:
از آنجایی كه دغدغة بشر در طول اعصار دستیابی به اصیلترین و نابترین معارف بوده است تا بتواند تیشه بر ریشة همة جهالتها بزند و خود را از بند اسارت جهالت برهاند. این پایاننامه بر آن است تا بتواند راهی را برای دستیابی بشر به ادراكاتی مصون از خطا معرفی نماید. از آنجایی كه در روایات معصومین: و آیات قرآن كریم در مورد تأثیر فضایل و رذایل اخلاقی بر شناخت و ادراك، اشاراتی به صورت مستقیم و غیر مستقیم وارد شده است این تحقیق بر آن است كه این نقش و تأثیرگذاری را در این پژوهش بررسی نماید.
برخی قائلند كه گناه حجابی بر دیدگان انسان ایجاد میكند كه مانع از دید صحیح میشود و یا اصلاً دیده را كور كرده و آدمی را از دیدن بسیاری از حقایق بازمیدارد. آیا این ادّعا صحیح میباشد؟
آیا گناه میتواند در نوع نگاه و نگرش انسان و بالطبع ادراك آدمی اثر بگذارد؟
آیا آدمی میتواند با رعایت تقوا به مدارجی دست یابد كه دیگران از آن محرومند؟
بر فرض جواب مثبت به این تأثیرگذاری، آیا میتوان دیگران را هم نسبت به این تأثیرگذاری متقاعد نمود؟ یا دست كم به تأمّلی جدی در این مسئله وادار كرد؟
آیا در بررسی علل و عوامل اُفت تحصیلی دانشجویان و طلاب و محصّلین میتوان عواملی همچون، گناه و یا رذایل اخلاقی را به عنوان یكی از فاكتوریهای تأثیرگذار در این امر به حساب آورد؟
آنچه كه از آیات و روایات استفاده میشود این است كه نافرمانی از خداوند و گناه كه حركت در خلاف مسیر كلّ نظام هستی میباشد باعث دگرگونی در عقل و خرد و حسّ تشخیص آدمی میگردد. در حقیقت دگرگونی و ناموزونی حسّ تشخیص و ادراك آدمی، معلول بیماری خاصّی است كه همانند بیماریهای جسمی بر مزاج و یا روح انسان مسلّط میگردد.
گرایش به گناه، نوعی بیماری روانی محسوب میشود كه در روح آدمی اثر منفی گذاشته و باعث دگرگونی در نحوة اندیشة او و اعوجاج در دستگاه ادراك میگردد. از منظر قرآن و روایات در اثر تكرار گناه آدمی به حالت خاصی میرسد كه دیگر زشتیها را نمیبیند و آن را امری طبیعی قلمداد میكند و آرام و آرام فاعل گناه خود به شكل گناه درمیآید. و بر اثر آن بر قلب و گوش او مهر میخورد و پردهای در برابر دیدگانش آویخته میگردد و از فهمیدن حقایق و شنیدن نصایح، محروم میماند. ﴿خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ…﴾[1].
با انجام رذایل، زمینة سقوط آدمی فراهم گشته و در اندیشه او شبهه و زمینه كجفهمی و اعوجاج در بینش ایجاد میشود. و بر عكس؛ با فضیلتمندی زمینة ارتقاء فهم و ایجاد بصیرت فراهم گشته و وسعت دید او زیاد میگردد.
کلیات:
در یك تقسیمبندی كلّی میتوان عوامل مهم تأثیرگذار بر ادراك را به دو عامل درونی و بیرونی تقسیم كرد:
عوامل بیرونی میتواند مصادیقی همچون شیطان، دوستان گمراه یا خوب، اجتماعات صالح یا ناصالح، دسترسی یا عدم دسترسی به امكانات آموزشی و معلم داشته باشد.
امّا عوامل درونی نیز مثل ملكات و فضایل اخلاقی و رذایل اخلاقی، در نوع شناخت تأثیرگذارند.
البته تأثیرگذاری عمل بر شناخت و ادراك و همچنین اثرگذاری ادراك و شناخت بر عمل یك تأثیرگذاری دوسویه و متقابل است، امّا ما در این تحقیق فقط یك سوی این تأثیرگذاری كه همان نقش عمل[1] بر شناخت است را در قالب تأثیرگذاری اعمال خوب یا بد بر شناخت و معرفت مورد مطالعه و دقت نظر بیشتر قرار میدهیم.
این تأثیرگذاریها را میتوان از منظر فلسفی، دینی، روانشناختی و یا علوم اجتماعی مورد بحث و پژوهش قرار داد امّا از آنجایی كه ما در اینجا از منظر قرآن و روایات معصومین: آن را مطرح مینمائیم امكان ورود به همة این رویكردها را به طور مفصّل نداریم و غالب بحث جنبة دینی و از نگاه و منظر قرآن و روایات میباشد.
(مفاهیم) و متغیّرها
معرفت و ادراك عنوان متغیّری است كه در پرتو رفع و دفع رذایل اخلاقی توسعه پیدا میكند و همچنین كسب فضائل اخلاقی باعث تسهیل كسب معارف میشود.
پیشفرضهای پژوهش
در این بحث ما پیشفرضهای زیر را مفروض میدانیم:
1- انسان موجودی اخلاقی است.
2- انسان تربیتپذیر میباشد.
3- ظواهر كتاب و سنّت حجّت میباشد.
4- شیوه اكتساب از منابعِ دینی شیوة اجتهادی است.
اهداف پژوهش:
تأثیرات علمی این پژوهش در علم اخلاق نظری، بسیار وسیع و گسترده میباشد و همچنین در حیطة اخلاق عملی و كاربردی تأثیرات زیادی را به دنبال خواهد داشت.
از دستاوردهای این پژوهش میتوان به كاربرد این بحث و نتایج آن در محیطهای – علمی حوزه و دانشگاه – اشاره نمود. و این گونه نتیجهگیری نمود كه: تزكیه مقدّم بر تعلیم بوده و عدم التزام به اخلاق دینی یكی از آفات و دلایل اُفت تحصیلی در محیطهای علمی میباشد. و با تهذیب اخلاقی میتوان سطح علمی مراكز علمی را بالا برد.
سؤالات پژوهش:
سؤالاتی كه در این پژوهش به آن پاسخ خواهیم داد به دو گروه سؤالات اصلی و فرعی تقسیم میگردند:
الف) سؤالات اصلی:
آیا فضایل و رذایل در ادراك آدمی نقش دارند؟
نظر قرآن و روایات معصومین: در این باره چیست؟
ب) سؤالات فرعی:
آیا برای فهم بهتر و بیشتر مسائل و ارتباط دقیقتر با عالم هستی، «تقوا» كارساز است؟
آیا میتوان گناه را به عنوان یكی از دلایل اُفت تحصیلی در مراكز علمی قلمداد نمود؟
و آیا میشود چنین ادعایی را طرح نمود كه هر كس كه در راه شناخت و معرفت گام برمیدارد گریز و گزیری از پاكسازی درونِ خویش به عنوان ظرف معلومات ندارد و برای بهتر دیدن باید فضای ذهن و جان را از آلودگیها و غبارهای غفلت و گناه زدود؟
ضرورت تحقیق:
از آنجایی كه همة جهانبینیها، از نوعِ شناختِ انسانها از جهان هستی نشأت میگیرند و شناختهای صحیح و سقیم هستند كه جهانبینیها را شكل میدهند و از طرفی هم متون دینی همه ادیان الهی و سخنان بزرگان هر دینی بر كسب شناخت و ادراكی بیپیرایه تأكید فراوان دارند لذا برای رسیدن به ایدئولوژی صحیح، باید، نوع شناخت و ادراك خود را از كجی و اعوجاج مصون بداریم.
از دیرباز بشر به دنبال دستیابی به معرفتی ناب و ادراكی دقیق بوده است تا خود و دیگران را از تاریكیهای جهل و گمراهی برهاند. و به نور ادراك و معرفت دست یابد و در شأن و منزلت به قلة رفیع جایگاه عالمان و عارفان حقیقی برسد. چرا كه قرآن مجید شأن عالمان را رفیع دانسته و آنان را از جاهلان ممتاز نموده است: ﴿هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لا یَعْلَمُونَ إِنَّما یَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ﴾[2].
و در رفعت مقام عالمان میفرماید: ﴿یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ﴾[3].
امّا رسیدن به ادراكِ ناب و بیپیرایه و بدور از خطاء، موانعی بر سر راه خود دارد.
در آیات شریف قرآن مرتبه علم و یقین به عنوان برترین هدف آفرینش ذكر گردیده است. به گونهای كه «عبادت» كه خود در آیاتی از كلام الله به عنوان هدف خلقت نام برده شده است[4] خود، زمینه و مقدّمهای برای رسیدن به مقام رفیع و شامخ یقین میباشد: ﴿وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى یَأْتِیَكَ الْیَقِینُ﴾.[5]
ترغیب آیات و روایات به كسب علم و دستیابی به آن، مستلزم شناسایی و بررسی موانع ادراك و شناخت است و به نوعی به آن الزام میكند.
امّا از پس این همه تأكید كه به علماندوزی و رسیدن به معرفت در آیات و روایات است سئوال اساسی این است كه برای رسیدن به این معرفت ناب چه موانعی را باید از سر راه كنار زد و آن موانع كدامند؟
ما در این پژوهش میخواهیم رذایل را به عنوان یكی از موانع ادراك و معرفت معرفی نموده و به تشریح این مطلب بپردازیم كه گناه به عنوان مانع بزرگی در راه رسیدنِ به ادراك صحیح میباشد و همچنین این نكته را بازگو نمائیم كه فضیلتمندی میتواند ما را در دستیابی به علوم و شناختی برتر و بالاتر مدد رساند.
پیشینه تحقیق:
برای تحقیق حاضر، دو گونه پیشینه میتوان ذكر نمود:
الف) پیشینة بحث كه منظور از آن، ریشهدار بودن این بحث در آیات قرآن مجید و روایات معصومین: به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم میباشد. كه در تفاسیر و كتب روایی ما انعكاس یافته است.
واژههایی نظیر «ختم»، «طبع»، «رین»، «قفل»، «غلاف»، «كنان»، «عمی»، «ضیق»، «غشاوة» و نظایر آن و همچنین واژههایی مثل «علم»، «نور»، «فتح»، «شرح»، و غیره در قرآن مجید اشاره به این مطلب در قرآن دارند كه ما در بحثهای آینده در بارة آنها سخن خواهیم گفت.
همچنین در آثار فلاسفة اسلامی و علمای علوم اجتماعی و روانشناسان نیز مطالب مفیدی در این باب مطرح شده است. كه نشاندهندة حضور این بحثها در نزد گذشتگان میباشد.
ب) پیشینة تحقیق و پژوهش كه مقصود از آن بررسیهای محقّقان و پژوهشگران در این زمینه است كه در سالهای گذشته به صورت رسالههای علمی و پایاننامه انجام پذیرفته است.
با توجّه به اهمیّت موضوع، تعداد پژوهشهای انجام شده در این زمینه بسیار محدود بوده و در عین حال هر كدام از آنها نیز با رویكردی خاص طرح شده است كه همین امر سبب میشود كه فضا برای كارهای جدید در این زمینه بسیار گسترده باشد.
در این مجال اشارهای كوتاه به پژوهشهای انجام شده مینمائیم.
1- رسالهی دكترای با عنوانِ «تأثیر گناه بر معرفت» با تأكید بر آراء آگوستین قدّیس كه توسط خانم میترا «زهرا» پورسینا در سال 1382 ارائه گردید و بعدها با همین عنوان به صورت كتابی به چاپ رسیده است. این رساله با راهنمایی آقای دكتر شهرام پازوكی و مشاورة آقایان دكتر محمّد لگنهاوسن و مصطفی ملكیان – در مركز تربیت مدرّس دانشگاه قم در مقطع دكتری در رشتة فلسفه تطبیقی دفاع گردیده است.
در این پژوهش، امكان تأثیرگذاری گناه به منزلة مقولهای دینی – اخلاقی بر تحصیل معرفت، از دیدگاه یكی از متفكران مسیحی بررسی شده است.
2- پایاننامه كارشناسی ارشد با عنوان «گناه مانع معرفت» كه توسّط خانم فرانك بهمنی در سال 1379 ارائه گردیده است. در این پژوهش نیز گناه به عنوان یكی از امور مهم تأثیرگذار بر خلاّقیت انسان مورد پژوهش قرار گرفته است. این پایاننامه با راهنمایی آقای مهدوی راد و مشاورة آقای دكتر قاسم كاكایی، در مركز تربیت مدرّس دانشگاه قم، مقطع كارشناسی ارشد در رشته الهیّات و معارف اسلامی دفاع گردیده است.
3- پایاننامة كارشناسی ارشد با عنوان «تأثیر گناه بر شناخت» با تأكید بر دیدگاه علاّمه طباطبایی; توسط آقای مهدی شكری در سال 1386 ارائه گردید. این پایاننامه با راهنمایی استاد محمّد حسینزاده و مشاورة آقای دكتر محمّد لگنهاوسن در مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی; قم در رشتة دینشناسی دفاع گردیده است.
4- پایاننامة كارشناسی ارشد با عنوان «موانع شناخت از منظر آیات و روایات» توسط آقای قربان ابراهیمی ارائه گردیده كه تا لحظه تدوین این پایاننامه متأسفانه نتوانستم آن را تهیه نمایم.
همان گونه كه ذكر گردید در پایاننامه اوّل كه محصول زحمات سركار خانم پورسینا میباشد رویكرد بحث، نظرات و آراء یك كشیش و متفكّر مسیحی میباشد. و پایاننامه دوّم كه خانم فرانك بهمنی آن را تهیه و ارائه دادهاند جنبه مانعیّت گناه فقط مطرح شده و به نقش فضائل اشارهای نشده است و پایاننامة سوّم كه به زحمت آقای شكری حاصل شده است تأثیر گناه بر شناخت از منظر یكی از مفسّران بزرگ قرآن مطرح شده است.
امّا حقیر در این پژوهش هر چند ناقص این موضوع را از دیدگاه قرآن و روایات معصومین: طرح نموده و جنبة «مانعیّت رذایل و مُعِدّ بودن فضائل» را برای فهم و ادراك صحیح بررسی مینمایم.
و در عین اعتراف به نقاط قوّت در پژوهشهای انجام شده توسط پژوهشگران بزرگواری كه نامشان را ذكر نمودهام، قائلم كه به خاطر اهمیّت موضوع و ثمرات فراوانی كه میتواند در حوزه اندیشه داشته باشد و تأثیرات شگرف این بحث در امر آموزش و پرورش، كه میتوان آن را در علل رشد یا اُفت تحصیلی دانشآموزان، دانشجویان و طلاّب جای داد، تعداد پژوهشهای انجام شده بسیار ناچیز میباشد و باید در این زمینه كارهای بسیاری را انجام داد.
[1] – مقصود از عمل در اینجا شامل نیّت عمل نیز میشود. چرا که فضایل رذایل گاهی بصورت عمل و گاهی به صورت نیّت و قصد خیر یا شرّ ظهور پیدا میکند. مثلاً خیرخواهی برای بندگان خدا، از فضایلی است که گاهی به صورت عمل و گاهی به صورت نیّت درونی در انسان فضیلتمند وجود دارد.
[2] – قرآن مجید، زمر، آیه 9: «آیا كسانی كه میدانند (خدا را میشناسند) با كسانی كه نمیدانند (خدا را نمیشناسند) یكسانند؟ تنها خردمندانند كه حقایق را درمییابند».
[3] – قرآن مجید، مجادله، آیه 11: «…خدا مقام اهل ایمان و دانشمندانِ عالم را (در دو جهان) رفیع میگرداند…».
[4] – قرآن مجید، اَلذّاریات، آیه 56: ﴿وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ﴾: «من جنّیان و آدمیان را جز برای این كه مرا بپرستند نیافریدم».
[5] – قرآن مجید، الحِجر، آیه 99: «و پروردگارت را بندگی كن تا زمانی كه مرگ به سراغت میآید و جهان غیب برای تو مشهود میشود (به هنگام مرگ و لِقای ما به مقام یقین میرسی)».
[1] – قرآن مجید، بقره، آیه 7: «خدا بر دلها و گوشهایشان مهر و بر دیدگانشان پردهای افكنده كه فهم حقایق و معارف الهی را نمیكنند…».