مدت حضانت
مطابق نظر مشهور فقهای امامیه، مادر تا هفت سالگی بر حضانت دختر اولی است (نجفی، 1412ق: ج11، ص184؛ شهید اول، 1368ق: ج2، ص72). برخی 9 سالگی را نیز ذکر کردهاند (محقق حلی، 1364: ج2، ص709) ماده 1169 ق.م. مصوب 1314، مادر را تا دو سال از تاریخ ولادت برای نگهداری پسر و تا هفت سال برای نگهداری دختر اولی دانسته بود. اصلاحیه وارده بر ماده 1169ق.م. در تاریخ 8/9/82 و همچنین الحاق یک تبصره به آن، مدت حضانت مادر را بر فرزند پسر تا 7 سال افزایش داد و به مادر این امکان را داد که پس از هفت سالگی با پدر در حضانت اختلاف کند و محکمه را مکلف به رسیدگی اختلاف و تعیین تکلیف حضانت، با رعایت مصلحت طفل دانست. قانون مدنی در مواد حضانت، تصریحی بر زمان پایان حضانت ندارد، اما در تمامی موارد با قید «طفل» که به کودک غیربالغ اطلاق میشود[1]، احکام حضانت را به غیر بالغ بار نموده است. حقوقدانان ولایت و حضـانت را با رشد طفل پایان یافته تلقی نمودهاند (کاتوزیان، 1372: ج2، ص135؛ امامی، 1366: ج5، ص187). این نظر با توجه به مواد 1168، 1178و 1209ق.م. قبل از اصلاح مناسب به نظر میرسید. زیرا ماده 1209ق.م. که به موجب قانون اصلاحی مصوب 14/8/1370 حذف شده، چنین مقرر میداشت: «هر کس دارای هجده سال تمام نباشد در حکم غیررشید است، معذلک در صورتی که بعد از پانزده سال تمام، رشد کسی در محکمه ثابت شود از تحت قیمومت خارج میشود». ماده 1210ق.م. مصوب 1314 نیز چنین مقرر داشته بود: «هیچکس را نمیتوان بعد از رسیدن به هجده سال تمام به عنوان جنون یا عدم رشد محجور نمود مگر آن عدم رشد یا جنون او ثابت شده باشد». اما با اصلاحات سالهای 1361 و 1371 در ماده 1210ق.م. سن بلوغ برای دختران 9 سال و برای پسران 15 سال تمام قمری تغییر یافت که شرح آن در مبحث تعریف طفل گذشت با این وصف باید گفت آن چه امروزه موجب پایان یافتن حضانت است، رسیدن طفل به سن بلوغ میباشد؛ زیرا فرد بالغ میتواند در کلیه امور غیرمالی خود تصمیمگیری نماید و حضانت نیز از امور غیرمالی است.
رویـه قضـایـی نـیـز بـر همین منوال است. در نظریه مشورتی شـمـاره 7626/7- 2/8/80 آمده: «با رسیدن به سن بلوغ، موضوع حضانت اطفال منتفی است و افراد بالغ با هر یک از والدین که بخواهند باشند میتوانند اتخاذ تصمیم نمایند. در مورد ملاقات نیز چنانچه فرزند بالغ تمایلی به ملاقات پدر یا مادر نداشته باشد، الزام وی به انجام ملاقات موجه نیست».
پایان حضانت با رسیدن به سن بلوغ میتواند در عمل مشکلاتی را ایجاد کند. زیرا مسلم است که اکثریت کودکانی که مطابق ماده 1210 ق.م. بالغ محسوب میشوند، صلاح خود را تشخیص نمیدهند و دادن اختیار به آنان که با چه کسی زندگی کنند، در غالب موارد صحیح نیست به ویژه در مواردی که طفل تمایل به زندگی با ثالث (غیروالدین) را دارد. همچنین نظر بر این که حضانت برای والدین علاوه بر حق، تکلیف نیز میباشد؛ لذا رفع این تکلیف از پدر و مادر نسبت به دختر 9 ساله و پسر 15 ساله با واقعیتهای جامعه سازگار نمیباشد.
- صرفاً تبصره الحاقی به ماده 1169ق.م. در سال 1382 بدون توجه به این مهم، «لفظ کودک» را به جای طفل به کار برده است.