یکی از اهداف سرمایهگذاری دریافت سود است. از این رو، سرمایهگذاران به دنبال راهی برایپیشبینی سود تقسیمی و عوامل تأثیرگذار بر آن هستند. سود میتواند به آنها کمک کند تا به قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه بپردازند. رقم سود مندرج در صورتهای مالی علاوه بر این که عملکرد عملیاتی و دورنمای آتی شرکت را نشان میدهد، زمینه مقایسه بین شرکتها را نیز فراهم میکند. اما زمانی استفادهکنندگان میتوانند به رقم سود اتکا کنند که سود عاری از هرگونه دستکاری باشد، تا بتواند عملکرد شرکت را به طور منصفانه و واقعی منعکس نماید(عاملی، 1388).
در این فصل به تشریح موضوع تحقیق، اهداف تحقیق و ضرورت آن، فرضیههای تحقیق و تعاریف عملیات یپارهای از واژههای استفادهشده در تحقیق پرداخته میشود. همچنین توضیح مختصری از نمونه، جامعه آماری، نحوه جمعآوری و تجربه و تحلیل دادهها ارائه میگردد.
1-2 تشریح و بیان موضوع
یکی از اهداف سرمایهگذاران، دستیابی به بازده در قالب سود تقسیمی است. از این رو، سرمایهگذاران به دنبال راهی برای پیشبینی سود تقسیمی و عوامل تأثیرگذار بر آن هستند. سود میتواند به آنها کمک کند تا به قضاوت و تصمیمگیری آگاهانه بپردازند. رقم سود مندرج در صورتهای مالی علاوه بر اینکه عملکرد عملیاتی و دورنمای آتی شرکت را نشان میدهد، زمینه مقایسه بین شرکتها را نیز فراهم میکند. اما زمانی استفادهکنندگان میتوانند به رقم سود اتکا کنند که سود بتواند عملکرد شرکت را به طور منصفانه و واقعی منعکس نماید (عاملی، 1388).
محاسبه سود خالص یک بنگاه اقتصادی متأثر از روشها و برآوردهای حسابداری است. امکان استفاده از روشهای گوناگون حسابداری موجب شده است، که سود واقعی (اقتصادی) شرکتها با سود گزارششده در صورتهای مالی تفاوت داشته باشد (خوشطینت و اسماعیلی، 1385). اختیار عمل مدیران در انتخاب از میان روشهای مجاز حسابداری، از جمله دیگر عواملی است كه كیفیت سود را تحت تأثیر قرار میدهد. بنابراین، كیفیت سود شرکتها تحت تأثیر مبانی گزارشگری و صلاحدید مدیران قرار میگیرد.
سود خالص به عنوان عاملی برای تدوین سیاستهای تقسیم سود به شمار میآید (تهرانی و ذاکری، 1388). تقسیم سود از سوی شرکت میتواند نشاندهنده واقعی بودن یا نبودن سود گزارششده و منصفانه بودن گزارش عملکرد عملیاتی از سوی واحد تجاری باشد. در واقع مدیران زمانی تصمیم به پرداخت یا افزایش سودهای تقسیمی میگیرند، که احساس کنند سود آنها به طور قابل ملاحظه تحت تأثیر درستکاری روش حسابداری نیست (یعنی، سود، واقعی است) و کاهش سودهای تقسیمی در آینده غیر محتمل است. با این مفهوم، سودهای تقسیمی نه تنها علامتی برای قابلیت سودآوری آینده به شمار میرود، بلكه علامتی برای كیفیت سود است. همچنین، سود تقسیمی یك شیوه مؤثر نظارت مدیریتی است. انتظار میرود كه مدیران به منظور حفاظت از خود، كمتر دچار وسوسه درستکاری سود شوند (علوی طبری و همکاران، 1388).
ارتباط بین سیاستهای تقسیم سود و کیفیت گزارشگری مالی در تحقیقات خارجی و داخلی متعددی مورد توجه قرار گرفتهاست (برزده، 1392; علوی طبری و همکاران، 1388; فارینها و موریرا، 2007). در برخی از این تحقیقات از تجدید ارائه به عنوان معیاری از کیفیت سود استفاده شدهاست. برای مثال در تحقیقات برزده (1392) و علوی طبری و همکاران (1388)، رابطه بین تجدید ارائه و سیاست تقسیم سود شرکت، بررسی شدهاست. بر خلاف انتظارات، نتایج این تحقیقات نشان میدهد که نمیتوان رابطه معناداری بین تجدید ارائه و سیاست تقسیم سود شرکتها مشاهده کرد.
با این وجود، موضوعات تئوریک و عملی متعدد با اهمیتی در خصوص تجدید ارائه وجود دارد که در تحقیقات پیشین به آنها توجه نشده است. به صورتی ساده، تمام تجدید ارائهها را نمیتوان به عنوان نشانه کیفیت پایین گزارشگری مالی تلقی کرد. برای مثال برخی تجدید ارائهها از حوزه اختیارات مدیریت شرکت خارج هستند. تجدید ارائههایی که در اثر تغییر در مفاد اصول و استانداردهای حسابداری حادث شدهاند، از این جملهاند. رویدادهای غیرمترقبه و غیرقابل پیشبینی پس از ارائه صورتهای مالی نیز از جمله دیگر عواملی هستند خارج از محدوده اختیارات و قدرت عمل مدیریت شرکت قرار دارند و با این وجود منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی میشوند.
حتی برخی از عوامل و انگیزههایی در حوزههای اختیارات مدیریت وجود دارند که منجر به تجدید ارائه صورتهای مالی میشوند با این وجود نشانه کیفیت ضعیف گزارشگری مالی نیستند. هنگامی که مدیریت قصد انتقال اطلاعات خصوصی خود به سرمایهگذاران را دارد تا آنان وضعیت مالی و سودآوری آتی شرکت را بهتر درک نمایند، ممکن است به نحوی اقدام به گزارشگری مالی نماید که تجدید ارائه صورتهای مالی در دورههای آتی را ناگزیر سازد. به این ترتیب نمیتوان چنین تجدید ارائهای را نشانه کیفیت پایین گزارشگری مالی و یا گزارشگری مالی متقلبانه در دورههای گذشته تلقی نمود (بادرتچر و همکاران، 2012).
عدم توجه به دلایل و انگیزههای منتج به تجدید ارائه باعث شدهاست که تحقیقات پیشین در تببین رابطه بین تجدید ارائه (کیفیت سود) و وضعیت تقسیم سود شرکتها ناتوان باشند. در این تحقیق با به کارگیری مدل دستیابی به پیشبینیها، انگیزههای مدیریت در گزارشگری مالی شناسایی شده و بر اساس آن تجدید ارائههایی که ناشی از اختیارات مدیریت است در دو گروه متقلبانه و غیر متقلبانه طبقهبندی شدهاست. بر اساس مبانی نظری انتظار میرود تجدید ارائههای ناشی از انگیزههای غیر متقلبانه نه تنها بیکیفیتی گزارشگری مالی را نشان ندهند بلکه منعکسکننده انتقال اطلاعات خصوصی مدیریت به سرمایهگذاران باشد و درنتیجه اینگونه شرکتها ضمن برخورداری از سود با کیفیت، بخش قابلتوجهی از آن را بین سرمایهگذاران تقسیم نمایند.
1-3 اهداف تحقیق و ضرورت آن
سیاست تقسیم سود برای شرکت و سرمایهگذاران از اهمیت ویژهای برخوردار است. وضعیت تقسیم سود شرکت میتواند نشاندهنده واقعی بودن یا نبودن سود گزارششده و ارائه منصفانه عملکرد عملیاتی واحد تجاری باشد. بررسی تأثیر وضعیت تقسیم سود شرکت بر معیارهای کیفیت سود میتواند به سرمایهگذاران، اطلاعات ارزشمندی برای پیشبینی سودهای آتی، تعیین ارزش شرکت و در نتیجه تصمیمگیری در مورد سرمایهگذاری ارائه کند. همچنین، مدیریت نیز میتواند در تصمیمگیری به منظور تعیینیا تغییر سیاست تقسیم سود از این اطلاعات استفاده کند. در این تحقیق به بررسی محتوای اطلاعاتی سود تقسیمی در رابطه با کیفت سودهای گزارششده پرداخته شده است.
یافتههای این تحقیق موضوعی جذاب و جالبتوجه برای سیاستگذاران، سرمایهگذاران و دانشگاهیان خواهد بود كه مدعی این نكته هستند كه سود تقسیمی نشانهای از كیفیت سود است. توجه این گروهها به کیفیت سود به دلیل تأثیر آن بر سطح عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سرمایهگذاران و در نتیجه تأثیر آن بر فعالیتها و ارزش شرکت است. به عنوان مثال در گزارش ریچارد بریدن (2003)اینگونه بیان شده است که سود تقسیمی یکی دیگر از روشهای اندازهگیری حقیقت سودهای گزارششده است. توانایی پرداخت سود سهام به وجود پول نقد و تفاوت با اهمیت بین میزان سودهای گزارششده و وجوه نقد موجود برای سود تقسیمی بستگی دارد و در نهایت کسری آن مشکلات بالقوه را نشان میدهد. او پیشنهاد میکند كه پرداخت 25% از سود سهام گزارششده تحت عنوان سود تقسیمی به عنوان منطق یا قانون در پرداخت سود، میتواند مانع از این شود که شرکتها برای گزارش سود متورمشده، به حسابسازی متوسل شوند.
گلسمن (2005) پیشنهاد میکند حذف اخذ مالیات مضاعف از سود سهام انگیزهای برای گرایش سهامداران و شركت در پرداخت سود سهام نقدی خواهد شد. همچنین پرداخت سود سهام موجب كاهش انگیزه شركت از گزارش سود تصنعی شده که منجر به تحقق جریان وجوه نقد واقعی در حمایت از سود سهام نقدی میشود. مالكیل (2003)استاد اقتصاد پرینستون میگوید كه در محیطی كه نسبت به سود شرکتها با تردید و شك نگریسته میشود سود سهام نقدییک پیام بسیار قوی از قدرت مالی واقعی و اعتبار سودهای گزارششده به سرمایهگذاران است. این نمونهها نشان میدهد که برخی از سیاستگذاران، سرمایهداران و دانشگاهیان معتقدند که سود تقسیمی نشاندهنده کیفیت سود است(ین و میائو، 2011).یافتههایاین تحقیق بیان میکند كه شرکتهایی كه سود سهام پرداخت میکنند،در مقایسه با شرکتهایی که سود سهام پرداخت نمیکنند،به طور متوسط کیفیت سود بالاتری دارند.
تجدید ارائه صورتهای مالی در سالهای اخیر به طور فزایندهای افزایشیافته و توجه صاحبنظران این رشته را به خود جلب کرده است. تحقیقات مشابهی که در ایران انجامشده نیز اشاره به این دارد که، حدود 81 درصد از شرکتهای ایرانی نیز به دلیل اصلاح اشتباهات حسابداری،صورتهای مالی خود را تجدید ارائه میکنند (برزده، 1392). در ادبیات تحقیق همواره از تجدید ارائه به عنوان یکی از بارزترین نشانههای پایین بودن کیفیت گزارشگری مالی و به عبارت دیگر، نشانهای از تقلب محرز در گزارشگری مالی یاد شدهاست (هرلی3، 2012).
هدف اصلی این تحقیق بررسی وضعیت تقسیم سود در شرکتهایی است که در گزارشگری مالی خود مرتکب تقلب شدهاند.هدف این تحقیق، تبیین مجدد رابطه بین سیاست تقسیم سود و تجدید ارائه صورتهای مالی، به عنوان معیار گزارشگری مالی متقلبانه است. به صورت خاص، در این تحقیق بر شرایطی تمرکز میشود که میتوان انگیزهی مدیریت در بهکارگیری اقلام تعهدی را در دو گروه متقلبانه و غیر متقلبانه، طبقهبندی نمود.
Breeden
Glassman
Malkiel