در مدل های تئوریک افشا، فرض می شود که مدیران قیمت سهام شرکت خود را حداکثر کرده و هرگاه که احساس کنند با عدم افشا، قیمت سهام بالاتر می رود، از افشای اخبار خودداری می کنند (دای، 1985; ورکچیا، 1983). مدیران برای حفظ حد بالای قیمت سهام، احتمالاً مایل به افشای اخبار خوب بوده و از افشای اخبار بد خودداری می نمایند. خودداری از افشای اخبار بد توسط مدیران، می تواند به این دلیل باشد که اخبار منفی در آینده تأثیر کمتری بر قیمت سهام بگذارد، یا این که به طور شخصی از حباب قیمت نفع ببرند، زیرا، هرچه قیمت سهام بالاتر باشد، از دیدگاه سهامداران و دیگر استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری، مدیریت وظیفه اش را بهتر انجام داده است.
خوب یا بد بودن اخبار با توجه به واکنش بازار نسبت به افشای آن ها تعیین می شود یعنی اگر با انتشار اخبار، قیمت بازار افزایش (کاهش) یابد، اخبار خوب (بد) به حساب می آیند. رویکرد تحقیق، استفاده از یک رویدادِ ایجاد کننده شوک در قیمت سهام، برای ایجاد انگیزه به افشای اخبار، می باشد. تحقیق با استراتژی افشای ناقص ( انتشار اخبار خوب و حفظ اخبار بد) شروع و این سوال مطرح می شود: مدیری که از این استراتژی، نسبت به استراتژی افشای کامل، پیروی می کند، در مواجهه با یک تغییر در قیمت سهام، چه عکس العملی نشان خواهد داد؟ بسط نتایج این است که مدیران اخبار بد را حفظ و تصمیم به افشای آن را هنگام تغییر در قیمت سهام، مورد بازبینی قرار می دهند.
1-2- بیان مسئله و تشریح موضوع تحقیق
در یک سیستم اقتصاد سرمایه داری، بازارهای اوراق بهادار نخستین محملی هستند که بدان وسیله سرمایه تأمین می شود و برای نیازهای مختلف سرمایه گذاری پر رقابت، تخصیص می یابد. در نتیجه از دیدگاه اجتماعی کمال مطلوب این است که این بازارها به درستی کار کنند، بدین معنی که قیمت اوراق بهادار مؤید ارزش واقعی دارایی ها باشد.
اما مسأله اطلاعات نامتقارن (حالتی که مدیران و نیروهای محرم درون سازمان، نسبت به سرمایه گذاران خارج از سازمان، دارای مزیت اطلاعاتی هستند) و گزینش نامناسب مربوط به آن، در جهت مخالف عملیات درست بازار اوراق بهادار عمل می کند، زیرا افراد درون سازمانی می توانند در مسیر اطلاعات اثرگذار اخلال ایجاد کنند، این خبرها را منتشر نکنند، یا انتشار آن ها را به تأخیر اندازند و در این میان منافع شخصی خود را تأمین نمایند.
یادآوری این نکته هم اهمیت دارد که سرمایه گذاران به این واقعیت توجه خواهند کرد که بازار زمینی هموار برای بازی نیست، در نتیجه، یا از بازار خارج می شوند و یا مبلغی راکه حاضرند بابت اوراق بهادار بپردازند، کاهش خواهند داد. اگر تعداد زیادی سرمایه گذار از بازار خارج شوند، بازار به اصطلاح تکیده خواهد شد و یا این که ژرفای خود را کاهش خواهد داد. مسأله مطرح در مورد بازارهای تکیده این است که سرمایه گذاران احتمالاً نتوانند اوراق بهاداری را که خواستار آن هستند به قیمت بازار بخرند یا بفروشند.
بدیهی است، سیستم های اقتصادی پیشرفته سرمایه داری دارای سازوکارهای گوناگون هستند تا بتوانند فعالیت های درست بازارهای اوراق بهادار را تقویت نمایند. یکی از راهکارها این است که در بازار جریمه قائل شوند یعنی قوانینی وضع و اعمال شود که شرکت ها مجبور شوند در مورد رویدادهای مهم، اخبار خوب و بد را سریع افشا نمایند.
راه دیگر این است که، فعالیت های طبیعی یک بازار می تواند برای افشای اطلاعات محرمانه، حتی در صورت نبود قوانینی برای تنبیه خلاف کاران، انگیزه هایی در نظر بگیرد. این انگیزه ها به تفصیل در فصل دوم شرح داده خواهد شد.
در این تحقیق فرض می شود که مدیران خوب یا بد بودن اخبار را از طریق ارزیابی ضمنی خود از قیمت واقعی سهام (بر اساس اخبار محرمانه) و مقایسه آن با قیمت بازار تعیین می کنند. یعنی اگر قیمت مد نظر مدیر کمتر (بیشتر) از قیمت بازار باشد، اخبار موجود از نظر مدیر، بد (خوب) تلقی شده و به منظور حداکثرسازی قیمت سهام، این اخبار حفظ (افشا) می شوند. اگر قیمت بازار سهام تغییر کند، ممکن است به تبع آن، برداشت مدیر از خوب یا بد بودن اخبار تغییر کرده و در واکنش به این تغییر قیمت، تصمیمات افشا یا عدم افشای خود را تعدیل نماید. این موضوع، استراتژی آستانه افشا نامیده می شود که در آن ارزش آستانه، قیمت بازار سهام است. این استراتژی، در فصل دوم به تفصیل توضیح داده خواهد شد.
در این پژوهش، برای بررسی تأثیر قیمت سهام بر تصمیمات افشای مدیران، ابتدا باید یک شوک (تغییر) در قیمت سهام ایجاد شود تا مدیر به افشای اختیاری تحریک شود. برای ایجاد شوک در قیمت بازار سهام، یک رویداد عمومی مانند انتشار اطلاعیه سود و زیان لازم است، که محققینی مانند بال و براون (1968(، کرنل و لندزمن (1989(، دانلی (2002)، اثر آن بر قیمت سهام را تأیید نموده اند. این مطالعه، بر اطلاعیه سود و زیان تمرکز دارد اما هر رویداد دیگری غیر از اطلاعیه سود و زیان نیز که موجب ایجاد شوک در قیمت سهام شود، می تواند به کار رود. همچنین لازم به ذکر است که در جمع آوری داده ها و تجزیه وتحلیل ها، اطلاعیه پیش بینی سود هر سهم (EPS) به عنوان مصداقی از افشای اختیاری در نظر گرفته شده است. اما باید توجه داشت که در ایران طبق دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مصوب سال 1386، یکی از موارد الزام شده، انتشار اطلاعیه پیش بینی سود هر سهم می باشد (جدول2-1). اما، مدیران در زمان بندی انتشار پیش بینی دارای اختیار هستند. لذا، برای تحقق مصداق افشای اختیاری بودن پیش بینی سود هر سهم، معیار فاصله زمانی حداکثر 7 روز، بین تاریخ اطلاعیه سود و زیان (زمان تغییر قیمت) و پیش بینی سود هر سهم (واکنش مدیر به تغییر قیمت)، لحاظ می شود. با این حال، برخی از پژوهشها حاکی از آن است که حتی با وجود اجباری بودن افشا در برخی از کشورهای در حال توسعه، شرکتها اطلاعات را به صورت کامل افشا نمیکنند، از آن جمله میتوان به تحقیق اخترالدین (2005) در بنگلادش اشاره کرد.
با توجه به مطالب بالا می توان سوال اول تحقیق را به صورت زیر تعریف کرد:
1- آیا تغییرات قیمت سهام بعد از رویداد اطلاعیه سود و زیان، مدیران را به افشای اطلاعات مرتبط با ارزش شرکت، تحریک می کند؟
همچنین، امکان دارد هنگامی که قیمت سهام در اثر انتشار اطلاعیۀ سود و زیان، کاهش می یابد، اخبار بدِ افشا نشده، با توجه به افت قیمت، به اخبار خوب تبدیل شده باشند، یعنی همان اخباری که قبلاً باعث کاهش قیمت سهام می شدند، انتشار آن ها بعد از کاهش قیمت، موجب افزایش قیمت سهام نه تا سطح قبلی، می شود. با این تفاسیر، می توان سوال دوم را به صورت زیر تعریف کرد:
2- آیا اطلاعات افشا شده بعد از رویداد اطلاعیه سود و زیان ، همان اخبار بدی است که قبلاً از افشای آنها خودداری می شد؟
ممکن است اخبار خوبِ ارائه شده توسط مدیران بعد از اطلاعیه سود و زیان، برای جبران کاهش های قیمت سهام، خوش بینانه باشند، که می توان سوال سوم را به صورت زیر تعریف کرد:
3- آیا خطای پیش بینی موجود در اخبار خوب (پیش بینی های خوش بینانه) با اندازه تغییر قیمت ناشی از رویداد اطلاعیه سود و ریان، مرتبط است ؟
1-3- اهمیت موضوع
مهم ترین سود فعالان بازار سرمایه، سود ناشی از افزایش قیمت سهام است که معمولاً بسیار بیشتر از سود نقدی است. به همین دلیل در انتخاب سهام مناسب معمولاً پرداخت سود نقدی چندان مهم نیست. نکته ی مهم آن است که وقتی سهام شرکتی در بازار بورس معامله می شود، عوامل بسیار زیادی سبب تغییرات قیمت آن می شوند. عامل اصلی، عرضه و تقاضای بازار است که به دلایل زیادی از جمله عملکرد شرکت، مسایل سیاسی و اقتصادی و جو عمومی بازار تغییر می کند. به همین دلیل گرچه شرکت ها با عملکرد مناسب خود سبب افزایش قیمت سهام خود می شوند و در بلند مدت همواره شرکت های با عملکرد خوب، از سهام بهتری برخوردارند، ولی در نهایت بازار و نیروهای آن سبب افزایش و کاهش قیمت سهم شده و ممکن است قیمت سهام شرکتی با وجود عملکرد بسیار مناسب، به دلیل جو بد بازار، افت کند.
از این رو وجود اطلاعات شفاف یکی از ارکان اساسی پاسخگویی و تصمیم گیری های اقتصادی آگاهانه محسوب می شود. افشای اطلاعات توسط شرکت ها یکی از منابع مهم و ارزشمند اطلاعاتی برای سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر ذینفعان می باشد. هر قدر تسهیم اطلاعات در جوامع بیشتر باشد، امکان تصمیم گیری آگاهانه و پاسخگویی بخش خصوصی و دولتی در مورد چگونگی تحصیل و مصرف منابع بیشتر می شود و امکان رشد فساد کاهش می یابد. اطلاعات هرچه شفاف تر و قابل دسترس تر باشد، می تواند موجب اتخاذ تصمیمات صحیح تری در زمینۀ تخصیص بهینه منابع شود، که در نهایت منجر به رسیدن به کارایی تخصیصی می شود که هدف نهایی بازار سرمایه است. از این رو افشای اطلاعات توسط شرکت ها نقش حیاتی را در عملکرد بازار سرمایه ایفا می کند.
همچنین، قیمت سهام شرکت، منعکس کنندۀ برآورد بازار از ارقام عایدی مورد انتظار شرکت در طول زمان است و هرچه قیمت سهام بالاتر باشد، از دیدگاه سهامداران و دیگر استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری، مدیریت وظیفه اش را بهتر انجام داده است. بنابراین قیمت بازار شاخصی است که به وسیله آن مدریت هم مورد ارزیابی قرار می گیرد.
همان طور که ذکر شد، افشای اطلاعات یکی از عوامل تأثیرگذار در افزایش شفافیت می باشد. حال با توجه به این که ایران کشوری در حال توسعه می باشد، هر چند که با وضع قوانین و مقررات شرکت ها به افشای اجباری اطلاعات ملزم شده اند، اما امکان دارد که برخی از مدیران، تمایل به افشای کافی و مناسب نداشته باشند. از این رو شناسایی عوامل تأثیرگذار بر افشای اختیاری ضروری به نظر می رسد. چرا که از طریق تحلیل عوامل شناسایی شده می توان در قوانین و مقررات موجود تجدیدنظر یا قوانین جدید وضع نمود، تا افشای اطلاعات کافی و مناسب، به حد مطلوب رسد.
همچنین طبق تئوری علامت دهی شرکت های با کیفیت بالا بایستی مزایای خود را به بازار آشکار کنند. ازیک سو، علامت دهی سرمایه گذاران و سایر ذینفعان را در ارزیابی مجدد ارزش شرکت یاری می رساند تا تصمیم گیری به نفع شرکت انجام شود. از سوی دیگر، حمایت ذینفعان شرکت باعث می شود تا شرکت سرمایه گذاران بیشتری را جذب کند و بنابراین هزینه های ناشی از افزایش سرمایه کاهش خواهد یافت. که یکی از مؤثرترین ابزارهای علامت دهی، افشای اختیاری است که با شناخت عوامل موثر بر آن می توان نوسانات قیمت سهام و نیز هزینه های سرمایه را کنترل کرد.
14- اهداف تحقیق
1- تعیین تأثیر میزان کاهش در قیمت سهام بر افشای اخبار خوب؛
2- تعیین تأثیر میزان افزایش در قیمت سهام بر افشای اخبار خوب؛
3- تعیین تأثیر میزان کاهش در قیمت سهام بر افشای اخبار بد؛
4- تعیین تأثیر میزان افزایش در قیمت سهام بر افشای اخبار بد؛
5- تعیین بد یا خوب بودنِ اخبار حفظ شده قبلی؛
6- تعیین خوش بینانه بودن یا نبودن اخبار خوبی که برای جبران کاهش قیمت افشا می شوند.
1-5- فرضیه های تحقیق
چهار فرضیه اول، با توجه به کاهش یا افزایش در قیمت سهام پیرامون اطلاعیه سود و زیان و همچنین خوب یا بد بودن اخبار، مربوط به سوال اول تحقیق و فرضیه های پنجم و ششم بترتیب مربوط به سوالات دوم و سوم، بشرح زیر می باشند:
فرضیه اول:
بین کاهش در قیمت سهام و تمایل به افشای اختیاری اخبار خوب رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه دوم:
بین افزایش در قیمت سهام و تمایل به افشای اختیاری اخبار خوب رابطه معنی داری وجود ندارد.
فرضیه سوم:
بین کاهش در قیمت سهام و تمایل به افشای اختیاری اخبار بد رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه چهارم:
بین افزایش در قیمت سهام و تمایل به افشای اختیاری اخبار بد رابطه معنی داری وجود ندارد.
فرضیه پنجم:
اخبار خوب افشا شده بعد از کاهش قیمت ناشی از رویداد انتشار اطلاعیه سود و زیان ، همان اخبار بدی است که قبلاً از افشای آنها خودداری می شد.
فرضیه ششم:
بین خطای پیش بینی موجود در پیش بینی های اخبار خوب(پیش بینی های خوش بینانه) و اندازه تغییر قیمت ناشی از رویداد انتشار اطلاعیه سود و ریان، رابطه معنی داری وجود ندارد.
1-6- روش تحقیق
پژوهش حاضر بر مبنای هدف، از نوع کاربردی و برمبنای روش از نوع همبستگی است. روش مورد نظر برای انجام این تحقیق توصیفی و از نوع پس رویدادی (با استفاده از اطلاعات گذشته)، در حوزه تحقیقات اثباتی حسابداری و مبتنی بر اطلاعات واقعی است. پژوهشگر به دنبال کشف و بررسی روابط بین عوامل و شرایط خاص یا نوع رویدادی که قبلاً وجود داشته یا رخ داده، از طریق مطالعه نتایج حاصل از آنها است. به عبارت دیگر پژوهشگر در پی بررسی امکان وجود روابط علت ومعلولی ازطریق مشاهده نتایج موجود و زمینه قبلی آنها به امید یافتن علت وقوع پدیده می باشد.
1-6-1- جامعه آماری
جامعه آماری عبارتست از کلیه عناصر و افرادی که در یک مقیاس جغرافیایی(جهانی یا منطقهای) دارای یک یا چند صفت مشترک باشند (حافظ نیا، 1382، ص 119). جامعه آماری این تحقیق کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشند که از سال 1381 لغایت 1390 در بورس فعال بودهاند.
1-6-2- نمونه آماری
نمونه آماری عبارت است از تعداد محدودی از آحاد جامعه آماری که بیان کننده ویژگیهای اصلی جامعه باشند (حافظ نیا، 1387). در این تحقیق از روش نمونه گیری حذفی، اولاً برای تعیین شرکت های ارایه دهنده پیش بینی سود هر سهم (شرکت های با پیش بینی خوب یا بد) استفاده شده است، بدین صورت که برای انتخاب نمونه آماری مناسب در ابتدا شرکت های موجود در جامعه آماری مورد بررسی قرار گرفته و شرکت هایی که دارای ویژگی های زیر نبودند از نمونه کنار گذاشته شدند. ویژگیهای مورد نظر عبارتند از:
- فاصله بین تاریخ اطلاعیه سود و زیان و پیش بینی سود هر سهم حداکثر 7 روز باشد.
- قیمت ها، در روزهای 1- ، 0 و 1 پیرامون اطلاعیه سود و زیان و در روزهای 0 و 1 پیرامون اطلاعیه پیش بینی سود هر سهم، موجود باشند.
ثانیاً برای تعیین شرکت های بدون ارایه پیش بینی، همان شرکت های تعیین شده در نمونه گیری اول (شرکت های ارایه دهنده پیش بینی)که دارای ویژگی های زیر بودند به نمونه اضافه شدند. ویژگیهای مورد نظر عبارتند از:
- حداکثر تا 30 روز پس از اطلاعیه سود و زیان، پیش بینی ای ارایه نداده باشند.
قیمت ها، در روزهای 1- ، 0 و 1 پیرامون اطلاعیه سود وزیان موجود باشند.
– Dye