تلاش این پروژه و خط سیر ویژه ای که در این تحقیق دنبال می شود، انطباق ساخت و ساز های جدید با معماری بومی و بازتاب آن در دانشکده معماری مدنظر می باشد.
معماری به شیوه درک زندگی اجتماعی کمک می کند، آنچه که در این مجال به دنبال آن هستیم و به عنوان مسأله ما طرح شده است، طراحی دانشکده هنر و معماری با تکیه بر شاخص های معماری بومی است.
ضرورت توجه به این مطلب با دانستن اینکه، در شهرستان ملایر دانشکده معماری به طور خاص برای این موضوع طراحی نشده اند و یا در هنگام طراحی به این موضوع توجه نشده است بیشتر مشخص می شود. اگر دیسیپلینی وجود داشته باشد که بتوان تکامل بشر را کاملاً و به روشنی در آن مشاهده کرد آن دیسیپلین معماری است. برای مقابله با این معضل باید معماری گذشته را درک و منطبق بر شرایط
امروزی کرد. با توجه به رشد شهرنشینان دیگر مانند گذشته و به روش های سنتی نمی توانیم بناهای معماری خلق کنیم چون هم نیاز ما از فضاهای معماری عوض شده اند و هم روشهای ساخت سنتی پاسخگو نیستند، اما می توان با توجه به فناوری های نوین معماری بومی را به زبان امروز ترجمه و تبدیل کرد. چگونگی به کارگیری اصول، مبانی و الگوهای معماری ایرانی و تبدیل آنها به خط و طرح ؛ پایان بخش مباحث نظری استاد میر میران است. از نظر او اگر چه ما در معماری ایرانی ترکیب و تکثیر اشکال و پیچیدگی آنها را داریم اما می توان به اصول و مبانی و الگوهایی دست یافت که حضور دائم در معماری داشته و با صورتهای گوناگون و تکامل یافته، خود را نشان داده اند. شناخت گذشته موجب درک زمان حال است در حالیکه آینده بازتاب گذشته ای است که زمان حال آنرا مشروط کرده باشد.
1-2 بیان مسئله:
امروزه با هرکس درباره معماری بومی به گفت و گو نشینیم بی اختیار به ورق زدن دفتری می پردازند که سخن ها و شکل هایی از گذشته در آن نوشته آمده و منقوش اند. امروزه همه به معماری بومی به عنوان میراثی از گذشته ها می نگرند، و حتی این شک را به خود راه نمی دهند که آنان نیز همین امروز هم می توانند زاینده معماری ای باشند حاوی آن دسته از زیبایی ها و جاذبه ها و ترنم ها که این عنوان به خاطر می آورد. معماری بومی چیزی نیست که ما نتوانیم امروزه بیافرینیم، و چیزی نیست که دیگران بسیار پیش از ما ساخته و دیگر کسی را توان آفرینش نباشد. معماری بومی یعنی مجموعه واحدهای شهری که در سرزمینی معین گرد هم آمده اند و با هماهنگی هایی که در زمینه شکل، زمینه حجم گذاری یا، » پلان و لومتریک» در زمینه کاربری، در زمینه رنگ آمیزی و آهنگ سطوح پر و خالی و… هماهنگی هایی را در بر دارند.
معماری گذشته ما دارای هویت بوده چرا که متناسب با فرهنگ،اقلیم، کاربران و منطقه طراحی می شد، که در آن آرامش و راحتی احساس می شد ولی امروزه هیچ رنگ و بویی از این معماری و خطوط در ساختمانها مشاهده نمی شود. معماری امروز نه تنها انعکاس دهنده فاکتورهای بومی، محله ای، منطقه ای و اقلیمی سایت خود نیست بلکه از پتانسیل های فرهنگ اقتصادی نیز بی بهره است. بی شک این معماری نه تنها هویت بومی و محله ای را تقویت نمی کند بلکه در مسیر حرکت جهانی تک قطبی و یک صدا و یک فرهنگ در حال حرکت است.در صورت عدم درک فرهنگی، اجتماعی و اقلیمی فضا، فضا را به درستی نفهمیده یا در آن احساس راحتی نخواهیم کرد. در اینصورت از « ناهمخوانی فضا با انسان» سخن به میان می آید. نا همخوانی فضا با انسان موجبات عدم ارتباط یا ضعف ارتباط آن دو را فراهم می آورد و بین فرد و فضا ناهمخوانی عامل هویتی پیدا نمی شود. در صورت عدم ارتباط مابین فرد و فضا فرد با حادثه ای به نام« بحران هویت» مواجه می شود. مردم به فضاهای هویت مند نیاز دارند تا به آنها تعلق داشته باشند.
1-3 تعاریف وتاریخچه آموزش در ایران
1-3-1 انسان وفضا
روابط میان موجودات زنده و فضایی كه در آن به زندگی و كار و تحصیلات مشغول است این طور نیست كه به طور غریزی شكل گرفته باشد بلكه بیشتر اكتسابی است و به طور ناخودآگاه و ناخواسته به صورت الگوهای خطری نوع واكنش انسانها را نسبت به پدیده ها و وقایع جهان به طوری كه توسط پیشینیان و یا اجدادشان شكل گرفته است از قبل شكل گیری می شود مانند ترس از تاریكی ترس از بلندی. بیم از تنهایی همگی از تجربیات پیشینیان نشأت گرفته و به فرد می رسد.شكل گیری های فردی است كه قالب های شكل گرفته رفتاری جامعه را نشان می دهد.
1-3-2 تعلیم و تربیت در ایران باستان
در ایران باستان وضع به خصوصی وجود داشت و تعلیم و تربیت در زمان ها و دوره های مختلف در مكان هایی متفاوت انجام می گرفته است به طور مثال در زمان هخامنشیان در خانواده آتشكده و آموزشكده های درباری و در زمان سامانیان دبستان ودانشگاه هم به آنها افزوده می شده است (میر شکرایی ش 13و14)