:
خانواده را از جمله موثرترین و عمومی ترین نهاد اجتماعی میدانند که در تمام جوامع وجود دارد و مهم ترین تکیه گاه و محور زندگی اجتماعی است و غیر مستقیم فرهنگ، عقاید، آداب و رسوم و ارزش ها را می آموزند و با کسب تجارب اولیه در زمینه های گوناگون با دنیای بیرون از خانه رابطه برقرار میکنند، بر این اساس نقش پدر و مادر و سایر اعضا در این زمیه ارزنده و اساسی است (افروز، به نقل از محمود زاده، 1392). ازدواج كردن به معنی درهم آمیختن دوچشم انداز و دو تاریخچه است كه شامل ارزشها و جهان بینی های متفاوت است، عامل مهمی در ایجاد آرامش و سكون آدمی است و یكی از مهمترین حوادثی است كه در زندگی رخ می دهد، لذا از اهمیت ویژه ای برخوردار است (نظری، 1385). به طوری که نشان داده شد 93 درصد افراد مورد مطالعه، داشتن ازدواج شاد را یکی از اصلی ترین اولویت
های زندگی خویش میدانستند و بر این باور بودند که ازدواج یک تعهد مادام العمر است که فقط در حالت های اضطراری میتوان به آن پایان داد.پژوهش ها قویا از این ایده حمایت میکنند که افراد متاهل در مقایسه با مطلقه ها، جدا شده ها، بیوه ها و ازدواج نکرده ها سلامت روانشناختی بیشتر و فشار روانی[1] کمتری را تجربه میکنند(دمو و اکوک[2]، 1996 ؛ ؛ شنبورن[3] ، 2004 ، به نقل از محمود زاده 1392).زندگی زناشویی یکی از جهانی ترین نهاد های بشری است که از دو نفر با توانایی ها و استعداد های متفاوت و با نیاز ها و علایق مختلف و در یک کلام با شخصیت های گوناگون تشکیل شده است (گلدنبرگ و گلدنبرگ[4]، 2002 ، به نقل از احمدی 1383).این نهاد در دیدگاه های مختلف بصورت متفاوتی تعریف و نگارش شده و هر یک به تناسب دیدگاه و تعریف خود اهمیت آن را در زمینه های مختلف بیان کرده و عملکردهایی را مطرح ساخته و مورد تحقیق و بررسی قرار داده اند(کلانتری، 1379، به نقل از محمود زاده، 1392). هر شخص برای برقراری رابطه صمیمی با فردی دیگر،باید شریکی پیدا کند، پیوند عاطفی برقرار کند و آن را در طول زمان حفظ کند (دوسج، روجان و فیشر[5]، 1999 ، به نقل از احمدی ، 1383).یك رابطه زناشو یی صمیمی مستلزم آن است كه زوجین یاد بگیرند با هم ارتباط برقرار كنند و با هم متفاوت باشند.تعارض زمانی به وجود می آید كه زوجین به دلیل همكاری و تصمیمات مشتركی كه میگیرند درجات مختلفی از استقلال و همبستگی ر ا نشان دهند كه این تفاوت ها را می توان روی یك پیوستار، از تعارض خفیف تا تعارض كامل طبقه بندی كرد(یونگ و لانگ[6]، 1998، به نقل از عسگری، 1380).افراد با خود، یک سری پیش تصویرهایی را به ازدواج می آورند و بعضی انتظارات در ذهن افراد نقش بسته است که به طور کامل نیز از آن ها آگاه نیستند. در حقیقت یکی از مشکلات زوج ها، ناشی از استانداردها و فرضیه های ذهنی آنها است. در واقع انتظاراتی که هر یک از زوجین از دیگری دارد، مبتی بر چارچوب از پیش تعیین شده ای است که می تواند مبتنی بر واقعیت نباشد (ابراهیمی 1387). تعارض زناشویی ناشی از ناهماهنگی زن و شوهر در نوع نیازها و روش ارضای آن، خودمحوری اختلاف در خواسته ها، طرحوارههای رفتاری و رفتار غیرمسئولانه نسبت به ارتباط زناشویی و ازدواج است (شارف[7] ،1996، گلاسر[8] ، 1998 ، گلاسر ، 2000 به نقل از فرحبخش ، 1383). یکی از متغیر هایی که احتمال میرود با تعارضات زناشویی رابطه داشته باشد صمیمیت روانشناختی است.نیاز به صمیمیت که یک نیاز پیشرفته جهانی و بیولوژیکی در تمامی انسان هاست، به نزدیکی، تشابه و یک رابطه عاشقانه یا هیجانی با شخص دیگر اشاره دارد و مستلزم شناخت و درک عمیق از فرد دیگر به منظور بیان افکار و احساساتی که به عنوان منشا تشابه و نزدیکی به کار میرود(باگاروزی[9]، 2001، به نقل از رضایی 1380). صمیمیت نقش مهمی را در رضایت از روابط زناشویی و همچنین تداوم آن روابط در دراز مدت ایفا می کند(دبرا، ماشک و آرون[10]، 2004).