:
یکی از مباحث عمده و اساسی در تعلیم و تربیت هر جامعه توجه به موضوع مهم و تعالی بخش ارزش ها میباشد. مسئله ارزش ها یکی از مهمترین سوالات عصر ماست، همه به دنبال یافتن ارزش های واقعی هستند. ارزش هایی که انسانها بتوانند با استفاده از تبلور آنها در وجود خود، راه سعادت و کمال را یافته و به سر منزل مقصود برسند .
ارزش ها اموری مطلوب و ارزندهاند و آدمی را بدان ها نیاز است؛ زیرا گذران زندگی بدون وجود ارزش هایی چون انسانیت، آزادی، وفا، همکاری، همدلی و…. میسر نیست. ارزش ها سبب ایجاد انگیزه درونی در افراد، برای انجام فعالیتها و وظایف و در نتیجه ایجاد حرکت، تحول و دگرگونی در آنها میشوند.
سعادت، عظمت و همین طور ذلت و انحطاط افراد تا حدود زیادی به ذهنیات و تصوراتی بستگی داردکه به طورآگاهانه و نا آگاهانه در ضمیر آنها نقش گرفتهاند. کنشها و رفتارهای انسان، ریشه در اندیشه و منش او دارند و ارزش ها و ارزشگرایی انسان نقش تعیین کنندهای در مواضع و کنشها و رفتار وی دارند. یکی از مسائلی که ذهن انسان را همیشه به خود مشغول میدارد تشخیص و تعیین ضوابطی است که به کمک آنها بتوان خوب را از بد، رفتار اخلاقی را از غیر اخلاقی و رفتار انسانی را از ضد انسانی، متمایز ساخت. کیفیت زندگی ما و چگونگی رفتار و مناسبات و روابطی که با دیگر مردم داریم ،مستقیما متاثر از نظام ارزش ها و اصول اخلاقی است که بدان پایبندیم .
امور ارزشی مانند امور طبیعی و اجتماعی در زندگی آدمی نفوذ دارند. نقش ارزش ها و واقعیت آنها را در روابط افراد نمیتوان مورد انکار قرار داد. هدف بسیاری از ادیان و سازمانهای بین المللی تحکیم مبانی اخلاقی و ارزش های انسانی است. آدمی هرگاه از ارزش ها به عنوان معیاری استفاده میکند، تمام کارکردها، رفتارها، سخنان خود و دیگران را مستلزم انتخاب ارزش ها و ترجیح دادن امری به امردیگر میداند. همه مسائل زندگی ما ازدواج، شغل،تحصیل و مناسبتهای فکری تحت تاثیر ارزش هاست. ارزش ها به زندگی ما رنگ میدهند وباعث داوری و قضاوت ما درباره یک امر یا مسئلهای میشوند (مرادی، 1378، :27).
ارزش ها به این دلیل مهم و اساسی هستندکه تصمیمها و رفتارهای ما را جهتدهی میکنند. ارزش های هرکسی همان چیزهایی هستند که برای آنها ارزش قائل است. ارزش ها تعیین میکنند که شما چه کسی هستید و رفتارهای شما چگونه است. ارزش های همه مردم مهم و معنی دار هستند .
به خاطر داشته باشیم که افراد مختلف دارای ارزش های متفاوتی هستند.
فروید در تحلیل روانشناسی خود، ارزش ها را در نتیجه روابط متقابل بچه با محیط میداند. شناخت گرایان مانند پیاژه وکلبرگ، ارزش ها را به عنوان فرایند تفکر که از عملکرد هوش، قضاوت، استدلال و تصمیم گیری نشات میگیرند در نظر گرفتهاند. نظریه پردازان یادگیری معتقدند که ارزش ها مانند اعمال، رفتار و پاسخهای مطلوبی هستندکه رشد آنها از طریق تقویت، تشویق، تنبیه، تهدید والگوپذیری یا تقلید صورت می گیرد (شاکلا، 12:2004) .
دنیا و نعمتهای آن امانتی هستند که برای مدتی در اختیار ما هستند و سپس آنها را به فرزندان خود به ودیعه میسپاریم. همانقدرکه باید این نکته را در حفظ محیط زیست رعایت کنیم به همان اندازه هم باید در ارتباط با تربیت و انتقال ارزش ها به فرزندان خود، آنها را در نظر بگیریم(مریجی ،1387 :15).
همه ی ما به طور خود آگاه و یا ناخودآگاه ،و از طریق منابع مختلفی (منابعی که حتی گاهی به نمی توان به صحت آن ها اطمینان داشت)چیز هایی به نام ارزش ها را فرا می گیریم و بدین گونه نظام ارزشی ما شکل می گیرد .آموزش دقیق و حساب شده ارزش ها از این جهت حائز اهمیت است که بتواند با توجه به نظام ارزشی شکل گرفته در فرد به بازسازی واصلاح امور فراگرفته شده ی فرد کمک کند و یا این که وی را در فراگیری ارزش های جدید و تحکیم و تقویت آنها رهنمون شود.
این تکلیفی بس دشوار است؛ اما برای سربلند شدن درآن بایستی برنامههای منسجمی را جهت آموزش ارزش ها منطبق با مبانی رشد کودکان برای آنها پیاده کنیم و این خود مستلزم برنامه- ریزی صحیح و اجرای روشهای تدریس دقیق، حساب شده، مناسب و مفید میباشد.
1-2.بیان مسئله:
سعادت و سلامت جامعه در گرو تحقق انسانیت واقعی،وانسانیت واقعی در گرو شناخت و عمل به ارزش های اصیل انسانی به ویـژه ارزش های دینی و اخلاقیست. جایگاه رفیع «ارزش ها» در زندگی بشر، با همهی تفاوتها و تضادهایی که در نمودها و تظاهرات فرهنگها دیده میشود، نکته قابل توجهی است که هم در بقاء و دوام جوامع و هم در رشد و ارتقاء آنها نقش اساسی ایفاء میکند. بدون شناسایی و پیروی از ارزش ها و یا در صورت تصور نادرستِ ضد ارزش ها به جای ارزش ها، ما همیشه در معرض تصمیمات نادرست و اشتباهات آسیب پذیر خواهیم بود. همزمان با رشد کودکان آنها همواره در معرض ارزش های افراد دیگر در مدرسه، محل بازی و یا سایر فعالیتهای اجتماعی قرار میگیرند و ممکن است آنها در میان این ارزش ها دچـار سردرگمی گـردند ؛ لذا لازم است که ارزش هـای درست و علت آن بـرای کودکان تشـریح شود وچگونگی باز شناسی ارزش ها از ضد ارزش ها به آنها آموزش داده شود تا همزمان با رشد جسمانی، رشد ارزش ها نیزصورت گیرد.
ارزش ها همـان اعتبـاراتی هستند که انسان ها بـه نوعی در مقام عمل به آن ها ملتزم و پای بند هستند و به مفاد آن ها یا بر اساس آن ها عمل یا رفتار می کنندواین اعتبارات تنها در ارتباط با مفاهیم حقیقی و با تکیه بر آن ها قابل طرح خواهند بود و در غیر این صورت از خود وجود منحاز و مستقلی ندارند.ارزش ها به گونه های مختلف و متفاوتی ممکن است دارای اعتبار گردند.واژگان و اصطلاحاتی نظیر«باید و نباید»،«حسن و قبح(خوبی و بدی-زشتی و زیبایی)»،«درست و نادرست »،«وظیفه ،تکلیف و مسئولیت»همه از ادوات بیان ارزش ها هستندو در زمینه های مختلف ارزشیابی مورد استفاده قرار می گیرند ( رهنمایی1383: 50-49) .
مرادی (1387 :7)چنین بیان می دارد که تمامی افراد جامعه در وصف ارزش ها سخن بسیار می گویند و در بیان فواید آنها از یکدیگر سبقت میگیرند؛ اما آیا این ارزش ها در افراد تبلور نیز مییابد؟ به راستی این ارزش ها در عمل افراد تا چه حد هویدا و آشکار می شوند؟ در این جا سخن گهربار حضرت علی (ع) چه خوب مصداق می یابد که ” فا الحق اوسع الاشیاء و فی التواصف و واضیقها فی التناصف” (میدان) حق هنگام توصیف و بیان از هر چیزی وسیع تر است و هنگام انصاف از هر چیزی تنگ تر است.
از آنجایی که رفتار انسان تابع ارزش های اوست و روند رشد ارزش ها ازکودکی تا بزرگسالی ادامه دارد؛ لذا لازم است که ارزش ها از ابتدا به طور صحیح در نهادکودکان بنیان نهاده شود .در بزرگسالی نیز تغییرات ارزشی در جهت کسب ارزش های مطلوب و نابودی ارزش های نامطلوب، میتواند به عنوان پیش شرط لازم جهت آموزش ارزش ها تصور شود (شاکلا، 11:2004) .
ارزش هایکی از زیـر ساخـتهای مهم تربیت به شمار میآیند. ارزش ها به هـر بخـشی از زندگی فرد معنی میبخشند. همزمان با رشد کودکان آنها همواره در معـرض ارزش های افراد دیـگر، در مدرسه، محل بازی و یا سایر فعالیتهای اجتماعی قرار میگیرند و ممکن است آنها در میـان این ارزش ها دچار سردرگمی گردند؛ لذا لازم است که ارزش های درست و علت آن برای کودکان تشریح شود و چگونگی باز شناسی ارزش ها ازضد ارزش ها به آنها آموزش داده شود تا همزمان با رشـد جسمـانی، رشـد ارزش ها نیز صورت گیـرد.در این راستـا ودرجـهت تحکیـم ارزش هادر نهاد افـراد شایسته است که بعـد شنـاختـی افـراد در زمیـنـه ی ضـرورت ارزش هـا پــرورش یـابـد وسپـس زمینـه ی تمـرین،تقـویت،تحکیـم وتثبیـت ارزش هادر فضـاهای منـاسب وتحـت آمـوزشِ مناسب فراهم شود.
بنیان هر جامعه، خانواده، نهاد، فرهنگ و اجتماع به ارزش های حاکم بر آنها بستگی داردو عدم آگاهی دقیق و حساب شده از ارزش های والای انسانی و انحراف از حوزه ارزش های برتر به سمت ضد ارزش ها، میتواند باعث انحطاط کامل آنها گردد. بسیاری ازتنشها و شکستها و حتی فروپاشی اخلاق و معنویت ریشه در فرو پاشی ارزشهاداردو بسیاری از شکافها و اختلافات میان خانوادهها، جوامع و مذاهب حاکی از همین امر است. با توجه به مسائل عنوان شده و باتوجه به دامنه ی وسیع تبلیغ ضد ارزش ها از سوی دشمنان، نقش آموزش ارزش ها به مراتب حیاتیتر جلوه میکند.
بابایی(1372) چنین بیان میدارد که، بایستی دقت کرد همان اندازه که توجه به خود ارزش ها مهم است، التفات به شیوه اجرایی و تکنیکهای کاربردی آنها هم بسیار مهم است و چنانچه با بصیرت و آگاهی و با روش خوب – یعنی با دانش ،بینش و توانایی مناسب – انجام نگیرد نه تنها نتایج مفید حاصل نخواهد شد؛ بلکه ممکن است از جهات مختلف بازدهی منفی داشته باشد وتاثیر نامطلوب را برجای گذارد و در این صورت نه تنها مشکلی حل ،و گرهی گشوده نمی شود؛ بلکه نتیجه بسیار بدی به بار میآورد و منجر به بی اعتباری در یک امر بسیار مهم یعنی ارزش های انسانی می شود و این همان عامل انحراف و انحطاط جوامع است.
ونکاتایاه( 2007 : 37-36)معتقد است که آموزش تنها شامل بیان علوم موجود در کتابهای درسی یا آماده کردن بچهها برای یک حرفه نیست؛اگرچه این ها هم، اهداف مهمی هستند. اگر واقعا هدف یک سیستم آموزش ساخت زندگی شاد و صلح آمیز برای انسان باشد، بایستی توجه و دقت خاص و تمرکز دائمی بر روی افکار، احساسات، طرز فکرها، اعمال و سرانجام ارزش ها در زندگی انسان داشته باشد. سیستم آموزشی با وجود تمام پیچیدگیها و ریزه کاریهایی که داردتازمانیکه از ارزش های زندگی انسانی غفلت کند یا اهمیت شایستهای به آنها ندهد، ناقص است و مشکلات و رنجهای بشر علیرغم انفجار فوقالعاده علم برای همیشه افزایش خواهد یافت .
علوی (39:1386 ) چنین بیان میکنند که آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارتها به دیگران است، به طوری که این معلومات و مهارتها به کار آیند و موجب تحول و دگرگونی در رفتار شوند.
روشن است که این نوع آموزش، زمانی صورت میپذیرد که تمامی عوامل اجرایی و محیطی با هم و به طور هماهنگ عمل کنند و آموزش ما به وسیله یک برنامهریزی دقیق و حساب شده حمایت شود. به گفته ی فیوضات (16:1388 ) چندین مفهوم بایددر کلمهی برنامهریزی مستتر باشد که عبارتند از 1- جریان و مداومت 2- ارشاد و هدایت 3- دورنگری و هدف گیری. دراین راستا می توان گفت که تنها با وجود چنین برنامهریزی امید آن می رود که آموزش ارزش ها نتایج دلخواه و مناسبی را عاید ما گرداند.
بررسی پیشینه تحقیقات در این مورد،حاکی ازفقدان تحقیقات انجام شده درحیطه ی آموزش ارزش هاو ارائه راه کارهای مناسب در این زمینه است و به خوبی نمایانگر لزوم، برنامه ریزی در جهت به کارگیری روشهای تدریس مناسب وکار آمد درحیطه آموزش ارزش هاست.
بِیلی(2004: 12)معتقد است که یک راه برای مفهوم سازی موضوعات این است که توجه داشته باشیم، آموزش ارزش ها مانندپیازدارای لایه های مختلفی است.لایه بیرونی ترشامل تأثیرات خارجی است، مسائلی نظیر هنجارهای فرهنگی، سیاست های دولتی، نوع مدارس،ارزش های والدین و سایر اطرافیان. لایه دوم براساس مدیریت و رویه های مرسوم مدارس است و لایه سوم شامل تأثیرات ورای برنامه آموزشی می باشد، انتخاب ارزش های موجود در برنامه های آموزشی مختلف و همچنین نحوه ای که این ارزش ها باید در برنامه های آموزشی آموخته شوند و لایه نهایی شامل درس های ارزشی است که براساس چیستی و چگونگی محتوای آموزشی می باشد.
از آنجایی که رشد ارزش ها تحت تاثیر شبکه پیچیدهای از عوامل محیطی، خانه، گروههای همتا، اجتماع، رسانههای گروهی و آداب و رسوم قومی که در جامعه شایع هستند قرار میگیرد،ارتقاء آگاهی افراد نسبت به ارزش ها، افزایش قدرت تشخیص آنها نسبت به ضد ارزش ها، تقویت و نهادینه کردن ارزش ها،و انتقال ارزش ها وآموزش آنها علاوه بر اینکه از اهم وظایف وکارکردهای آموزش و پرورش است، یاری و همکاری سایر نهادها را نیز میطلبد و این امر بایستی با یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده در راس مسائل تربیتی کشور قرار گیرند و ضروری است که اهداف و فعالیتهای این نیروها و نهادها باید باهم هماهنگ شوند وصاحب نظران مسائل تربیتی با دیدی وسیع و تلاشی مضاعف در پی پاسخگویی به این نیاز برآیند تا نتیجه خوبی عاید همگان و به ویژه نسل جوان و آینده ساز کشورگردد.
با توجه به دامنه وسیع کارکرد و اهمیت زیاد مبحث ارزش ها، و با توجه به فقدان روش هایی مناسب جهت آموزش ارزش ها ، محقق در این تحقیق بر آن خواهد شد تا از زاویه نگاه صاحب نظران بر نکاتی انگشت گذاردکه برای متولیان و دستاندرکاران مسائل فرهنگی وتربیتی قابل تأمل باشد. در این راستاست که وظیفه به بار نشسته برای محقق در جهت اصلاح نابسامانیهای یاد شده، بازآفرینی و احیا ی ارزش ها و زمینه سازی جهت شکوفایی و درونی کردن ارزش ها از طریق ارائه روشهای تدریس مناسب و کارآمد و بیان نکات مرتبط با آن در جهت آموزش ارزش ها به انجام خواهد رسید. در این جا نکته قابل توجه این که آموزش ارزش ها فقط منوط به ارائه روش های آموزش مناسب نیست ؛بلکه به جد می توان بیان کرد که یک آموزش زمانی می تواند موفقیت آمیز باشد که زمام کار به یک مربی وآموزش دهنده کاردان و ماهروآراسته به ویژگی های خاص سپرده شود ،متربیان وآموزش گیرندگان از ویژگی های خاصی بر خوردار باشد،از محتواهای غنی ومناسب استفاده شود و در پایان،جریان آموزش با یک ارزشیابی مناسب و درست ارزیابی شودو در یک معنای کلی می توان گفت که آموزش کامل و مناسب ارزش ها تابع یک چارچوب نظامندوهدفدار است که استحکام این چارچوب منوط به رعایت نکات فوق الذکر می باشدو این تحقیق بر آن است تا- برای ارائه یک آموزش مناسب و کامل-نکات مرتبط با آموزش دهنده،آموزش گیرنده ،محتواهای درسی و ارزشیابی را به شیوه ای مبسوط بیان نمایدو تا حد ممکن فاصله میان تئوری و عمل را حذف کرده و تحقق ارزش های والای انسانی را نه به صورت شعارگونه، بلکه به صورت عملی ممکن سازد.
تعقیب نتایج حاصل میتواندگامی در جهت رشد و کمال نسل نوخواسته مزین به ارزش های والای دینی و اخلاقی باشد. نظر به اهمیت ارزش های دینی و اخلاقی و نظر به این که این ارزش ها به عنوان خط مشی و پایه واساس سایـرارزش ها محسوب می شوند ،محقق در این تحقیق تاکید اصلی را روی این ارزش ها و به ویژه ارزش های والای اسلامی گذاشته است.
1-3.هدف های تحقیق:
1.شناسایی نکات مرتبط با آموزش دهنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
2.شناسایی نکات مرتبط با آموزش گیرنده در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
3.شناساسایی نکات مرتبط با محتوای درسی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
4.شناسایی نکات مرتبط با روشها و فنون تدریس در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
5.شناسایی نکات مرتبط با ارزشیابی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی
1-4.اهمیت و ضرورت انجام تحقیق: پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی نـوک پیکان حمله دشمنان به بـاورها، آراء اعتقـادی و فکری معـطـوف گردیده است و پـس از خـاموش شـدن شعله جنگ تحمیلی، زیـاده خـواهـان و منحرفان با قلمهای زهرآلود که با خامه غرب و غربزدگی سیراب شده به جنگ ارزش های الهی رفته و به تحقیر و تضعیف آنها پرداخته و در صددند جامعه را با پیدایش رفتارهای تبه کارانه آلوده نمایند (مریجی1384: 24) .
با توجه به این که درجامعه امروزی هر روز شاهد تبلیغ هر چه بیشتر ضد ارزش ها هستیم و نسل جوان ما در معرض خطر فراگیری این ضد ارزش ها هستند، نقش آموزش ارزش ها و بارز نمودن اهمیت آنها به مراتب مهم تر وحیاتیتر به نظر میرسد .
در حال حاضر بسیاری از مسائل بزرگی که افراد و جوامع انسانی با آن روبرو هستند از جنبه جهت گیری ارزشی برخوردار هستند. ارزش ها در زندگی فردی واجتماعی آن چنان نقش مهمی را ایفا میکنند که به منزله عناصر فرهنگی و اجتماعی، سهم کلیدی در هویت بخشی فردی و جمعی عهده دار هستند.
مصباح یزدی (127:1376) یکی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی را ترویج ارزش های دینی در یک سطح گسترده و فراگیر می داند. هنگامی که از جامعهای سالم و سعادتمند سخن به میان میآید به اوج ضرورت ارزش ها پی برده میشود؛ زیرا علت بسیاری از آشفتگیهای جوامع اخیر به علت پایبند نبودن به ارزش های والای انسانی است.
از لحاظ جامعه شناسی نیز ارزش ها به عنوان عنصری برجسته مورد توجه همگان میباشند .
در این رابطه، مریجی(9:1382)معتقد است که قوام جامعه درحقیقت به وجود ارزش های حاکم بر آن جامعه است.
ذو علم (1380 )در این باره می گوید که ارزش ها را به عنوان عامل ثبات جامعه هستند که نقش عمدهای رادر تسهیل وتمهید ارتباطات اجتماعی اقشار و گروههای اجتماعی ایفا میکنند و زمینهساز تعامل اجتماعی میباشند، برای حفظ جامعه، همسو با قوانین و مقررات حاکم بر آن جامعه که توسط حکومتها اعمال میشود، ارزش ها نقش عمدهای را ایفا میکنند و میتوان گفت که وجود یک نظام ارزشی استوار و مقبول در جامعه سرمایهی بزرگی برای آن جامعه به شمار میرود، که به کمک آن نظم لازم جهت رشد و تعالی آن جامعه فراهم میشود و مانع از صرف هزینههای گزاف و استفاده از ابزارهای کنترل و استفاده از روشهای متکی به جبر و زور میشود ، نقش ارزش ها ، جدای از آثـار اخلاقی و معنوی، در تأمین امنیت ، استقرار، نظم ، اجرای
قانون و عدالت و جلوگیری از دامنههای وسیع جرم و جنایت حائز اهمیت بسیار زیاد است.
آذربایجانی و موسوی اصل(168:1387) معتقدند که پرهیز از جرمها و انحرافات، بدون دینداری ممکن نیست ؛زیرا این جرمها با مسائل اخلاقی مرتبطاند و اخلاق بدون دین، پشتوانه و اعتباری ندارد. مفاهیم اخلاقی بدون پشتوانه ایمان به خدا و دینداری همانند بادام و گردویی است که پوست دارد ولی تو خالی است و بدون مغز است. با این بادام و گردو میتوان کودک یا آدم نادان را فریب داد؛ ولی انسانهای بالغ و عاقل هیچگاه فریب آن را نخواهند خورد. قرآن کریم اصول اخلاقی افراد بی ایمان را به درختی تشبیه میکند که ریشهاش از زمین کنده شده و هیچ ثبات و قراری ندارد. در مقابل افراد با ایمان و دین مدار همانند درخت پاکیزهای هستند که در زمین ریشه دوانده و شاخههایش سر به آسمان کشیده است چنین درختی همیشه و در تمام فصول در حال ثمردهی و میوه دادن است.
باید تلاش نمود تا دین و ارزش های دینی و اخلاقی در تار و پود جامعه نفوذ یابد .اگر ارزش های دینـی و اخلاقـی بر فرهنگ جامعه حاکم باشد و مردم با ایـن ارزش ها زندگـی کننـد سعـادت آن
جامعه تضمین خواهد شد.
بر اساس مباحث عنوان شده، بذل توجه و تلاشهایی جهت شناخت ارزش ها، آموزش، تقویت و نهادینه کردن آنها نقش بسیار موثری در جهت تبلورکمالات و فضائل انسانی دارد ولازم به ذکر است که حصول به این اهداف، بسیج همگانی، تلاش های مدبرانه، هدفمند و
هماهنگ تمام نهادها، بالاخص نهاد آموزش و پرورش و سایر نهادهای تربیتی را می طلبد.
سیدی(1378 :214-228)معتقد است که اهمیت و نقش ارزش ها در چند زمینه متجلی می شود که عبارتند از:
- نقش ارزش ها در زمینه تربیت
- نقش ارزش ها در زمینه مشاوره و راهنمایی
- نقش ارزش ها در زمینه بهداشت روانی که در موارد زیر کاربرد دارد:
الف. روان درمانی
ب. پیشگیری
به طور کلی برای ایجاد این تحولات فرهنگی و ارزشی، ایجاد تحولات عمیق در نفوس و درون انسانها لازم به نظر میرسد و برای ایجاد این تحولات، جز شیوههای فرهنگی، اعتقادی و تربیتی و آموزشی راهی دیگر وجود ندارد. لذا بستر سازی و فراهم کردن زمینه لازم و مساعدِ همزمان با آن
،به کارگیری روشهای سنجیده و تحقیق جـهت آموزش ارزش ها از جمله ی راهکارهاییست کـه
که در راستای این هدف ضروری به نظر میرسد.
بر طبق مسائل عنوان شده میتوان چنین بیان کردکه بذل توجه به یافتن روشهای مناسب جهت آموزش ارزش ها به منظور درونی کردن آنها، بایستی در ردیف اهم موضوعات و مسائل تربیتی قرار گیرد. تحقیق حاضر با توجه به جایگاه عظیم ارزش ها، به خصوص در امر تعلیم و تربیت، بر این فرض استوار خواهد شد که با استفاده از تبیین ارزش ها و ارائه راهکارها و روش های تدریس مناسب در جهت آموزش ارزش ها گامی شایسته در جهت پرورش نسلی جوان مزین به ارزش های نهادینه شده دینی و اخلاقی بردارد؛ زیرا بسیار دیده شده که افراد زیادی ارزش ها را به صورت کاملا شعارگونه پذیرفته وبه صورت لفظی و کلامی و با شیوهای بسیار متعصبانه ازآنها سخن به میان میآورند ؛اما متاسفانه در حوزه اجرا بسیار ضعیف عمل مینمایند؛ زیرا به هیچ وجه پایبند به آن چه میگویند نیستند. به طور مثال تا کنون با افراد زیادی برخورد کردهایم که ساعتها با الفاظی بسیار جذاب و شیوا درباره ی “حق الناس” صحبت به میان میآورند، اما ازآنجایی که این ارزش در تار و پود وجود آنها ریشه ندوانده است، شاهد رفتاری مغایر با گفتار آن ها خواهیم بود که حاکی از عدم اعتقاد قلبی و عمیق آن ها نسبت به این ارزش میباشد. اینجاست که تناقض میان حرف و عمل به روشنی نمایان میشود.
1-5.سوال های تحقیق:
1.نکات مرتبط با آموزش دهنده یا مربی در آموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
- نکات مرتبط با آموزش گیرنده یا متربی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
- نکات مرتبط با محتواهای درسی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
- نکات مرتبط با روش ها و فنون تدریس درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
- نکات مرتبط با ارزشیابی درآموزش ارزش های دینی و اخلاقی کدامند؟
1-6. تعاریف مفاهیم مطرح شده در سوالهای تحقیق:
1-6-1. تعاریف مفهومی:
آموزش دهنده: آنکه تعلیم وآموزش میدهد (دهخدا،1371 : 92).
آموزش گیرنده:کسی که نزد دیگری علم ادب یا هنر آموزد (دهخدا ،1371-99). آموزش: کوششی که معلم برای انتقـال معلوماتی خـاص به شاگردان خود به کار می برد، بـه عبارتی آموزش به معنای انتقال معلومات و مهارتها به دیگران است به طوری که این معلومات و مهارتها به کار آیند و موجب تحول ودگرگونی در رفتار گردند (علوی، 1386 :39).
آموزش در لغت به معنای عمل آموختن، یاد دادن ، تعلیم، تربیت و پرورش می باشد (دهخدا،1371 :92) .
ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازهگیری وبدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتایج یا اطلاعات به به دست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته میشود که او عمل ارزشیابی را انجام داده است. (شعبانی،1385،ص334)
آموزش ارزش ها:آموزش ارزش ها در بر گیرنده ایجادِمیزان حساسیت به ارزش ها، توانایی انتخاب ارزش های صحیح و درونی کردن و تشخیص آنها در زندگی فردی و به عبارتی زندگی کردن مطابق با آنهاست؛ بنابراین آموزش ارزش ها موضوعی نیست که محدودیت زمانی داشته باشد بلکه تلاشی مستمر در تمام طول زندگی است (ونکاتایاه، 2007 : 37).
ارزشیابی: اگر معلمی بعد از اندازهگیری و بدست آوردن اطلاعات،کیفیت نتـایج یا اطلاعات بدست آمده را مورد توجه قرار دهد و به تحلیل آن بپردازد گفته میشودکه او عمل ارزشیابی راانجام داده است (شعبانی،334:1384).
ارزش: کلمه “ارزش” در زبان فارسی، اسم مصدر ارزیدن و دارای معانی متعددی است. در فرهنگ معین آمده است که ارزش یعنی:1.بهاء، ارز، قیمت، ارج
2.قدر، برا زندگی، شایستگی، زیبندگی، قابلیت، استحقاق (مرادی،24:1378).
ارزش های دینی: این ارزش ها باورهای خاصی هستند که آنقدر منحصر به فردند که که اگر فرد واقعا به آنها اعتقاد نداشته باشد نمی تواند آنها را قبول کند. هر دین و مکتب خاص به عنوان
عوامـل و عناصر ضـروریاش، آداب اصـول و قواعد مـراسم و تشریفات خاص خـود را دارد که
اقتدار آن دین به این مسائل بر میگردد (ونکاتایاه، 2007 :7).
ارزش های اخلاقی: اشاره به آن ارزش هایی دارد که مربوط به منش و شخصیت فرد هستند و با آنچه که برابر با حق و فضیلت است مطابقت دارند. اخلاقی شدن به توانا شدن در درک قواعد حق و ناحق و عمل به آن به طریق حق بر می گردد(همان: 6) .
روش: روش در لغت به معنای طرز، طریقه، قاعده، قانون، راه، هنجار، شیوه و اسلوب آمده است.
(رستمی نسب ،260:1388).
روش شناسی: روش شناسی عبارت است از:
1.مطالعه منطقی و منظم و تشکیل اصول و روشها
2.روشهایی که عملا در یک تحقیق به کار می روند.
3.تنظیم تفکر و بحث بر حسب قواعد علمی معین(شعاری نژاد،1364: 255).
روش تدریس: به مجموعه تدابیر منظمی که معلم برای رسیدن به هدف با توجه به شرایط و امکانات اتخاذ میکند روش تدریس میگویند . معلم بدون شناخت روشهای مختلف تدریس هرگز قادر به انتخاب صحیح نخواهد بود. او هر اندازه که با روشهای مختلف تدریس آشنا باشد، در موقعیتهای مختلف برای رسیدن به مقاصد آموزشی آزادی عمل بیشتری خواهد داشت. با توجه به موقعیت خاص محتوا و وضعیت شاگردان میتوان از یک یا چند روش به طور جدا گانه یا ترکیبی از چند روش استفاده کرد (شعبانی،1385 :241) .
محتوا: اصول و مفاهیمی هستندکه به دانش آموزان ارائه میشوند تا ورود آنها را به فعالیتهای آموزشی میسر و رسیدن آنها را به هدفهای آموزشی نهایی، امکان پذیر گردانند (شعبانی 1385 :102).
1-6-2. تعاریف عملیاتی:
آموزش دهنده :در این تحقیق منظور از آموزش دهنده، فقط معلم رسمی نمیباشد ؛بلکه منظور هرمعلمی است که به طور رسمی وغیر رسمی به امرآموزش میپردازدو از آن جایی که این تحقیق بیشتر باجنبه تربیتی تاکید دارد؛لذادر بسیاری موارد لفظ مربی به جای آموزش دهنده به کار رفته است.
آموزش گیرنده: در این تحقیق منـظور از آموزش گیرنده ، صرفا دانش آموزانی که در مـراکز
رسمی آموزشی مانند مدرسه مشغول به تحصیل میباشند نیست؛ بلکه منظور تمام کسانی است که به نوعی به یادگیری امری مشغولندو از آن جایی که این تحقیق بیشتر به جنبه تربیتی تاکید دارد؛ لذا در بسیاری موارد لفظ متربی به جای آموزش گیرنده به کار رفته است.