تقاضا برای پول بعد قابل توجه اقتصاد پولی است و پول متغیر مهم و حیاتی جهت تعیین و اثرگذاری سطح فعالیت اقتصادی کل در هر کشور است. به خصوص فهم و توصیف درست از تابع تقاضای پول برای سیاستهای پولی گذشته و برای تدوین سیاستهای معاصر و آینده بسیار ضروری است. دانستن عوامل تعیینکننده تقاضای پول با اجزاء متفاوت در اقتصاد در تدوین سیاست پولی صحیح مفید خواهد بود.”
لذا باوجود اینکه تئوریهای اقتصادی از دهه 1980 به بعد تأکید بر نقش تجمیع پولی در تعریف پول که یکی از متغیرهای مهم در اثرگذاری کارائی سیاستهای پولی است داشتند، تحقیقات قابل ملاحظهای در رابطه با تقاضای پول به عنوان عامل مهم اثرگذار در نتیجهبخشی سیاستهای پولی ادامه دارد.
شناخت خصوصیات تابع تقاضای پول از دو جنبه برای ایران دارای اهمیت است. اول: حجم پول یک متغیر عمده اقتصاد کلان و نیز یکی از ابزارهای اصلی سیاستهای کنترل تقاضای کل میباشد. استفاده از سیاستهای پولی از طریق کنترل حجم پول یکی از ابزارهای مهم کنترل تورم است. مخصوصاً تابع تقاضای پول (اگر از درجه ثبات بالایی نیز برخوردار باشد)، میتواند کمک زیادی در تدوین و اجرای سیاستهای پولی برای کنترل نرخ تورم و کنترل تولید ناخالص اسمی باشد. دوم: به واسطه محدودیتهای بازار سرمایه در ایران، پول، مهمترین دارایی مالی محسوب میشود و نقش بسیار مهمی در بازار سرمایه دارد. بنابراین اطلاعات راجع به تقاضای پول و نرخ جانشینی آن با دیگر داراییها برای کنترل جریانهای مالی و تعدیل نقدینگی در بازار سرمایه لازم است.
از طرفی در دهههای اخیر با گسترش و برجسته شدن نقش سیاستهای پولی در ایجاد ثبات و یا بیثباتی در قیمتها و تولید؛ و نیز با توجه به مطالعات تجربی و نظری در خصوص ارتباط میان تورم و رشد اقتصادی، تلاش جهت معرفی قاعده بهینه پولی برای هدایت سیاست پولی رونق گرفته است.
به همینجهت مطالعات نظری و تجربی وسیعی در اکثر کشورها در این موارد انجام شده است.
1-1- طرح مسئله
امروزه یکی از نیازهای اقتصاد کشورها که ایران نیز مشمول آن است، میزان مطلوب نقدینگیای است که باید به کل اقتصاد در طول یکسال تزریق شود. چراکه کنترل و توزیع بهینه حجم نقدینگی در اقتصاد هدف نهایی کشورها برای رسیدن به اهداف کلان اقتصادی مثل ایجاد رشد در تولیدات، توزیع عادلانه درآمد، کنترل تورم، ایجاد موازنه در پرداختهای خارجی و ایجاد اشتغال است. در واقع کنترل نقدینگی به عنوان وسیلهای برای رسیدن به اهداف نهایی اقتصاد است.
در بیانی دیگر میتوان عنوان کرد پول فینفسه نیازی از انسان را برآورده نمیکند، بلکه ابزاری است برای تأمین مایحتاج. امکانات سیاستگزاران پولی در عرضه پول تقریباً نامحدود است، اگر عرضه پول بیشتر بدون توجه به ظرفیتها و امکانات اولیه کشور افزایش یابد و یا بصورت غیربهینه و نظارتنشده توزیع شود، تنها قیمتها را متورم خواهد کرد. آنچه ادبیات اقتصادی برای پایداری رشد در اقتصاد مبتنی بر بازار مانند آنچه در ایران وجود دارد، توصیه میکند ثبات قیمتهاست که برای ثبات قیمتها، یکی از عوامل مهم کنترل حجم و توزیع بهینه نقدینگی در بخشهای مختلف اقتصادی است. لذا تعیین میزان مطلوب نقدینگی در کلان اقتصاد مسئلهای حیاتی برای هر اقتصادی محسوب میشود.
از ابتدا مکاتب فکری در اقتصاد بخش قابل توجهی از تلاش خود را صرف شناخت و تصریح مناسب تابع تقاضای پول کردهاند. فعالیتهای نظری در این زمینه به مطالعات اروینگ فیشر باز میگردد. وی در تئوری مقداری بیان میکند که مردم پول را برای مقاصد معاملاتی تقاضا میکنند و تأکید میکند که نقش محوری پول در اقتصاد، وسیله مبادله در دادوستد کالاها و خدمات میباشد. همچنین این دیدگاه بر عوامل تعیینکننده سرعت گردش پول تأکید میکند.
در دهه 1930 میلادی کینز تقاضای پول را فراتر از نقش وسیله مبادله مطرح کرد. وی بیان می کند که مردم قسمتی از درآمد پولی خود را برای مقاصد سفتهبازی و سوداگری نزد خود نگهداری میکنند. اگرچه اقتصاددانان پیش از کینز نگهداری دارایی را به عنوان شق دومی در مقابل پول میدانستند، ولی در کارهای خود اهمیت چندانی به آن نمیدادند.
تقاضای معاملاتی پول از به کارگیری پول به صورت تسهیل کننده معاملات نشأت میگیرد و با سطح درآمد ارتباط دارد. در حالی که تقاضای سفتهبازی پول از به کارگیری پول به عنوان دارایی سرچشمه میگیرد و توسط نرخ بهره تعیین میشود. کینز عقیده دارد که تقاضای سفتهبازی بستگی به انتظارات در مورد تغییرات آتی نرخ بهره دارد. در چنین شرایطی فرد ترجیح می دهد تا قسمتی از درآمد پولی خود را به صورت داراییهای مالی نگهداری کند تا بازده به آن تعلق بگیرد.
در تابع تقاضای کینز، تعیینکنندههای اصلی، سطح درآمد (به عنوان متغیر مقیاس و جانشینی برای حجم معاملات) و نرخ بهره (به عنوان جانشین برای هزینه فرصت نگهداری پول) میباشند. چنین تابعی در مطالعات تجربی قبل از جنگ جهانی دوم به طور گستردهای به کار گرفته میشد. در دورههای بعد محققان به بررسی مباحثی در مورد ماهیت تابع تقاضای پول پرداختند.
اقتصاددانان بعد از کینز نیز مدلهای دیگری را تهیه کردند. تئوریهای تقاضای پول که بعد از کینز مطرح شدهاند را میتوان به دو دسته تقسیم کرد؛ تئوریهای معاملاتی و تئوریهای پورتفوی. تئوریهای معاملاتی بر نقش پول به عنوان وسیله مبادله تأکید میکنند و پول لزوماً به عنوان ذخیرهای برای مقاصد معاملاتی تلقی میشود. هزینه معاملاتی تبدیل میان پول و دیگر داراییها، در تعیین مقدار این ذخیره نقش تعیین کننده دارد. تئوریهای دارایی، تقاضا برای پول را قسمتی از مساله تخصیص ثروت در میان پورتفوی داراییها که پول را هم شامل میشود، میدانند. پول و دیگر داراییها به عنوان شقهای مختلفی از نگهداری ثروت محسوب می شوند که هرکدام جریانی از خدمات و یا درآمد (صریح یا ضمنی) را فراهم میکنند.
نکته جالب توجه این است که گرچه تئوریهای متفاوت تقاضای پول را از زوایای مختلف تحلیل میکنند، ولی نتیجه آنها یکسان است. در همه موارد حجم ماندههای حقیقی پول رابطهای معکوس با نرخ بازدهی سایر داراییها و رابطه مستقیم با درآمد حقیقی دارد.
در دهه هفتاد میلادی، پیشرفتهای تکنولوژیکی در بازارهای مالی، طیف وسیعی از داراییهای جدید را خلق کرد. پیدایش این داراییها که جانشینهایی (هرچند غیر کامل) برای پول بودند، تأثیر عمیقی بر تابع تقاضای پول گذاشت. رفتار مجموعههای پولی (به ویژه حجم پول، 1M) در پاسخ به این نوآوریهای تکنولوژیکی، سوالاتی را در خصوص مفید بودن این متغیرها به عنوان هدف میانی در سیاستهای پولی مطرح کرد و محققان را با مساله دیگری تحت عنوان «ثبات تابع تقاضای پول» مواجه ساخت.
ثبات تقاضای پول، پیششرطی است که براساس آن پول اثر قابل پیش بینی بر اقتصاد دارد و کنترل عرضه پول توسط بانک مرکزی ابزاری سودمند و مناسب در جهت اجرای سیاستهای فعال پولی میباشد. ثبات تابع تقاضای پول بدین معنی است که مقدار پول به طور قابل پیشبینی مرتبط با مجموعهای از متغیرهای کلیدی است که پول را به بخش حقیقی اقتصاد متصل میسازند. به عبارت دیگر ثبات تابع تقاضای پول، موثر بودن سیاست پولی را تضمین میکند. پس برای پیش بینی اثر تغییرات عرضه پول بر روی متغیرهایی همچون درآمد و قیمت باید از باثبات بودن تابع تقاضای پول در طول زمان اطمینان حاصل کرد.
در نهایت میتوان گفت، در تجزیه و تحلیل مسائل اقتصاد کلان و سیاستگذاری اقتصادی بررسی تابع تقاضای پول، اهمیت خاصی در شناخت الگوی اقتصاد کلان و اثربخشی و کارایی سیاستهای پولی و مالی دارد.
با توجه به مطالبی که بیان گردید، در چارچوب تحقیق حاضر، مشخصاً این سوال مطرح میشود که آیا رابطه تعادلی بلندمدت بین اجزای تشکیلدهنده تابع تقاضای پول وجود دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر، این سوال مطرح است که آیا یک تابع تقاضای پول باثبات در ایران وجود دارد که بتوان سیاستهای کلان را بر مبنای آن تنظیم کرد؟
لذا این تحقیق هدف خود را بر این اساس نهاده که تابع تقاضای مناسب برای پول را در اقتصاد ایران بدست آورده سپس آن را با مقدار بهینه پول که بوسیله قاعده بهینه پولی بدست خواهد آمد مقایسه کند. برای رسیدن به این هدف تلاش شده است ابتدا تقاضای پول کینز، بامول و توبین، فیشر، فریدمن و غیره را مورد بررسی قرار دهیم. سعی بر آن بوده تا ابتدا به نقد و تحلیل این نظریات پرداخته و سپس الگوی بومی تقاضای پول مناسب اقتصاد ایران را استخراج نموده و برآورد نمائیم. سپس به تخمین تابع تقاضای تقدینگی در جامعه پرداخته و این تابع را با تمام ملاحظات تکمیلی که جهت واقعیتر بودن و بهتر بودن تخمین ایران میتوان به مدل اضافه نمود، برآورد کرده و به بررسی عوامل موثر و ضرایب آن در اقتصاد ایران پرداخته شده است. برای نیل به این مهم، به بررسی عوامل مؤثر بر تقاضای پول در چارچوب الگوی خرید-زمان پرداختیم. رویکرد زمان- خرید اولین بار توسط سیوینگ (1971) مطرح گردید؛ و مک کالوم و گودفرند این رویکرد را برای اولین بار در تقاضا برای پول نشان دادند. این رویکرد مسئله تخصیص استاندارد زمانی که فرد کار میکند و مصرف میکند را بیان نمود. استفاده از پول به فرد این اجازه را میدهد که میزان زمان اختصاص یافته به مصرفش را کاهش دهد، بنابراین زمان موجود برای کار و اوقات فراغت آزاد میگردد و در نتیجه مطلوبیت نهایی و بازده ضمنی صورت می پذیرد.
پس از بررسی تابع مناسب تقاضای پول به دنبال محاسبه مقادیر بهینه تقاضای پول میباشیم. در این راستا لازم است مروری بر مبانی نظری و مطالعات انجام گرفته در زمینه تعیین میزان رشد بهینه پول داشته باشیم. از آنجائیکه عمدتاً مبانی نظری و تحقیقات صورت گرفته در راستای تعیین نرخ رشد بهینه پول در زمینه تعیین قاعده بهینه سیاست پولی میباشد. لذا ما نیز در این تحقیق روش خود را بر این مبنا قرار دادهایم.
یک ﻗﺎﻋﺪه ﺳﻴﺎﺳﺘﻲ ﺑﻴﺎن ﻣﻲﻛﻨﺪ ﻛﻪ اﺑﺰارﻫﺎی ﺳﻴﺎﺳﺘﻲ ﭼﮕﻮﻧـﻪ ﺑﺎﻳـﺪ ﺑـﻪ ﺗﻐﻴﻴﺮات در وﺿﻌﻴﺖ اﻗﺘﺼﺎد واﻛﻨﺶ ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪ. اﻣﺮوزه ﺗﻤﺎﻳﻞ ﺑﺴﻴﺎر زﻳﺎدی ﺑﻪ اﺳﺘﻔﺎده از ﻗﻮاﻋﺪ ﺳﻴﺎﺳﺘﻲ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان راﻫﻨﻤﺎی اﺗﺨـﺎذ ﺗﺼـﻤﻴﻤﺎت ﺳﻴﺎﺳـﺘﻲ نزد سیاستگزاران پولی وﺟﻮد دارد.
برای ساخت یک قاعده سیاست پولی باید تابع زیان بانک مرکزی را نسبت به قیود عنوان شده حداقل نمائیم. برای نیل به این هدف ابتدا قیود را مشخص نموده، سپس با استفاده از دادههای موجود این قیود را با استفاده از روش حداقل مربعات خطی تخمین زده میشوند. سپس تابع زیان بانک مرکزی را با استفاده از نرم افزار MATLAB نسبت به این قیود حداقل خواهیم کرد.
1-2- هدف تحقیق
تاکنون ادبیات و مبانی قدرتمندی در خصوص نقش پول در اقتصاد تدوین شده است و مخصوصا مبانی خردی و پایهای گستردهای در این زمینه توسط اقتصاددانان بسیاری تدوین و ارائه شده است، اما با توجه به اهمیت موضوع و کاربرد نتایج آن برای فهم بهتر نحوهی عملکرد اقتصاد امروزی بر این باوریم که باید در راستای گسترش این ادبیات در هر اقتصادی کوشید. هدف از ارائه این تحقیق معرفی «الگوی بومی تقاضای پول مناسب برای جمهوری اسلامی ایران» و مقایسه آن با «میزان بهینه نقدینگی» میباشد. ادعایمان این است که این تحقیق در زمینه بررسی ادبیات موضوعی تقاضای پول با مبانی پایه خردی کوشیده و زوایایی از اقتصاد ایران را روشن میکند.
در اهمیت این دو هدف به تفکیک میتوان اینگونه بیان نمود:
الف) با بررسی مطالعات انجام شده در رابطه با تقاضای پول این نتیجه را درمییابیم که بیشتر مطالعاتی که در زمینه برآورد تقاضای پول صورت گرفته خصوصاً در ایران از مدلهای متعددی از جمله پیش پرداخت نقدی یا رابطه ریشه دوم بامول- توبین استفاده کردهاند، ولی متاسفانه دامنه منابع درخصوص مدل «زمان- خرید» محدود به ذکر آن در برخی کتب درسی میباشد و به طور کاربردی از آن بهره نبردهاند. این تحقیق با استفاده از مدل زمان- خرید، مدلی پایه در اقتصاد کلان با تحلیل خرد ارائه میدهد. مهمترین کاربرد این مدل اینست که علاوه بر تابع مناسب تقاضای پول، بهینه پول را نیز نتیجه میدهد.
ب) در ایران تا به امروز توجه به بهینه نقدینگی مورد غفلت واقع شده است و کمتر پژوهشی به دنبال بررسی میزان مطلوب نقدینگی در سطح جامعه و بخشهای مختلف اقتصادی آن بوده است. بهطوریکه زمانیکه از شرکتهای سرمایهگذاری و صنایع در رابطه با مشکلات آنها پرسیده میشود، آنها به مشکل نقدینگی اشاره میکنند. از طرفی دیگر حجم بالای نقدینگی در جامعه باعث شده است عدهای ادعا کنند که این حجم بالا منجر به تورم در جامعه شده است. لذا باید به نوعی دریافت که میزان بهینه نقدینگی در جامعه و بخشهای مختلف آن چه مقدار میتواند باشد و تابع چه عواملی است. بنابراین این پایاننامه هدف خود را این گذارده است که میزان بهینه نقدینگی را در کل جامعه تعیین کرده و مشخص کند چه عواملی این میزان نقدینگی مطلوب را شکل میدهند.
S.Bawa,G. Kaur, 2010, page 24
– Transaction theories
– Portfolio theories
Shopping Time(ST)
Saving
MacCallum
Goodfriend
J.Taylor, 2000