درباره اصلاحات ارضی، صاحبنظران موافق مقتضیات جامعه خود و از دید رشتههای تخصصی خویش و بهواسطه وجود جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن نظریات متفاوت و غالباً متناقضی ابراز داشتهاند. این ابهام و تناقض و تا حدی عقبافتادگی علمی که در زمینه مطالعه اصلاحات ارضی وجود دارد تا اندازهای نیز ناشی از آنست که موضوع آن در هیچیک از علوم اجتماعی پایگاه تخصصی خاصی تاکنون نداشته است، به بیان دیگر، اصلاحات ارضی در قلمرو ارضی علوم اجتماعی فاقد مالکیت خصوصی بوده است.
در نظر افراد مختلف، اصلاحات ارضی معانی متفاوت دارد. برخی از مردم اصلاحات ارضی را بهمعنای تملک زمینهائیکه در گذشته از آن محروم بودهاند میدانند، بعضی دیگر اصلاحات ارضی را بهمعنای مجموعه برنامههائی که برای حل مسائل زمینداری بهکار میرود تعریف کردهاند. عدهای اصلاحات ارضی را وسیلهای برای مداخله دولت در حقوق مالکیت خصوصی افراد پنداشتهاند و معتقدند که هدف اساسی اصلاحات ارضی تغییر ترکیب طبقاتی جامعه و از بین بردن قدرت و نفوذ طبقه عمده مالکان و ایجاد ثبات سیاسی است. برخی از دانشمندان معنای وسیعی برای اصلاح ارضی قائل میشوند و آنرا شامل کلیه فعالیتهای لازم برای توسعه کشاورزی، افزایش بازده محصولات و بهبود زندگی روستائیان میدانند و سرانجام در نظر اکثر مردم مراد از اصلاحات ارضی تقسیم اراضی مزروعی بین کشاورزان است، بر روی هم، اصلاحات ارضی میتواند همه معانی مذکور را دربر گیرد.
از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است.
1ـ1ـ بیان مسأله
زمین از گذشتههای بسیار دور مهمترین و حیاتیترین منبع اقتصادی مردم و حكومتها در ایران بوده است. هرچند كه بازرگانی و تولید نیز پیوسته در شهرها و بازارهای ایران در جریان بوده، ولی از نظر وسعت و شمول، هیچگاه در مقام مقایسه با اقتصاد زراعی و درآمد حاصل از كشاورزی قرار نداشته است (هاشمی، 1380: 35).
فروپاشی نظامهای فئودالی و اربابی اتفاقی بود كه دیر یا زود در تمامی جهان بهوقوع میپیوست. چنانچه از سال 1910 تا 1963 در 30
كشور جهان اصلاحات ارضی صورت گرفت (احرار، بیتا، 71) دوران طولانی حاكمیت نظام ارباب و رعیتی در شرایطی دوام داشت كه هیچگونه تغییر و تحركی در نظام فكری، شیوههای اطلاعرسانی، ابزار تولید و حمل و نقل و نیازهای دهقانان متصور نبود. روستایی در محیط بسته روستا اسیر سرنوشتی بود كه دیگران برای او رقم میزدند. قدرت ارباب كه پشتوانه حكومت مركزی را با خود داشت امكان هرگونه دگراندیشی را از دهقان سلب میكرد (آشوری، 1376: 32).
اصلاحات ارضی با مجموعهی پیچیدهای از علتها و پیامدها، نقطه پایانی بود بر نظام دیرپای اربابی كه ساختار اجتماعی، فرهنگی، تولیدی و مدیریتی و نهایتاً شكل كالبدی روستا را تحت تأثیر قرار داد.
منظور از اصلاحات ارضی، تغییری است كه دولت در بنیانهای كشاورزی انجام میدهد. بنیانهای کشاورزی عبارتاند از: (مجموعه روابط اجتماعی ـ حقوقی موجود میان مردم درباره تقسیم زمین، مشخصات ویژه مؤسسات كشاورزی بزرگی، كوچكی و… و درجه استقبال مؤسسات كشاورزی (علیبابایی 1369: 49).
اصلاحات ارضی در ایران با حکم شاه آغاز و در سه مرحله اجرا شد. هدف این اصلاحات، انتقال مالکیت زمین به کشاورزان بود. اصلاحات ارضی با تصویب قانون اصلاحات ارضی در تاریخ ۱۹ دی ۱۳۴۰ آغاز شد و با رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱ به مرحله اجرا درآمد. اصلاحات ارضی در سه مرحله انجام شد:
در مرحله نخست تعیین شد که هیچ مالکی بیش از یک ده ششدانگ یا ششدانگ زمین در چند ده مختلف نداشته باشد. دولت زمینهای مازاد بزرگ مالکان را خریداری و بخشهایی که دارای زارعان صاحب نسق بودند را بهصورت اقساطی به آنها فروخته و زمینهای بلاکشت باقیمانده تحت عنوان اراضی دولتی در اختیار دولت قرار میگرفت. با فروش سهام کارخانجات دولتی ترتیب بازپرداخت بهای زمینها به مالکان فراهم گردید.
در مرحله دوم صاحبان زمینهای استیجاری میباید یا به تقسیم درآمد حاصل از اجاره بپردازند و یا براساس قراردادهای اجاره زمینها را به زارعان بفروشند. بهعبارت دیگر مالکان موظف شدند که یا ملک کشاورزی خود را برای سی سال به کشاورزان اجاره نقدی دهند و یا آن را با توافق بدانها بفروشند. بدین ترتیب حداکثر مالکیت زمینها در دست یک مالک بسیار محدود شد. املاک موقوفه عام نیز براساس درآمد آن زمین به اجاره درازمدت ۹۹ ساله به کشاورزان واگذار گردید. در مورد موقوفات خاص متولیان مجبور به فروش آنها به دولت و تقسیم آن بین کشاورزان شدند.
در مرحله سوم مالکانی که ملک خود را اجاره داده بودند براساس قانون تقسیم و فروش املاک مورد اجاره به زارعین مستأجر مصوب 1347 ملزم شدند یا زمین خود را به زارعان بفروشند؛ یا با رضایت مالک و زارع به نسبت بهره مالکانه یا عرف محل آن را با یکدیگر تقسیم کنند.
از نظر جامعهشناسی اصلاحات ارضی یک تغییر اساسی در نهادهای جامعه است زیرا در جوامع کشاورزی نهاد مالکیت ارضی تنها به قلمرو مناسبات اقتصادی و بهرهبرداری از زمین منحصر نمیشود بلکه روابط قدرت و مناسبات اجتماعی افراد را نیز دربر دارد. از اینرو اصلاحات ارضی را میتوان بهعنوان یک نهضت اجتماعی که هدف آن تغییر روابط زمینداری به نفع کشاورزان است تعریف کرد. بدیهی است تغییر روابط زمینداری متضمن تغییرات اساسی از جمله تقسیم اراضی بزرگ، بهبود روابط اجتماعی در زمینه بهرهبرداری کشاورزی و تغییر روابط قدرت و ترکیب طبقاتی جامعه است.
شهرستان اردبیل بهعنوان یكی از قطبهای سطح متوسط كشاورزی بهدنبال اجرای اصلاحات ارضی و بههم خوردن سیستم مالكیت زمینهای كشاورزی و نظام ارباب ـ رعیتی، از یك سو با گرفتن زمینها از اربابان، بسیاری روستاییان به جهت عدم مشمول بودن قانون اصلاحات ارضی و نداشتن قرارداد رسمی سهمبری نبسته بیكار و روز به روز فقیرتر شدند و اكثریت دهقانانی كه صاحب زمین شدند قطعه زمینهای كوچك و نامرغوبی بهدست آوردند و نیمی از زمینها اصولاً تقسیم نشد و در اختیار بزرگ مالكان باقی ماند (مقاومت شكننده، پیشین: 474). كه این موارد و عواملی از این قبیل موجب تغییراتی در سطوح مختلف اقتصادی و اجتماعی روستائیان شده است. لذا این پژوهش با بررسی نظریهها و اسناد و تحلیلهای تخصصی در حوزه اصلاحات ارضی با رویكردی جامعهشناختی درپی تبیین و تحلیل اثرات اجتماعی و اقتصادی ناشی از اصلاحات ارضی در بین روستاهای تابعه بخش مركزی شهرستان اردبیل میباشد. بهعبارتی تحقیق حاضر درپی آن خواهد بود كه تحقق اصلاحات ارضی بهلحاظ اقتصادی و تغییرات در نظام مالكیت در تغییرات سازمان تولید، تغییرات سطح زیرکشت و بازده محصولات، تغییر حجم سرمایهگذاری و هزینههای جاری کشاورزی، تغییر سطح درآمد خانوارهای زارع چه تأثیری داشته است و همچنین اثرات عمده اجتماعی اصلاحات ارضی از قبیل تغییر بنیان و ترکیب طبقاتی ده، توزیع عادلانهتر عوائد کشاورزی و نحوه اتخاذ تصمیم درباره امور بهرهبرداری زراعی چگونه از طریق اصلاحات ارضی مورد دگرگونی قرار گرفته است؟
1ـ2ـ اهداف تحقیق
1ـ2ـ1ـ هدف کلی
بررسی تأثیرات اقتصادی و اجتماعی اصلاحات ارضی در بخش مركزی شهرستان اردبیل
1ـ2ـ2ـ اهداف جزئی تحقیق
ـ بررسی تأثیرات اقتصادی اصلاحات ارضی در روستا
ـ بررسی تأثیرات اجتماعی اصلاحات ارضی در روستا
1ـ3ـ اهمیت و ضرورت تحقیق
گرایش به دگرگونی در ذات همه جامعههای انسانی وجود دارد. دگرگونی از یک نوع جامعه بهنوعی دیگر امری اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه نشاندهنده روندهای فراگیر تکاملی و توسعهای در انطباقپذیری جامعه با محیطی گسترش یابنده است (کوزر، 1387: 576). ارزیابی دیدگاه تکاملی به تبیین منظم فرایندهای دگرگونی درون یک جامعه، فرایندهای گذار از یک نوع جامعه بهنوعی دیگر و بهویژه محدودهای که این حالت بهصورت نوعها یا «مراحل» متفاوتی تبلور مییابد، بستگی دارد.
تاریخنگاران اقتصاد نشان دادهاند در مناطق روستایی ایران، پیش از برنامهی اصلاحات ارضی هم سرمایهداری ریشههای کهن و محکمی داشته است. به رواج گستردهی مبادلات مالی در مناطق روستایی، افزایش سریع میزان محصولات فروشی، اثرگذاری و اهمیت رو به رشد کشاورزی ایران در اقتصاد ملی کشور و نهایتاً اقتصاد جهانی طی قرن نوزدهم میلادی، الغای رسمی مالکیت موقوفی زمین در سال ۱۲۸۶، و گسترش سریع روند خرید زمینهای روستایی توسط سرمایهداران و کسبهی شهرها، با اسناد و شواهد فراوانی پرداخته شده است (نوشیروانی، ۱۹۸۱؛ کدی، ۱۹۷۲؛ ایساوی؛ اُلسن؛ یگانه).
خمسی نشان داده در مناطق روستایی ایران، پیش از برنامهی اصلاحات ارضی، سرمایهداری کاملاً تثبیت شده بوده است. مستأجرها عرفاً تعهدی در قبال زمین نداشتند (صفینژاد: ۶۰ـ۵۵) و استفاده از کارگران مزدبگیر توسط کشاورزان جزء و مستأجران زمینها، پیش از اصلاحات ارضی هم بسیار رایج بوده است (عظیمی: ۹۲ـ۹۱).
مانند مناطق دیگر روستاهای كشور، در دهههای اخیر، جامعه روستایی اردبیل دوران گذار خود را طی میکند. در گذشته بهدلیل عدم وجود راههای ارتباطی روستایی، عدم وجود کانالهای ارتباطاتی، فقدان وسایل ارتباطجمعی در روستا و بیسوادی یا کمسوادی روستاییان، روند تغییرات اجتماعی در روستا کند بوده است؛ ولی امروزه بهواسطه وجود عوامل فوق شاهد وقوع تغییراتی در جامعه روستایی هستیم که از روندی سریعتر نسبت به گذشته برخوردار شده است. نمیتوان نگاهی توسعهای به روستا داشت و در عین حال چشم بر روی تحولات در حال وقوع در جامعه روستایی بست (ازكیا، 1388: 60). بدون شک این تغییرات پیامدهایی اجتماعی ـ فرهنگی ـ اقتصادی در جامعه روستایی دارد که بر روند توسعه آن تأثیر میگذارد. آنچه که بیش از همه در این تغییرات بهچشم میآید تغییراتی است که در سبک زندگی، روابط اجتماعی و مناسبات اقتصادی روستاییان بهوجود آمده است. مطالعات بهعمل آمده در سالهای اخیر، مبین این واقعیت است سبک زندگی روستاییان درحال دگرگونی و تغییر است. تغییراتی که علاوه بر الگوی مصرف در ساختارهایی چون آداب و رسوم، عقاید و ارزشها و ایدهآلها، هنجارپذیری و هنجارسازی و بهطور کل سبک زندگی پدید آمده است. الگوی مصرف، وسایل خانگی، تزیینات منزل خوراك، پوشاك و… که میتوان از آنها بهعنوان سبک زندگی نام برد در این سالها بهشدت تغییر کرده است همچنین بهلحاظ اینكه پیدایش اصلاحات ارضی در سطوح مادی زندگی تأثیر داشته در نوع روابط اجتماعی و اقصادی نیز تأثیرگذار بوده است كه این تغییرات در بلندمدت زمینهساز سایر تغییرات در اجتماعات روستایی، شده است كه این تغییرات و پیامدهای آتی آن نیازمند بررسی میباشند.
به همین دلیل در این بررسی برای ارزیابی روند تکاملی جامعه روستایی به تحلیل جامعهشناختی فرایند گذار جامعه روستایی متأثر از اصلاحات ارضی میپردازیم. یکی از مواردی که در این گذار بیش از همه بهچشم میآید تغییرات بهوجود آمده در سبک زندگی جامعه روستایی است. تغییرات بهوجود آمده در شیوه پوشاکی، تغذیه، رفتار بهداشتی، شیوه گفتاری، الگوی گذران اوقات فراغت و شکل مسکن روستایی و… ازجمله موارد قابل بررسی است. به نظر میرسد این نخستین بار است که در مطالعه روستایی استان به مقوله سبک زندگی روستایی توجه میشود. از آنجا كه تغییرات روستایی و شرایط زندگی روستانشینان بهعنوان یك واقعیت اجتماعی متأثر از سایر شرایط اجتماعی میباشد، لذا تحلیل و بررسی جامعهشناختی اثرات اقتصادی و اجتماعی اصلاحات ارضی بر زندگی جامعه روستایی دارای اهمیت میباشد. همچنین با شناسایی عوامل مؤثر و مرتبط با این بحث میتوان برای برنامهریزیهای كلان روستایی جهت پیشبرد اهداف توسعه روستایی گامهای علمی برداشته شود.
1ـ4 ـ قلمرو زمانی و مكانی تحقیق
از لحاظ زمانی تحقیق حاضر از نوع تحقیقات مقطعی بوده كه در سال 1394 انجام یافته و قلمرو مكانی آن شهرستان اردبیل و واحد تحلیل پژوهش روستاهای دهستان كلخوران را شامل میگردد.