:
هرچند رسیدگی به دعاوی و رفع اختلاف بین طرفین آن بهطور معمول بهوسیله قضات حکومتی و بهصورت رسمی انجام میشود، اما گاه این موضوع میتواند از سوی داورانی که طرفین نسبت به انتخاب و رأی آنها تراضی کردهاند، به عمل آید. داور در اصطلاح کسی است که برای داوری انتخاب شده است و داوری عبارت است از فصل خصومت به توسط یک یا چندنفر منتخب طرفین، نه به طریق فصل خصومت قضات دادگاههای رسمی.
با گسترش تجارت، خواه ناخواه اختلافات حقوقی بین اتباع دولتهای مختلف نیز به همان نسبت افزایش یافته و در خصوص حل و فصل این اختلافات، داوری تجاری بین الملل بیش از رجوع به دادگاه های عمومی مورد استقبال قرارگرفته است، به همین دلیل ما شاهد پدیداری کنوانسیونها، قوانین و ایجاد مراکز داوری هستیم از قبیل کنوانسیون شناسایی و اجرای احکام داوری خارجی ،مرکز حل و فصل اختلافات ناشی از سرمایه گذاری بین دولتها و اتباع دول دیگر،تصویب قانون نمونه آنسیترال راجع به داوری تجاری بین الملل در کمیسیون سازمان ملل متحدراجع به حقوق تجارت ،دیوان های داوری،اتاق بازرگانی بین المللی وامثال آن. حقوق ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده است و برای هماهنگی با جامعه تجاری بینالمللی قانون داوری تجاری بینالمللی را در سال 1376 به تصویب رسانید که متناسب با نیازهای جدید باشد.
یکی از مهمترین ارکان داوری، داورمیباشد چرا که وی شرط لازم این فرایند است. به واقعیت پیوستن مزایای داوری تا حد زیادی بستگی به شخصی (اعم از حقیقی وحقوقی) دارد که به عنوان داور تعیین شده است. از آنجا که داوری، مبتنی بر قرارداد است طرفین اصولاً آزاد هستند داور یا داوران خود را انتخاب کنند. آنان میتوانند هرکسی را که واجد اهلیت قانونی است جدای از شرایط و خصوصیات خاص او بنا بر روشی که خود تمایل دارند تعیین نمایند تا به عنوان داور عمل کند. تنوع موضوع اختلافات محتمل و بالقوه شناسایی داور کامل برای همه پروندهها را غیرممکن میسازد. با این حال چند موضوع وجود دارد که طرفها باید در انتخاب خود مورد توجه قرار دهند چرا که پارهای از اوصاف و خصوصیات در اکثر پروندهها مفید است که ازجمله به اهلیت و تابعیت داوران میتوان اشاره کرد. طرفین اختلاف این اختیار را دارند که تعداد داوران را انتخاب نمایند. آنها میتوانند مقرر نمایند که یک داور، سه داور، چهار داور یا هر تعداد دیگری به اختلاف آنها رسیدگی نمایند.دیوانهای داوری برخلاف دادگاههای دولتی عموماً نهادهای دائمی و دارای جایگاه مشخص حقوقی نیستند. این دیوانها برای هر پروندهای جداگانه تشکیل میشوند. فقط بعد از تعیین داوران است که رکنی واجد صلاحیت رسیدگی به اختلاف یا دستور اقدامات موقت بهوجود میآید. از این لحاظ دیوان داوری بالفعل و واقعی را باید از سازمان داوری که تحت اشراف آن داوری انجام میشود و سازمانی از پیش موجود و دارایی نوعی دوام است متمایز ساخت. هرچند نهاد داوری جریان داوری را اداره میکند و در برخی موارد بر آن نظارت میکند ولی اختلافات میان طرفها را حلوفصل نمیکند. این وظیفه به خود دیوان و هیأت داوری که مشخصاً برای اختلاف خاص تعیین شده اختصاص دارد.
ازآنجایی که تعیین داور امری اجتنابناپذیر در هرگونه داوری است، همه قواعد داوری و قوانین ملی حاوی مقرراتی تفصیلی در زمینه اصول کلی حاکم بر، تعیین داوران است. بهعلاوه، این مقررات اغلب مشخص میکنند که اگر ترکیب دیوان داوری پیش از صدور حکم ناقص شود، مثلاً یکی از داوران فوت کند، صلاحیت خود را از دست بدهد یا ازهمکاری با داوران دیگر امتناع کند چه اتفاقی میافتد. در اینجا است که قوانین و قواعد گوناگون به بحث راجع به مداخله دادگاهها و مقامهای ناصب میپردازند اما تمامی این قواعد و قوانین نیز در وهله اول این امر را به اراده طرفین واگذار میکنند و در صورت عدم توافق در این زمینه بایستی به قوانین داوری جهت تعیین تکلیف رجوع کنیم. در داوریهای تجاری بینالمللی اصل حاکمیت اراده طرفین به هنگام تنظیم موافقتنامه داوری در درجه اول قرار دارد و این طرفین هستند که بهوسیله موافقتنامه داوری حوزه صلاحیت داوران را مشخص میکنند ولیکن بایستی این نکته را درنظر داشت که ایشان دارای قدرت نامحدود نیستند بلکه قوانین گوناگون محدودیتهای را جهت کنترل و نظارت طرفین اعمال میکنند درغیر اینصورت طرف قویتر میتواند شروط خود را به طرف ضعیف تحمیل کند و از این طریق زمینه را برای داوری غیرمنصفانه بهوجود آورد. در جریان داوری معمولاً طرفین اختلاف از داور یا داوران منتخب خود انتظار دارند که جریان داوری را با کفایت تمام، با کمترین هزینه ممکن، در نهایت انصاف و عدالت و بیطرفی پیش ببرد و نهایتاً با صدور یک رأی مؤثر و الزامآور جریان داوری را به اتمام برساند. برای اینکه داور قادر باشد چنین انتظاراتی را برآورده سازد بایستی وظایفی را در جریان داوری انجام دهد. این وظایف، معمولاً در تمامی قوانین یکسان هستند و به عنوان اصولی کلی در داوری بینالمللی پذیرفته شدهاند و قوانین مختلف ضمانت اجراهایی راجع به آنها در نظر گرفتهاند. از طرف دیگر، داور
درجریان رسیدگی این اختیار را دارد که درمورد پارهای از امور تصمیمگیری نماید. اینکه داور یا هیأت داوری در چه مسائلی حق اظهارنظر و اتخاذ تصمیم دارد، در ابتدا بستگی به توافق طرفین دارد و درصورت عدم توافق طرفین، این قانون حاکم است که مشخص میکند که داور دارای چه اختیاراتی میباشد.
از میان سئوالهای متعددی که از رجوع به داوری طبق مراتب فوق الذکر متبادر به ذهن است و شایستگی بحث و پاسخگویی را دارد تحقیق حاضر در صدد مشخص نمودن مراحل انتصاب داور می باشد، لذا سؤال اصلی این است که انتصاب داور با توجه به سازمانی یا موردی بودن داوری در قوانین گوناگون چگونه میباشد و چه اصول کلی و محدودیتهایی بر جریان تعیین داور در مراحل مختلف داوری حاکم میباشد؟
بحث دیگر که درخصوص داور مطرح می شود، صلاحیت داور به معنای عام است. قوانین داخلی برای تعیین داور، شرایطی معین می کنند یا محدودیتها و ممنوعیتهایی را تحمیل می نمایند که عمدتاً مربوط به اهلیت وتابعیت او میباشد.داور باید اهلیت داشته باشد،یعنی از نظر سن و روحی و روانی شرایطی را که در قواعد عمومی معاملات برای صحت معامله لازم است دارا باشد.تشریح شرایط جسمی و روحی و روانی داور در حقوق داخلی ضرورتی ندارد زیرا در حقوق همه کشورها شناخته شده است و در حقوق ایران تحت شرایط اساسی صحت معامله در ماده 190 قانون مدنی مورد مطالعه قرار می گیرد.ولی در تجارت بین الملل در مورد صلاحیت شخص حقوقی و زن و اتباع بیگانه و قضات و صاحب منصبان حقوقی ابهام وجود دارد و نیاز به توضیح دارد.
ولی غیر از اهلیت و تابعیت که بعضی افراد را از انجام داوری ممنوع می کند گاهی در موارد خاص برای اشتغال به داوری اوصافی در نظر گرفته می شود و محدودیت هایی را بر تعیین داور تحمیل می کند از جمله اینکه در بعضی نهادهای داوری لیستی وجود دارد که داور باید از لیست داوران که توسط نهاد تهیه و تنظیم شده است انتخاب شود،بعضی از موسسات داوران واجد صلاحیت را شناسایی و به طرفین اختلاف ارجاع و معرفی می نمایند یا اینکه علاوه بر انتخاب از لیست داوران در مواردی داور باید حقوقدان باشد و صلاحیت علمی و شرافت شغلی داشته باشد چنین محدودیت هایی مفید است و موجب می شود داور واجد صلاحیت انتخاب شود. بنابراین داوران باید از میان کسانی که صلاحیت اشتغال به داوری را دارند انتخاب شوند درغیر اینصورت موجبات جرح آنان بهوجود خواهد آمد.
سؤال دیگری که در تحقیق حاضر برانیم که به آن پاسخ دهیم بحث تعداد داوران می باشد. در داوری نیز با توجه به طبیعت و اهمیت اختلاف و سرعت رسیدگی نوع داوری نیز می تواند متفاوت باشد و به صورت داوری منفرد یا هیئت داوری باشد.در بند د ماده یک قانون داوری تجاری بین الملل نیز مقرر شده است که داور اعم از داور واحد یا هیئت داوران است.به طور کلی تعداد داورانی که برای رسیدگی به اختلاف، تعیین می شوند بستگی به اراده طرفین دارد. گاه داور منفرد و گاه هیأت داوری که هریک ازین موارد دارای مزایا و معایبی می باشد و شیوه های انتخاب داور نیز نه تنها در هر دو متفاوت بلکه در سیستم های حقوقی گوناگون نیز شیوه تعیین داوران متفاوت می باشد.
سؤال دیگر، راجع به روش تعیین داور میباشد.به طور کلی روش تعیین داوریا داوران و چگونگی تشکیل دیوان داوری به اراده طرفین واگذار شده است ولی در مواردی نیز مقررات تکمیلی و جایگزین وجود دارد که در صورت اهمال طرفین در زمینه روش تعیین داور به اجرا گذاشته می شود مانند اینکه از شخص ثالثی مانند رییس یک دیوان داوری یا رییس دیوانعالی یک کشور یا رییس دیوان دادگستری بین المللی به عنوان مقام ناصب تقاضای تعیین شود، و به همین ترتیب قوانین تکمیلی زیادی وجود دارد که ما به آنها خواهیم پرداخت.
سؤال اساسی دیگری که در ادامه مباحث پیشین درصدد پاسخگویی به آن هستیم این میباشدکه طرفین اختلاف از داوران منتخب خود چه انتظاراتی را دارند به عبارت دیگر داورانی که طرفین را با اراده آزاد خود انتخاب نمودهاند چه وظایفی را بر عهده دارند و چه کسی این وظایف را بر آنها تحمیل میکند؟ ازجمله این اصول میتوان به اصل استقلال و بیطرفی داوران، اصل محرمانه بودن داوری اصل ابلاغ صحیح و رعایت رفتار مساوی و رعایت حق دفاع نام برد .
آیا هیأت داوری این اختیار را دارد که درجریان رسیدگی راجع به برخی مسائل اظهارنظر کند و تصمیمی اتخاد نماید؟ درصورت داشتن چنین حقی، این اختیار از کجا ناشی میشود؟ درصورتی که داوران از حدود اختیار و صلاحیت خود تجاوز کنند چه ضمانت اجرایی برای آنها درنظر گرفته شده است؟ از جمله مهمترین اختیارات داوران میتوان به تعیین زبان و مکان داوری، تعیین قانون حاکم، صدور دستور موقت و اقدامات تأمینی، تعیین مدت زمان رسیدگی و تغییر آن، بازدید و بازرسی از اماکن و انجام تحقیقات لازم، تشکیل جلسه آماده سازی، استماع اظهارات طرفین و شهود و رسیدگی در مورد آنها وصدور رأی داوری نام برد که تمامی این اختیارات برگرفته از موافقتنامه داوری میباشد و درصورت سکوت طرفین، قانون حاکم حدود صلاحیت و اختیارات آنها را مشخص میکند.
با توجه به مباحث فوق هدف از تدوین این پایان نامه، بررسی اصول کلی حاکم بر تعیین داوران در نظامهای حقوقی گوناگون بالاخص قانون داوری تجاری بینالمللی ایران، قانون نمونه داوری آنسیترال، قواعد داوری اتاق بازرگانی بینالمللی میباشد.بررسی وظایف و اختیارات داوران بر اساس موافقتنامه داوری و قوانین و قواعد حاکم بر جریان داوری از دیگر اهدافی است که در این تحقیق در پی پاسخگویی به آن هستیم.
امروزه داوری در زمینه تجارت بین الملل گسترش چشمگیری پیدا کرده است علت این توجه و توسعه آن است که رسیدگی مذکور دارای بنا و بنیادی قراردادی است و این امر با طبع اختلافات و دعاوی محافل بازرگانی بین المللی بیشتر دمساز است. در این فرایند نکته مهم آن است که طرفین دعوا به شخصیت کسانی که به مسائل آنها رسیدگی میکنند اهمیت میدهند. در نظام داوری بنا بر اصل حاکمیت اراده طرفین میتوانند راجع به تعداد، شیوه تعیین، اوصاف و شرایط داوران خود تصمیمگیری میکنند و کسانی را برگزینند که خواه از نظر کمیت و خواه از نظر کیفیت مطابق با اهداف آنها باشد. همچنین در داوری رسیدگی غیرعلنی است و این امر تضمینکننده اصل محرمانه بودن داوری میباشد که هم در مسائل مدنی و هم درامور اقتصادی و تجاری، قابل توجه است. یکی دیگر از اموری که طرفین همواره در هنگام رسیدگی به آن اهمیت ویژه میدهند این است که افرادی به اختلاف آنها رسیدگی کنندکه مستقل و بیطرف نسبت به اصحاب دعوا باشد. طرفین مایلاند یکسری وظایف و مسؤلیتها را نیز به عهده داوران منصوب خود قرار دهند و این اطمینان را داشته باشند که درصورت عدم توافق راجع به هر موضوعی در موافقتنامه داوری، داورانی هستند که با توجه به اختیاراتی که دارند جریان داوری را به پیش ببرند. داوری تجاری بینالمللی از طریق ضمانت اجراها و محدودیتهایی که به هنگام نصب داوران در نظر می گیرد این اهداف را برآورده میسازد. از این رو با توجه به فوایدی که داوری دارد گرایش به داوری در سالهای اخیر افزایش یافته است و قوانین و قواعد زیادی در این زمینه تصویب شده است. پس از وصف اهمیت شیوه رسیدگی حلوفصل اختلافات از طریق داوری یکی از مهمترین موضوعات داور تعیین حدود وظایف و اختیارت داوران در دعاوی تجاری بازرگانی میباشد زیرا همانطور که قبلاً بیان کردیم داور شرط لازم فرایند داوری میباشد،کیفیت رسیدگی داوری تا حد زیادی بستگی به کیفیت و مهارت داوران انتخابی دارد. همان اختلافی که ممکن است به شکل سریع، رضایتبخش و کم هزینه در دیوان داوری قوی و خوب گزینششده حل شود ممکن است در هیأت داوری ضعیف به داوری طولانی و پرنزاع تبدیل شود و به حکمی بینجامد که در معرض اعتراض و اقدامات ضداجرایی باشد. به همین دلیل، انتخاب داوران اگر نگوییم تنها جزء مهم و حیاتی در همه داوریهاست دست کم یکی از قسمتهای مهم آن است. با توجه به نیاز جوامع به داوری تجاری بینالمللی کنوانسیونها، سازمانها و قوانین گوناگونی در این زمینه به وجود آمدهاند و مقررات مفصلی درخصوص انتصاب داوران ،وظایف و اختیارات ایشان دربردارند. با توجه به نکات فوق، دولت جمهوری اسلامی ایران نیز درصدد برآمد که قانون داوری تجاری بینالمللی رابه تصویب برساند که دربردارنده پاسخی به نیازهای جدید روابط تجاری باشد زیرا قبل از آن داوری در ایران بر اساس مقررات داوری که در آیین دادرسی مدنی وجود داشت اداره میشد، از این رو کمبودهای زیادی در این زمینه احساس میگردید. این قانون در ماده10 و 11 به صورت مفصل به اصول کلی حاکم بر روشهای تعیین داور در داوریهای تجاری بین المللی پرداخته است و مراحل تعیین داور را در تمامی حالات پیشبینی نموده است. و در سایر مواد نیز بهطور پراکنده از وظایف و اختیارات داوران نام برده است. خوشبختانه قانونگذار ما در تدوین این قانون الگوی خوب و جالبی را در اختیار داشته که همان قانون نمونه داوری آنسیترال میباشد. این قانون نمونه، پس از سالها بررسی و مطالعه کارشناسان کشورهای مختلف، در سال 1985 مورد تصویب کمیسیون سازمان ملل متحد برای حقوق تجارت بینالمللی (آنسیترال) واقع شد و مجمع عمومی سازمان ملل در قطعنامه مورخ 11 دسامبر 1985 خود به کشورهای جهان توصیه کرد که برای ایجاد وحدت حقوقی در داوری بازرگانی بینالمللی از قانون نمونه بهره گیرند. مواد 10 و 11 قانون ایران نیز مطابق با مواد 10 و 11 قانون نمونه میباشند با این وجود این به معنای تقلید صرف قانونگذار ما از قانون نمونه نمیباشد بلکه قانونگذار ما با توجه به شرایط و اوضاع و احوال جامعه ایرانی به قانونگذاری پرداخته است، از این رو شاهد تفاوتهای در مقررات این دو قانون میباشیم. یکی دیگر از ضرورتهایی داوری تجاری بینالمللی ایجاد سازمانهای داوری گوناگون در سطح جهان میباشد که از جمله مهمترین این سازمانها، سازمان داوری اتاق بازرگانی بینالمللی است که همواره در عرصه داوری پیشتاز و اثرگذار بوده است. هم قواعد داوری اتاق و هم آرا داوری که در چارچوب داوریهای اتاق صادر میشود، از مهمترین منابع حقوقی در زمینهی داوری بینالمللی است و از عوامل شکل دهنده و سازنده رویه داوری بینالمللی به شمار میرود. این اتاق بزرگترین و مهمترین تشکل سازمان یافته بخش خصوصی اقتصادی است که به صورت یک سازمان بینالمللی غیردولتی تشکیل گردیده است و در صحنه بازرگانی بینالمللی حضور و نقش مؤثری داشته است. این سازمان نیز دارای قوانین مفصل در زمینه تعیین داوران میباشد از این رو اهمیت این سه قانون در شرایط کنونی باعث شد در این تحقیق به بررسی این سه قانون در خصوص موضوع پایاننامه بپردازیم و در موارد مقتضی هم برای تبیین موضوع و یا نشان دادن موارد افتراق به بررسی سایر قوانین و قواعد داوری در مراحل مختلف داوری بپردازیم.
از آنجا که این پژوهش در خصوص تعیین داور، حدود وظایف و اختیاراتش در داوریهای تجاری بینالمللی است و در این خصوص به پایاننامههای کشور و پایگاههای اینترنتی وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری رجوع شده است، تا کنون کتاب و پایاننامه و یا کار تحقیقی که بهطور مستقیم به این موضوع پرداخته باشد نگارش نشده است و بحثهای صورت گرفته بسیار مجمل و پراکنده بوده و منبعی که به طور مستقیم این موضوع را بررسی کرده باشد یافت نگردید. اما با این حال با مراجعه به کتابخانهها و رویت محتویات کتابها و مقالات حقوقی و تجاری و ملاحظه مطالب موجود در سایتهای داوری میتوان به تعدادی آثار که تا حدودی مرتبط با موضوع پایاننامه انتخابی باشد، اشاره کرد. از جمله میتوان به کتاب داوری تجاری بینالمللی نوشته دکتر عبدالحسین شیروی، داوری بینالمللی در دعاوی بازرگانی نوشته دکتر احمد امیرمعزی و داوری تجاری تطبیقی نوشته دیاملیو و همکارانش اشاره کرد.
اصولاٌ روش متداول در علم حقوق روش کتابخانهای و استفاده از کتابها و مراجع موجود است و کمتر به روشهای دیگر رجوع میشود. شیوه تحقیق در این پایاننامه نیز از این قاعده مستثنی نیست، لذا در تحقیق حاضر به روش کتابخانهای به نگارش مطالب پرداخته خواهد شد به این صورت که ابتدا مطالب مربوط به موضوع از کتب و مقالات و جزوات و قانونهای گوناگون جمعآوری میشود و پس از استخراج مطالب و جمعآوری اطلاعات به منظور دستیابی به نتیجه موردنظر به تحلیل آنها خواهیم پرداخت.
بنابراین در این پژوهش بر آن شدیم که ابتدا به اصول کلی حاکم بر تعیین داوران بپردازیم، لذا، اموری از قبیل تعداد داوران، شیوههای تعیین داوران، مشارکتکنندگان در تعیین فرایند داوری، گزینش داوران و محدودیتهای آزادی اراده در تعیین فرایند داوران را در فصل اول مورد بررسی قرار میدهیم و در ادامه نیز برای تبیین موضوع و بیان یکسری تفاوتها به بررسی قوانین گوناگون در این زمینه بپردازیم .
در فصل دوم نیز به موضوع وظایف و اختیارات داوران خواهیم پرداخت، لذا در مبحث اول وظایف داوران را برخواهیم شمرد و در مبحث دوم نیز اختیارات وی را مشخص میکنیم.
-جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ترمینولوژی حقوقی، کتابخانه گنج دانش، چاپ بیستویک، تهران، 1388، ص 283