و بیان مسئله
روانشناسان در ارتباط با تکوین خودمنابع متعددی را ذکر نموده اند که براساس آن خود در انسانها شکل یافته و و تحول مییابد (شونمن 1984) با مروری بر مطالعات وتحقیقات متعدد انجام شده در مورد خود، توانست سه منبع را به عنوان اصلی تکوین خود ذکر کند:
به نظر شونمن کودکان بعد از توانایی تکلم و همچنین شناختی و استقرار سیستم باور خود، درباره احساس ارزش نسبتا مهمی که قبلا به
وجود آمده تامل نموده و خویشتن بینی های خاصی را تشکیل میدهند، این خویشتن بینی ها(تصور افراد از توان و ضعف خود) سنگ بنای عزت نفس را میسازد.
ما انسانها در بسیاری از موارد خود را مورد مشاهده قرار میدهیم و با این مشاهده گری علاوه بر این که بر حالات، افکار و احساسات خودآگاهی مییابیم بسیاری از تغییرات مهم را نیز در خودایجاد میکنیم. منبع خود مشاهده گری با به کارگیری سیستم خود تنظیمی میتواند بسیاری از افکار و عواطف و در کل شناخت ما را تحت کنترل درآورد.
در مقایسه اجتماعی، فرد از نظر دیگران به عنوان معیار قضاوت برای خودسنجی خود استفاده میکند. در مقایسه با بالاتر از خود همواره نارضایتی برای مقایسه کننده دیده میشود و در مقایسه با پایین تر از خود، رضایت از خود با عبرت آموزی برای فرد مقایسه کننده دیده میشود. در روانشناسی دیدگاهی را که افراد در رابطه با اعمال، رفتار، عقاید وحتی قیافه ظاهری دیگران بیان میکنند، میتوانند برای فرد پسخوراندی فراهم کند که براساس آن، تغییرات را در خود ایجاد کند، بعضی را پذیرفته وبعضی دیگر را رد کند(یونسی 1382) شونمن اعتقاد دارد که به کارگیری هر یک از این منابع براساس اقتصادی مراحل مختلف تحول روانشناسی میباشد. به گونه ای که کودکان در سنین پایین (بعد ازسه سالگی) در ابتدا شروع به استفاده از مقایسه اجتماعی میکنند. در سنین بالاتر از 6 سالگی، کودکان بیشتر از منبع پسخوراندهای اجتماعی استفاده میکنند و در سنین بالای بلوغ ونوجوانی استفاده از خود مشاهده گری به اوج میرسد. در سنین جوانی و بزرگسالی به نظر می رسد که تمام انسانها اعم از زن ومرد به نحوی این منابع را استفاده میکنند اگر نگاهی اجمالی به خود در انسانها بیندازیم حضور این سه منبع را در فرآیند تکوین خود میبینیم. در این زمینه، تفاوتهای فردی در تمام انسانها وجود دارد به گونه ای که بر اساس میزان استفاده از این منابع و این که هر یک از این منابع چه مقدار در تکوین خود سهم دارند، افراد تفاوت های بارزی بایکدیگر داشته و بر این مبنا میزان سلامت ونابهنجاری روانی افراد در سطح فرد و اجتماع مشخص میشو. (بندورا 1994)
راهکارهای درمانی برای اختلالات روانی مانند بسیاری از جریان های فکری ودیدگاههای در روانشناسی دچار افراط وتفریط ونهایتا براساس تعادل جوئی به نقطه اعتدال رسیده اند. (لهی[4]،1987)
راهکارهای درمانی که امروزه جهت افزایش عزت نفس از آنها استفاده میشود، عبارتند از رفتار درمانی، شناخت درمانی، درمان شناختی رفتاری هر چند این درمانها دارای اثر بخشی هستند اما در میان آن تفاوت هایی از نظر میزان اثر بخش وبا صرفه بودن وجوددارد.