در دنیای كنونی نیروی انسانی مهمترین عامل رشد و ماندگاری و مهمترین مزیت رقابتی سازمان ها به شمار می رود، اما چه نیروی انسانی ای؟ نیروی انسانی تحلیل رفته[1]، فرسوده و ناراضی یا نیروی انسانی شاداب، پرانگیزه و درگیر در كار[2]؟ سازمان های امروزی در جستجوی بهترین ها و پیروزی در نبرد استعدادها از هیچ كوششی فروگذار ننموده، همواره می كوشند تا بهترین، مستعدترین و دانشورترین افراد را جذب خود نموده، از آنان در راستای تحقق اهداف خود بهره جویند. چه بسیارند سازمان هایی كه هزینه های هنگفتی را صرف جذب بهترین ها می كنند، اما با مدیریت ناصحیح، شرایطی را فراهم می نمایندكه تمامی استعدادهای آنان هرز رفته و نابود می گردد. برای اینكه نیروی انسانی در سازمان به سرمایه ای ماندگار، ارزشمند و با پیشینه ارزش آفرینی برای سازمان تبدیل گردد، لازم است شرایطی برای آنان فراهم شود تا بتوانند با امنیت، آرامش و بدون دغدغه خاطر به ایفای نقش های خود در سازمان پرداخته، در راستای اهداف سازمان حد اكثر كوشش و توانایی های خود را به كار گیرند و به اصطلاح دركار درگیر گردند (فورت[3] و همكاران، 2008)
تا دهة ۱۹۸۰ تأكید اغلب سازمان ها بر وفاداری كاركنان بوده، كارفرمایان از كاركنان انتظار وفاداری[4] و ماندگاری در سازمان را داشتند. پس از مدتی گرایش ها به سوی تعهد[5] سوق پیدا كرد. امروزه با پیچیده تر شدن و افزایش رقابت جهانی نیاز به انعطاف و تغییر پذیری در سازمان ها بیش از پیش نمایان شده است. سازمان ها كوچكتر شده اند، قرارداد های موقت میان كارفرمایان و كارمندان زیادتر شده و
استخدام مادام العمر رفته رفته معنای خود را از دست داده است. سازمان های امروزی بیشتر به دنبال راه هایی می گردند تا از طریق آن ها كاركنان را به كوشش بیشتر وا دارند یا به اصطلاح به دنبال درگیر كردن كاركنانشان در كار هستند. (ولبورن[6]، 2007)
2-1 بیان مسئله
مسأله فرسودگی شغلی کارکنان موردی که در سال های اخیر منجر به کاهش سطح بازدهی و عملکرد سازمان های کشور شده است. نشانه های فرسودگی شغلی در شاخصهای گوناگون تجلی می یابد: نخست شاخصهای هیجانی که توأم با بی علاقه شدن نسبت به شغل خود، افسردگی، احساس به دام افتادن در شغل، احساس درماندگی و ناتوانی، احساس مورد تأیید و تشویق قرار نگرفتن، احساس جدایی از دیگران و بیگانگی، احساس بی تفاوتی و ملامت و بیزاری و از دست دادن همدلی نسبت به دیگران است که شاخص های نگرشی مانند بدبینی و بدگمانی نسبت به دیگران، بی اعتمادی نسبت به مدیریت سازمان محل کار خود، گله مند شدن از دیگران را در پی دارد.
از طرف دیگر یكی از معضلات سازمان های امروزی وجود رفتارهایی همچون كم كاری، پرخاشگری، قلدری، لجبازی، ارعاب، وكینه توزی است. این رفتارها هم بر عملكرد سازمانها و هم بر روابط بین شخصی و روحیه همكاری كاركنان تأثیر می گذارند. بروز چنین رفتارهایی به عنوان رفتارهای ضدشهروندی[7]، بر خلاف رفتارهای شهروندی سازمانی[8] كه موجب ارتقاء عملكرد سازمان، اثربخشی سازمان، رضایت و وفاداری مشتری، سرمایه اجتماعی و نظایر آن می شوند و. .. به كاهش درآمد و یا خدشه دار شدن اعتبار كاركرد سازمان شود. (بولینو و همکاران، 2002 و یوون و ساه، 2003)[9]
بنابراین در این تحقیق به دنبال بررسی ادبیات موجود در رابطه با فرسودگی شغلی و رفتار ضد شهروندی سازمانی هستیم و در ادامه به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که آیا بین فرسودگی شغلی و رفتار ضد شهروندی سازمانی شعب بانک توسعه تعاون استان همدان رابطه معناداری وجود دارد؟
[1] burnouted
[2] work engaged
[3] Forret
[4] loyalty
[5] commitment
[6] Welbourne
[7] Anti-Citizenship Behaviors
[8] Organizational Citizenship Behavior
[9] Bolino et al.,2002; Yoon and Suh, 2003