ی کتاب خود با عنوان «فرایند تعلیم و تربیت» بر اهمیت معلم به عنوان عنصر کلیدی در اجرای برنامههای درسی تاکید میکند و چنین اظهار می دارد:
یک برنامهی درسی، بیش از آنچه برای دانشآموزان طراحی شود، باید برای معلم طراحی شده باشد. اگر یک برنامه درسی نتواند معلمان را تغییر دهد، تعادل آن را بر هم بزند، به آگاهی آنها بیافزاید و آنها را به حرکت درآورد، هیچگونه تاثیری بر کسانی که توسط آنها تعلیم داده میشوند، نخواهد داشت(مهر محمدی،1381، ص373).
شیوههای سنتی تدریس از مهمترین موانع رشد خلاقیت در آموزش و پرورش است. «گودلد» از مدرسه به عنوان یک کارگاه خلاق آموزش نام میبرد(نصر اصفهانی،1381). از مرور برخی مطالعات انجام شده، چنین برمیآیدکه بسیاری از معلمان از مهارت حرفهای لازم برخوردار نیستند و در ایفای نقس حساس خود با مشکلاتی مواجهاند که در ناکارآمدی آنها و ناموفق بودن دانش آموزان تاثیرگذار است.
از مهم ترین و گسترده ترین مطالعات انجام شده، مطالعهی بین المللی روندهای آموزش ریاضیات و علوم «TIMSS » (تیمز) است. هدف از انجام این مطالعات در حوزه های ارزشیابی پیشرفت تحصیلی ، شناسایی و کشف نقاط ضعف و قوت نظام های آموزشی و تلاش برای ارتقای کیفیت عملکرد تحصیلی دانشآموزان است.
مطالعهی تیمز در فاصلهی چهار سال برای سنجش عملکرد کشورهای شرکت کننده در آموزش علوم و ریاضیات تکرار میشود تا روند تغییرات آموزشی و میزان کاهش و افزایش عملکرد دانشآموزان این کشورها در طی این چهارسال مشخص شود . تیمز همچنین برای تدارک چشم اندازهای مقایسهای در مورد روند پیشرفت در نظامهای آموزشی متفاوت، شیوههای سازماندهی مدارس و فعالیتهای آموزشی، یک آرایه غنی از اطلاعات پیشینهای را جمع آوری میکند. با توجه به یافتههای مطالعات تیمز، وضعیت دانشآموزان ایرانی در دروس علوم و ریاضیات نامناسب ارزیابی شده است و علت مشکل، روشهای تدریس معلمان معرفی شده است(کیامنش،1377الف).
معلمان ژاپنی در تدریس و حل مسائل ریاضی در کلاس درس بیش از کمیت به کیفیت جریان آموزش و حل مسئله توجه دارند. آنها ترجیح میدهند یک موضوع درسی را در دو یا چند جلسه به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار دهند و پاسخ آن را از راه های مختلف، مبتنی بر تفکر دانش آموزان به دست آورند. کمتر مشاهده شده است که معلمان ژاپنی کلاس درس را به صورت دوره های آموزشی معمول برای آمادگی در امتحانات هماهنگ یا ورود به پایه بالاتر با سرعت اداره کنند و مسائل مختلفی را بدون اندیشه، تأمل و فهم عمیق دانش آموزان مطرح کنند و از آن بگذرند. آنان به خوبی دریافته اند که تفکر و بحث در مسائل ریاضی در کلاس درس وقت گیر است و بیش از آن که نگران وقت باشند، نگران درک و فهم موضوع از طرف دانش آموزان هستند(سرکارآنی، 1378).نتایج پژوهشهای فوق نشان داد که محور تدریس در ژاپن کتاب است و روشهای تدریس اغلب جنبه توصیفی دارد.
در سال های اخیر، همزمان با تاکید بیشتر به پاسخگویی و تحلیل دقیقتر متغیرهای تاثیرگذار بر بازدههای آموزشی، ثابت شده است که معلم مهمترین و موثرترین نیروی مدرسهای در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. ایجاد تغییرات لازم متناسب با تحولات فناوری در عرصه اطلاعات و ارتباطات، در حکم یکی از محورهای مهم تغییر در قرن بیست و یکم، به ویژه در کشورهای پیشرفتهی صنعتی به شمار می رود. اهدافی که صاحبنظران برای نظام های تعلیم وتربیت مطرح میکنند، معلم را نقطه اتکای هر تغییر و تحولی میدانند(مهر محمدی،1379).
بسیاری از معلمان از مهارت حرفهای لازم برخوردار نیستند و در ایفای نقش حساس خود با مشکلاتی مواجهاند که در ناکارآمدی آنها، و ناموفق بودن دانش آموزان تاثیرگذار است. مطالعات یاد شده نشان داد ه است که راهکارهای آموزشی که معلم در فرایند یاددهی – یادگیری به کار می برد، اساسیترین و مهمترین نقش را در عملکرد تحصیلی دانش آموزان رقم میزند. در ایران، هنوز به روش های سنتی تدریس و حفظ کردن و آموزش طوطی وار تأکید می شود. معلم و کتاب به عنوان محورهای اصلی آموزش تلقی میشوند و نقش دانشآموز که اساسیترین محور فرایند آموزشی است، چندان مورد توجه قرار نمیگیرد. در حالی که رویکردهای سازندهگرا، یادگیرندگان را اساس سازندگی و دانش میپندارند و بر این باورند که دانشآموزان با تلاش در جهت حل مسائل علمی، فرصت سازمان دهی و بازسازی اطلاعات خود را دارند. امروزه به ویژه آن دانشی مورد تأکید است که بر عملکرد واقعی دانش آموزان در موقعیتهای واقعی زندگی دلالت کند. در سازنده گرایی، یادگیری ، بیش از آن که مبتنی بر معلم محوری باشد ، یادگیرنده محوراست. بر این اساس، ضرورت بازنگری در روشهای آموزش و یادگیری، بیش از هر زمان دیگری به عنوان یک نیاز مطرح است (دانش پژوه ،1385).
در زمینههای روانشناسی و سایر علوم مربوط به تربیت، به ویژه روان شناسی یادگیری و خصوصیات یادگیرندگان، هر روز پژوهش های جدیدی انجام می گیرد. ماهیت حرفه ای معلم عصر حاضر ایجاب می کند که او با این یافته های جدید آشنا شود و آن ها را در تدریس به کار برد. امروزه معلم باید در قالب حرفه ای خود ظاهر شود. برای تحقق هر چه بیشتر این امر لازم است از طریق دورههای تربیت معلم،دورههای ضمن خدمت و مطالعات و تجربیات مستمری که در آینده خواهد داشت، صلاحیتها و تواناییهایی را کسب کند تا بتواند به نحو شایستهای، به ایفای نقش حساس، پر مسؤلیت ودر عین حال تخصصی معلمی بپردازد.
با توجه به مطالبی که بیان شد و اهمیت مسأله، پژوهش حاضر سعی دارد تا با شناسایی و بررسی جامع و علمی عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی ششم ابتدایی بخصوص در شهرستان مراغه، به ارایهی تصویری روشن از مهارتهای حرفه ای آنان بپردازد و روند کنونی این مهارتها را در تدریس تبیین نماید.
1-3 اهداف پژوهش
1-3-1هدف کلی
تعیین عوامل مؤثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایهی ششم شهرستان مراغه.
1-3-2اهداف جزیی
_شناسایی روشها و راهبردهای تدریس معلمان نمونه در درس ریاضی؛
_شناسایی نحوهی تعامل معلمان نمونه با دانش آموزان؛
_شناسایی ویژگی های فضا و امکانات محیط آموزشی مرتبط با تدریس ریاضی؛
_بررسی رابطهی رشته تحصیلی و سطح دانش معلمان نمونه با موفق بودن تدریس آنها.
1-4 سئوالات پژوهش
1-4-1سئوال اصلی پژوهش
عوامل مؤثر بر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایهی ششم ابتدایی کداماند؟
1-4-2 سئوال های ویژه پژوهش
– معلمان نمونه، در تدریس از کدام روشها و راهبردها بهره میگیرند؟
– نحوهی تعامل معلمان نمونه با دانشآموزان چگونه است؟
– فضا و محیط آموزشی کلاس درس ریاضی چه ویژگی هایی دارد؟
– آیا رشتهی تحصیلی و سطح دانش معلمان نمونه با موفق بودن تدریس ریاضی رابطه دارد؟
1-5 ضرورت انجام تحقیق
هرگونه تدریس موفقیت آمیز به ویژه در درس ریاضی مستلزم فراهم بودن بستر و شرایط خاص و همچنین ایجاد و پرورش مجموعهای از مهارتهای عمومی و حرفهای در معلمان است. مفهوم ارتقای حرفهای معلمان از اواسط قرن بیستم و با ضرورت اجرای اصلاحات در نظام های آموزشی بیش از پیش مطرح شد. در شکل گیری این مفهوم، یافتههای پژوهشی و بررسیهای مقایسه ای تأثیر زیادی داشته است. زیرا پژوهشها نشان میدهند که معلم در انجام اصلاحات نقش دوسویه ای را بر عهده دارد؛ از یک سو موضوع اصلاحات آموزشی است و از سوی دیگر عامل اصلاحات آموزشی محسوب می شود. لذا، عمده ترین اهداف در آموزش معلمان عبارتاند از: حرفهای سازی، ظرفیت سازی معلمان برای آمادگی پذیرش مسؤولیتهای جدید برای مواجهه با تغییرات در برنامههای درسی و به روزرسانی دانش و مهارت حرفهای و عمومی معلمان برای تدریس متناسب با شر ایط و روشها ی جدید تدریس(تانگ و هان ،2003).
یکی از عوامل کلیدی و ابزارهای اساسی پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، کیفیت تدریس و مهارتهای حرفهای معلمان است. در عصر انفجار اطلاعات، تاکید بر فرایند یاددهی-یادگیری در تمام حیطه ها ضروری است. آموزش یک طرفه، آموزش مستقیم و آموزش سنتی به عنوان یک پدیده رایج در نظام آموزشی، غالبا حاکی از حاکمیت مطلق معلمان در کلاس درس و منفعل بودن دانشآموز در عرصه یاددهی-یادگیری است. در حالی که با استفاده از روشهای تدریس فعال، میتوان مکانیسم های یادگیری دانشآموزان را توسعه داد. «در برنامهی درسی که بر صلاحیتهای حرفهای معلم بنا میشود، علاوه بر افزایش دانستهها، عملکرد و توانایی معلمان، به موثر بودن آن در میدان عمل
و تجربه نیز توجه دارد» (کمیتهی برنامه ریزی دروس تربیتی تربیت معلم،1370).
قابل توجه است که میان دروس متفاوت، ریاضی اهمیت ویژهای دارد. با نگاهی گذرا به دنیای پیچیدهی کنونی و تاملی در علوم و فنون متنوع و رو به گسترش، میتوان دریافت که درک صحیح مفاهیم ریاضیات تا چه اندازه ضرورت دارد و این علم تا چه حد نقش تعیین کنندهای برای ورود موفقیت آمیز به عرصهی دیگر علوم و فنون ایفا میکند. چنانچه کلاس درس ریاضی برای برآورد نیازهای مختلف کودکان از نظر برنامههای ریاضی خوب تجهیز شود، بین یادگیرندگان کسانی یافت می شود که در ریاضی پیشرفت زیادی خواهند داشت. برای کودکانی که در حل مسائل ریاضی و آموزش ریاضی توانایی دارند، باید موقعیتهایی فراهم آورده شود که بتوانند تمرینات بیشتری را انجام دهند تا در حل مسائل ریاضی تبحر پیدا کنند. از طرفی، کودکان تیزهوش در مقایسه با کودکان معمولی، قادر هستند کار بیشتری را در فرصتهای داده شده در کلاس درس، انجام دهند، بنابراین، معلم باید کار بیشتری را به آنها پیشنهاد دهد. برنامههای آموزش ریاضی را میتوان در قالب هدفهای آموزشی و هدفهای رفتار ارائه کرد. در هدفهای رفتاری آموزش ریاضی، تعریف دقیقتری از رفتاری که دانشآموز بعد از آموزش باید داشته باشد ارائه می شود.
از نظر رئوف(1386)، مهارتهای حرفهای معلم، لازمترین و ضروریترین نیاز اوست. هر نوع بی توجهی در به دست آوردن این مهارتها، عدم موجودیت شغلی و حرفهای او را به اثبات میرساند و خط بطلان روی مهارت او میکشد. بدون هیچ تحقیقی میتوان فهمید که در کشور ما مهارتهای عملی معلمان کافی نیست، بسیاری از معلمان، با داشتن دانش و مواد علمی بالا و کافی، توان به کار بستن مهارتهای حرفهای خود را ندارند و بر عکس، معلمانی وجود دارند که احتمالاً دانش آنها، حتی در رشتههای تخصصی خودشان، بسیار اندک است ولی به خوبی از عهدهی کار معلمی برآمدهاند.
صاحبنظران امر تعلیم و تربیت دربارهی مفهوم ارتقای مهارتهای حرفهای معلمان که از اواسط قرن بیستم در نظامهای آموزشی پدیدار شده است، نظریات مختلفی را بیان کردهاند که از جمله هایبرمن و بومهان (2005) مولفههای «روش های تدریس و ارزشیابی» و ویلگاس و ریمرس ( 2007 ) نقش مهارتهای حرفه ای معلم را جهت تغییر در نظام آموزشی بسیار ضروری دانسته و در این رابطه، به مولفههای «روشهای جدید تدریس، تکنولوژی آموزشی وارزشیابی» پرداختهاند.
در آغاز قرن بیست و یکم توجه همگان، بیش از گذشته به نظام های آموزشی معطوف شده است. توجه و تمرکز نظام های آموزشی نیز به بهبود یادگیری مدرسهای افزایش یافته است. رویکردهای اخیر در نظام آموزش و پرورش در راستای بهبود یادگیری، حاکی از یادگیری مشارکتی در کلاس درس و تربیت دانشآموزان به عنوان نسل پژوهنده است و چون معلم، کارگزار اصلی آموزش در کلاس درس است، اگر خود به درستی آموزش نبیند و پژوهشگر نباشد، چگونه میتواند نسلی پژوهنده را تعلیم دهد؟
در این پژوهش، معلم از آن جهت مورد تأکید است که کارگزار اصلی تعلیم و تربیت به شمار میرود و اهداف متعالی نظامهای تعلیم و تربیت در ابعاد مختلف در نهایت باید به واسطه او محقق شود. تعامل مستمر و چهره به چهرهی معلم با دانشآموزان، وی را در موقعیت ممتاز و منحصر به فردی قرار میدهد که هیچ عنصر انسانی دیگری در این سازمان از آن برخوردار نیست (مهرمحمدی،1379). بنابراین، توسعه عمومی و حرفهای معلمان به عنوان مهمترین نیروی انسانی در نظام تعلیم و تربیت، دارای اهمیت زیادی است. بهطور سنتی، آموزشهای قبل و ضمن خدمت معلمان ریاضی بر دانشافزایی موضوعی و روش تدریس معلممدار و موضوعمدار تکیه میکند. با این حال، مسایل عمدهای در رابطه با آموزش معلمان و توسعه حرفهای آنها وجود دارد که مهمتر از همه، چگونگی تحول در فرآیند آموزش، تغییر باورها و نگرشها و ایجاد چارچوب نظری مناسب برای یادگیری معلمان است. به این منظور، آشنایی با چگونگی تفکر معلمان دربارهی تدریس خودشان و چگونگی عمل تدریس، به برنامهریزان دورههای قبل و ضمن خدمت معلمان ریاضی کمک میکند تا بتوانند تنوع بین المللی در باورهای متداول معلمان و چگونگی ارتباط این تنوع با یادگیری دانشآموزان را مورد بررسی قرار دهند(گویا،1380).
از جمله مهمترین موانع در توسعهی حرفهای معلمان، فاصلهی بین نظریه و عمل و عدم تشریک مساعی با معلمان در برگزاری دورههای آموزش معلمان ریاضی است. بررسی های بین المللی اخیر در حوزهی توسعه حرفهای معلمان، بیانگر رویکردهای نوینی مانند پژوهش مشارکتی در کلاس درس است که بیش از اقدامات گذشته در تلفیق نظریه و عمل توفیق یافته است (سرکارارانی،1378). با توجه به سیر تحول مبانی نظری آموزش معلمان ریاضی در ایران، میتوان دریافت که سیستم ارزشیابی برای دورههای تربیت معلم و دبیری به سمت پذیرش کسانی میرود که بدون علاقه و بعضاً فقط به دلیل قبولی، این رشتهها را انتخاب کردهاند (گویا و دیگران 1381).
انسانهایی که جهان آینده به آنها نیاز دارد، افراد توانمندی هستند که مناسبات و ویژگیهای عصر ارتباطات را به خوبی درک کنند و بتوانند فعالانه و با خلاقیت به ساختن دانش مورد نیاز نایل شوند. از آن جا که مهمترین هدف آموزش و پرورش شکوفاسازی استعداد و خلاقیتهای دانشآموزان است، انتظار میرود که همگام با توسعهی فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطاتی، آموزش و پرورش و در رأس آن معلمان نیز از حرکت شتابان این قافله دور نمانند. بنابراین لازم است تمامی معلمان مهارتهای مورد نیاز خود را به دست آورند تا بتوانند نیروهای ماهر و مبتکری به جامعه تحویل دهند.
از آنجا که تاکنون تلاشی هدفمند و جامع به منظور شناسایی عوامل موثر بر تدریس موفقیت آمیز درس ریاضی توسط معلمان نمونه به ویژه در دورهی ابتدایی انجام نشده است، محقق در این تحقیق قصد دارد، عوامل موثر بر تدریس موفقیت آمیز ریاضی توسط معلمان نمونه را بررسی کند تا به نقاط قوت آنها در نحوهی تدریس دست یابد تا بدین طریق به رفع نارساییهای موجود و بهبود کیفی تدریس ریاضی در شهر مراغه یاری رساند. بنابراین انجام پژوهش حاضر به دلیل اهمیتی که در تبیین عوامل موثر بر تدریس موفق معلمان نمونه دارد، می تواند از تجارب و نشانههای موفق این گروه از معلمان به سایر معلمان یاری رساند و به بهبود چگونگی تدریس به ویژه در درس ریاضی منجر شود.
1-6 تعریف مفاهیم نظری و عملیاتی پژوهش
تدریس
عبارت است از تعامل یا رفتار متقابل معلم و شاگرد،براساس طراحی منظم وهدفدار معلم برای ایجاد تغییر در رفتار شاگرد(شعبانی،۱۳۸۴).
عوامل موثر بر تدریس
عواملی همچون ویژگی های شخصیتی و علمی معلم، ویژگی های شاگرد و تاثیر آن در فرایند تدریس ، تاثیر برنامه وساخت نظام آموزشی در فرایند تدریس،تاثیر فضا و تجهیزات آموزشی در فرایند تدریس که شناخت چنین عواملی معلم را قادر می سازد که در تنظیم فعالیت های تدریس ،تصمیمی آگاهانه بگیرد(شعبانی،۱۳۸۴).
ششم ابتدایی
پایه ششم ابتدایی با اهداف کلی تکمیل، تعمیق و تثبیت اهداف مصوب دوره ابتدایی متناسب با سند تحول بنیادین آموزش و پرورش و همسو با برنامه درسی ملی تربیت همه جانبه دانش آموزان در راستای دستیابی به مراتبی از حیات طیبه متناسب با موقعیت ها و نیازهای جدید و پاسخ به اقتضائات آن و کسب آداب و مهارتهای ضروری برای ورود به دوره تحصیلی بعدی و تأمین زندگی به وجود آمده است.
معلم نمونه
معلم مهمترین عامل ایجاد کننده شرایط مطلوب یادگیری ویا د دهی است، که بعد از شاگرد دومین عُنصر مهم نظام آموزش و پرورش به شمارمیرود، این معلم است که شرایط لازم یادگیری را بین شاگردان و محتوای درسی بوجود می آورد و کار آن غنی سازی همین مضمون است. معلم از طریق ایجاد حلقه های عاطفی با شاگردان و درک درست تفاوتهای فردی و استعداد های آنها میتواند شاگردان را بسوی یک هدف مطلوب و معیین که همانا بالا بردن سطح علمی شاگردان است سوق دهد.
ریاضی ابتدایی
خوب زیستن نیازمند تواناییهای انتخابگری،استدلال، تصمیمگیری وحل مسئله است. آموزش و پرورش رسالتی بزرگ در ایجاد چنین تواناییهایی دارد. از دیدگاه برنامهریزان، ریاضیات یکی از مواد درسی است که آموزش و فراگیری آن در جهت انجام دادن چنین رسالتی،ضروری است پرورش قدرت تفکروخلاقیت حداقل انتظاری است که در فراگیری ریاضیات مورد نظر است . هدف اساسی هر نظام آموزشی این است که مهارتهای لازم را به افراد ارائه کند تا بتوانند به عنوان عضوی مفید نقش مؤثری در جامعه ایفا کنند. با توجه به ویژگیهای جامعهی امروز ریاضیات در ارائه این مهارتها سهم بسزایی دارد چرا که ریاضیات با مشاهده،بخش محاسبه، تحلیل،استنباط،قیاس،اثبات و پیشبینی سروکار دارد و به عنوان یک نظام ارتباطی به ما کمک میکند تا فهم دقیق و درستی از اطلاعات الگوها و استدلال به دست آوریم” (کرامتی 1382، ص11).
.Robert marzano1
Gage.2
- 1. Bruner
. Third International Mathematics and2
Science Study (TIMS)
Huber man.1
BoomHan2
Villegas_reimer3