در دنیای اقتصادی امروز، حسابرسی به عنوان یک فعالیت حرفهای، یک تخصص و یک رشته دانشگاهی عمر نسبتاً کوتاهی دارد، که به زحمت به یکصد سال میرسد. ولی پیدایش حسابرسی به لحاظ زمانی با ظهور و معرفی حسابداری همراه بوده است. در واقع از زمانیکه پیشرفت و تحول در تمدن بشری این ضرورت را به وجود آورد که مسئولیت اداره اموال یک شخص به شخص دیگری تفویض شود(فرضیه نمایندگی) اعمال نوعی نظارت و پایبندی و وفاداری نسبت به تعهدات قراردادی نیز ضرورت یافته است(اسماعیلزاده و ترامشلو، 1391).
نقش حسابرس در جامعه، اعتباردهی به صورتهای مالی است. اگر سرمایهگذاران به استقلال حسابرسها شک نمایند، صورتهای مالی فاقد اعتبار خواهند شد. در حالیکه، اگر حسابرسی بصورت کارا انجام گیرد احتمال گزارشگری اشتباه به حداقل میرسد و علاوه بر اینکه قابلیت اتکا و اعتبار صورتهای مالی افزایش خواهد یافت، اعتماد سرمایهگذاران به صورتهای مالی بهبود مییابد و منجر به کاهش هزینه سرمایه و افزایش کارایی بازار سرمایه در جمعآوری منابع خواهد شد(وحیدیالیزئی و همکاران، 1393).
حسابرسی صورتهای مالی از مهمترین ابزارهای حصول اطمینان از، شفافیت اطلاعات شرکتها به شمار میرود. افزایش کیفیت کار و حفظ استقلال موسسات حسابرسی راهکارهای مختلفی از سوی مراجع حرفهای و صاحب نظران در این حرفه ارائه شده است که یکی از پیشنهادهای مورد توصیه آنان، تغییر منظم حسابرس مستقل میباشد.
فقدان شفافیت سود گزارش شده ریسک اطلاعاتی ایجاد میکند، در نتیجه سهامداران خواهان صرف ریسک بالاتری خواهند بود و به تبع آن هزینه سرمایه سهام عادی شرکت افزایش مییابد و بالعکس هر چقدر سود گزارش شده شفافتر و فاقد ابهام باشد، میزان اطمینان سهامداران به ویژه سهامداران نهادی افزایش یافته و سهام جذابتر میشود. جذابیت سهام برای سهامداران و سرمایهگذاران، تقاضای خرید آنها را نیز افزونتر کرده و نقدشوندگی سهام نیز افزایش مییابد. سهام دارای نقدشوندگی بالا از ریسکهای موجود در آن میکاهد و بازده مورد انتظار سهامداران را نیز پایین میآورد(فرانسیس و همکاران، 2005).
در راستای مطالب فوق تحقیق حاضر به بررسی تأثیر چرخش حسابرس بر نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میپردازد، امید است نتایج تحقیق بتواند راهنمای عملی برای تصمیم گیرندگان و استفاده کنندگان قرار بگیرد و راهگشائی برای تحقیقات آتی باشد.
1-2-بیان مسئله
مطالعات بر روی شاخصهای نقدشوندگی در اوایل قرن 20 میلادی شروع شد از همان ابتدا این عامل توجه بازارهای مالی را جلب کرد، دارایی نقد شونده تلقی میشود که در زمان کوتاه بدون ایجاد ضرر معامله شود.منظور از نقدشوندگی صرفاً سهولت در خرید و فروش دارایی مورد نظر و سرعت تبدیل سرمایهگذاری یا داراییها به وجه نقد است. قدرت نقدشوندگی به معنای پر معامله بودن آن در بازار معاملات بورس میباشد به طوری که آمیهود(2002) قدرت نقدشوندگی را به عنوان شاخصی همانند شاخص ریسک معرفی کرده است و بیان میدارد هرچه قابلیت نقدشوندگی یک سهم کمتر باشد آن سهم برای سرمایهگذاران جذابیت کمتری خواهد داشت مگر آنکه بازده بیشتری عاید دارنده آن کند.(یحیی زاده فر و خرمدین، 1387).
هر چه بازارها توسعه یابند، ابزارهای جدیدتری برای پاسخگویی به نیازهای سرمایهگذاران تعریف میشوند. سرمایهگذاران در صورتی دارایی با ریسك بالاتر را میپذیرند كه بازده بالاتری را عاید آنها سازد و لذا یكی از عوامل مؤثر بر ریسك دارایی قابلیت نقدشوندگی آن است. هر چه نقدشوندگی كمتر باشد، سهم جذابیت كمتری پیدا میكند.
كیفیت افشا در نقدشوندگی سهام در بازار سرمایه تأثیر زیادی دارد. انتشار عمومی، عدم تقارن اطلاعاتی را بین معاملهگران كاهش میدهد. لمبرت و همکاران(1999) خاطر نشان ساختند، شواهد مستقیم معدودی در مورد با كیفیت اطلاعات و نقدشوندگی بازار هست، ولی از آنجا كه عمدهترین منبع اطلاعاتی در دسترس سرمایهگذاران گزارشهای مالی شركتهاست، آگاهی از نقش این اطلاعات در كاهش ایجاد شفافیت در، بازار و در نهایت نقدشوندگی سهام از اهمیت فراوانی برخوردار است(وستون و همکاران، 2002).
از طرفی استقلال سنگ زیربنای حرفه حسابرسی است. مفهوم استقلال در گذر زمان تغییر کرده است و همراه با تغییراتی که در پاسخ به نیازهای جامعه در حوزه خدمات قابل ارائه توسط حسابداران رسمی ایجاد میشود، باز هم تغییر خواهد نمود. اما واضح است که از بین رفتن سنگ زیربنای هر حرفهای باعث رکود و از بین رفتن آن حرفه میشود. به دلیل اهمیت فوقالعاده استقلال حسابرسان است که در سالهای اخیر پدیده تغییر حسابرسان به عنوان عامل مؤثر بر استقلال آنها مورد توجه محققان حسابداری قرار گرفته است.
حسابرسان مستقل از طریق اعتباردهی به صورتهای مالی و سایر اطلاعات مورد رسیدگی، آلودگیها را از اطلاعات مالی میزدایند و موجب شفافیت اطلاعات شرکتها میشوند(بولو و همکاران، 1389). در تلاشهای اخیر برای اندازهگیری شفافیت از معیارهایی مانند بحران مالی یا هموارسازی سود استفاده شده است(لاندر و کاثلن، 2008). اگر سودهای حسابداری به صورت مصنوعی هموار گردد آنگاه سود حسابداری در نمایش آهنگ صحیح عملکرد شرکت با چالش مواجه خواهد شد و چنین کاهشی در ارزش اطلاعاتی سود موجب کاهش شفافیت سود میشود(نوروش و حصارزاده، 1389).
سرمایهگذاران، خرید سهامی را ترجیح میدهند که نقد است و شفافیت توانایی بهبود نقدشوندگی را دارد(لاندر و همکاران، 2008). در همین راستا لانگ و مافت(2011) کیفیت حسابرسی را یکی از شاخصهای شفافیت اطلاعات مالی قلمداد میکنند. آنها در مقاله خود چنین بیان میدارند که اگر اطلاعات حسابداری توسط موسسات حسابرسی بزرگ، رسیدگی شود، آگاهی دهندگی این اطلاعات بالاتر است. حکیم و همکاران(2010) دریافتند که نقدشوندگی سهام با بکارگیری حسابرس متخصص در صنعت رابطه مستقیم دارد.
هرچه شفافیت اطلاعات مالی ارائه شده بالاتر باشد. سرمایهگذاران به آن سهم رقبت بیشتری نشان میدهند، و سهم در بازار با قدرت نقد شوندگی بالایی همراه خواهد بود. از طرفی تغییر حسابرسان شرکتها به کیفیت حسابرسی و در نتیجه شفافیت صورتهای مالی میافزاید. با توجه به مباحث فوق سوالی که در ذهن محقق پیش میآید این است که بین چرخش موسسات حسابرسی و شریک حسابرسی با نقدشوندگی سهام چه ارتباطی وجود دارد؟
1-3- اهداف تحقیق
هدف اصلی و کلی تحقیق، بررسی تأثیر چرخش حسابرس بر نقدشوندگی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بر اساس هدف کلی مذکور، اهداف فرعی ذیل تعریف و در طول تحقیق پیگیری میشوند:
- تبیین ارتباط بین چرخش موسسه حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی.
- تبیین ارتباط بین چرخش شریک حسابرسی و کیفیت خدمات حسابرسی.
با توجه به اهداف تحقیق بهروران تحقیق حاضر را به شرح زیر میتوان طبقه بندی نمود:
- مدیران و سهامداران واحدهای انتفاعی
- تدوین کنندگان استانداردهای حسابداری و حسابرسی
- سازمان بورس و اوراق بهادار
- محققین
- تحلیلگران بورس اوراق بهادار تهران.
- مراجع نظارتی.
Francis et al
Amihud
Lambert et al
Weston et al
Lander and Kathleen
Lander et al
Lang and Maffett
Hakim et al