از زمان تشکیل نخستین دولت شهرها همواره افرادی وجود داشته اند که با نظام حاکم سیاسی، اقتصادی و… مخالف بوده و این مخالفت را گاهی به صورت نافرمانی و شورش نشان داده اند. از همان زمان سایر دول رقیب از این فرصت استفاده و جهت تضعیف آن دولت از افراد ناراضی و نافرمان به شکلهای مختلف حمایت کرده اند. در یکی دو قرن اخیر و پس از بروز پدیده استعمار و تشکیل جریانات ملی گرایانه برای مقابله با آن گروههای انسانی مسلح جایگاه ویژه ای در روابط بین کشورها پیدا کردند. پس از این دوره و روی کارآمدن دولتهای فرد سالار دیکتاتور و همچنین ترسیم مرزها بدون توجه به ترکیب قومی،زبانی،نژادی و مذهبی گروههایی تحت همین تفکرات(قومی و مذهبی) تشکیل و خواستار تشکیل دولت با حضور تمام گروههای قومی،نژادی یا به دنبال جدایی و انضمام به کشور دیگر و حتی استقلال شده اند.در این میان کشورهایی بوده و هستند که منافع خود را در تحقق اهداف شورشیان می بینند و آنها را در زیر چتر حمایتی خود قرار می دهند.
بیان مساله
گرچه در گذشته تنها کشورها بعنوان تابعان حقوق بین الملل مطرح بوده اند اما با توسعه تابعان حقوق بین الملل شاهد ورود بازیگران جدیدی به عرصه روابط بین الملل بوده و هستیم.در قرن بیستم و قرن کنونی با تشکیل گروههای انسانی تحت عنوان نهضتهای آزادیبخش و گروههای شورشی و شبه نظامی این گروهها از یکسو به بسیاری از قواعد حقوق بین الملل ملتزم شده اند و از سوی دیگر با توجه به افزایش
روند تشکیل این گروهها در عرصه بین المللی ضرورت توجه به جایگاه بازیگران غیر دولتی تحت عنوان گروههای شورشی و شبه نظامی جلب توجه می کند.در شرایط کنونی بین المللی که بسیاری از دولتها در پی اهداف خود و محدودیت در مداخله مستقیم اقدام به حمایت از گروههای شورشی و شبه نظامی می کنند و این موضوع بر تاثیر گذاری این گروهها در معادلات جهانی افزوده است.در پی همین حمایتها و اقدامات گروههای شورشی و شبه نظامی همواره انگشت اتهام به سوی دول حامی این گروهها بعنوان مسئول اقدامات صورت گرفته اشاره رفته است.اصل حق تعیین سرنوشت بر پایه نظریه حق حاکمیت مردم استوار است. بر اساس این حق، مردم می توانند آزادانه وضعیت نحوه اداره سیاسی جامعه خودشان را تعیین کنند.البته مفهوم حق تعیین سرنوشت از گذشته تا کانون دچار تغییر شده است و از بعد داخلی به بعد بین المللی در گذر بوده است.حق تعیین سرنوشت داخلی که بر طبق آن هر خلقی حق این را دارد، نظام سیاسی، حقوقی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود را خود به طور آزادانه انتخاب کند. آنچه مورد منازعه و نامشخص است حق تعیین سرنوشت بیرونی یعنی تصمیم گیری در مورد هویت و شناسایی بین المللی یک خلق می باشد، چرا که این بعد بدین معنا می باشد که هر خلقی که مایل باشد یک دولت خودی تشکیل دهد، اجازه داشته باشد،از مجموعه کشوری که تاکنون در آن زیسته جدا شود و دولت خود را بنیاد نهد.درپوشش همین حق بوده است که کشورها شاهد شورش،انقلاب و تجزیه بوده اند و این حق باعث تشکیل گروههای شورشی و شبه نظامی شده است.که در پی احقاق این حق شده اند و دولتهای ثالث نیز به اشکال مختلف از این گروهها حمایت کرده اند.از آنجا که اصل عدم مداخله بیان می کند هیچ دولت یا گروهی ازدولتها حق مداخله مستقیم یا غیر مستقیم،به هر دلیلی،در امور داخلی یا خارجی دولت دیگری را ندارد در صورت حمایت دولتها از شورشیان به نظر میرسد نقض یک تعهد بین المللی صورت گرفته است.البته قابلیت انتساب مهم ترین نکته برای تحقق مسئولیت بین المللی دولتها در رابطه با حمایت از شورشیان است که این موضوع همواره از مباحث پیچیده و کلیدی بوده است.و با توجه به این که در دهه های اخیر با بروز درگیریها در کشورههای آفریقایی و خاورمیانه وتحولات کشورهای عربی به ویژه لیبی و سوریه موضوع حمایت از شورشیان و شبه نظامیان و اعمال انها و در نتیجه مسئولیت دولتهای حمایت گر بیش از پیش خود نمایی می کند.با توجه به اهمیت حقوقی موضوع در این پژوهش سعی بر آن است تا اقدامات حمایتگرانه از گروههای شورشی وشبه نظامی در قالب نظام مسئولیت بین المللی آورده و ابعاد و جنبه های مختلف این موضوع را بررسی کنیم.
جنبه جدید بودن و نوآوری طرح در چیست؟
گر چه در حوزه مسئولیت بین المللی پژوشهای مختلفی صورت گرفته است اما در رابطه با مسئولیت دولتها ناشی از حمایت از شورشیان و شبه نظامیان موضوعی است که چندان به آن پرداخته نشده است و انتظار می رود در این پژوهش با دقت کافی مورد بررسی قرار گیرد و یافته های آن بتواند در بیان و روشن سازی این موضوع مهم و البته پیچیده موثر واقع گردد.
بیان سؤالهای تحقیق
1-آیا قواعد حاکم بر نظام مسئولیت بین المللی دولت به مسئولیت دولتهای حامی شورشیان و شبه نظامیان قابل تعمیم است؟
2-چه نوع و میزان کنترلی از سوی دولت حمایت کننده برای تحقق مسئولیت بین المللی لازم است؟
3-آیا به رسمیت شناختن یک گروه شورشی موجب مسئولیت بین المللی می شود؟
4-آیا رویه قضایی بین المللی در دو حوزه کیفری و غیر کیفری در رابطه با تحقق مسئولیت بین المللی دولتهای حامی شورشیان یک شکل بوده است؟
فرضیهها
1-قواعد حاکم بر نظام مسئولیت بین المللی دولت به مسئولیت دولتهای حامی شورشیان و شبه نظامیان قابل تعمیم می باشد.
2-در رابطه با نوع و میزان کنترلی که از سوی دولت حامی موجب مسئولیت بین المللی می شود دو معیار کنترل کلی و کنترل موثر مطرح می باشد.
3- به رسمیت شناختن یک گروه شورشی می تواند موجب مسئولیت بین المللی دولت شود.
4- رویه قضایی بین المللی در دو حوزه کیفری و غیر کیفری در رابطه با تحقق مسئولیت بین المللی دولتهای حامی شورشیان یک شکل نبوده است.
ضرورت انجام تحقیق
با توجه به اینکه همه روزه خبرهای متعددی در مورد اعمال شورشیان و شبه نظامیان و اقدامات حمایتگرانه برخی از دولتها در سر تا سر جهان میشنویم توجه همگان به سوی مسئولیت بین اللملی این دولتها جلب شده است که چگونه و تحت چه شرایطی این دولتها مسئول اعمال صورت گرفته از سوی گروههای شورشی و شبه نظامی هستند و چگونه میتوان اقدامات حمایتگرانه این دولتها را در قالب نظام مسئولیت بین المللی آورد و مسئولیت بین المللی آنها را محقق دانست؟
هدفها وکاربرد های مورد انتظار از انجام تحقیق
از آنجا که موضوع شورشیان و شبه نظامیان و حمایت از آنها از مسائل مهم در عرصه بین المللی می باشد و همواره ابعاد جدیدی از این موضوع مطرح میشود.هدف از تحقیق پیش رو بررسی مسئولیت بین المللی دولتها در قبال حمایت از شورشیان و شبه نظامیان از منظر نظام مسئولیت بین المللی و روشن ساختن شرایط تحقق این موضوع می باشد.این پژوهش می تواند در مجامع علمی و دانشگاهی و نهادهای تصمیم ساز در رابطه با شیوه برخورد با شورشیان و کشورهای حمایت کننده مورد استفاده قرار گیرد.
روش و نحوه انجام تحقیق و دست آوردن نتیجه
برای انجام این پایان نامه از روش کتابخانه ای، بررسی مفاهیم و اسناد بین المللی و همچنین بررسی رویه قضایی بین المللی و قطعنامه های سازمان ملل صورت پذیرفت.
ساماندهی(طرح)تحقیق
این پایان نامه در سه فصل شامل تبیین مفاهیم، مبانی حمایت و مسئولیت ناشی از حمایت از شورشیان و بررسی رویه قضایی بین المللی ساماندهی شده است.