<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">نیروی انسانی در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار است. كارایی و اثر بخشی سازمان ها به كارایی و اثربخشی نیروی انسانی آن سازمان بستگی دارد و یكی از مسایل مهمی كه در هر سازمانی باید مورد توجه قرار گیرد، خشنودی و رضایت شغلی كاركنان آن سازمان می باشد. رضایت شغلی از اركان ضروری و ارزشمند رضایت از زندگی و سلامت و از مهمترین متغیرهای رفتار سازمانی بوده (مراثی،1379) ، به حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل ارزیابی از شغل یا تجارب شغلی اطلاق می شود. عوامل مختلفی از جمله ویژگی های فردی، نوع كار، محیط كار و روابط انسانی حاكم در محیط كار در میزان رضایت شغلی كاركنان مؤثر است (هلریگل[1] و همكاران، 1996؛ نقل از میرزایی،1385).</span><
خشم و پرخاشگری هیجانهای جهانشمولی هستند که در همه فرهنگ ها دیده می شوند و یکی از شایع ترین مشکلات رفتاری هستند که موجب ناراحتی و پریشانی دیگران شده و بهداشت روانی جامعه را به خطر می اندازند (نصری، 1385). تغییرات شناختی دوره نوجوانی با تغییرات شخصیتی نظیر بی نظیر بودن و احساس آسیب ناپذیری همراه است (سلیتر، 2003). گذار از یک دوره به دوره دیگر معمولا با تنیدگی همراه است و نوجوان در حال گذر از کودکی به بزرگسالی است. اگر این تنیدگی ها با ویژگیهای شخصیتی از قبیل روانرنجوری همراه شود می تواند زمینه ساز رفتار پرخاشگرانه شود (اللهیاری ، 1376).
بی تردید رفتار پرخاشگرانه، هیجان و شناخت عناصری در هم تنیده هستند. هیجان نیروی قدرتمندی است که عامل برانگیختگی انسان و رفتارهای پرخاشگرانه را تحت تاثیر قرار می دهد. که همواره پاسخ ها و رفتارهای انسان را تحت تاثیر قرار می دهند. لذا توانایی تشخیص و ابراز صحیح هیجانها (هوش هیجانی) می تواند به سازگاری بیشتر افراد کمک کند (گرین وود، 2001). نیز پرخاشگری نیز یکی از هیجان های منفی مشکل ساز در مدارس محسوب می شود (کیاروچی و فورگاس، 2001) و با توجه به اینکه رفتارهای پرخاشگرانه در نوجوانان با رفتارهای ضد اجتماعی در دوره بزرگسالی رابطه نزدیک دارد(هینونن و رایکونن،2005) و پرخاشگری درگیری های خشونت آمیز بین افراد را موجب میشود که ناراحتی خود و دیگران را در پی دارد، لذا مطالعه پرخاشگری و عوامل و مولفه های پیش بینی کننده آن، و لحاظ نمودن این فاکتورها در طراحی برنامه های مداخله ای در این زمینه، بسیار حائز اهمیت است.
1-2 بیان مسأله
پرخاشگری[1] یکی از مهمترین مشکلات نوجوانان است که به عنوان آمادگی برای ابراز خشم در نظر گرفته شده است (رابرتون[2]، دافون[3] و باک[4]، 2012). پرخاشگری به شیوههای مختلف ابراز میگردد گاهی به صورت خشم[5] فرو خورده می شود و گاهی به افراد و اشیاء بیرونی معطوف میگردد (وبستر[6]، 2006). پرخاشگری انسانی شامل هرگونه رفتاری است که مستقیماً به قصد آسیب رساندن به فرد دیگری از یک فرد صادر می شود (رابرتون و دیگران،2012؛ اندرسون[7] و بشمن[8]، 2002) پرخاشگری ممکن است به اشکال گوناگونی بروز پیدا کند. شکل پرخاشگری کلامی و جسمانی آن معرف مؤلفه های ابزاری یا رفتاری، خشم معرف جنبه هیجانی و خصومت معرف جنبه شناختی پرخاشگری است (رابرتون و دیگران،2012) پرخاشگری آشکار و حالتهای انفعالی آن با ویژگیهای خاص خود، موضوع هیجان را تشکیل می دهند(کیاروچی[9] و فورگاس[10]، 2001). در هر صورت پرخاشگری میتواند مشکلاتی را برای نوجوانان، خانواده آنها و دیگران ایجاد کند.
در مورد عوامل تاثیر گذار بر پرخاشگری دبو[11] و کلو[12] (2007) معتقدند رفتارهای پرخاشگرانه كودكان و نوجوانان اغلب دو خاستگاه دارد: یكی مزاج كودك و دیگری موقعیت خانواده. اما در یک تقسیم بندی کلی میتوان عوامل زیر را بر شمرد: عوامل زیست شناختی: از عوامل زیست شناختی موثر بر پرخاشگری میتوان به نقش هورمونها، مزاج (خلق و خو) (دبو و کلو، 2007) و نقص در کارکرد برنامه ریزی لوب پیشانی (مهری نژاد، شریفی و فرج زاده، 1390) اشاره کرد. عوامل خانوادگی: مانند روابط خانوادگی (وستا، 2000) و شیوه فرزند پروری والدین، به نحوی که سبک فرزندپروری دموکراتیک با پرخاشگری رابطه معکوس، سبک استبدادی با پرخاشگری رابطه مثبت داشته و بین سبک فرزند پرورس سهل گیرانه و پرخاشگری رابطه ای مشاهده نشده است (انزابی، شریفی و فرج زاده، 1390). مشکلات اجتماعی: از قبیل مشاهده خشونت در رسانهها (وستا، 2000)، طلاق و جدایی والدین (یعقوبی، سهرابی و مفیدی، 1390). عوامل فردی: مانند شناختها و باورهای فرد (وستا، 2000) خودکارامدی (سیارپور و دیگران، 1390).
عوامل و متغیرهای فردی مختلفی از جمله عزت نفس پایین (شفیعی و صفاری نیا،1390)، مشکلات میان فردی، احساس بهرهکشی، تکانشی بودن، نقص در مدیریت عواطف و آگاهی هیجانی (رابرتون، دافون و باک، 2012) هوش هیجانی (همان منبع) و خودشیفتگی[13] (وبستر،2006) به نحوی با پرخاشگری مرتبط هستند.
مایر و همكاران (2002) هوش هیجانی[14] را به عنوان مجموعهای از تواناییها در نظر گرفته اند كه ادراك، بیان، جذب، فهم و تنظیم هیجان را میسر می سازد. به علاوه رشد فكری و عاطفی را بر میانگیزد (مایر[15] و سالووی[16] ، 1997؛ مایر و همكاران، 2000). کافتسیوس[17]، (2004) دریافتند که هوش هیجانی شامل چهار توانایی است: 1- توانایی ادراك هیجان. 2- ادراك هیجان به منظور استفاده در دیگر فرایندهای ذهنی 3- فهم هیجان. 4- توانایی مدیریت هیجان. با توجه به این که پرخاشگری نوعی هیجان محسوب می شود (گلمن، 1995) و یکی از مؤلفه های هوش هیجانی مدیریت هیجانات است (کیاروچی و فورگاس، 2001)، به نظر می رسد بتوان با آموزش هوش هیجانی به افراد، پرخاشگری را در آنها کنترل نمود. هوش هیجانی با سازگاری اجتماعی[18](چان[19]، 2005؛ سوبرگ[20]، 2008) و مهارت های اجتماعی و ارتباطی (گوری[21]، 2001) رابطه مثبت و با رفتارهای ناسازگارانه[22] مردان، رابطه منفی دارد (بریکت[23]، مایر[24] و وارنر[25]، 2004). هوش هیجانی همچنین با شناسایی محتوای هیجانها و توان همدلی با دیگران (مایر و سالووی، 1997) ، سازش اجتماعی و هیجانی و رضایت از زندگی، رابطه مثبت دارد (بشارت و دیگران، 2002) برخی پژوهش ها نشان دادهاند که آموزش هوش هیجانی باعث رشد معنادار رابطه سازگاری و مدیریت تعارض می شود (سالا[26]، 2004). تفاوت های جنسیتی در هوش هیجانی، توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب كرده است . یافته ها نشان دهندة بالاتر بودن سطح هوش هیجانی در دختران نسب به پسران است (سیاروچی[27]، چان[28] و كاپوتی[29]، 2000؛ پتریدزو فورنهام، 2003؛ وان روی[30] و همکاران، 2005). در متون مشهور بیشتر به وجود تفاوت جنسیتی از نظر هوش هیجانی اشاره می شود و غالباً زنان و دختران را دارای هوش هیجانی بالاتر میدانند(ملایی، آسایش، تقوی کیش و قربانی، 1390). هوش هیجانی میتواند بر کیفیت رابطه با دیگران هم موثر باشد (خدابخش و بشارت، 2011) این تواناییها (درک، فهم و مدیریت هیجانها) میتواند بر روابط با دیگران نقش تسهیل کننده ایفا کند (اوستین[31] ،فارلی[32] ، بلاک[33] و مور[34] ، 2007؛ بارلو[35] و کالتر[36] و استلیانو[37] ، 2010؛ زیندر[38] و الینک شیمش[39]، 2010).
پژوهشهای اخیر نشان داده است که تنظیم هیجانها در سلامت روانی نقش مهمی دارد و نقص در تنظیم هیجانها با دامنه وسیعی از اختلالات روانی و رفتارهای مشکلزا از قبیل مصرف مواد (کان و دمترویچ، 2010)، خود زنی عمدی (باخولت[40] و دیگران، 2009؛ میکولیزاک[41]، پتریدز[42] و هاری[43]، 2009)، افسردگی (گروس[44] و جان[45]،2003) و اضطراب (سیزلر[46] و دیگران، 2010) دارای رابطه است. همچنین شواهدی وجود دارد که نقص در تنظیم هیجانها (که به هوش هیجانی بر میگردد) با رفتارهای پرخاشگرانه مرتبط است (رابرتون و دیگران، 2012). این شواهد از مطالعاتی ناشی می شود که رابطه بین جنبه های مختلف کنترل و تنظیم خشم و پرخاشگری را نشان میدهد (نورسترون[47] و پپه[48]، 2010). پژوهشها علاوه بر تنظیم ناسازگارانه هیجان ها مشکلات در کنترل خشم را نیز در رفتارهای پرخاشگرانه دخیل دانستهاند (کان [49]و دیگران،2010؛ ایزارد[50] و دیگران، 2008؛).
ارنت (1994) معنقد است که نوجوانان نسبت به بزرگسالان از هیجان خواهی بالاتری برخوردارند. یافته های او بیانگر آن است که هیجان خواهی و برونگرای با پرخاشگری دارای رابطه است (ابوالقاسمی،1378). اللهیاری (1377) رابطه مولفه های شخصیت با پرخاشگری را نشان داده است. یافته های وی نشان دهنده رابطه مثبت بین ناپایداری هیجانی و پرخاشگری در نوجوانان است. همچنین پژوهش کاروسو، بارکرف ترمبلی و ویتارو (2006) نشان دهنده رابطه ویژگی های سایکوتیک، تکانشگری، برونگرایی و ریسک پذیری با رفتارهای پرخاشگرانه است. آنها معتقدند این ویژگی های شخصیتی پیش بینی کننده رفتارهای پرخاشگرانه، ضد اجتماعی و تخریبی در افراد می باشد.
متغیر های متعددی با پرخاشگری مرتبط هستند اما با در نظر گرفتن مبانی نظری فوق، پژوهش حاضر به بررسی رابطه هوش هیجانی و و ویژگی های شخصیتی با پرخاشگری می پردازد..
;/p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">مطالعات نشان می دهد حتی با وجود سرمایه و امكانات قوی، وجود نیروی فعال ، شاداب و دارای احساس رضایت از شغل است كه می تواند به تحقق بهینه اهداف سازمان كمك كند. رضایت شغلی امری است كه رسیدن یا امكان رسیدن به ارزشهای مهم شغلی را فراهم می كند. از این رو، یكی از عوامل مؤثر در موفقیت هر سازمان رضایت شغلی كاركنان آن سازمان میباشد (مراثی،1379).</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">به علاوه، شناخت ویژگی های شخصیتی افراد نیز از اهمیت به سزایی برخوردار است؛ این مقوله در جریان استخدام و گزینش پرسنل برای سازمان ، همچنین تعیین بهره وری و راندمان كاری و نیز سبك تعاملات پرسنل ، برحسب نوع شغل اهمیت خود را به وضوح نشان می دهد. شناخت و گزینش نیرو بر حسب ویژگی های شخصیتی و سلامت روان داوطلبان، از اصلی ترین ضرورت ها به ویژه برای كاركنان سازمان</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);"><br /></span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);"><a href="http://pipaf.ir/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%b1%d8%a7%d8%a8%d8%b7%d9%87-%d8%a8%d9%8a%d9%86-%d9%88%d9%8a%da%98%da%af%d9%8a%d9%87%d8%a7%d9%8a-%d8%b4/” style="font-family: yekan, tahoma; font-size: 10pt; text-align: right;"><img class="alignnone size-full wp-image-587297″ src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-81.png” alt="مقالات و پایان نامه ارشد” width="400″ height="199″ /></a></span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);"> بهزیستی میباشد. با توجه به اهمیت مطالعه وضعیت رضایت شغلی كاركنان سازمان بهزیستی و ارتباط آن ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان آنان، در پژوهش حاضر به تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان با رضایت شغلی كاركنان بهزیستی كرمانشاه پرداخته خواهد شد .</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">بیان مسئله</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">نیروی انسانی در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از مسائل مهمی که در هر سازمان باید مورد توجه قرار گیرد، خشنودی و رضایت شغلی کارکنان آن است که از ارکان ضروری رضایت از زندگی و از مهمترین متغیرهای رفتار سازمانی به حساب می آید (مصطفایی،1389)</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">رضایت شغلی به حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت، حاصل از ارزیابی شغل یا تجارت شغلی اطلاق می شود. همچنین رضایت شغلی به طرز تلقی کارکنان نسبت به شغل و سازمان بستگی دارد و وقتی می گوییم فردی دارای رضایت شغلی بالاست، منظور این است که در مجموع شغل خود را دوست دارد و برای آن ارزش قائل است ( مجیدی، 1380).</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">عوامل مختلفی از جمله ویژگی های فردی، نوع محیط کار و روابط انسانی حاکم بر محیط کار در میزان رضایت شغلی کارکنان موثر است (هرلیگل، 1999).</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">بر اساس تعریف سازمان جهانی(WHO) بهداشت سلامتی عبارت است از احساس آسایش و آرامش در جسم، روان و محیط و بهداشت روان باعث تأمین رشد و سلامت روانی فردی و اجتماعی، پیشگیری از ابتلا به اختلال روانی، درمان مناسب و بازتوانی آن می شود( امیرشاهی، 2008؛ نقل از بخشایش ، 1392)</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">امروزه رضایت شغلی، مركز توجه محققان رفتار سازمانی قرار گرفته و به عنوان یكی از مفاهیم عمده در پژوهش سازمانی به شمار میرود. زیرا خشنودی شغلی به عنوان یك دانش شغلی از اهمیت بسیار برخوردار است. بنابراین رضایت شغلی مفهومی پیچیده و چند بعدی است كه با عوامل روانی، جسمانی و اجتماعی ارتباط دارد. محل كار یك محیط پیچیده است كه عوامل درونفردی، میانفردی و سازمانی در رضایت شغلی، استرس و … درگیر هستند(بخشایش،1392).</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">همچنین ممكن است به مرور زمان، یك شغل رضایتبخش به منبع نارضایتی تبدیل گردد و شخص را به سوی فرسودگی سوق دهد( زلارس[2]، 2000). به بیان گرین[3] استخدام شدن میتواند اثرات مخرب بیكاری و ناامنی كار را بر رضایت از زندگی و سلامت روان كاهش دهد(گرین،2011 ). كار فقط یك روش زندگی آبرومندانه نیست بلكه یك عنصر مهم پایگاه اجتماعی و از سرچشمههای معنا در زندگی افراد است (ایاکویدس[4]، 2003)</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">شخصیت به مجموعهای از صفات، ویژگیها و كیفیتهای پایداری گفته میشود كه یك فرد را از دیگران متمایز می كند( بخشایش،2012 ). بنابراین، مجموعهای از جنبههای بدنی، عادات، تمایلات، حالات، افكار و رفتارهایی است كه در فرد به صورت خصوصیات و صفاتی نسبتاً پایدار در آمده است و به صورت یك كل واحد عمل میكند( حسینی، 2008؛ نقل از بخشایش،1392). در نتیجه ویژگی و گرایش های پایداری است كه مشابهت و تفاوتهای رفتار روانشناختی افراد ( افكار، احساسات، اعمال) را كه دارای تداوم زمانی بوده و ممكن است به واسطه فشارهای اجتماعی و زیستشناختی، موقعیتهای بلاواسطه شناخته شوند و یا به آسانی درك نشوند را مشخص میسازد ( فرانسیس[5] )</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">جویس و موردیس[6] نشان دادند شخصیت نقش مهمی را در عملكرد عاطفی و هیجانی مؤثر و اثربخش به</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; color: rgb(0, 0, 0);">جای میگذارد. از سوی دیگر، بین بهداشت و سلامت عمومی فرد و شخصیت او رابطهای بسیار محكم وجود دارد و اگر فردی از رشد و تكامل طبیعی شخصیت برخوردار نباشد، میتوان گفت از سلامت روانی محروم است( بونو[7] ، 2007). در مطالعات متعددی به بررسی ارتباط رضایت شغلی با ویژگیهای شخصیتی پرداخته شده است كه در ادامه به آنها اشاره خواهد شد. نیروی انسانی سالم و کارآمد، پربهاترین دارایی یک کشور است و کارایی و اثربخشی سازمانها به کارایی نیروی انسانی انها بستگی دارد.سلامت روان و رضایت شغلی به عوامل زیادی بستگی دارد.که یکی از انها سازگاری و تناسب میان شخصیت و شغل است.هرچه این سازگاری این بیشتر باشد علاوه بر تامین رضایت شغلی و سلامت روان عملکرد بهتری را به همراه خواهد آورد. لذا در این پژوهش سعی شده رابطه بین این سه متغیر بیان شود.</span></p>