//fumi.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af%db%8c-%d8%b1%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82/">
|
//fumi.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d9%87%d8%a7%db%8c-%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af%db%8c-%d8%b1%d8%b4%d8%aa%d9%87-%d8%ad%d9%82%d9%88%d9%82/">
ایران کشوری است که دارای تمدن و فرهنگی غنی میباشد، این فرهنگ و تمدن چنان قوی است که در طول تاریخ پرفراز و نشیب آن، توسط فرهنگها و اقوام دیگر مورد تاخت و تاز قرار گرفته ولی بدلیل ریشهدار بودن و عمیق بودن باورهای فکری و غنای فرهنگی مردم آن، کمتر تحت تاثیر قرار گرفته است و همواره رذالتهای فرهنگ مهاجم را در خود هضم نموده و نقاط قوت فرهنگ مهاجم را برای هر چه بهتر زندگی کردن خود به خود جذب نموده است. جلوه و نمود این پیشینه تاریخی در فرهنگ و تمدن امروزه، بر پیشانی ایران و ایرانیان به صورت رفتارهای متمدنانه در داخل و خارج کشور به وضوح دیده میشود و این رفتار و برخورد انسانی ناشی از تعلیمات و تاثیرات دنیای پستمدرن امروزی نمیتواند باشد، بلکه ناشی از یک بنیه و فطرتی پاک است که درازای آن به طول تاریخ میانجامد. شناساندن این فرهنگ و این تاریخ کهن به جهانیان یک امری واجب بر هر ایرانی میباشد و هرگونه سهلانگاری در این راستا دردی بر پیکره فرهنگی این جامعه میافزاید و بغضی بر گلوی انسان میآورد که جز با عطش جلوه پیدا کردن این فرهنگ ناب و اصیل در فرهنگ جهانیان فروکش نمیکند. امروزه برخی از کشورهای در حال توسعه و توسعهیافته با بوق و کرنا کردن فرهنگهای ساختگی توسط کارگردانان و نویسندگان و دور از ریشه تاریخی در دستگاههای تبلیغاتی خود چنان گوی سبقت را از کشورهای صاحب تمدن ربودهاند که گویی فرهنگ ایرانی به عنوان یک کشوری با دیرینه بسیار غنی نقشی در متمدنسازی دنیای غرب و شرق داشته است. این جسارت فرهنگی تا بهجایی است که برخی از مشاهیر فرهنگی ما بهنام کشورهای تازه بهدوران رسیده مصادره میشوند و این کشورها با تبلیغات گسترده در قبولاندن آنها به دهکده جهانی از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند. هنر معماری ایران نیز یک هنری برخاسته از فطرت پاک و ناب انسانی میباشد که از نقش دل ایرانیان برخاسته و در نقش و نگار معماری ایرانی نشسته است. این دلربایی و زیبایی در معماری ایرانیان برخاسته از دل و فرهنگی غنی است که آثار به جا مانده از تاریخ پرافتخار ایرانیان گواه آن میباشد. امروزه بر کسی پوشیده نیست که نقش معماری بر روان و افکار و اندیشه انسان امری قابل قبول و تجربه شده است. از طرفی فلسفه، اندیشه و جهانبینی نیز بر معماری تاثیر بسزایی دارد. حال اگر به این نکته اشاره کنیم که ارتباط دوطرفه بین
معماری و فلسفه میتواند راه سعادت بشر را تامین کند سخنی به گزاف نگفتهایم. معماری، جلوه تجسم عقل است نه عقلی که محدود به گفتن کلمات میباشد بلکه فراتر از محدودیتهای زبان است و چه بسا اگر معماری نبود انسان در به نمایش گذاشتن زیبایی درون خود ناتوان میگشت. امروزه در دنیای مدرن با گسترش فناوریها و تکنولوژیهای نو هرکسی قادر به ارائه تجسمات و تخیلات خود در دهکده کوچک جهانی است و بروز همه این تنوعات و تجسمات در این دنیا، انسان امروزی را مات و مبهوت میکند. آنچه که مهم است نمیتوان خود را در این گردباد جهانی معلق گذاشت، و نظارهگر جهتیافتن ذهنیات و افکار خود بر اساس هرجومرج فضای ذهنی دیگران شد. امروزه از پس هر رنگ، رنگی دگر میآید و در قالب و لعابی خاص، بخشی از ذهن خام ما را پرورش میدهد. اگرچه این تنوع کثرت اندیشه و فکر امری پسندیده است و مکمل این ضرب المثل ایرانی که همه چیز را همگان دانند است، اما نداشتن سهم در این دانستن برای ما ایرانیان که دارای فرهنگی غنی و تاثیرگذار بودهایم قدری آزار دهنده است. لذا بایستی در این دهکده هم به نحوی روزگار گذراند، که ایرانیان با فرهنگ اصیل بدان شهرت داشتند. یعنی با پذیرفتن و انتخاب آگاهانه محاسن فرهنگهای دیگر و افزودن آن به محاسن خود و با طرحی نو در انداختن، نقش خود را در این تنوع ایفا کرد. هنر معماری همواره ازجمله کارآمدترینِ ابزارها در ایجاد زمینهای مناسب برای ارائه افکار و اندیشه محسوب میگردد. معماری ایران یکی از مهمترین ارکان فرهنگی جامعه ایران است که پیشینه قوی و ثابت شدهای دارد. این ابزار فرهنگی امروزه به دلیل مشکلات خاص خود تا حدودی به فراموشی سپرده شده است، لذا بایستی به احیای این ابزار بپردازیم و با تفکر و تعقل با آشنایی و مطالعه در مبانی نظری و فلسفی دنیا بنیانهای نظری و فلسفی خود را محکم و از سر شناخته، به انتخاب و خلق آثار نو که مقبول جامعهی امروزی است، بپردازیم. یکی از مشکلات اساسی جامعهی معاصر ما فقر فلسفه است و بایستی تا حد امکان در زدودن این نقیصه در دانشگاهها و نسل جدید معماران امروزی بکوشیم. شناخت آثار فرهنگی، معرفی و مطالعه آنها یکی از مهمترین الزامات توسعهی فرهنگی است، لذا مطالعه در آثار معماری و شناخت دیدگاهها، مبانی فلسفی و نظری در پس زمینهی آنها بهخصوص در دوران معاصر ایران میتواند نقش مهمی در بروز، شکلگیری و جهتدهی اندیشهی نسل جدید معماران و هنرمندان ما باشد. باشد که معماران امروزی بتوانند از فلسفههای جاری بر افکار مطلع گشته و دست به خلق آثاری درخور جامعهی مدرن و با فرهنگ غنی ایران فایق آیند. 1-2- مسألهی اساسی تحقیقدر این تحقیق سعی بر آن شده است که مبانی فلسفی و نظری در هنر و معماری مورد مطالعه و رصد قرار گیرد. همچنین دورههای تاریخی مهم تاثیرگذار که به دنیای امروزی یعنی دنیای پسامدرن رسیده است بررسی شود و همزمان معماری معاصر ایران نیز مورد مطالعه قرار بگیرد. موضوع اصلی بررسی ریشههای پستمدرن و اندیشهی تکثرگرایی و نمود آن در معماری معاصر ایران میباشد. در نهایت با تفسیر و تحلیل موزه هنرهای معاصر که یکی از برجستهترین بناهای [پستمدرن] معاصر است، جریان فکری حاکم بر آن مورد بحث واقع شده و نحوهی تأثیر تفکر پسامدرن کثرتگرا در معماری معاصر ایرانی بهنمایش گذارده شود. در واقع این پژوهش تلاشی است تا بدانیم آیا تکثرگرایی بعنوان یکی از مولفههای پستمدرنیسم نمودی در معماری معاصر ایران پیدا کرده است یا خیر و با توجه به زمینههای مورد نیاز این نمود بررسی کنیم که آیا ایران معاصر نیازی به این مولفه در معماری خود دارد یا خیر. در واقع این پژوهش را می توان به دو مولفه تجزیه کرده و هر یک را بررسی و سپس نسبت آنها را با یکدیگر تحلیل کرد. قسمت اولی که مورد بررسی قرار میگیرد مبحث تکثرگرایی در پستمدرنیسم بوده و دیگری معماری معاصر ایران میباشد. ما با روشن کردن این دو مولفه میخواهیم تناسب و لزوم بین آنها را بررسی کنیم. در قسمت اول ابتدا باید پستمدرنیسم را که ریشه ایجاد تفکر تکثرگرایی است مورد بررسی قرار دهیم و برای شناخت پستمدرنیسم ابتدا باید دوران مدرن را بشناسیم چون این دوران راهی برای گذار از پستمدرنیسم بوده است. در پستمدرنیسم مبحث پلورالیسم را برجسته و ریشهی آن را در مبناییترین معنا که در نظریه حقیقت و شناخت مطرح شده است، تعریف کرده؛ سپس این مبحث را در حوزههای گوناگونی چون سیاست، اجتماع، دین و هنر مورد مطالعه قرار خواهیم داد. در قسمت دوم بحث، مولفهی دوم مطروحه تحت عنوان معماری معاصر ایران، را بررسی و تحلیل کرده و سعی میکنیم تعریفی از معماری امروز ایران ارائه دهیم. در این قسمت سعیخواهیم کرد که نمود معماری پستمدرن را در صورت وجود در معماری ایران یافته و به بررسی نمونهای از بناهای پستمدرن موجود بپردازیم. در نهایت بهبررسی نسبت معماری معاصر و مبحث تکثرگرایی، زمینهها و تمایلات ایجاد این مولفه در معماری معاصر پرداخته و با توجه به اطلاعات حاصل فرضیه مورد بررسی در این پژوهش را تایید و یا تکذیب خواهیم کرد. (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) امروزه صنعت گردش گری در دنیا ، یكی از منابع مهم در آمد و در عین حال از عوامل موثر در تبادلات فرهنگی بین كشورهاست و به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان حائز جایگاه ویژه ای است ، از این رو بسیاری از كشورها دررقابتی نزدیك و فشرده ، در پی افزایش بیش از پیش منافع و عواید خود از این فعالیت بین المللی اند .
كشور ما نیز با قدمت تاریخی چندین هزار ساله و منابع فراوان و غنی جذب گردش گر ، می تواند در این رقابت جهانی فعالانه شركت كند و از این منبع سرشار ، سهمی شایسته و درخور داشته باشد .
البته پر واضح است كه موفقیت در این عرصه و دست یابی به منافع مادی و غیر مادی حاصل از آن مستلزم درك پدیده گردش گری ، شناخت ابعاد و آثار آن و هم چنین آشنایی با مدیریت صحیح موسسات و دستگاه های متولی صنعت گردش گری است ؛مدیریتی كه با جدیدترین دست آوردهای علمی هم آهنگ باشد . برنامه ریزی گردش گری ، به روش هایی كه سیاست گذاران برای دست یابی به اهداف توسعه گردش گری انتخاب می كنند می گویند . برنامه ریزی می تواند سخت افزاری یا فیزیكی باشد و می تواند نرم افزاری یا سازمانی باشد . این كار می تواند در سطوح ملی ، منطقه ای و محلی انجام شود و شامل مراحل زیر است :
تحلیل تقاضا ، تحلیل در دست رس بودن و كیفیت دارایی های گردش گـری یا پیش بینی تقاضای گردش گر ، هزینه و بودجه بندی برنامه گردش گری ، مسائل توسعه منابع انسانی و بازاریابی .
مطالعه نقش برنامه ریزی در توسعه گردش گری در ایران به خصوص شهرستان دامغان می تواند دارای اهمیت زیادی باشد . تحقیق حاضر با عنوان توسعه گردش گری در شهر صددروازه با تاكید بر آثار تاریخی ، باستانی و فرهنگی در همین راستا تنظیم گردیده است و به امید این كه نتایج آن مورد استفاده مسئولان و دست اندركاران مسائل گردش گری قرار گیرد .
فصل اول:
كلیات تحقیق
بیان مسئله :
گردش گـری پدیده قـرن بیستـم است و نمی توان آن را نادیـده گـرفت : بلكه باید بـه عنـوان پدیـده ای كـه وجود دارد (خوب یا بد ) به آن نگریست . همه سـال ها میلیون ها نفر به سـفر می روند و كسـی نمی تواند آن ها را از سفر بازدارد ؛ آن ها خواهند آمد پس بگذارید از این حركت به عنوان منبعی برای توسعه استفاده شود . (kuban,1978,p84)اهمیت گردش گری به عنوان پدیده ای نوین ، از ابعاد مختلف اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی فرهنگی و زیست محیطی قابل بحث و بررسی است . (Rojeck , 1997 , p12)
گردش گـری درعصر حاضر ، به عنوان صنعت بدون دود ، توان مندی ها و طرف داران بسـیاری دارد . رشد قابل توجه و چشم گیر گردش گری در 50 سال گذشته نشان دهنده اهمیت فراوان اقتصادی و اجتماعی این پدیده است . مطابق با برآورد سازمان جهانی گردش گری ، كل گردش گر دنیا در سال 1950 تقریباً 25 میلیون نفرودر سال 2000 حدود 70 میلیون نفر بوده كه این رقم در سال 2020 به حدود یك میلیارد و 600 میلیون نفر خواهد رسید . این ارقام نشان دهنده رشد 7 درصدی در یك دوره پنجاه ساله است . (سازمان جهانی گردش گری ، 2005 ، ص20)
توسعه گردش گری ، به ویژه در كشورهای كمتر توسعه یافته ، عامل موثری در مقابله با فقر است و موجب افزایش در آمد قشرهای مختلف ، كاهش بیكاری ورونق اقتصادی و در نتیجه بهبود كیفیت زندگی مردم و افزایش رفاه اجتماعی می شود . بررسی ها نشان می دهد كه ارزهای به دست آمده از فعالیت های گردش گری ، در تنظیم تراز پرداخت های بسیاری در كشورها ، به ویژه كشورهای كمتر توسعه یافته كه معمولاً وابسته به یك محصول اند ، موثر واقع شده است . (سازمان جهانی گردش گری 2005 ، ص 19)
در گردش گری روندهای موثر زیادی وجود دارد كه مقامات محلی باید از آن ها مطلع باشند . یك روند كلی این است كه بیشتر گردش گران مایل به شركت در فعالیت های تفریحی ، ورزشی و ماجراجویی ، شناخت تاریخ و فرهنگ و محیط زیست مناطق مورد اقامت خود هستند . جهان گردی ماجراجویانه و علاقه وافر به آن مانند دیگر اشكال خاص گردش گری مثلاً گردش گری مذهبی ، سلامت ، زادگاهی و فرهنگی به سرعت رو به رشد هستند . گردش گری بسیار مردمی شده است . بسیاری از گردش گران نسـبت به ملاحظات زیست محیطی ، حسـاس و دقیق بوده ، خواهان دیـدن محـل هایی هستند كه به خوبـی در موردشان چاره اندیشـی شده و مشـكلات اجتمـاعی یا زیسـت محیـطی ایجـاد نمـی كنند . سفر تجاری و سفر برای حضور در گردهمایی ها و جلسات هم چنان روبه رشد است . (ضرغام بروجنی ، 1389 ، ص 16)
برای دست یابی به موفقیت در مدیریت و توسعه گردش گری در تمام سطوح ضروری است . تجربه بسیاری از مناطق جهان گردی در دراز مدت نشان داده است كه روش برنامه ریزی شده برای توسعه جهان گردی می تواند بدون ایجاد مشكلاتی مهم فوایدی به همراه آورد و بازار جهان گردی رضایت بخشی را حفـظ كند . مكـان هایی كه در آن گـردش گری ، بدون برنامـه ریزی توسـعه می یابد ، اغلب دچـار مشكلات اجتماعـی و محیطی می شوند . این مسائل برای سـاكنان زیـان آور و برای بسـیاری از جهان گردان ناخوشایند است و موجب ایجاد مشكلاتی در داد و ستد و كاهش منافع اقتصادی می شود . این مكان های جهان گردی غیر قابل كنترل نمی توانند به طور موثر با مناطق جهان گردی برنامه ریزی شده رقابت كنند . (ضرغام بروجنی ، 1389 ، ص 16)
جاذبه های شهری نقش مهم و محرك در پیداش گردش گری و توسعه آن ایفا می كنند . گردش گری به واسطه ماهیت خود فعالیت پیچیده و تركیبی ، مستلزم مشاركت بخش های مختلف و متعدد جامعه است و به همان اندازه نیز اثرات گسترده ای در بر دارد . از همین رو ، گـردش گـری در هـر مرحـله و هر گام نیازمند برنامه ریزی وهم آهنگی و برای توسعه و مدیریت موفقیت آمیز آن برنامه ریزی در كلیه سطوح از اهمیت خاصی برخوردار است . شهر تاریخی دامغان ، با میراث فرهنگی ، هنری ، تاریخی و باستانی همانند مسجد تاریخانه ، پیر علمدار ، دریاچه چشمه علی ، خرابه های تپه حصار و . . . كه دارای ارزش و شهرت فراوانی اند ، فرصت های بسیار مناسب برای جذب گردش گران از تمام منـاطق دنیا و ایـران داراست . امـا به رغم وجود جاذبه های گـردش گـری فـراوان و علیرغـم موقعیت مناسـب و مسـاعد جغـرافیایی وجـود بسـیاری از مـواهب طبیعی و فـرهنگی و انواع جاذبه های قابل عرضه به بازارهای جهان گردی بین المللی ، مسئله گردش گری در شهر دامغان جایگاه واقعی خود را نیافته است .
بـرنامه ریـزی توسـعه گـردش گـری در شـهر دامـغان بـاید بـه شـیوه ای نـظام یـافته انجـام گیـرد . بـا برنامه ریزی گردش گری با توجه به نقش برنامه ریزی توسعه گردش گری ، این پژوهش در صدد آن است تا به این سوال پاسخ دهد كه برنامه ریزی چه تاثیری در توسعه گردش گری شهر دامغان دارد .
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) هوش یکی از جنبههای مهم روانشناسی تفاوتهای فردی میباشد و سابقهی مشاهدهی اختلافات هوشی افراد به قدمت تاریخ علم است. به عنوان مثال دو هزار سال قبل، افلاطون فیلسوف معروف یونان در کتاب جمهوریت عنوان کرد؛ «در هر جامعهی کارآمد، تفاوتهای فردی در هوش، باید تعیین کنندهی اصلی جایگاه سیاسی و اجتماعی افراد باشد» (بالغیزاده، 1381، 64). با شنیدن واژه هوش، معمولا بهره هوشی به ذهن متبادر میشود. وکسلر هوش را شامل توانایی فرد برای اقدام هدفمندانه، تفکر منطقی و برخورد موثر با محیط میداند (شریفی درآمدی، 1386). هوش چیزی است که افراد با آن زاده میشوند، قابل اندازهگیری است و ظرفیتی است که تغییر دادن آن دشوار است (گاردنر، 1985). امروزه روانشناسان علاوه بر توجهی که به تفاوت افراد از لحاظ هوش علمی دارند، هوش را نیز به عنوان یک تفاوت عمده بین شخصیتهای مختلف قلمداد میکنند. به طوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوشی متفاوت از یکدیگر باشند و این تفاوت به شیوههای گوناگون در زندگی آنها نمود پیدا کند. کارکردها و عملکردهای افراد به دلیل داشتن درجه هوش متفاوت بوده و کل زندگی آنها را تحت الشعاع خود قرار میدهد (آرمسترانگ[4]، 1994). نظریه هوشهای چندگانه میتواند بهعنوان یك الگو در راهبردهای ساختاری جهت موفقیت کارکنان به كار رود (آرمسترانگ، 2009). در محیط پرتلاطم و رقابتی امروز، سازمانهایی در عرصه رقابت موفقتر خواهند بود كه در برآوردن نیازها و خواستههای مشتریان گوی سبقت را از سایر رقبای بازار بربایند؛ به تعبیر دیگر بنا به فلسفه جدید بازاریابی یعنی مشتری گرایی، مشتریان را مركز توجه قرار داده و از دید مشتریان به مسائل نگاه کنند. امروزه عبارت رضایت مشتری یكی از اصطلاحات متداول در محیطهای كاری میباشد، ولی بدون تردید ایجاد رضایت در مشتریان و حتی به شوق آوردن ایشان از كیفیت محصولات و خدمات، در وهله اول نیازمند شناخت نیازها و خواستههای ایشان و سپس انتقال این خواستهها به موقعیتی است كه محصولات و خدمات تولید میشود. این امر با توجه به پیچیده شدن روز افزون سیستمهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، خود به خود اتفاق نمیافتد، بلکه به روشها و رویههایی نظاممند نیاز دارد كه این مفاهیم را به فرآیندی سازمانی مبدل كند. از طرفی تغییر خواستهها، نیازها و انتظارات مشتریان یك واقعیت انكارناپذیر است، بنابراین ابتدا باید مشخص شود كه مشتری چه میخواهد و سپس در جستجوی وسیله تحقق آن برآمد (منصوری و یاوری، ۲۰۰۳). در سالهای اخیر به دلیل توجه به بهبود کیفیت نظامهای برزگ سازمانی، فرهنگ سازمان نیز به عنوان سرچشمهی همه تواناییها و
ناتوانیهای سازمان، توجه و تمرکز صاحبنظران علم مدیریت را به خود معطوف داشته است. توجه به فرهنگ سازمان از آن جهت که شخصیت سازمان را به صورت یکپارچه بنا میسازد و تاثیر قوی بر رفتار اعضای سازمان دارد، حائز اهمیت ویژهای میباشد (سوخته سرایی، 1389، 10). بنابراین در این پژوهش رابطه هوش چندگانه گاردنر با رضایت مشتری در بانک رفاه کارگران استان مازندران با تاکید بر نقش فرهنگ سازمانی مورد بررسی قرار گرفته است.
1-2- بیان مساله در محیط رقابتی كنونی، سازمانها برای حفظ مزیت رقابتی، نیاز به مدیرانی با شایستگیهای فكری و تخصصی بیشتر دارند. مدیران موفق مهارتهای بین فردی قوی را با دانش تخصصی تركیب میكنند تا عملكرد و پتانسیلشان را بهبود بخشند. در این راستا عاملهای متعددی، كارایی افراد را در سازمان تحت تأثیر قرار میدهند؛ یكی از عاملهایی كه رفتار سازمانی هر فرد را به شدت تحت تأثیر قرار میدهد، مقوله هوش است (مایر و سالووی، 1993؛ به نقل از نصراللهپور، 1386). هوش به عنوان یكی از وجوه قابل توجه در سازش یافتگی انسان با محیط و از عوامل مهم در تفاوت افراد بشر با یكدیگر به شمار میآید. گستره هوش بر حسب عوامل تشكیل دهنده آن موضوعی است كه مورد توجه صاحبنظران این حوزه بوده است. برخی هوش را به عنوان ماهیتی واحد معرفی میكنند؛ برخی دیگر آن را واجد مؤلفهها و مقولههای بیشماری میدانند (هاشمی، 1385). گاردنر روان شناس معاصر، برای نخستین بار، با تعریفی از هوش مبنی بر آنكه هوش، توانایی خلق محصول مؤثر، یا خدمت در یك فرهنگ است، معتقد است همه انسانها دارای انواع مختلفی از هوش هستند که عبارتند از: هوش زبانی- کلامی، هوش منطقی- ریاضی، هوش موسیقیایی، هوش حرکتی-جنبشی، هوش دیداری- فضایی، هوش بین فردی، هوش درون فردی و هوش طبیعت گرا. او بیان میدارد هر هوش نشان دهنده یک سری از تواناییهاست که مربوط به حل مشکلات و پرورش ثمرات فرهنگی میباشد (آرمسترانگ، 2009). شناسایی و پرورش تمام هوشهای بشری و کلیه ترکیبات آن، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. انسانها همگی با یکدیگر تفاوت دارند؛ به این علت که همگی از ترکیبهای هوشی متفاوتی برخوردار هستند. به اعتقاد گاردنر، تشخیص این امر، موجب میشود تا با مشکلات زندگی، برخورد مناسبتری داشته باشند (گاردنر، 2004). امروزه روانشناسان علاوه بر توجهی که به تفاوت افراد از لحاظ هوش علمی دارند، هوش را نیز به عنوان یک تفاوت عمده بین شخصیتهای مختلف قلمداد میکنند. به طوری که افراد مختلف ممکن است از لحاظ میزان بهره هوشی متفاوت از یکدیگر باشند و این تفاوت به شیوههای گوناگون در زندگی آنها نمود پیدا کند و کارکردها و عملکردهای افراد را تحت الشعاع خود قرار دهد (آرمسترانگ، 1994). از طرفی، امروزه كارایی و اثربخشی فرایندهای سازمان سخن روز است و با مطالعات علمی باید به این پرسش پاسخ داد كه چگونه میتوان اثربخشی فرایندهای سازمان را بهبود بخشید. صاحبنظران معتقدند كه یكی از راههای افزایش اثربخشی سازمان، بهبود كیفیت خدمات و منظور از آن، تامین نیازها و انتظارات مشتری یعنی رضایت مشتری است. رضایت مشتری عامل اصلی موفقیت در بسیاری از سازمانهاست و میزان مطلوبیتی است که مشتری به خاطر ویژگیهای مختلف کالا و خدمات کسب میکند (فرناندز گنزالس و پرادو، 2007، 500). در سازمانهای خدماتی که ارائه خدمات مستلزم برقراری ارتباط و تعامل با مشتری است، رضایت کلی مشتریان مبتنی بر چگونگی رویارویی و تجربه آنان از سازمان است. لذا جای تعجب نیست که سازمانها منابع قابل توجهی را صرف اندازهگیری و مدیریت رضایت مشتری میکنند. بنگاههای اقتصادی برای بهبود رضایت و وفاداری مشتری باید در خصوص عوامل مؤثر بر رضایت مشتری و مراجعه مجدّد او تحقیق کنند و از طریق تأمین رضایت مشتری به وفاداری آنان دست یابند (لائو و همکاران، 2004، 543). آگاهی کامل از رضایت مشتری، نیازها و خواستهی او مستلزم برقراری روابط نزدیک با مشتری است. اکنون که با ظهور بانکهای خصوصی در کنار بانکهای دولتی شاهد افزایش شدت رقابت در صنعت بانکداری ایران میباشیم، باید در جهت حفظ مشتری و ایجاد روابط بلندمدت با او حرکت کرد. زیرا روابط غیردوستانه با مشتری موجب از دست رفتن موقعیت و حذف شدن از صحنه رقابت خواهد. اندیشمندان و صاحبنظران ریشهی موفقیتها و شکستهای هر سازمان را در فرهنگ آن جستجو میکنند. هر سازمان دارای فرهنگ مختص به خود است که آن را از دیگر نظامها جدا میکند. فرهنگ میتواند در تمام صحنههای زندگی اعضای سازمان موثر باشد (رابینز، 1388). تیلور فرهنگ را کلیت به هم بافتهای میداند که شامل دانش، هنر، اخلاق، قانون و آداب و رسوم و هر گونه عادتی که به وسیلهی انسان به عنوان عضوی از جامعه کسب شده است (شریفزاده و کاظمی، 1387، 11). همانطور که انسانها دارای شخصیت منحصر به فرد و ممتاز از یکدیگر هستند، سازمانها نیز به واسطه فرهنگشان دارای شخصیتی منحصر به فرد هستند که این امر ضرورت شناخت فرهنگ سازمانی را تبیین میکند (کورت و چرماک، 2007، 649). فرهنگ سازمانی نشان دهنده مجموعهای از ارزشها، باورها و هنجارهایی است که سازمان در آنها با کارکنانشان وجوه مشترک دارند (شانگ لیو، 2006). در جدیدترین چارچوب نظری که توسط دفت (1389) براساس تحقیقات وسیعی که در زمینه شناخت فرهنگ سازمانی انجام داده، ارایه شده است، چهار نوع فرهنگ سازمانی «مشارکتی، کارآفرینی، ماموریتی و بوروکراتیک» در سازمان ها وجود دارد. به نظر میرسد که نوع فرهنگ و مولفههای آن در رضایت مشتری تاثیرگذار باشد. فرهنگ سازمانی که متغیر جمعی می باشد، رفتارهای فردی افرادی را در سازمان تحت تاثیر خود قرار میدهد (دنیسون، 2007). بانک رفاه کارگران به عنوان یکی از بزرگترین بانکهای کشوری، در اثر گذشت ایام تبدیل به سازمانی عریض و طویل گردیده که طبعا اداره چنین سازمان بزرگی بدون توجه به جنبههای مختلف فرهنگ سازمانی امکان پذیر نمیباشد. مسایلی چون ارتباط ضعیف واحدهای صف با ستاد به دلیل وجود سلسله مراتب اداری که منجر به طولانی شدن دریافت پاسخهای احتمالی در زمینه ابهامات موجود در بخشنامهها و دستور العملها میگردد، پیامدی جز کندی عملیات بانکی و کاهش کارایی کارکنان نخواهد داشت که در نتیجه منجر به عدم رضایت مشتری خواهد شد. بنابراین با عنایت به مطالب مطروحه، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که؛ «آیا بین هوش چندگانه گاردنر با رضایت مشتری با تاکید بر نقش فرهنگ سازمانی در بانک رفاه کارگران استان مازندران رابطه وجود دارد؟». [1] – Intelligence Quotint [2] – Wechsler [3] – Gardner [4] – Armstrong [5] – Mayer & Solovey [6] – Verbal – linguistic [7] – Logical – mathematical [8] – Musical [9] – Bodily– kincstic [10] – Visual – special [11] – Interpersonal [12] – Intrapersonal [13] – Naturalist [14] – Fernandez Gonzalez & Prado [15] – Law, et al [16]- Korte & Chermack [17]- Shuang Liu [18]- Involvement, Entrepreneurship, Mission & Bureaucratic [19] – Denison
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) خانواده یکی از رکن های اصلی جامعه به شمار می رود. دستیابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده است و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. در چنین نظامی افراد با علایق و دل بستگی های عاطفی نیرومند دیرپا و متقابل به یکدیگر پیوسته اند. این دل بستگی ها اگر چه شاید شدت وحدت شان در طی زمان کاسته شود. اما در سراسر زندگی خانوادگی پاینده خواهند بود. ( گلدنبرگ، به نقل از عسگری فر، 1380). ازدواج به عنوان مهمترین و عالیترین رسم اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و امنیتی افراد بزرگسال همواره مورد تائید بوده است . ازدواج رابطه ی انسانی پیچیده ظریف و پویا می باشد که از ویژگی های خاصی برخوردار است . همچنین توجه به کانون خانواده محیط سالم و سازنده روابط گرم و تعاملات میان فردی و صمیمی ای که می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند (برنشتاین و برنشتاین، به نقل از عسگری فر، 1380). و به طور کلی از هر چه فاصله بگیریم از خانواده نمی توانیم فاصله بگیریم چون که بدون وجود خانواده در هر شکل و صورتی که باشد مفهوم زندگی و حیاتی انسانی مصداقی نخواهد داشت. در جامعه امروز به دلایل متعددی چون گذر از سنت به مدر نیته، تغییر نظام خانواده ها و فشارهای شغلی و اجتماعی و همچنین پیدا شدن نقش های جدید مثل نقش اشتغال به نقش های سنتی زنان و با توجه به اهمیت ویژه و جایگاه والایی که نقش های سنتی همچون همسری و مادری زنان در نظر همسرانشان در فرهنگ ایرانی داراست. مشکلات و تعارض های خانوادگی و زناشویی افزایش چشمگیری یافته اند و شواهد فراوانی گویای آن هستند که زوج ها در جامعه امروزی برای برقراری و حفظ روابط صمیمی و دوستانه به مشکلات شدید و فراگیری دچارند. رضایت زناشویی و سازگاری زناشویی از عوامل بسیار مهم در زندگی است، در صورت وجود آن در زندگی و خانواده، باعث میشود زوجین آرامش را در زندگی ببینند و با آرامش و رضایت آنها، فرزندان نیز در خانواده به خوبی تربیت میشوند و آثار آن را در جامعه از خود نشان
خواهندداد؛ نبود رضایت زناشویی باعث مشكلات و اختلافات زیادی در بسیاری از زمینهها میشود، حتی در پارهای موارد زوجین را تا پای میز طلاق هم میكشاند كه عواقب بسیار بد و وخیم آن بر كسی پوشیده نیست. امیدواریم پژوهش حاضر به روشن سازی عوامل موثر بر سازگاری زناشویی کمک کرده ورتوی نو به این عرصه از روابط انسانی بیفکند.
2-1 بیان مسألهخانواده نظامی اجتماعی و طبیعی است که ویژگی های خاص خود را دارد پس از ازدواج هر یک از همسران انتظار دارند خانواده جدید همان شکلی را پیدا کند که برای او مطلوب و آشناست هر کدام می کوشند واحد زن و شوهری را در راستای مطلوب و پذیرفته خود سازمان دهد و دیگری را برای هم سازی با خود تحت فشار گذارد (مینوچین، 1380). سازگاری زناشویی وضعیتی است که در آن زن و شوهر در بیشتر مواقع احساس ناشی از خوشبختی و رضایت از همدیگر دارند (سین ها و ماکرجک، به نقل از احمدی، 1382). معمولا رفتارهای فردی موجب شکل گیری قواعد مراودات در بین زوجین می شود بنابراین پذیرش سلیقه ها و رفتار همسر و یا به عبارتی دیگر ، بروز رفتارهای مقبول از سوی همسر می تواند روابط دوتایی را شکل دهد و زمینه را برای برقراری تفاهم در بین زوجین ایجاد کند و در واقع می توان گفت رضایت زناشویی یک ارزیابی کلی از وضع فعلی ارتباط ارائه می دهد (احمدی، 1382). پدید آمدن اختلاف و تعارض بین زن و شوهر طبیعی است و به دلیل ماهیت کنش ورزی همسران گاه پیش می آید که اختلاف دیدگاه روی دهد یا نیاز ها بر آورده نشود و در نتیجه همسران نسبت به یکدیگر احساس خشم ناامیدی و ناخشنودی می کنند. بعضی از موضوع های شناخته شده ای که می تواند پدید آورنده اختلاف های زناشویی باشد چنین است پول، روابط جنسی، روابط خویشاوندی، دوستان، فرزندان، خیانت جنسی، مشکلات عاطفی، مشکلات مالی، مشکلات ارتباطی(گفت و شنود)، درگیری های کاری و مانند این ها (ثنایی و ذاکر، 1378) اختلافات زناشویی می توانند نتایج زیان باری را به همراه داشته باشند و همانطور که مازلو در سلسله مراتب نیاز ها بیان می کند که ارضای نیازهای بالاتر مستلزم ارضا نمودن نیازهای پایین تر است، زوجین نیز با وجود تعارضات و به دلیل برآورده نشدن نیاز آنها به عشق و محبت و احترام ممکن است نتوانند به خود شکوفایی دست یابند. از نظر بسیاری از اندیشمندان در حوزه های اجتماعی و روانشناختی، عواملی همچون تناسب اعتقادی و مذهبی، تناسب فرهنگی، حسن خلق، تناسب ظاهری، تناسب سنی، تناسب هوشی، تناسب خانوادگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی و عقلی بر سازگاری و رضایت زناشویی موثرند. علاوه بر عوامل یاد شده، متغیرهای متعدد دیگری نیز بر رضایت و سازگاری زناشویی تأثیر می گذرند که می توان آنها را به عواما اجتماعی، فرهنگی، خانوادگی، و فردی تقسیم نمود. در حیطه علم روانشناسی عوامل فردی اهمیت بیشتری دارند و از این جهات ما تنها به عوامل فردی و در این پژوهش از میان عوامل متعدد فردی ما به عامل مهم سلامت روانی خواهیم پرداخت. با توجه به این که اختلالهای روانی آثار عمیق دارند و این اختلالها امور روزانه را مشکل و گاهی اوقات غیرممکن می سازد و بنیان روابط فرد با خانواده، دوستان و همکاران را تخریب می کند، حتی اگر فرد مبتلا به چنین اختلالی بتواند ظاهری فریبنده و عادی به دیگران نشان دهد، اضطراب، افسردگی یا تنهایی طاقت فرسایی را تحمل می کند. داشتن اضطراب مزمن نه تنها لذت بردن از زندگی را غیرممکن می کند بلکه این احساسات مانع از این می شوند که فرد با تمام ظرفیت عمل کند (ژاندا، به نقل از احمدی، 1382). از این جهت مشکلات روانی تأثیرات عمیقی بر روابط بین فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد دارند و در صورت کژکاری و نقص در عملکردها روانی، حوزه های یاد شده دچار مشکل خواهند شد. بدین لحاظ به نظر می رسد سلامت روانی نقش عمده ای در سلامت عملکرد فرد نقش های اجتماعی و خانوادگی داشته باشد. با این فرض در این پژوهش بر آن شده ایم که رابطۀ سلامت روانی را با سازگاری زناشویی که دو وجه بسیار مهم از زندگی انسان ها می باشند را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. 3-1 اهمیت و ضرورت پژوهشزندگی انسان از مراحل و چرخه های متفاوتی تشكیل شده است كه یكی از پیچیده ترین و دشوارترین مراحل آن «ازدواج» و تشكیل خانواده است. ازدواج رابطه ای انسانی، پیچیده، ظریف و پویاست كه از ویژگی های خاصی برخوردار می باشد. توجه به كانون خانواده، محیط سالم و سازنده، روابط گرم و تعاملات میان فردی صمیمی كه می توانند موجب رشد و پیشرفت افراد گردند، از جمله اهداف و نیازهای ازدواج محسوب می شوند. شواهد فراوانی گویای آن هستند كه زوج ها در جامعه امروزی، برای برقراری ارتباط و حفظ روابط صمیمانه و دوستانه، با مشكلات فراوانی مواجهند. در حقیقت، معضل «پریشانی زناشویی» بیش از هر طبقه تشخیصی روان پزشكی دیگر، دلیل مراجعه به مراكز بهداشت روانی است (بورنشتین، 1986). ناسازگاری پس از ازدواج نه تنها بر كنش های روانی ـ اجتماعی زن و شوهر، بلكه بر رشد و تحوّل كودكان و نوجوانان آن خانواده نیز آثار سوئی بر جای می گذارد، به گونه ای كه 39 درصد نوجوانان بزه كار «كانون اصلاح و تربیت ایران» متعلّق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند (نوابی نژاد، 1374). برخی از پژوهشگران سابقه از هم پاشیدگی و ناسازگاری زناشویی والدین را در سازگاری زناشویی فرزندان آن ها مؤثر دانسته اند (میرخشتی، 1375). افزایش روز افزون طلاق در دنیای کنونی هر چند در مقیاسی بسیار کمتر متاسفانه جامعه فعلی ما را نیز در بر گرفته است و نارضایتی زن و شوهر از یکدیگر و نیز از هم گسیختگی کانون های گرم بسیاری از خانواده ها و تاثیرات سوء این جدایی بر افراد خانواده نیاز به رسیدگی و رفع این مشکل را مطرح ساخته است. 4-1 اهداف پژوهش
1-4-1 هدف اصلی پژوهش
(ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است) |
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|