برای حل مشکلات از سرمایه اجتماعی بهعنوان اصلیترین منبع حل مشکلات و اصلاح فرایندهای موجود سود برد. ازاینرو شناسایی عوامل مؤثر در تقویت یا تضعیف سرمایه اجتماعی اهمیت بسزایی دارد. تعدادی از عناصر اصلی که میتوان سرمایه اجتماعی را با آن مورداندازهگیری قرارداد عبارتاند از: آگاهی به امور عمومی، سیاسی، اجتماعی، وجود انگیزه در افراد جامعه که در پی کسب این دسته از آگاهیها برآیند. اعتماد عمومی به یکدیگر، اعتماد به نهادهای مردمی و دوستی، مشارکت غیررسمی هم یارانه در فعالیتهای داوطلبانه در شکلهای غیر دوستی، خیریهای، مذهبی، اتحادیهها، انجمنهای صنفی و علمی و… درمجموع میتوان گفت که یکی از معیارهای اصلی در شناخت سرمایه اجتماعی شکل و شیوه روابط اجتماعی افراد با یکدیگر و نحوه همزیستی آنها در جامعه موردمطالعه است. از دیگر معیارها میتوان به احساس مردم نسبت به داشتن احساس خوشایند به امنیت، پیوندهای خانوادگی و اجتماعی و امیدواری نسبت به آینده از معیارهای مطرح محسوب میشود. رفتار شهروندی سازمانی نیز از زمانی که اورگن در این زمینه اعلام کرد. این عامل که بر عملکردهای فردی و سازمانی تأثیرگذار است موردتوجه اغلب محققان در زمینه رفتار شهروندی قرارگرفته است. یافتههای تجربی بهدستآمده نشان میدهد این رفتارهای شهروندی تأثیر مثبتی بر افزایش عملکردهای سازمانی دارد. رفتار شهروندی سازمانی جنبه منحصربهفرد فعالیت فردی در محل کار محسوب میشود که از ابتدا در اوایل دهه 1980 ذکرشده بود. بنا به تعریف اصلی، این رفتار فردی، رفتار به صورت اختیاری است و مستقیماً و صراحتاً از طریق سیستم رسمی پاداش هدایت نمیشود و در مجموع باعث افزایش عملکرد مؤثر و کارآمد سازمان میشود. این رفتار ویژه زمینهی تحقیقاتی بهروزی را فراهم آورده است که توسط جامعه شناسان سازمانی، روان شناسان و پژوهشگران بخش مدیریت به تحقیق و تفحص پرداختهاند.
نظریه اینکه در بسیاری از تحقیقات انجامشده سرمایه اجتماعی بهمثابه عامل اصلی و مؤثر بر روابط و هنجارها موردبررسی قرارگرفته است. به همین جهت نگارنده رابطه بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی را موضوع تحقیق خود قرار داده است.
1-4- اهداف تحقیق
1-4-1- هدف اصلی
بررسی رابطه بین مؤلفههای سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
1-4-2- اهداف جزئی
بهمنظور دسترسی به هدف کلی تحقیق اهداف زیر در این پژوهش موردبررسی قرار خواهد گرفت.
1-مشخص کردن رابطه بین اعتماد متقابل با رفتار شهروندی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
2-مشخص کردن رابطه بین هنجارهای مشترک (گرمی اجتماع انسانی، الگوی رفتاری قوی) با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
3-مشخص کردن رابطه بین تعاون و همکاری متقابل با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
4-مشخص کردن رابطه بین ارتباطات (احترام متقابل و منافع مشترک) با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
5-مشخص کردن رابطه بین همیاری و مشارکت داوطلبانه با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
6-مشخص کردن رابطه بین انسجام و همبستگی جمعی با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران
1-5- فرضیههای تحقیق
1-5-1- فرضیه اصلی
بین سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس شهر تهران رابطه معنیداری وجود دارد.
1-5-2- فرضیههای فرعی
1-بین مؤلفههای سرمایه اجتماعی و رفتار شهروندی سازمانی کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
2- بین اعتماد متقابل با رفتار شهروندی سازمانی بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
3- بین هنجارهای مشترک (گرمی اجتماع انسانی، الگوی رفتاری قوی) با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
4- بین تعاون و همکاری متقابل با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
5- بین ارتباطات (احترام متقابل و منافع مشترک) با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
6- بین همیاری و مشارکت داوطلبانه با رفتار شهروندی سازمانی در بین کارکنان مدارس متوسطه دخترانه شهر تهران رابطه وجود دارد.
1-6- متغیرهای تحقیق
متغیر مستقل: سرمایه اجتماعی
متغیر وابسته: رفتار شهروندی سازمانی
1-7- تعاریف نظری
سرمایه اجتماعی : مجموعه بالقوهای است که با عضویت در شبکههای اجتماعی کنشگران و سازمانها به وجود میآید. به عبارتی مجموعه معینی از هنجارها یا ارزشهای غیررسمی است که اعضای گروهی که همکاری و تعاون میان آنها مجاز است در آن سهیم هستند. (فوکویاما، 1385، ص10)
اعتماد متقابل : اعتماد انتظاری است که از درون اجتماع برمیخیزد و در آن صداقت و رفتار و روحیه تعاون و همکاری مبتنی بر هنجارهای مشترک و عمومی شکلگرفته است. این رفتارها نیاز به قانون و تنظیمات در روابط ندارد، بلکه وجدان اخلاقی مبنای اعتماد متقابل بین اعضای گروه است.
تعاون و همکاری متقابل: این لغت در مقابل واژه رقابت به کار میرود و بیانگر یک عمل جمعی است که اعضای سازمان با دیگران در جامعه یا گروه خود در موارد مشترک اقدام مینمایند. (محمدی، 1384، ص158)
هنجارهای مشترک: در اصطلاح دانش جامعهشناسی، به یک الگوی رفتاری گفته میشود که فرد روابط و کنشهای خود را در اجتماع بر اساس آن تنظیم میکند. اکثریت جامعه خود را به آن پایند میدانند. هنجارها سبب تقویت استحکام نظام اجتماعی (عادات و رسوم) میشود. (رفیع پور، 1378)
همدلی و ارتباطات: همدلی در مفهوم عام یعنی همانگونه که دیگران میفهمند ما هم بفهمیم و همانگونه که دیگران حس میکنند، ما هم حس کنیم.
انسجام و همبستگی جمعی : عبارت است از توافق جمعی میان اعضای یک جامعه که حاصل پذیرش و درونی کردن نظام ارزشی در هنجارهای یک جامعه است. انسجام اجتماعی بامعرفتهایی چون پایبندی به تعهدات، کمک به هنگام گرفتاریها، شرکت در مراسم و مناسک خانوادگی، احترام کوچکترها به بزرگترها تبیین میشود.
همیاری و مشارکت داوطلبانه: مشارکت به معنی به کار گرفتن منافع شخصی به منظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است و در مفهوم دیگر داشتن شرکت فعالانه در گروه را میرساند و به فعالیتهای اجتماعی انجامشده نظم دارد. مشارکت داوطلبانه به خواست فرد انجام میشود.
رفتار شهروند سازمانی : مجموعهای از رفتارهای داوطلبانه و اختیاری که بخشی از وظایف رسمی فرد نیستند، اما بااینوجود توسط وی انجام و باعث بهبود مؤثر وظایف و نقشهای سازمان میشوند. (اپل بام و همکاران، 2004، ص19).
1-8- تعاریف عملیاتی
سرمایه اجتماعی : مراد از سرمایه اجتماعی نمرهای است که هر یک از آزمودنیها در پاسخ به پرسشنامه سرمایه اجتماعی کسب میکنند.
رفتار شهروندی سازمانی : نمره کسبشده توسط هر یک از آزمودنیها در پاسخ به سؤالات پرسشنامه رفتار شهروندی است. روش گردآوری اطلاعات استفاده از پرسشنامه، مصاحبه، اسناد و مدارک و پایاننامههای موجود خواهد بود.
Zhang
Wie
Gil de zuniga
huvila
Glenn Loury
Anti –Citixenship Behavior (OCB)
Jelinek
Ahearne
Tymon
stumpf
Social capital
Interactional Trust
Unaumity and comunication
Solidarity and colletive correlation
Valuntary Portnership
Behavior of organizational citizenship