:
ریسک اجتناب ناپذیراست ،اما قوانین رقابتی شرکتهاوسازمانهارامجبورمی سازندتا نگاه دقیق تری به استراتژی مدیریت ریسک داشته باشندوبدین طریق کارایی عملیاتی ومزیت رقابتیشان راافزایش دهند . ریسک محرک قدرتمندی است . امروزه شکست درمدیریت ریسک می تواندسبب ازدست دادن نیروی انسانی حرفهای،ازدست دادن شرکای تجاری وازدست دادن بازاریافرصتهای درآمدزایی وازهمه بدترازدست دادن کامل عملیات کسب وکارشود. هرسازمانی باریسک دست وپنجه نرم می کند،امادرصورت درک ومدیریت درست ریسک،آن ریسک میتواندبه مزیت رقابتی تبدیل شود.
استراتژی سنتی مدیریت ریسک برکنترل ریسک های شناخته شده وناشناخته باهدف به حدقل رساندن احتمال وهزینه روی دادن آن هامتمرکزهستند. امروزه سازمانهای مدیریت ریسک رابعنوان عامل فعال کننده کسب وکارمی دانند. این دیدگاه جدید نه تنهاریسک راتهدیدنمی کند بلکه آنرا فرصت جدیدی تلقی می کندکه میتوانداهرمی برای ساخت محصولات جدید،خدمات جدید،مدلهای جدیدکسب وکاروراههای جدیدی برای رقابت دربازاراست.
امروزه سازمانهای موفق،استراتژیهایی رامی سازندکه مدیریت ریسک راباریسک،متوازن نمایدتابدین ترتیب نوآوری افزایش یابدودربازارجایگاه ویژه ای برای سازمان ایجادگردد.
تئوری مدیریت ریسک
ریسک چیست:
- عبارت است هر چیز که حال یا آینده دارای یا توان کسب درآمد شرکت ,موسسه یا سازمان را تهدید می کند.
- عدم قطعیتی اگر بیافتد میتواندروی یكی یاچندتاازاهداف تاثیربگذارد.
- بالقوهای است که مشخصاًپیشامدهای ممکن آن،خسارت یاعدم تغییردروضع موجودمیباشد.
- احتمال وقوع حادثه با آثار منفی در مقایسه با اهداف ریسک بر حسب احتمال وقوع و آثار آن
شدت احتمال =مقدار ریسک
همچنین بیشتر صاحب نظران اقتصادی ریسک را نتیجه نبود اطلاعات کامل میدانند.اقتصاد دانان متعددی,ریسک سرمایه گذاری را معادل پراکندگی بازده دانستند.کینز و هیکس ریسک سرمایه گذاری را احتمال انحراف از میانگین بازده تعریف میکنند. فیبر ریسک را به عنوان “تغییر پذیری در بازده حاصل از سرمایه گذاری یا عدم اطمینان مربوط به بازده یک سرمایه گذاری” تعریف میکنند و امروزه اکثرپژوهشگران ,ریسک یک سرمایه گذاری را با “تغیرات نرخ بازده “مرتبط میدانند.یعنی هر قدر بازده یک قلم سرمایه گذاری بیشتر تغییر کند ,سرمایه گذاری مزبور ریسک بیشتری داردیا به بیان دیگر ریسک از تفاوت بین نرخ بازده واقعی از نرخ بازده مورد انتظاره
.
انواع ریسک:
ریسک کلی در سرمایه گذاری های مالی تابعی از چندین عامل که در زیر به آن اشاره شده است.
ریسک نوسان نرخ بهره:
ریسک نرخ بهره،ریسکی است که سرمایه گذاربه هنگام خریداورا ق قرضه باقبول بهره ثابت آن رامی پذیرد. قیمت چنین اوراق قرضه ای درصورت افزایش نرخ بهره دربازارکاهش می یابد ودار نده آن درصورت فروش اوراق قرضه خود قبل ازسررسیدمتحمل زیان میشود. قیمت ا وراق بهاداررابطه معکوسی با نرخ بهره دارد،به عبارت دیگرباافزایش نرخ بهره،قیمت اوراق بهادارکاهش وباکاهش نرخ بهره،قیمت اوراق بهادارافزایش می یابد. تأثیرریسک نرخ نوسان نرخ بهره برروی اوراق قرضه خیلی بیشترازسهام عادی است وبیشترموردتوجه دارندگان اوراق قرضه است. باتغییرنرخ بهره،قیمت اوراق قرضه درجهت معکوس تغییرمیکند.
ریسک بازار:
عبارت است ازتغییردربازده که ناشی ازنوسانات کلی بازاراست. همه اوراق بهاداردرمعرض ریسک بازارقراردارند،اگرچه سهام عادی بیشترتحت تأثیر این نوع ریسک است. این ریسک میتواند ناشی ازعوامل متعددی ازقبیل رکود،جنگ،تغییرات ساختاری دراقتصادوتغییردرترجیحات مشتریان باشد.
ریسک تورمی:
این نوع ریسک که تمامی اوراق بهادارراتحت تأثیرقرارمیدهدعبارت است ازریسک قدرت خرید،یاکاهش قدرت خرید وجوه سرمایه گذاری شده. این نوع ریسک باریسک نوسان نرخ بهره مرتبط است،برای این که نرخ بهره معمولأدراثرافزایش تورم،افزایش می یابد. علت این است که قرض دهندگان به منظورجبران ضررناشی ازقدرت خرید،سعی میکنندنرخ بهره را افزایش دهند.
ریسک تجاری:
ریسک ناشی ازانجام تجارت وکسب وکاردریک صنعت خاص یایک محیط خاص راریسک تجاری گویند. برای مثال یک شرکت فولاددرصنعت خاص خودبامسائل منحصربه خودمواجه ا ست.
ریسک مال :
ریسک ناشی ازبکارگیری بدهی درشرکت است. شرکتی که میزان بدهی آن بیشترباشد،ریسک مالی آن افزایش می یابد.ریسک مالی شامل مفهوم اهرم مالی است.
ریسک نقدینگی:
ریسک مرتبط با بازارثانویه ای است که اوراق بهاداردرآن معامله می شود. آن دسته ازسرمایه گذاری هایی که خریدوفروش آن به آسانی صورت می گیردوهزینه مبادله آن بالانباشدازنقدینگی بالایی برخورداراست. هرچه عدم اطمینان درخصوص عامل زمان وابهام قیمتی بالاباشدمیزان ریسک نقدینگی نیزافزایش می یابد. ریسک نقدینگی سهام مربوط به بازارهای خارج ازبورس خیلی بیشتراست.