1-1- تعریف مهندسی ارزش
جامعه مهندسی ارزش آمریکا مهندسی ارزش را بهعنوان کاربرد سیستماتیک روشهای شناختهشده که عملکرد یک محصول یا خدمات را مشخص نموده، ارزشی پولی برای آن عملکرد تعیین و قابلیت اطمینان از عملکرد را با کمترین هزینه فراهم میکند، معرفی میکند.
1-2- پیشینه مهندسی ارزش
مهندسی ارزش توسط لارنس مایلز عضو شورای مهندسی برق توسعهیافته است. پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از مواد مورداستفاده توسط صنعت دچار کمبود بوده و بهدشواری تهیه میشود. شرکتهایی نظیر جنرال الکتریک مجبور به جستجوی مواد جایگزین شدند. در بسیاری از موارد مواد جایگزین بهخوبی کار میکردند. این یافتهها منجر شد که روسای جنرال الکتریک به این نتیجه برسند که در برخی از موارد، میتوانند بهرهوری را با تعویض مواد بهبود دهند. از آقای مایلز خواسته شد تا بر روی روشهایی کار کند که امکان این تعویض را فراهم مینمود. در سال 1946 او یک فرآیند سیستماتیک، مرحلهای، گامبهگام برای یافتن مواد جایگزین، محصولات، اجزا و خدمات ارائه نمود. این فرآیند بعدها تحلیل ارزش نامیده شد. جنرال الکتریک موفقیت بزرگی را با استفاده ازاینرویش به دست آورد. این موفقیت، منجر به توسعه بیشازپیش مهندسی ارزش در صنایع خصوصی گردید. دولت در استفاده از مزایای تحلیل ارزش بسیار سریع بود. در سال 1954، شرکت کشتیسازی نظامی آمریکا اولین آژانس فدرال برای استفاده ازاینرویش بود. قبل از سال 1961 مهندسی ارزش بهصورت رسمی در وزارت دفاع مورداستفاده بود. سایر سازمانهای فدرال، نظیر وزارت داخلی، خدمات پستی، ناسا و سایر ارگانها نیز از این سیستم پیروی نمودند. اگرچه این روش در ابتدا در تولید محصولات مورداستفاده قرار گرفت، اما افراد دریافتند که این روش میتواند در فرآیند طراحی و خدمات نیز مؤثر باشد. وزارت دفاع اولین مرکزی بود که برنامهای رسمی برای استفاده از مهندسی ارزش در طراحی و ساخت پروژههای خود اجرا نمود. قبل از سال 1956 سه سرویس ایجادشده و از مهندسان ارزش تماموقت استفاده نمودند. در ابتدا این روش تحلیل ارزش نامیده میشد. بعدها نامهای دیگری مانند مدیریت ارزش، ارتقا ارزش، کنترل ارزش و خرید ارزش مورداستفاده قرار گرفت. نیروی دریایی آمریکا این نام را به مهندسی ارزش تغییر داد تا بر روی بعد مهندسی آن تأکید داشته باشد. این نام، مهندسی ارزش، بهصورت گسترده مورداستفاده قرار میگیرد. باوجود تغییرات صورت گرفته در نام، هدف مهندسی ارزش یکسان باقیمانده است و آن تأمین ابزاری برای کنترل هزینه کل در هر جا در حین تولید محصول یا خدمات بدون تحت تأثیر قرار دادن کیفیت یا قابلیت اطمینان محصول یا خدمات میباشد. حقیقت این است که هزینهها بهطورکلی در محصولات و فرآیندها غیرقابلاجتناب میباشند. مایلز اینگونه نتیجه گرفت که هزینههای غیرضروری ممکن است به دلیل عادات و عقاید، فقدان زمان کافی برای طراحی، نبود اطلاعات، نبود ایدهها، غرور، شرایط موقت، نبود تجربه، عدم موفقیت در استفاده از متخصصان، نبود ارتباطات، معانی متعدد، تمایل به ثبات و یا ترس از دست دادن کارکنان باشند. موضوع یافتن برنامه کاهش هزینه مؤثر بود تا در کشف هزینههای غیرضروری مفید باشد. مهندسی ارزش دارای یک ویژگی دیگر نیز میباشد، که آن را از سایر روشهای کاهش هزینه متمایز میکند. این ویژگی تحلیل کارکرد میباشد. مهندسی ارزش کارکرد را عنوان وسیله شناخت همهچیز درباره محصول تحلیل میکند. بهعبارتدیگر، با در نظر گرفتن این موضوع به محصول بهجای شیء باید بهصورت کارکرد نگاه کرد، گزینههای دیگری (برای طراحی، مهندسی و تولید) ممکن است به دست آیند که علاوه بر بهبود بهرهوری، هزینهها را کاهش داده و کارکرد را افرایش میدهند. لذا با استفاده از روش پرسشگر، فرآیندها و موادی که پیشنهاد میشوند، میتوانند منجر به کاهش هزینهها شوند. لذا، شناخت کارکرد و ارزش آن تمایز اصلی بین مهندسی ارزش و سایر برنامههای کاهش هزینه میباشد.
1-2-1- تیم کاری مهندسی ارزش
مطالعات مهندسی ارزش بر اساس خدمات تأمینشده توسط گروهی از افراد صورت میگیرد. این گروه تیم کاری نامیده میشود و متشکل از افرادی است که نماینده بخشهای کاری مختلف برای تعریف کامل مسئله و عملکرد آن و رسیدن به راهحلی بهصرفه برای ارزش میباشند. یک تیم با تعادل هماهنگی، رقابت و تحریک مهمترین عامل برای تحلیل موفق ارزش میباشد. ترکیب تیم باید مختلط و متشکل از بخشهای مختلف باشد. مهم است که افرادی با تجارب کاری یا پیشینههای مختلف در فناوری مرتبط دورهم باشند اما این به معنای در نظر نگرفتن افراد بدون پیشزمینه نیز نیست. ترکیبی از استعدادها برای رسیدن به نقاط مختلف ضروری میباشند. اعضای تیم باید نمایندههای تولیدکننده و مصرفکننده باشند. این موضوع پیشنهاد میکند که انواع مختلفی از گرایشها باید در تیم وجود داشته باشند: طراحی، تولید، عملیات، بازاریابی، خدمات مشتریان، کاربران تجهیزات، طراحان محصول و غیره.
1-2-2- روش کار مهندسی ارزش
در مهندسی ارزش عبارت عملکرد به آن چیزی اطلاق میشود که منجر به فروش یا کارکرد محصول میشود. مصرفکننده، محصول یا خدماتی را میخرد که کارکردهای خاصی را با توجه به هزینهای که مصرفکننده صرف میکند ایفا میکند. درصورتیکه آن محصول انتظارات را برآورده نکند عملاً هیچ استفادهای برای خریدار ندارد و هزینه مصرفشده برای آن مهم نیست. بهطور مشابه صرف پول بیشتر برای افزایش کارکردی فراتر از موضوع موردنیاز، ارزش آن را برای خریدار افزایش نمیدهد. به دلیل اینکه کاربردی بودن ناکافی غیرقابلقبول بوده و کارکردهای زیاد نیز اسراف است، کارکرد باید بهخوبی تعریف شود. این تنها راهی است که میتوان هزینهها را بهخوبی تعریف و طراحی نمود. بنابراین نخستین تلاش در مهندسی ارزش باید به نیازهای مصرفکننده معطوف گردد، یعنی کیفیت عملکرد، یا ویژگیهایی که باید برای مفید بودن محصول در نظر گرفته شوند.
با تعریف کارکرد، میتوان آموخت که چه ویژگیهایی از طراحی واقعاً موردنیاز میباشد. لذا نقش تعریف کارکرد پیچیده نگریستن و ساده دیدن میباشد. لذا شناخت مناسب از کارکرد در پیادهسازی موفق مهندسی ارزش بسیار حائز اهمیت میباشد. ابتدا باید کارکرد بهخوبی تعیین شود تا فرد بتواند راههایی که میتوان به آن رسید را شناسایی نماید. بهعنوانمثال نصب یک پلاک بر روی یک دستگاه را در نظر گرفته میشود. بهجای استفاده از پیچاندن پلاک، کارکرد بهتر خواهد بود اگر از برچسبگذاری تجهیزات استفاده کنیم. این کار امکان قرار گرفتن نام بر روی دستگاه را فراهم نموده و نیازی به استفاده از پلاک نیست. از طرف دیگر، در صورت نیاز به پلاک میتوان آن را از طریق جوشکاری یا سیم به دستگاه متصل نمود. دوم اینکه در تعیین کارکرد، فرد یاد چگونگی کاربرد وسیله را مشخص نماید. (کارکرد درب میتواند تأمین دسترسی، تأمین نور یا بستن ورودی باشد که این موضوع به تمایل طراح بستکی دارد) همچنین، کارکرد را میتوان در حداکثر عبارات ممکن تعریف نمود که این کار میتوان منجر به ارتقا بیشتر ارزش شود. هنگامیکه کارکرد تعیین شد، ارزش آن باید مشخص گردد.
1-3- گامهای مهندسی ارزش
ساختاریافتگی مهندسی ارزش در برنامهی کار که از مهمترین عناصر آن محسوب میگردد جلوهگر میشود. برنامه کار یک فرمول اجرایی است که یک تیم را در طول فرآیند کامل مهندسی ارزش از ابتدا تا انتها هدایت میکند. برنامهی کار از قسمتهای بسیار مهم فرآیند محسوب میشود. این برنامه با خلق یک ساختار مناسب، تیم را در مطالعه ارزش هدایت میکند. این امر موجب کاربرد تحلیل و خلاقیت در مقاطع مناسب در فرآیند میشود و تیم را در کاربرد تحلیل و خلاقیت هدایت میکند. بهمنظور دستیابی به حداکثر منافع از برنامهی کار، باید دقیقاً آن را اجرا نمود. این موضوع ممکن است در نظر اول یک پارادایم به نظر برسد ولی تعهد دقیق به اجرای برنامهی کار، نهایت انعطافپذیری در تفکر را به دست خواهد داد. برنامه کار از سه مرحله اصلی تشکیل میشود. مراحل اصلی مطالعه شامل موارد زیر می
باشد:
- پیش مطالعه
- مطالعه اصلی(کارگاه اصلی)
- مطالعات تکمیلی
مهمترین مرحله مطالعه اصلی میباشد که شامل شش فاز اطلاعات، تحلیل کارکرد، خلاقیت، ارزیابی، توسعه و ارائه میباشد که به تشریح هر یک از آنها پرداخته میشود:
1-3-1- فاز اطلاعات
هدف فاز اطلاعات، کامل کردن مجموعه اطلاعاتی است که در مرحله پیش مطالعه گردآوریشده است. اعضای تیم، کلیه اطلاعات موردنیاز مطالعات ارزش را در یک کارگاه یا جلسه پرسش و پاسخ تکمیل و مبادله مینمایند. همچنین در صورت نیاز تیم از ساخت گاه پروژه بازدید خواهد نمود. در این فاز توافقات لازم برای مصادیق و اهداف بهبود ارزش، هزینه، کارایی و زمان صورت میگیرد و توافقات نهایی در این مورد، بعد از بازنگری نهایی مدون میشود. در انتهای این فاز بر اساس اهداف بهبود، محدوده مطالعات مجدداً بازنگری میشود.
1-3-2- فاز تحلیل کارکرد
شناسایی و تحلیل کارکردهای پروژه، قلب روششناسی است. این فعالیت، اولین و مهمترین گامی است که روششناسی ارزش را از سایر روشهای بهینهسازی و حل مسئله متمایز میکند. هدف این فاز، شناسایی محدودههایی از مطالعه است که بیشترین بهبود را در پروژه موجب میشوند. در این فاز نمودار تحلیل کارکرد توسط تیم با هدایت راهبر و تسهیلگر ترسیم میشود و کل کارکردهای پروژه در قالب یک نمودار به تصویر کشیده میشود.
1-3-3- فاز خلاقیت
در این فاز، برای تحقق کارکردهای انتخابشده، تعداد زیادی ایده پیشنهاد میشود ایدهها با مشارکت فعالانه اعضای تیم، در فضایی بهدوراز قیود، عادات، سنن، خواستهها و تمایلات منفی، محدودیتهای فرضی و معیارهای خاص، پیشنهاد و ارائه میگردند. در طول این فعالیت، هیچ قضاوت یا بحثی میان اعضا صورت نمیگیرد و بررسی کیفی ایدهها در فاز بعد صورت میگیرد.
1-3-4- فاز ارزیابی
هدف از فاز ارزیابی، تجزیهوتحلیل ایدههای ارائهشده در فاز خلاقیت و انتخاب ایدههای قابلاجرا، برای شرح و بسط بیشتر است. با استفاده از معیارهای ارزیابی تعیینشده در فاز پیش مطالعه، ایدهها، دستهبندی و وزن دهی میشوند. این فاز شامل گامهای زیر است:
- حذف ایدههای غیرعملی و غیر مرتبط.
- قرار دادن ایدههای مشابه در یک دسته و نامگذاری دستهها با عناوین کوتاه و مرتبط.
- در نظر گرفتن حداقل یک عضو تیم بهعنوان مدافع برای هر ایده در بحثها و ارزیابی تیم.
- فهرست کردن مزایا و معایب هر ایده.
- رتبهبندی ایدهها در هر دسته، با در نظر گرفتن اهمیت هرکدام از معیارهای ارزیابی و با استفاده از تکنیکهایی مانند ارزیابی عددی و اجماع تیمی.
- انتخاب ایدههای برتر برای توسعه در فاز بعد.
1-3-5- فاز توسعه
هدف از فاز توسعه، انتخاب و ترکیب بهترین راهحلهای فاز ارزیابی و طرح گزینههای برتر برای بهبود ارزش است. این فاز شامل گامهای زیر است:
- ابتدا گزینهای را که دارای رتبه بالایی است انتخاب کرده و تحلیلهای سود و الزامات اجرا مانند برآورد هزینههای اولیه، هزینههای دوره عمر و هزینههای تحمیلی بر گزینه مانند ریسک و عدم قطعیتها صورت میگیرد.
- تجزیهوتحلیل افزایش کارایی حاصله از اجرای هر گزینه، انجام میگیرد.
- برای هر گزینه پیشنهادشده، اطلاعات مختلف فنی و اجرایی در حد طراحی اولیه تهیه میشود. در این فاز، ایدههای منتخب توسط تیمهای کاری چندنفره توسعه داده میشوند. اگر در توسعه ایدهها تلاش شود تا در حد امکان عدم قطعیت در برآورد منافع و هزینهها در یک مقیاس باشد مقایسه منصفانه ایدهها و پیشنهادها با طرح مبنا منطقیتر و قابلاتکاتر خواهد بود. در فاز توسعه امکان کمک گرفتن از نیروی کارشناس پشتیبان و شرکتهای متخصص درزمینهٔ موردبحث وجود دارد.
1-3-6- فاز ارائه
هدف از این فاز، ارائه دستاوردهای مطالعه ارزش و توافق درباره اجرایی بودن توصیههاست. این دستاوردها شامل چند گزینه میباشد که قدرت انتخاب کارفرما بیشتر باشد. این فاز شامل ارائه شفاهی اولیه، همراه با یک گزارش کتبی کامل حاوی نتایج کلیه مراحل مطالعه است.
1-4- فناوری اطلاعات و ارتباطات
فراگیری و سیطره رایانه و پدیده اینترنت، تأثیری شگرف بر مسیر چگونگی حیات فردی، اجتماعی، اقتصادی و کاری انسان نهاده است. جلوه تمامی این دگرگونیها در فناوری اطلاعات نمایان است و به همین جهت است که عصر حاضر را با عناوین و مفاهیمی همچون دانایی، اطلاعات، دیجیتال، مجازی و مانند آن توصیف میکنند. فناوری اطلاعات و ارتباطات، با توجه به برخورداری از مزیتهای بسیار زیادی مانند، توانایی افزایش سرعت، کیفیت، شفافیت و عمومیت دسترسی به اطلاعات و دانش که هرکدام بهنوبه خود باعث بهرهوری، توسعه انسانی و اجتماعی و توسعه اقتصادی و همچنین ارتباطات گسترده میگردند، شتابان بهپیش میرود و بسیاری از کشورها (اعم از پیشرفته و درحالتوسعه) نیز در تعقیب این فناوری، بهسوی جامعه اطلاعات محور یا جامعه دانایی محور شتافته، و هر یک بهنوبه خود میکوشند تا درصحنه رقابت جهانی از جایگاهی شایسته برخوردار گردیده و در عرصه جهانیشدن سهم مناسبی را برای خود کسب نمایند.
از سال1950 و 1960 میلادی تحولات گستردهای درزمینهٔ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات آغاز گردیده که طی سالیان اخیر سرعت بیشتری یافته است، بهطوریکه امروزه مفهومی جدید بهعنوان فناوری اطلاعات و ارتباطات پدیدار گشته که آن را در زمره فناوریهای نوین و پیشرفته قرار دادهاند. در عصر کنونی صحبت از انقلاب اطلاعات و ارتباطات مطرح میباشد. این انقلاب، نتیجه پیشرفتهای نسبتاً متأخر (از میانه دهه 1970 به بعد) در فناوریهای رایانهای و مخابراتی درزمینهٔ پردازش و توزیع اطلاعات است. همانند سایر جنبههای زندگی بشر، سرعت و تنوع تغییرات در عرصه فناوری نیز در حال افزایش است و این روند، تمامی جوامع و بهویژه کشورهایی که دارای زیرساختهای لازم نبوده و از کشورهای پیشرفته عقبماندهاند را با چالشها و مشکلات جدی مواجه مینماید. بنابراین فرآیند توسعه فناوری و روزآمد کردن آن، نقشی محوری در فرآیند توسعه جوامع داشته و ضروری است که اقدامات مناسب برای آن صورت پذیرد. بهطورکلی توسعه فناوری در تعریف عمومی، فرآیندی است که یک جامعه بهکارگیری دانش و سایر منابع در اختیار، به ایجاد تغییرات در محیط مادی پیرامون خود پرداخته و با ارائه یک کالا یا فرآیند جدید به نیازهای خویش پاسخ میدهد و فناوری اطلاعات و ارتباطات نیز در قالب کلی به مفهوم شبکههای مدیریت تولید، پردازش، توزیع و مصرف بهینه اطلاعات بهمنظور افزایش کارایی سیستم بوده و از تلفیق سه حوزه اطلاعات، رایانه و ارتباطات به وجود آمده است و مجموعهای از فناوریهایی است که امکان ذخیرهسازی، پردازش، ارائه و انتقال را از طریق محیطهای انتقال فراهم مینمایند. لذا با توجه به تعاریف عمومی از توسعه فناوری، میتوان گفت که توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات، فرآیندی است که طی آنیک جامعه با توجه به شرایط زمانی خود، دانش و سایر منابع و امکانات خویش را به کار گرفته و با تکمیل و یا ایجاد تغییرات در شبکههای مدیریت تولید، پردازش، انتقال و مصرف بهینه اطلاعات، فناوری ارتباطی و اطلاعاتی و اجرا آنها (تجهیزات سختافزار، نرمافزار، نیروی انسانی و …) را گسترش داده و با خلق کالا و خدمات یا فرآیند جدید درزمینهٔ این فناوری از مزایای آن برخوردار شده و به بخشی از نیازهای خودپاسخ میدهد. در این راستا، هر کشوری نگرش خاص خود را به توسعه این فناوری دارد، بهطوریکه برخی از کشورها، توسعه فاوا را محوری برای رشد و توسعه در سایر عرصههای جامعه دانسته و برخی دیگر نیز بحث شکاف دیجیتالی و تفاوت در سطح برخورداری و توانایی کشورها در عرصه این فناوری را مطرح مینمایند، ولی درنهایت همگی آنان سعی دارند تا در توسعه فاوا نقشی ایفا کنند. بهحساب آوردن اطلاعات، بهعنوان اهرم کسب برتری، عملکرد بخشهای مختلف یک پروژه رازمانی بالا میبرد که به اطلاعات معنادار(دانش) توجه شود. درواقع تعامل اطلاعات و خلاقیت انسان، اطلاعات معنادار (دانش) را جهت استفاده در مهندسی ارزش به وجود میآورد. سامانههای اطلاعاتی، سیستمهایی هستند که دادهها را پردازش کرده و به اطلاعات لازم تبدیل کرده و از طرفی این اطلاعات را برای تصمیم گیران معنادار میکنند. امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات بهعنوان ابزاری نیرومند و سرنوشتساز در اختیار سایر بخشها قرار دارد. ازآنجاکه فعالیتهای مختلف پروژهها ماهیتی دانشمحور و مرتبط با حجم وسیعی از اطلاعات دارد، با بهکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدیریت پروژه باعث کاهش درصد زیادی از هزینه و کاهش زمان اجرای آن شده و اثربخشی آن را افزایش میدهد. فناوری اطلاعات متکی به سه مؤلفه اصلی سامانههای اطلاعاتی، شبکههای کامپیوتری و سیستم ارتباطی میباشد. ازآنجاکه مفهوم فناوری اطلاعات با سه مؤلفه فوق تعریف میشود، لذا توسعه و پیشرفت در هر یک از عوامل فوق باعث توسعه فناوری اطلاعات شده و بر ارزش و اعتبار آن میافزاید.
1-5- بیان مسئله
مهندسی ارزش تکنیکی مدیریتی است که کارایی خود را بهعنوان ابزار مدیریتی مؤثر برای بهبود طراحی، ساخت و صرفهجویی در هزینهها در عمل به اثبات رسانده است. بهکارگیری مهندسی ارزش منافعی بیش از بهبود طرح و صرفهجوییها در پی داشته است. در ایران نیز پس از بحث و تبادلنظرهای فراوان این موضوع موردتوجه سازمان مدیریت و برنامهریزی قرار گرفت. حیطه کاربرد مهندسی ارزش در سالهای اخیر از اجرای بهینه طرحها فراتر رفته و درزمینهٔ راهبری کلان نیز کاربرد پیداکرده است و با رویکرد مدیریت ارزش و برنامهریزی ارزش (ارکان مهم روششناسی ارزش) درزمینهٔ پیچیده و متعدد از برنامهریزی منابع، بازنگری و ارزیابی برنامههای در دست اجرا تا افزایش در مسائل اقتصادی و اجتماعی به کار گرفته میشود. از طرف دیگر تحولات عظیمی که بهواسطه فناوری اطلاعات و ارتباطات در همه عرصهها در سرتاسر جهان صورت گرفته نیز قابلانکار نبوده و کشور ما ایران نیز از این قاعده مستثنای نخواهد بود و میتواند از مزایا و قابلیتهای زیادی که فناوری اطلاعات و ارتباطات در اختیار کاربران میگذارد بهره کافی را برده و آن را در بهروزرسانی روشها و فرآیندهای کاری و بالأخص مدیریتی مورداستفاده قرار گیرد. ازاینرو با توجه به اهمیت دو موضوع فوق، چگونگی استفاده از مزایای فناوری اطلاعات و ارتباطات در گامهای مهندسی ارزش حائز اهمیت بوده و نیازمند توجه بیشازپیش میباشد. با تلفیق فناوری اطلاعات و ارتباطات با مهندسی ارزش میتوان به دنبال این موضوع بود که از امکانات و تواناییهای علوم و ابزارهای امروزی در مهندسی ارزش نیز استفاده نمود. مهندسی ارزش با استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات میتواند به نحو مؤثرتر و کارآمدتری عمل نماید و بدین شکل میتوان در طراحی جلسات و متدولوژی مهندسی ارزش، طراحی و تهیه فرمها، بانکهای اطلاعاتی و نیز جلسات مهندسی ارزش از فناوری اطلاعات و ارتباطات بهره برده و کیفیت کار را با تهیه الگویی تلفیقی افزایش داد. پروژهها به لحاظ خاص و پیچیده بودن نیازمند متخصصین در رشتهها و زمینههای مختلف میباشند. متخصصین خبره با ارائه ایدهها و خلاقیت خود در پروژهها باعث تسهیل درروند و اجرای پروژه میشوند. مهندسی ارزش سازوکاری را فراهم میسازد که بتوان تأثیر قابلملاحظه کارشناسان خبره را در کاهش هزینهها و افزایش کارکردها محقق نماید ولی مسئله اصلی که ایجاد هماهنگی و زمان مشترک برای چنین افرادی میباشد برای این منظور میتوان از ویژگیهای فناوری اطلاعات و ارتباطات در تسهیل چنین مسائلی استفاده کرد.